نمایش نتایج: از 1 به 11 از 11

موضوع: پدر و مادرم دوستم ندارن

8486
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2020
    شماره عضویت
    46042
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    2
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Unhappy پدر و مادرم دوستم ندارن

    سلام من دختر ٢٧ساله هستم و يك خواهر ٥سال بزرگتر از خودم دارم. از بچگيمون پدرو مادرم بين منو خاهرم فرق ميزاشتن اونو خيلي دوست دارن ولي منو نه. رابطم اصلا با پدرم خوب نيست اون از دوران راهنماييم ميگفت چون تو خوشگلي حق نداري بيرون بري حتي يكبار تا سر كوچه خواستم برم سوپرماركت منو ديد و اوردم خونه و كتكم زد. با اينك تاحالا هيچي ازم نديده بود كه اعتمادش از بين بره. ازون به بعد خيلي رابطم باهاش بد شد ديگ ازش بدم ميومد فقط بهش سلام ميدادم تا يكسال پيش كه خاهرم شهر دور ازدواج كرده منو بزور ميبرد خونه ي اون يكبارم تو جاده تصادف خيلي شديدي كرديم تا چندماه من بستري بودم، ازون به بعد ميترسيدم اون جاده ي لعنتيو برم ميگفتم من نميام شما برين با اينك بچه نيستمو ٢٧ سالمه ميگه هرجا ما بريم بايد توام بياي من مقاومت كردم كه باز منو كتك زد. ديگ ازون ب بعد سلامم بهش ندادم. اين از بابام كه هيچ رابطه خوبي باهاش ندارم.
    مامانمم خيلي رفتارش باهام بده، فقط خاهرمو دوس داره هروقت منو خاهرم با هم يكم بحثمون ميشه مامانم مياد به من توهين و اخم ميكنه و روشو برميگردونه فقط طرف خاهرمو ميگيره، حتي جوري كه منو خاهرم دوباره عاشتي ميكنيم ولي همچنان مامانم با من بد رفتاري و اخم ميكنه. هيچي برام نميخره خاهرم دوتا ماشين داره دوتا خونه داره بازم يه ماشين كه به اسم من توي قرعه كشي ايرانخودرو درومده بود و حقه من بود رو دادن به خاهرم، اينا هيچيييي برام نميخرن اصلا فكر رفاه من نيستن دوست دارن تو سخترين شرايط زندگي كنم. دارم دق ميكنم هيچكسو ندارم. چندبار خاستگار داشتم بابام بخاطر بدبينيش كه فكر ميكرد من قبلا با اونا دوست بودم با خاستگارام بد رفتار كرد جوري كه ديگ اونا رفتنو نيومدن. خيلي تنهام چيكار كنم هيچكسيو ندارم مردم اينقد گريه كردم هيچكس پشتم نيست تاحالا هيچ تكيه گاهيو حس نكردم. با اينك دخترم فقطو فقط خودم پشته خودم بودم. چيكار كنم؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21877
    نوشته ها
    2,577
    تشکـر
    2,345
    تشکر شده 1,788 بار در 1,138 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پدر و مادرم دوستم ندارن

    چقدر غم انگیز...

    شماره اورژانس اجتماعی اینا پیدا کن از اونا کمک بخواه..

    ولی توصیه ک دارم اینه درسته سنت بزرگه ولی جامعه خوب نشناختی و فقط خواستی مستقل بشی ممکنخ برات خیلی بدتر بشه وضعیت.
    سعی کن تحمل کنی با کتاب خوندن و... سرت گرم کنی بلکه خدا فرجی کرد خواستگار خوب گیرت اومد ازدواج کردی خوشبخت شدی...

  3. کاربران زیر از omidd بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Nov 2018
    شماره عضویت
    39631
    نوشته ها
    1,440
    تشکـر
    0
    تشکر شده 473 بار در 393 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : پدر و مادرم دوستم ندارن

    سلام به شما دوست عزیز
    قابل درک هست که این شرایط برای شما با فشار روحی زیادی همراه هست اما بهتر است در احترام به جایگاه پدر و ماد و خودتان در زمان مناسبی در احترام به آنها بیان کنید که این سبک رفتاری آنها برای شما چه احساساتی را ایجاد کرده است بهتر است در زمان صحبت از هرگونه صحبت در مورد خواهرتان خوداری کنید بله احساسات و توقعات و نیازهای خود را در جایگاه خانواده بیان کنید .
    بهتر است بجای سکوت کردن و یا کناره گیری که نتیجه ای جز مشکلات گذشته را به دنبال ندارد سعی کنید که با صحبت و بیان احساسات و توقعات و نیازهای خود و شنیدن صحبت های پدر و مادر نیز تصمیم گیری بهتری داشته باشید .
    در این مسیر در صورت امکان بهتر است که تحت خانواده درمانی قرار گیرد تا هم با خود شما و هم پدر و مادر صحبت شود هریک از شماها با شنیدن یکدیگر نیاز است که سبک رفتاری خود را اطلاح کنید تا بتوانید نتیجه گیری بهتری داشته باشید .

  5. کاربران زیر از ravanshenas-therapy بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2020
    شماره عضویت
    46042
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    2
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پدر و مادرم دوستم ندارن

    نقل قول نوشته اصلی توسط omidd نمایش پست ها
    چقدر غم انگیز...

    شماره اورژانس اجتماعی اینا پیدا کن از اونا کمک بخواه..

    ولی توصیه ک دارم اینه درسته سنت بزرگه ولی جامعه خوب نشناختی و فقط خواستی مستقل بشی ممکنخ برات خیلی بدتر بشه وضعیت.
    سعی کن تحمل کنی با کتاب خوندن و... سرت گرم کنی بلکه خدا فرجی کرد خواستگار خوب گیرت اومد ازدواج کردی خوشبخت شدی...
    درسته اينقدر منو خاستن تو خونه محدود كنن كه تو اجتماع رفتن خيلي واسم سخته، خيلي كتاباي روانشناسي خوندم هر كتابي كه ميخونم ميفهمم چقدر رفتار خونوادم باهام اشتباه بوده خيلي بيشتر حرص ميخورم... ممنون از دعاي خوبت 🌺

  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2020
    شماره عضویت
    46042
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    2
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پدر و مادرم دوستم ندارن

    نقل قول نوشته اصلی توسط ravanshenas-therapy نمایش پست ها
    سلام به شما دوست عزیز
    قابل درک هست که این شرایط برای شما با فشار روحی زیادی همراه هست اما بهتر است در احترام به جایگاه پدر و ماد و خودتان در زمان مناسبی در احترام به آنها بیان کنید که این سبک رفتاری آنها برای شما چه احساساتی را ایجاد کرده است بهتر است در زمان صحبت از هرگونه صحبت در مورد خواهرتان خوداری کنید بله احساسات و توقعات و نیازهای خود را در جایگاه خانواده بیان کنید .
    بهتر است بجای سکوت کردن و یا کناره گیری که نتیجه ای جز مشکلات گذشته را به دنبال ندارد سعی کنید که با صحبت و بیان احساسات و توقعات و نیازهای خود و شنیدن صحبت های پدر و مادر نیز تصمیم گیری بهتری داشته باشید .
    در این مسیر در صورت امکان بهتر است که تحت خانواده درمانی قرار گیرد تا هم با خود شما و هم پدر و مادر صحبت شود هریک از شماها با شنیدن یکدیگر نیاز است که سبک رفتاری خود را اطلاح کنید تا بتوانید نتیجه گیری بهتری داشته باشید .
    سلام ممنون از پاسختون،
    همون دفعه دوم كه كار ب كتك كشيد من خيلي با احترام نيازامو ميگفتم كه بچه نيستمو احتياجي ب اين همه سختگيري نيست ولي فرهنگش اينقدر پايينه كه نه ميفهمه ن ميتونه قبول كنه.
    مادرمم خودم باهاش صحبت ميكنم اصلا توجهي نميكنه خواهرم دلش واسم ميسوزه و به مادرم ميگه اينقدر اذيتش نكنين وقتي خواهرم باهاش حرف ميزنه دوروز به ظاهر خوب ميشه ولي باز يادش ميره و مثل اول ميشه، ميدونين وقتي كسي ادمو دوست نداشته باشه هركسي هم كه باهاش صحبت كنه باز از ته دل نميتونه رفتارشو تغيير بده، شايد به ظاهر باشه ولي من با رفتاري ك به ظاهر باهام خوب باشه كمبود محبتي ك دارم برطرف نميشه، اصلا به دلم نميشينه و هميشه اين خلا رو حس ميكنم.

  8. بالا | پست 6


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,518 بار در 3,264 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : پدر و مادرم دوستم ندارن

    نقل قول نوشته اصلی توسط مهديس نمایش پست ها
    سلام ممنون از پاسختون،
    همون دفعه دوم كه كار ب كتك كشيد من خيلي با احترام نيازامو ميگفتم كه بچه نيستمو احتياجي ب اين همه سختگيري نيست ولي فرهنگش اينقدر پايينه كه نه ميفهمه ن ميتونه قبول كنه.
    مادرمم خودم باهاش صحبت ميكنم اصلا توجهي نميكنه خواهرم دلش واسم ميسوزه و به مادرم ميگه اينقدر اذيتش نكنين وقتي خواهرم باهاش حرف ميزنه دوروز به ظاهر خوب ميشه ولي باز يادش ميره و مثل اول ميشه، ميدونين وقتي كسي ادمو دوست نداشته باشه هركسي هم كه باهاش صحبت كنه باز از ته دل نميتونه رفتارشو تغيير بده، شايد به ظاهر باشه ولي من با رفتاري ك به ظاهر باهام خوب باشه كمبود محبتي ك دارم برطرف نميشه، اصلا به دلم نميشينه و هميشه اين خلا رو حس ميكنم.
    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به شما دوست عزیز

    کل تاپیک شمارو خوندم ، ابتدا باید بگم از شرایط موجود برای شما ناراحتم اما چه میشه کرد !
    ببین دوست عزیز حقیقت این هستش که در جامعه همواره والدینی هستند که با طرز تفکر قدیمی و سنت گرای خودشون فرزندانشون رو نا خواسته اذیت میکنن ، قصدشون واقعا اذیت و سلب اختیار از شما نیست اگر چه ظاهرا و عملا اینکار رو انجام میدن اما پای سفره دلشون که بشینی میبینی از زور و تحکم استفاده میکنن تا فرزندشون
    بدون اما و اگر حرفشون رو بپذیره
    بنابراین رفتار والدین شما در ظاهر مصداق ظلم هست اما در رکن قلبی پدر و مادر شما شرایط طور دیگه ای هست
    ببینید دوست عزیز درختی که کج بزرگ شده و خشتی که از اول کج بوده نتیجش میشه دیوار کج و درخت کج که دیگه با گذشت زمان زیاد این طوری شکل گرفته و نمیشه کاریش کرد
    پس باید چیکار کرد ؟
    ابتدا اعتراف میکنم شرایط شما سخت هستش و اینکه از نیاز ها و تقاضاهای خودتون بی توجه باشین و ازش بگذرین ناراحت کنندس
    اما در زمان فعلی شرایط شما ایجاد کننده ابن هست که ابتدا پدر و مادرت رو بپذیری
    درگام بعد محبت دل سنگ رو نرم میکنه
    ببین دوست عزیز بین محبت و منفعل بودن فاصله از زمین تا آسمونه
    درگام بعد شما باید محبت آمیز رفتار کنی و بهشون توجه کنی
    و این حالت رو واسه یک روز و یک هفته و یک ماه نه ، دست کم باید شش ماه رعایتش کنی بعد این مدت خود به خود رابطه سازنده و در مسیر درست بین شما و والدین بر قرار میشه و انشاء الله با گذر و مرور زمان به نتیجه قابل قبولی میرسی

    تو این مدت میتونید مشاوره حضوری به صورت روان درمانی و گفتار درمانی داشته باشین تا از نظر روحی قوی تر بشین

  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    21877
    نوشته ها
    2,577
    تشکـر
    2,345
    تشکر شده 1,788 بار در 1,138 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پدر و مادرم دوستم ندارن

    نقل قول نوشته اصلی توسط مهديس نمایش پست ها
    درسته اينقدر منو خاستن تو خونه محدود كنن كه تو اجتماع رفتن خيلي واسم سخته، خيلي كتاباي روانشناسي خوندم هر كتابي كه ميخونم ميفهمم چقدر رفتار خونوادم باهام اشتباه بوده خيلي بيشتر حرص ميخورم... ممنون از دعاي خوبت
    شاید اونا هم به دید خودشون دارند بهت لطف می کنند و میترسند راه اشتباه بری.... به هر حال ان شاءاللَّه که درسته میشه کارت

  10. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2022
    شماره عضویت
    48079
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پدر و مادرم دوستم ندارن

    سلام دوست عزیز شرایط که داری واقعا سخته ولی سعی کن زیاد به پدرت محل نزاری و اگه دوست و رفیقی داری بیشتر وقت تو با اون ها بگذرون و سعی کن اگه خواستگاری برات پیدا شد بدون اطلاع پدر و مادرت باهاش ازدواج کنی این بهترین راه برای اینکه از شر این همه اذیت راحت بشی اگر هم پدرت با خشونت باهات رفتار کرد سکوت نکن و جوابش رو با خشونت بده گاهی اوقات آدم نباید تو زندگی تا این اندازه سکوت کنه

  11. بالا | پست 9


    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    May 2019
    شماره عضویت
    40604
    نوشته ها
    258
    تشکـر
    214
    تشکر شده 139 بار در 101 پست
    میزان امتیاز
    5

    پاسخ : پدر و مادرم دوستم ندارن

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mohaa نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز شرایط که داری واقعا سخته ولی سعی کن زیاد به پدرت محل نزاری و اگه دوست و رفیقی داری بیشتر وقت تو با اون ها بگذرون و سعی کن اگه خواستگاری برات پیدا شد بدون اطلاع پدر و مادرت باهاش ازدواج کنی این بهترین راه برای اینکه از شر این همه اذیت راحت بشی اگر هم پدرت با خشونت باهات رفتار کرد سکوت نکن و جوابش رو با خشونت بده گاهی اوقات آدم نباید تو زندگی تا این اندازه سکوت کنه
    دوست عزیز اخه این چه راهنمایی. پدر و مادرش را دوست نداشته باشه بره اردواج مخفیانه کنه برای فرار از این شرایط در دست یک فرد دیگه بیوفته و اون ازش سواستفاده کنه. ازدواج مگه راه فراره؟!
    خشونت خاصیت گسترش پذیری دارد. باید از خودش در مورد خشونت دفاع کنه ولی اگر خشونت نشون بده. خشونت بیشتری دریافت میکنه. افرادی که دگیر خشونت خانگی فیزیکی هستند با شماره 123 تماس بگیرند. اگر هم مشکل رفتاری با مرکز مشاوره تماس بگیرند و با خانواده در جلسات مشاوره شرکت کنند

  12. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2022
    شماره عضویت
    48079
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پدر و مادرم دوستم ندارن

    نقل قول نوشته اصلی توسط مهديس نمایش پست ها
    سلام من دختر ٢٧ساله هستم و يك خواهر ٥سال بزرگتر از خودم دارم. از بچگيمون پدرو مادرم بين منو خاهرم فرق ميزاشتن اونو خيلي دوست دارن ولي منو نه. رابطم اصلا با پدرم خوب نيست اون از دوران راهنماييم ميگفت چون تو خوشگلي حق نداري بيرون بري حتي يكبار تا سر كوچه خواستم برم سوپرماركت منو ديد و اوردم خونه و كتكم زد. با اينك تاحالا هيچي ازم نديده بود كه اعتمادش از بين بره. ازون به بعد خيلي رابطم باهاش بد شد ديگ ازش بدم ميومد فقط بهش سلام ميدادم تا يكسال پيش كه خاهرم شهر دور ازدواج كرده منو بزور ميبرد خونه ي اون يكبارم تو جاده تصادف خيلي شديدي كرديم تا چندماه من بستري بودم، ازون به بعد ميترسيدم اون جاده ي لعنتيو برم ميگفتم من نميام شما برين با اينك بچه نيستمو ٢٧ سالمه ميگه هرجا ما بريم بايد توام بياي من مقاومت كردم كه باز منو كتك زد. ديگ ازون ب بعد سلامم بهش ندادم. اين از بابام كه هيچ رابطه خوبي باهاش ندارم.
    مامانمم خيلي رفتارش باهام بده، فقط خاهرمو دوس داره هروقت منو خاهرم با هم يكم بحثمون ميشه مامانم مياد به من توهين و اخم ميكنه و روشو برميگردونه فقط طرف خاهرمو ميگيره، حتي جوري كه منو خاهرم دوباره عاشتي ميكنيم ولي همچنان مامانم با من بد رفتاري و اخم ميكنه. هيچي برام نميخره خاهرم دوتا ماشين داره دوتا خونه داره بازم يه ماشين كه به اسم من توي قرعه كشي ايرانخودرو درومده بود و حقه من بود رو دادن به خاهرم، اينا هيچيييي برام نميخرن اصلا فكر رفاه من نيستن دوست دارن تو سخترين شرايط زندگي كنم. دارم دق ميكنم هيچكسو ندارم. چندبار خاستگار داشتم بابام بخاطر بدبينيش كه فكر ميكرد من قبلا با اونا دوست بودم با خاستگارام بد رفتار كرد جوري كه ديگ اونا رفتنو نيومدن. خيلي تنهام چيكار كنم هيچكسيو ندارم مردم اينقد گريه كردم هيچكس پشتم نيست تاحالا هيچ تكيه گاهيو حس نكردم. با اينك دخترم فقطو فقط خودم پشته خودم بودم. چيكار كنم؟
    عزیزم درکت میکنم شرایط بدی هست یک راهکار برات دارم که میتونی از شر پدر و مادر و خواهرت راحت بشی شب که همه خوابیدن برو با چاقو پدر و مادرت رو بکش بعد هم جنازه شون رو بسوزون اینجوری تا آخر عمر خیالت راحته که کسی اذیتتت نمیکنه مطمعن باش

  13. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2023
    شماره عضویت
    48905
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : پدر و مادرم دوستم ندارن

    نقل قول نوشته اصلی توسط مهديس نمایش پست ها
    سلام من دختر ٢٧ساله هستم و يك خواهر ٥سال بزرگتر از خودم دارم. از بچگيمون پدرو مادرم بين منو خاهرم فرق ميزاشتن اونو خيلي دوست دارن ولي منو نه. رابطم اصلا با پدرم خوب نيست اون از دوران راهنماييم ميگفت چون تو خوشگلي حق نداري بيرون بري حتي يكبار تا سر كوچه خواستم برم سوپرماركت منو ديد و اوردم خونه و كتكم زد. با اينك تاحالا هيچي ازم نديده بود كه اعتمادش از بين بره. ازون به بعد خيلي رابطم باهاش بد شد ديگ ازش بدم ميومد فقط بهش سلام ميدادم تا يكسال پيش كه خاهرم شهر دور ازدواج كرده منو بزور ميبرد خونه ي اون يكبارم تو جاده تصادف خيلي شديدي كرديم تا چندماه من بستري بودم، ازون به بعد ميترسيدم اون جاده ي لعنتيو برم ميگفتم من نميام شما برين با اينك بچه نيستمو ٢٧ سالمه ميگه هرجا ما بريم بايد توام بياي من مقاومت كردم كه باز منو كتك زد. ديگ ازون ب بعد سلامم بهش ندادم. اين از بابام كه هيچ رابطه خوبي باهاش ندارم.
    مامانمم خيلي رفتارش باهام بده، فقط خاهرمو دوس داره هروقت منو خاهرم با هم يكم بحثمون ميشه مامانم مياد به من توهين و اخم ميكنه و روشو برميگردونه فقط طرف خاهرمو ميگيره، حتي جوري كه منو خاهرم دوباره عاشتي ميكنيم ولي همچنان مامانم با من بد رفتاري و اخم ميكنه. هيچي برام نميخره خاهرم دوتا ماشين داره دوتا خونه داره بازم يه ماشين كه به اسم من توي قرعه كشي ايرانخودرو درومده بود و حقه من بود رو دادن به خاهرم، اينا هيچيييي برام نميخرن اصلا فكر رفاه من نيستن دوست دارن تو سخترين شرايط زندگي كنم. دارم دق ميكنم هيچكسو ندارم. چندبار خاستگار داشتم بابام بخاطر بدبينيش كه فكر ميكرد من قبلا با اونا دوست بودم با خاستگارام بد رفتار كرد جوري كه ديگ اونا رفتنو نيومدن. خيلي تنهام چيكار كنم هيچكسيو ندارم مردم اينقد گريه كردم هيچكس پشتم نيست تاحالا هيچ تكيه گاهيو حس نكردم. با اينك دخترم فقطو فقط خودم پشته خودم بودم. چيكار كنم؟
    یه دوره هست که میتونه تا حد زیادی ولی نه کاملا زخم هایی که خوردیو التیام بده رایگان بهت میدمش فقط باید به ایدی تلگرامم پیام بدی تا برات فورواردشون کنم
    من ب این سایت سر نمیزنم چون پیامتو دیدم سریع ثبت نام کردمو خواستم یکم از بار مشکلتو کمتر کنم پس اگ خواستیش فقط به ایدی تلگرامم پیام بده مراقب خودت باش @Amir8y2 ایدی:

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. من و دوستم
    توسط Shine.s در انجمن روابط بین فردی
    پاسخ: 10
    آخرين نوشته: 04-15-2020, 10:02 PM
  2. با دوستم که مرا تحقیر کرده چه کنم؟
    توسط hamed__105 در انجمن روابط بین فردی
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 02-26-2017, 07:12 PM
  3. احساس میکنم بابام دوستم نداره
    توسط nafassss در انجمن روابط والدین و فرزندان
    پاسخ: 6
    آخرين نوشته: 06-13-2016, 09:36 PM
  4. دوستم ندارد
    توسط setareh_latif20 در انجمن عشق و دوست داشتن
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 07-26-2015, 04:49 PM
  5. عاشق شدن دوستم
    توسط negin478 در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 15
    آخرين نوشته: 07-07-2015, 09:47 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

كه، من، منو، با،

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد