ازدواج بدون کیس
(دلنوشته)
بعد 28 سال خواستیم ازدواج کنیم شرایط فراهم کردیم از دوستی و ارتباطای امروزی دوری کردیم پس انداز کردیم خواستیم مسئولیت قبول کنیم سختی به جون بخریم ...
حالا کیسش نیست
بدیش اینه همین اینکه اهل ارتباط و بیا و برو نبودم کسی هم نیست برا آشنایی
از یه خانومی هم خوشم اومد ارتباط برقرار کردم همش منو با بقیه مقایسه کنه و اعتماد نداره... میگه از این حرفا زیاد میشنوم ههههه....
هیچی دیگه کم کم دارم به این نتیجه تلخ میرسم که شانسی ندارم و باید همینجور تنها بمونم
نوشته اصلی توسط علی 28
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به شما دوست عزیز
چه دلنوشته تلخی ! درحالی که واقعا اتفاق تلخی رخ نداده
هرکس برحسب باورها و اعتقادات و هنجارها یک الگویی از زندگی رو درپیش میگیره
مثلا کسی درسن نوجوانی انواع ارتباطاط رو تجربه میکنه و فرد دیگه برحسب همین باورها کنترل شده تر زندگی میکنه
به خاطر درست زندگی کردن در گذشته ناراحت نباشید ، چون این اشتباهه !
در واقع مقصر شما و مدل زندگی کردن شما نیست ، بلکه شرایط جامعه جَوی رو ایجاد کرده که خانم ها برای ازدواج کردن محسوس تر عمل میکنن و ترس از اینکه ناشناخته کسی رو انتخاب نکنن باعث میشه این حرف هارو بزنن و طبیعیه
شما اگر قصد ازدواج دارید از روش درست و اصولی خواستگاری اقدام کنید و در مراحل بعدی با شناخت بیشتر و تحقیق و مشاوره پیش از ازدواج اقدام کنید
دراین مورد حساس و وسواس نباشید و اصلا ناامید نشین
سلام و سپاس
خودم که امکان پیدا کردن کیس ندارم خانواده هم اصلا. یه برادر دارم خواست حرکتی بزنه مثلا.
رفتیم مشخص شد خاله دختره رو با خودش اشتباه گرفته)) هیچی دیگه اصلا بروز ندادیم برگشتیم
جایی هم که زندگی میکنم اصلا آشنا کردن دختر پسر با هم مرسوم نیست تهش خانواده ها میرن آشنایی
اون خانمی هم که گفتم راضی نمیشه برم برای آشنایی و بعدش خواستگاری. میگه حرفای شما تکراریه از خیلیای دیگه شنیدم....در صورتی که واقعا صادق بودم
ویرایش توسط علی 28 : 01-17-2021 در ساعت 02:29 PM
درمورد اون خانم بهتره یه بار به صورت جدی درمورد احساساتی که تجربه میکنید و درمورد قصدتون باهاش صحبت کنیدسلام و سپاس
خودم که امکان پیدا کردن کیس ندارم خانواده هم اصلا. یه برادر دارم خواست حرکتی بزنه مثلا.
رفتیم مشخص شد خاله دختره رو با خودش اشتباه گرفته
جایی هم که زندگی میکنم اصلا آشنا کردن دختر پسر با هم مرسوم نیست تهش خانواده ها میرن آشنایی
اون خانمی هم که گفتم راضی نمیشه برم برای آشنایی و بعدش خواستگاری. میگه حرفای شما تکراریه از خیلیای دیگه شنیدم....در صورتی که واقعا صادق بودم
در نهایت اگر اصرار داشت که شما حرفای تکراری میزنید و بهانه آورد بهتره رابطه رو باهاش قطع کنید چون تنها باعث میشه بهش وابسته بشید
و درمورد کیسی که برادرتون دیده بودن ، خب خطا ممکنه پیش بیاد
نا امید نباشید ، بازهم از ایشون بخواین بهتون کمک کنن
درمورد ازدواج باید تکاپو کنید
اگر زن برادر دارید میتونید از ایشون بخواین براتون آستین بالا بزنه
سلام.
اولا اینکه به خودتون افتخار کنین که تا الان درست در این مسیر پیش رفتین .
این یه امتیاز بزرگ برای شماست که برای شروع زندگی مشترک آمادگی دارین و مستقل و توانمند هستین.
اما در قدم بعدی اگه خونواده این امکانو ندارن به شما کیس مناسب معرفی کنن، خودتون میتونین شروع کنین ارتباط و معاشرت های اجتماعیتون رو بیشتر کنید .
توی کلاسهای مختلفی که فکر میکنین بهش علاقه دارین ثبت نام کنین،
توی گروههای مختلف شرکت کنین، مثل گروههای کوهنوردی.
اگه در نظر دارین همسر آیندتون هنر یا فعالیت خاصی داشته باشه توی همون زمینه فعالیت کنین تا بتونین با کیس های مختلف مورد علاقتون آشنا بشین.
سلام و سپاس
متاسفانه جایی که زندگی میکنم اصلا خبری از این کلاسای مختلط و اینجور چیزا نیست. تازه باشه هم فضا اصلا جوری نیست که آشنا بشی
@رامونا @Saltanat
سلام دوستان
ممنون میشم راهنمایی های خوبتون در اختیارم قرار بدین
خب با خانومی که گفتم خاطرخواهشون شدم ولی منو با بقیه مقایسه میکنن و میگن حرفاتون تکراریه صبحت مثبتی داشتم البته به صورت چت
تا حد زیادی نظرشون رو جلب کردم اما حالا به این نقطه رسیدن که میگن آمادگی ازدواج ندارن. اما این به صورتی نیست که قاطعانه بگن یا جواب نه به من باشه. بلکه یه جورایی تردید در مورد خودشون و ازدواج کردنه
الان من نمیدونم رو چه چیزی تلاش کنم یا چی بگم و چطور رفتار کنم
اینجوری نیست که نه قاطع بگه یه جاهایی دل میده یه جاهایی به این نتیجه میرسه که آمادگی نداره. اونم یه کم شل و ول میگه و قاطع نیست اصلا که بگه نه بفرمایید...
همچنین نمیدونم زود به زود پیام بدم یا در روز سر ساعت مشخصی. الان هر روز یه پیام با مضمون عاشقانه میفرستم و 3 4 روز یه بار صحبت میکنم.
بدون رضایت خودشون نمیخوام برم خواستگاری
ویرایش توسط علی 28 : 01-18-2021 در ساعت 03:03 PM
سلام.
علی عزیز. من صحبت های شما را خوندم. فقط اون بخش نفهمیدم که چرا از طریق خانواده اقدام نمیکنید؟
سلام مجدد
به نظر میاد این خانم دچار تردید در تصمیم گیری هستند.
ببینید این تردید وقتی برای خانم ها پیش میاد که یا از نظر خانوادگی یا اقتصادی آمادگی لازم رو ندارن یا اینکه نسبت به شرایط اون آقا اطمینان و آمادگی لازم رو نداره و دچار تردید هستند
دراین شرایط شما باید سعی کنید از علت اصلی باخبر بشین
اما ن به نحوی که ایشون معذب بشه
بیان کنید که آگاه هستید ممکنه شرایط خانوادگی و اقتصادی ایشون برای ازدواج محیا نباشه و یا اینکه اطمینان کامل و لازم از شما نداره و این باعث تردید میشه ، اما اگر از لحاظ کلیات
( شغل ، ظاهر ، و... ) شما را پسندیده
بهتره برای خواستگاری تشریف ببرین
و بهش بگو با تحقیق و مشاوره حضوری قبل ازدواج میتونیم بهتر همو بشناسیم و کم تر تردید داشته باشیم
بهشون بگو اگر شرایط فعلی ایشون ایجاد کرده که الان نمیتونه خواستگار بپذیره شما به احترام ایشون صبر میکنید اما همواره این انتظار نباید خیلی طولانی بشه .
درمورد ارسال پیام به ایشون
بهش بگو که من دوست وارم از وضعیت شما باخبر باشم اما نمیخوام کاری کنم معذب و ناراحت بشی برای همین هر شب موقع خواب بهش پیامی ارسال کن و بگو
سلام ، امیدوارم روز خوبی رو سپری کرده باشی و سلامت باشی ،
شب خوبی داشته باشی
پیام هرچقدر کوتاه تر باشه و متن عاشقانه کم تری داشته باشه
باعث میشه ایشون بهتر به شما اعتماد کنه
چون این خانم الان دچار تردید هست و اگر شما پیام های عاشقانه متوالی ارسال کنید به احتمال زیاد نوعی اغراق برداشت میکنه و بیشتر دچار اضطراب تصمیم گیری میشه
درصورتی که این صحبت رو کنید و به مدت ۲ هفته صبر داشته باشید
هم خود شما و هم اون خانم بهتر میتونن تصمیم گیری کنن
سلام من مشکلی ندارم ولی دختر خانوم رضایت نمیدن. منم نمیخوام برم همون اول بگه نه و بفرمایید
امشب همین هوای سرد 4 5 کیلومتر پیاده روی کردم. داخل شهر لابلای کوچه ها
راستش به خونه هایی که نگاه میکردم با خودم میگفتم چه چیزای خوبی میتونه جریان داشته باشه چه احساست خوبی چه بحثای خوبی چه بغل های گرمی.... و حسودیم میشد و افسوس میخوردم
آخراش دیگه نایی نداشتم راه برم دلم میخواست همونجا سرجام بمونم، مهم نیست که سرده. برم خونه که چی بشه ؟ چی منتظرمه مگه که برگردم؟
سلام
ببینید توی این دنیا معمولا هیچ چیزی بار اول و به محض خواستن به نتیجه نمیرسه.
باید بارها و بارها اقدام و تلاش کنید تا در نهایت به خواستتون برسید.
سلام.
راستش برداشت من اینه از اونجایی که ایشون قبلا تاکید داشتن با روابط خارج از خانواده مخالفن و اینم که گفتن نمیتونن به حرفای شما اعتماد کنن ،
به این دلایل، این شیوه آشنایی ایشون رو نگران کرده.
احساسش یه چیزی میگه و دوس داره دوس داشتنو تجربه کنه، عقل و منطقش یه چیز دیگه میگه.
در کش و قوسه با عقل و احساسش.
نمیدونم نظرم درسته یا نه، اما برداشتم اینه.
به نظرم شما مراقب باشین زیاد فاز عاشقانه و احساساتی نداشته باشین،
اغراقهای زیاد قبل ازدواج برای دخترایی که سعی میکنن عاقلانه و منطقی پیش برن نگران کننده س.
سعی کنین فاصله و حد و حدود رو کنترل کنین، زیاد صمیمی نشین، جذبه مردونه و جدیت خودتونو حفظ کنین و وسطاش هر از گاهی یه جمله احساسی بگین.
در همین حد .
سعی کنین شرایطی ایجاد کنین هر دو بهتر همدیگه رو بشناسین.
مثلا توی چت هایی که دارین موضوعات جدی تری پیش بکشین و درباره ش صحبت کنین.
مرسی لطف کردین
این احوال شما منو یاد این شعر انداخت،
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که باز آیی
حالتون رو میفهمم، اما به زمانبندی خدا اعتماد کنید.
ایمان داشته باشین اتفاقی که براتون بهترین هست رو در مناسبترین زمان براتون رقم میزنه.
همونطور که در ادامه گفته،
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی...
آپدیت
بالاخره بعد کلی صحبت کردن و یه جاهایی واکنش مثبت داشتن، دیشب برگشتن گفتن یکی دیگه رو دوس دارن. تمام
هیچی دیگه تمام آرزوهام فرو ریخت دیشب اصلا نتونستم بخوابم
میدونم دنیا به آخر نرسیده ولی خب خیلی مایوس شدم
ویرایش توسط علی 28 : 01-27-2021 در ساعت 01:50 PM
علی عزیز وقتی در مورد ازدواج حرف میزنی به این فکر کن که اون فرد میخواد تا حداقل 60. 70 سال بات زندگی کنی و در تلخی و شیرینی زندگی کنارت باشه.
اگر دلشون جای دیگره باشه گزینه مناسبی نیست
باز هم بگرد و دختری که با شما هماهنگی داره انتخاب کن
به نطر من در ازدواج دختر خوب و پسر خوب نداریم
دختر و پسر باید حرف همو بفهمن و هرکس با ما تفاهم داره دختر خوبی و برای ازدواج اقدام کنید.
از خانواده هم کمک بگیرید از همکلاشان و دوستان تا یک فرد مناسب به شما معرفی کنند
سپاس
شرایطم اصا جوری نیست که کاری از دست خودم یا خانواده بر بیاد.
محیط و ارتباطات خودم مانع از آشنایی میشه+ خانواده هم مسن هستند.
سلام.
خیلی متأسف شدم،
ناراحتیتون قابل درکه، حق دارین. هر آدمی توی چنین شرایطی قرار بگیره واسش سنگینه.
اما نباید مایوس و ناامید باشین.
اینکه اون خانوم به شما جواب منفی داده معنیش این نیس که شما به اندازه کافی خوب و مناسب نبودین،
این قضیه از ویژگیهای خوب شما کم نمیکنه.
نه شنیدن ممکنه در هر سن و موقعیتی برای ما پیش بیاد ، باید درست باهاش مواجه بشیم تا بتونیم به زندگیمون ادامه بدیم طوری که کمترین آسیب رو ببینیم.
نزارین حال بدتون ادامه دار باشه، پروندشو ببندین و بهش به عنوان تجربه ای که واستون درسای مفیدی داشته نگاه کنین.
ناامید نباشین ، مطمئن باشین یه روز بالاخره پیدا میشه اونی که قدر محبت و توجه شما رو بدونه.
فقط سعی کنین حال و انرژی خوبتون رو حفظ کنین تا اگر سر راه اون بانو قرار گرفتین بتونین به خودتون جذبش کنین...
سپاس از شما و ممنون بابت وقتی که گذاشتید
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
نظرت چیه؟