سلام الی خانوم خوشحال شدم نظرتون رو دیدم
همونطور که گفتم این بچه با هیچ کس جور نیست کتک میزنه فحش میده حتی به پدر بزرگ و مادربزرگ خودش به خاطر همین خواهرم آورده پیش من...
خواهرم پرستاره اصلا برای بچه وقت نمیزاره همیشه بیمارستانه شوهرش هم کارمنده رابطه متاهلی خوبی دارن. رابطه من و خواهرم هم خوبه ولی در ظاهر .....
تا به حال بی احترامی نکردیم ولی اون به من حسادت داره. هر چند که من تا میتونم خوب برخورد میکنم.
چون وضع مالی من با اینکه همسر ندارم ولی از دو نفر اونها خیلی بهتره. این موضوع باعث حسادت میشه.
من ۳۰ سالمه خواهرم ۳۵. این بچه از وقتی به دنیا اومد خیلی شلوغ بود تو بچگی با چکش زده بود تلویزیون خونشون رو داغون کرده بود یا یه بار آب جوش ریخته بود رو خودش یه بار از عمد رفته بود تو قابلمه پر از غذا نشسته بود.....
من کیس های ازدواج رو نمیگم به کسی دوست دارم قطعی بشه بعد بگم....اونا فکر میکنن من یه ایرادی دارم که ازدواج نمیکنم ....ولی خواهرم کاری به ازدواجم نداره.
در ضمن از وقتی بچه اومده خونه من اعصابش آروم شده امروز کلی باهم خوش گذروندیم رفتیم پارک ،خرید،رستوران،روانشناس اصلا هم حرف بدی نزد حرکت بدی هم انجام نداد ولی خداییش زیاد قربون صدقه اش میرم.
مثلا لباس که میگرفتیم خواست جیغ بزنه من نمیخوام ..ولی من بهش گفتم عزیزم چقدر خوشتیپ شدی چقدر بهت میاد اینا رو بپوشی همه فکر میکنن تو ملوان شدی(لباس ملوانی بود).....دیگه حرفی نزد
اما خواهرم اینجوری نمیکنه که بچه که داد میزنه خواهرم بدتر از بچه داد میزنه البته کار خواهرم سنگینه بهش حق میدم اعصابش خراب بشه..
روانشناس هم حرف شما رو زد گفت کمبود محبت داره فعلا قراره چندین جلسه هم با هم بریم..
از دیروز که اومده خونه من، مادرش حتی یه زنگ هم نزده حالشو بپرسه...البته بهش حق میدم