بعضی از مادربزرگ ها رابطه ای کاملاً رسمی و جدی با نوه ها دارند. این گونه رابطه ها بسیار محدود و برای نوه ها خوشایند و دوست داشتنی نخواهد بود.

رابطه نوه و مادر بزرگ بسیار مهم و قابل توجه و در عین حال از نظر تربیتی فوق العاده حساس است. چگونگی ارتباط "مادربزرگ" با "نوه" نقش تعیین کننده در تکوین وشکل گیری شخصیت کودک دارد.

مادربزرگ و نوه
"مادربزرگ ها" با توجه به ویژگی های شخصیتی، خصیصه های رفتاری و قابلیت ها و مهارت های اجتماعی شان در ارتباط با نوه ها عهده دار نقش های متنوعی می شوند.

نقش رسمی: بعضی از مادربزرگ ها رابطه ای کاملاً رسمی و جدی با نوه ها دارند. این گونه رابطه ها بسیار محدود و برای نوه ها خوشایند و دوست داشتنی نخواهد بود.
نقش غیر رسمی: در این ارتباط مادربزرگ رابطه ای کاملاً صمیمی با نوه ها دارد. در واقع بازی با بچه ها و گذراندن لحظات و اوقاتی خوش با آن ها، هدف اصلی مادر بزرگ ها در این نقش است.

نقش جانشینی: گاه مادربزرگ بنا به دلایلی عملاً جانشین مادر می شود . مادربزرگ مسئولیت نگه داری، مراقبت، تنظیم امور و رسیدگی به نیاز های اساسی کودک را عهده دار می شود. امروزه بیشترین زمانی که مادربزرک ها جانشین مادر می شوند، ایام و ساعاتی است که مادر در خارج از خانه به کار دیگری اشتغال دارد.

بدون تردید هرگز مهد کودک ها با همه مربیان و امکانات آموزشی نمی توانند همچون مادربزرگی فهیم، مهربان و صبور در رشد مطلوب شخصیت کودک مۆثر واقع شوند.لذا جانشینی مادربزرگ در غیاب مادر، نعمت بزرگی است که باید مادر و پدر کودک قدردان آن باشند.

نقش معلمی: در این قبیل رابطه ها مادربزرگ ها رسالت مربیگری و معلمی را عهده دار هستند و هرگز جانشین مادر نمی شوند.البته در این نقش آن ها معلمی خوش رو، خوش اخلاق ، مهربان و پرحوصله هستند.آن ها نمی توانند همه روز ها و ساعات عمر خود را صرفاً برای مراقبت از یک نوه صرف کنند و نسبت به نیاز های همسر و فرزندان شان بی تفاوت باشند. ضمن این که دوست دارند زیباترین رابطه را با نوه خود داشته باشند.

نقش میهمان: گاهی رابطه مادربزرگ ها از صمیمیت مور انتظار برخوردار نیست و جایگاه و منزلت مادربزرگ با حضور دیگر آشنایان تفاوت چندانی ندارد.

گاه عوامل جغرافیایی، بعد مسافت و زندگی در دیار غربت سبب این گونه روابط می شود؛ ولی عمدتاً به خاطر عوامل روانی، مسائل شخصی و تفاوت های اخلاقی و غربت عاطفی، دیدار مادربزرگ و نوه به ندرت صورت می گیرد. چنین رابطه سرد و کمرنگی نمی تواند برای مادربزرگ و نوه شیرینی و نشاطی در پی داشته باشد.

ایجاد و استمرار رابطه مفید و مۆثر بین نوه ها و مادربزرگ ها به شرایط و عوامل گوناگونی بستگی دارد. در اینجا به چند عامل مهم اشاره می کنیم:

**اصلی ترین عامل در رابطه موفق نوه ها و مادربزرگ ها چگونگی نگرش والدین کودک نسبت به منزلت و ارزشمندی شخصیت پدر بزرگ ها و مادربزرگ ها است.

وقتی کودک مشاهده می کند به طور مستقیم و غیر مستقیم، کلامی و غیر کلامی با نگاه و رفتار در خلوت و جمع، شخصیت مادربزرگ توسط پدر و مادرش مورد تایید و تکریم قرار می گیرد، توجه و علاقه خاص کودک متوجه شخصیت مورد احترام و دوست داشتنی مادربزرگ می شود.

حضرت علی(ع) هم می فرمایند:بزرگسالان و سالمندان خود را مورد احترام و تکریم قرار دهید.

پیامبر هم می فرمایند:وجود سالمندان در کنار شما موجب برکت زندگی و فزونی نعمت های الهی است.

** نگرش مثبت و خوشایند کودک نسبت به شخصیت مادربزرگ عامل مهم دیگری است که می تواند در ایجاد و استمرار یک رابطه مطلوب و موفق بین نوه و مادربزرگ موفق باشد، و همان طور که اشاره شد والدین کودک نقش مهمی در ایجاد و شکوفایی این نگرش و بازخورد خوشایند دارند.

**و سرانجام عامل بسیار مۆثر دیگر در برقراری رابطه موفق و پربرکت میان نوه و مادربزرگ،ویژگی های مطلوب شخصیتی،بهداشت روان،نقش پرمعنا و پرجاذبه مادربزرگ و مهارت های اجتماعی او و روابط متقابل با کوچک تر ها و بزرگ تر ها، به ویژه نوه هاست.

مادربزرگ ها خوب می دانند که:
** عدم حضور موقت مادر در خانه، هرگز نمی تواند مجوزی برای مادربزرگ باشد که عهده دار وظایف مادری شود و شخصیت و اقتدار مادر کودک را نزد کودک ضعیف و متزلزل کند بلکه فقط باید حامی و پشتیبان مادر کودک باشد.مادربزرگ ها در اتخاذ روش ها و شیوه های تربیتی باید همواره با مادر کودک هماهنگ و هم مقصد باشند و در اعمال شیوه ها و رفتار های مطلوب تربیتی یکدیگر را تایید کنند.

** هرگز نباید مادرِ نوه خود را در حضور فرزندش مورد انتقاد قرار دهند بلکه در غیاب کودک نکته های تربیتی و توصیه های پرورشی را مطرح کنند.

** همه انسان ها فطرتاً محبت پذیر، اخم گریز و تنبیه ستیز هستند و این امر در رفتار صادقانه و معصومانه بچه های خردسال به خوبی مشهود است، از همین رو اگر کودک در شرایطی واقع شود که در برابر یک رفتار نامطلوبش(مثلاً پرت کردن اسباب بازی هایش)مادر با اخم کردن مراتب ناخوشنودی خود را ابراز کند اما مادربزرگ لبخند بزند تأثیر نامطلوبی بر روند رشد اجتماعی وی به جا می گذارد.فراوانی این موقعیت ها زمینه ساز حساسیت فوق العاده و زود رنجی کودک در تعامل بین فردی بخصوص دررابطه با مادر می شود. مادربزرگ ها دوست دارند که نوه ها آن ها را خیلی دوست داشته باشند و سعی می کنند اهل اغماض و گذشت باشند اما نباید رشد مطلوب شخصیت کودک را قربانی احساسات و انگیزه جلب محبت نمایند.

و در آخر این که در سایه رابطه بین نوه ها و مادربزرگ ها علاوه بر اینکه برای نوه ها لذت بخش و خوشایند است، برای سلامت جسم و روان مادربزرگ ها نیز فوق العاده مهم و ارزشمند است.مادربزرگ هایی که بخش قابل توجهی از اوقات روزانه خود را با احساس خوشایند و در شرایطی دوست داشتنی با نوه ها می گذرانند، در مقایسه با افراد سالمندی که تنها زندگی می کنند، از سلامت و سرزندگی و طول عمر بیشتری برخوردارند.