مورد داشتیم دختره تو گوگل سرچ کرده : “غذا با تخم مرغ”
گوگل جواب داده:
متاسفم واسه اونی که میخواد تو رو بگیره !
قخخخخخخخخخخخخخخ
مورد داشتیم دختره تو گوگل سرچ کرده : “غذا با تخم مرغ”
گوگل جواب داده:
متاسفم واسه اونی که میخواد تو رو بگیره !
قخخخخخخخخخخخخخخ
این دخترهایی که آستین مانتوشون رو تا بالای آرنج بالا می زنند
من همش فکر میکنم الان میخوان وضو بگیرن
این قدر ذهن قرآنی و اسلامی دارم من
مورد داشتیم دختره موبایلشو گم کرده سه شبانه روز گریه کرده
نه واسه گوشی دو میلیونیش
واسه اینکه pou سه روزه غذا نخورده
خدایا مارا از دسته این دخترها نجات بده . الهی آمین ..
خدایا همه دخترها را شفا بده . الهی آمین
خدایا .بخدا غشم از خنده از دسته این دخترا و کاراشون
خدایا تو را عاشق دیدم و غریبانه عاشقت شدم
تو را بخشنده پنداشتم و گنه کار شدم
تو را وفادار دیدم و بی وفایی نمودم ولی هر کجا که رفتم سرشکسته بازگشتم
تو را گرم دیدم و در سردترین لحظات به سراغت آمدم
اما...
تو مرا چه دیدی که همچنان بخشنده و توبه پذیر و مشتاق بنده ات ماندی؟؟؟
امتحان وسیله ست، نمره دست استاده، الکی خودتو از اینترنت نندازی بشینی درس بخونی هاااا
دختــره 13 سالشه استاتوس گذاشته "خیلی سخته ببینی عشقت دستاش تو دستای کس دیگس"
من 13 سالم بود پشت کمدمو به امید پیدا کردن یه راه به سمت سرزمین نارنیا بررسی میکردم
بعضی وقتا شنیدن یه
" بگو ببینم چه مرگته "
از یه رفیق خیلی بیشتر از حرفای کلیشه ای
"عزیزم چی شده"
بیشتر میچسبه....!
شیشه ی نازک احساس مرا دست نزن
چندشم میشود از لکه ی انگشت دروغ
خیلی وقت است که "بی تابم..."
دلم تاب میخواهد
و یك هُل محكم
كه دلم هُـــری بریزد پایین
و هرچه در خودش تلمبار كرده ...
دلم میگیرد… دلم برای دلم میگیرد
برای غربت غریبانه اش،پذیرش بی چون و چرایش و سهم نه چندان عادلانه اش میگیردو دلم برای غمهای دلم می گیرد…میخواهم دل داریش دهم آرام نمیگیرد،میخواهم ندیده اش بگیرم تحمل نمی آورد،گاه توبیخش میکنم از تمام گردشهای احساس محکومش میکنم و در قفس احساس محکوم به ماندن ،اما باز دلم برای دلم میگیرد
یه وقتایی،
یه حرفایی،
چنان آتیشت میزنه
که دوست داری فریاد بزنی،
ولی نمیتونی!
دوست داری اشک بریزی،
ولی نمیتونی!
حتی دیگه نفس کشیدنم برات سخت میشه!
تمام وجودت میشه بغضی که نمیترکه،
به این میگن
“درد بی درمون”
حقایق گاهى وقتا توى شوخى پیـدا میشه
اما خیلى احمقانه اس اگه فکر کنیم
آدمها توى شوخی دلشون نمیشکنه…
ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﺣﻘﺎﯾﻖ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭﻟﯽ ﺩﺭﮐﺶ ﺧﯿﻠﯽ ﭘﯿﭽﯿﺪﻩ ﻭﺳﺨﺘﻪ
ﻣﺜﻞ ﮐﻨﺎﺭ ﺍوﻣﺪﻥ ﺑﺎ ﺟﻤﻠﻪ :
“ﺧﺐ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﻩ ؛ ﺯﻭﺭ ﮐﻪ نیست”
به سادگی رفـت [replacer_a] نــه اینکه دوستم نداشت !
نـــــــــه ، فهمید خیییییییلی دوستش دارم !
شاید برایت عجیب ست این همه آرامشم !
خودمانی بگویم ؛ به آخر که برسی ، دیگر فقط نگاه میکنی . . .
نه مهربانی تو را میخواهم ، و نه دلسوزی های تو را
نمیبخشم آن قلب بی وفای تو را
بگذار در حال خودم باشم
به تنهایی بیشتر از تو ، نیاز دارم
پس بگذار با تنهایی تنها باشم
در خلوت خویش با غمها باشم
نمیخواهم دوباره بازیچه دست این و آن باشم
اینجا
بعضی ها زندگی نمی کنند، مسابقه ی دو گذاشته اند ،
می خواهند به هدفی که در افق دور دست است برسند
و در حالیکه نفسشان به شماره افتاده
می دوند و زیبایی های اطراف خود را نمی بینند ؛
آن وقت روزی می رسد که پیر و فرسوده هستند
و دیگر رسیدن و نرسیدن به هدف برایشان بی تفاوت است ...
بابا لنگ دراز ... جین وبستر
خـــــدانـگهــــــدار
حالم بده!خدا......
چیزی ازت نمی خوام ،جزاینکه خلاصم کنی .من تموم شدم خداخواهشا"توهم این بازی روتمومش کن......
توراباغیرمی بینم
صدایم درنمی آید
دلم میسوزدوکاری
زدستم برنمی آید......
خدایا آسمانت چه مزه ایست؟؟؟؟!!!منکه همش زمین خورده ام....
توراباغیرمی بینم
صدایم درنمی آید
دلم میسوزدوکاری
زدستم برنمی آید......
نگذار هرکسی که از راه رسید
با ساز دلت تمرین نوازندگی کند.....
مهربانی ساده است، ساده تر از آنچه فکرش را بکنی ؛کافی است به دستهایت فرمان دهی تا به جای تنبیه ،
کافی است به خودت ایمان داشته باشی و به معجزه مهر ...
آرام بر سر کودک سرکش کشیده شوند و موهایش را قلقلک دهند ...
کافی است به چشم هایت بیاموزی که چشم آیینه روح است ،
و عشق و مهربانی را می توان با نگاه در تمام عالم پراکند ...
کافی است به دلت یادآوری کنی همیشه دل هایی هستند
که درد امانشان را بریده و احتیاج به همدلی دارند ...
کافی است به گوشهایت یاد دهی که می توانند سنگ صبور باشند ،
حتی اگر صبوری سنگین شان کند ...
کافی است یاد بگیری انسان بودن فقط زنده بودن نیست ؛
باید زندگی کرد ،
و زندگی چیزی جز مهربانی و عشق ورزیدن به آفریده های خداوند نیست ..
دلم برای پاکی دفتر نقاشی و گم شدن در آن
خورشید همیشه خندان، آسمان همیشه آبی
زمین همیشه سبز و کوههای همیشه قهوه ای
دلم برای خط کشی کناردفتر مشق با خودکار مشکی و قرمز
برای پاککن های جوهری و تراش های فلزی
برای گونیا و نقاله و پرگارو جامدادی
دلم برای تخته پاککن و گچ های رنگی کنار تخته
برای اولین زنگ مدرسه
برای واکسن اول دبستان
برای سر صف ایستادن ها
برای قرآن های اول صبح و خواندن سرود ایران اول هفته
دلم برای مبصر شدن ، برای از خوب ، از بد
دلم برای ضربدر و ستاره
دلم برای ترس از سوال معلم
کارت صد آفرین
بیست داخل دفتر با خودکار قرمز
و جاکتابی زیر میزها ، جانگذاشتن کتاب و دفتر
دلم برای لیوانهای آبی که فلوت داشت
دلم برای زنگ تفریح
برای عمو زنجیر باف بازی کردن ها
برای لیلی کردن
دلم برای دعا کردن برای نیامدن معلم
برای اردو رفتن
برای تمرین های حل نکرده و اضطراب آن
دلم برای روزنامه دیواری درست کردن
برای تزئین کلاس
برای دوستی هایی که قد عرض حیاط مدرسه بود
برای خنده های معلم و عصبانیتش
برای کارنامه.... نمره انضباط
برای مُهرقبول خرداد
دلم برای خودم
دلم برای دغدغه و آرزو هایم
دلم برای صمیمیت سیال کودکی ام تنگ شده
نمی دانم کدام روز در پشت کدام حصار بلند کودکی ام را جا گذاشتم
کسی آن سوی حصار نیست کودکی ام را دوباره به طرفم پرتاب کند؟
خدایـــــــــــــا؛
بابت هر شبی که بی شکر سر بر بالین گذاشتم؛بابت هر صبحی که بی سلام به تو آغاز کردم؛
بابت لحظات شادی که به یادت نبودم؛بابت هر گره که به دست تو باز شد و من به شانس نسبتش دادم؛بابت هر گره که به دستم کور شد و مقصر را تو دانستم؛مرا ببخش ...
هی فلانی... بیخیال... شاید زندگی همین باشد...
رد پاهایم را پاک می کنم
به کسی نگویید
من روزی در این دنیا بودم.
خدایا
می شود استعـــــفا دهم؟!
کم آورده ام
ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ….
ﻫﺰﺍﺭ ﺑﺎﺭ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ
ﺍﺯ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ
ﺑﻮﺩﻧﺶ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﺤﺾ ﺍﺳﺖ
ﺩﻟﺶ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ
ﺣﻮﺍﺳﺶ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ
ﻭ ﻓﻘﻂ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺑﺎ ﺗﻮﺳﺖ ﮐﻪ
ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ
مشکل مااینجاست که ازهر کرمی انتظارپروانه شدن داریم .......
توراباغیرمی بینم
صدایم درنمی آید
دلم میسوزدوکاری
زدستم برنمی آید......
[replacer_a] خواهم ساخت،
خواهم انداخت به آب.
دور خواهم شد از اين خاك غريب
كه در آن هيچ كسي نيست كه در بيشهقايقي
قهرمانان را بيدار كند.
خـــــدانـگهــــــدار
آزارم می دهدزندگی
وقتی درد درونم رامی دانم وراهی جزصبرندارم.....
توراباغیرمی بینم
صدایم درنمی آید
دلم میسوزدوکاری
زدستم برنمی آید......
خدایا آسمانت چه مزه ایست؟
من که فقط زمین خورده ام…
اگر روزی داستانم را برای کسی نقل کردی بگو:
بی کس بود،اما کسی رو تنها نذاشت.
دلشکسته بود،اما دل کسی رو نشکست.
کوه غم بود،ولی کسی رو غمگین نکرد.
و شاید بد بود ولی برای کسی بد نخواست…
تنهایی را بلند ترین شاخه درخت میفهمد،
انگار هر چه بزرگتر میشویم تنهاتر میشویم
براستی خدا از بزرگی تنهاست ،یا از تنهایی بزرگ؟!!!
حقیقت دارد
کافیست چمدان هایت راببندی تا....حاضر شوند همه برای از یاد بردنت ...
آنکه بیشتر دوستت می دارد زودتر
کلاغ جان!قصه من به سر رسید...
سوار شو!تو را هم تا خانه ات می رسانم...
مهربانيت را به دستي ببخش ؛ که مي داني با او خواهي ماند ....
وگرنه حسرتي مي گذاري بر دلي که دوستت دارد ... !!!
برای خیانت ،هــــزار راه هــســــت اما هـیــچ کــــدامبه انـــدازه تــــظـــاهـــر
به دوست داشتن کــثـیــف نـیـســـت ...
به نسل های بعد بگویید ...
که نسل ما نه سر پیاز بود نه ته پیاز ...نسل ما خود پیاز بود ...که هر که ما رو دید گریه کرد
کارمـــان به جایــی رســـیده که طـــوری بایـــد دلتنـــگ شـــویمکه به کســـی بـــرنخـــورد ..!!
این روزها تلخ می گذرد ، دستم می لرزد از توصیفش !
همین بس که :
نفس کشیدنم در این مرگِ تدریجی، مثل خودکشی است ،با تیغِ کُند.
در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)