به سلامتی اون حس هایی که نمیشه به اشتراک گذاشت مگر با خدا …
به سلامتی اون حس هایی که نمیشه به اشتراک گذاشت مگر با خدا …
از دسته من میری .. از دسته تو میمیرم ..
تو زنده میمونی.... منم که میمیرم
تو رفتی از پشیم. دنیامو غم برداشت
دیگه مطلب نمیزارم!
همینجوری الکی!!!!!!!!!!!
یکی نوشت . یکی خوند .
بازم نوشت .. بازم خوند..
اونیکه نوشت .مرد
اما اونیکه میخوند موند.
حالامن مینویسم تو بخون
من میمیرم تو بمون......
پروردگارا آشفته تر از انم که به پای درد دلم بنشینند، بازم بی پناهی مرا به سوی تو کشاند خودت بهتر میدانی که هر گاه سرمان به سنگ میخورد تو را به یاد می اوریم، این طبیعت انسان است،دلخور نباش
گاه و بی گاه هوایت را می کنم اما روم نمیشه تا بیام جلو و حرفم رو بزنم، شاید از گذشته ام بیزارم یا از آینده هراس دارم...
پروردگارا ! بیم ان ندارم که فرش دلم رو زیر آسمان ابی تو پهن کنم چون میدانم که چتر تو نگاهبان من است .
من نمی ترسم از انانکه تو را نمی شناسند ، بیم دارم از انانکه با نام تو مرا از پرواز با تو باز میدارند!
ای کاش میشود تنها من بودم و تو ، ای کاش میشود تنها ما بودیم و ما...
اینروزها تقصیر فراتر از هر خلوتگاهی است که میتواند سکوت بنده ای با خدایش را بشکند و ما در ارزوی فردا...فردا میتواند مثل امروز باشد اگر همچنان در انتظار دست تقدیر باشیم،
پروردگارا دلم را آرامشی ده که از آشفتگی خیال فردا رها شوم ، یا به سوی تو روانه شوم...
یه هووووووووووووووووووووو .. استخاره گرفتم واسه چیزی که خیلی برام اهمیت داره ..... جوابش خداروشکر دروامد : بسیار خوب و عالی است
فریماه جان ممنون از مطلب زیباتون
اینجا حریم من است حریم قلب کوچکم!
قفس تنهایی من و حرف های ناگفته ام...
کسی دلش برایم نسوزد
من این قفس را دوس دارم و تنهایی ام را
تنهایی...
تنها اتفاق این روزهای من است...
آهسته بیا چیزی هم ننویسنظر هم نگذارهمان که بخوانی بس استمن بهبی محلی آدمهاعادت دارم
وقـتي بـه ايـن بـاور مـيرسـي كه:
خـون شـدن هـاي دلِـت عــادتــيست مـــاهيـانـه..!
سلامتی اون دختری که
وقتی فهمید عشقش پول نداره گفت:♥♥ دوست دارم پیاده راه بریم ♥♥
[replacer_img]مرد کسی یه که :
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﺗﻨﺶ ﺑﺎﺷﻪ
ﺁﺳﺘﯿﻨﺎﺵ ﺭﻭ ﺗﺎ ﻣﭻ ﺗﺎ ﺑﺰﻧﻪ
ﺟﯿﻦ ﯾﺎ ﭘﺎﺭﭼﻪ ﺍﯼ ﻓﺮﻗﯽ ﻧﺪﺍﺭﻩ
ﺍﻣﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺗﻤﯿﺰ ﺑﺎﺷﻪ
ﺑﻮﯼ ﻋﻄﺮ ﺧﻮﺏ ﻭ ﻣﺮﺩﻭﻧﻪ ﺑﺪﻩ
ﻧﻪ ﺯﯾﺎﺩ ﻧﻪ ﮐﻢ ﺗﻪ ﺭﯾﺶ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ
ﺍﺧﻤﻮ ﺑﺎﺷﻪ
ﻣﻮﻗﻊ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﺳﺮﺵ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺑﺎﺷﻪ
ﻣﺤﺮﻡ ﻭ ﻧﺎ ﻣﺤﺮﻡ ﺣﺎﻟﯿﺶ ﺑﺎﺷﻪ
ﺟﻨﺒﻪ ﺣﺘﯽ ﺑﻮﺳﯿﺪﻩ ﺷﺪﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ
ﺩﺳﺘﺸﻮ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﯿﺮﯼ ﺣﺲ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ
ﺯﯾﺮ ﺩﺳﺘﺎﺕ ﻧﺒﻀﺶ ﺑﺰﻧﻪ ﻭ ﮔﺮﻡ ﮔﺮﻡ ﺑﺎﺷﻪ
ﻣﺮﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺮﺩ ﺑﺎﺷﻪ !
ﺗﺎﻓﺘﻪ ﯼ ﺟﺪﺍ ﺑﺎﻓﺘﻪ ﻧﺒﺎﺷﻪ
ﺑﺎ ﭘﻮﻝ ﺑﺎﺑﺎﺵ ﮐﺎﺭﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ
ﻫﺮ ﭼﯽ ﻫﺴﺖ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺎﺷﻪ
ﺧﺎﮐﯽ ﺑﺎﺷﻪ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺎﺷﻪ
ﻣﻬﺮﺑﻮﻥ ﺑﺎﺷﻪ ﺍﻣﺎ ﻟﻮﺱ ﻭ ﻧﻨﺮ ﻧﺒﺎﺷﻪ
ﺁﺭﻩ ﻣﺮﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺮﺩ ﺑﺎﺷﻪ !
ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﻧﯽ
ﻓﻘﻂ ﮔﻮﺵ ﮐﻨﻪ ﻭ ﻧﮕﺎﺕ ﮐﻨﻪ
ﻧﻪ ﻣﻦ ﺑﮕﻪ ﻧﻪ ﻣﻨﻢ ﺑﺎﺷﻪ
ﺣﺮﻑ ﮐﻪ ﺑﺰﻧﻪ ﺣﺮﻑ ﺧﻮﺏ ﺑﺰﻧﻪ
ﻧﺼﯿﺤﺖ ﻧﮑﻨﻪ ﺍﻣﺎ ﺭﺍﻩ ﺑﻠﺪ ﺑﺎﺷﻪ
ﺯﺑﻮﻥ ﺑﺎﺯ ﻭ ﭼﺎﭘﻠﻮﺱ ﻧﺒﺎﺷﻪ
ﺍﺯ ﺗﻪ ﺩﻝ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻪ ﻭ ﺻﺎﺩﻕ ﺑﺎﺷﻪ
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺑﮕﻪ
ﺣﺘﯽ ﺍﮔﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺗﻨﻬﺎﯾﯿﺶ ﺑﺎﺷﻪ
ﮐﻼ ﺑﮕﻢ ﺩﺭﺩ ﺭﻭ ﺑﺸﻨﺎﺳﻪ ﻭ ﺍﻫﻞ ﺩﻝ ﺑﺎﺷﻪ
ﺑﯿﺨﯿﺎﻝ ﺍﻃﺮﺍﻓﺶ ﻫﻤﻪ ﺗﻮﺟﻬﺶ ﺑﻪ ﺗﻮ
ﺑﺎﺷﻪ
ﺩﯾﺮ ﺑﺨﻨﺪﻩ ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﺨﻨﺪﻩ ﺍﺯ ﺗﻪ ﺩﻝﺑﺎﺷﻪ
ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻐﻠﺖ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺍﻣﻦ ﺍﻣﻦ ﺑﺎﺷﻪ
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﺒﻮﺳﺘﺖ ﺍﺯ ﺗﻪ ﺩﻟﺶ ﺑﺎﺷﻪ
ﺭﺍﻩ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺣﺲ ﺧﻮﺏ ﺩﺍﺷﺘﻪ
ﺑﺎﺷﻪ
ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﺷﻤﺎ ﺩﻭ ﺗﺎ ﺭﻭ ﺩﯾﺪ ﺣﺴﻮﺩ ﺑﺎﺷﻪ
ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﮐﻨﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﻫﺴﺘﯽ
ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻨﯽ ﺍﯾﻦ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺮﺩ ﺩﻧﯿﺎﺕ ﺑﺎﺷﻪ..
ﺧﻼﺻﻪ ﮐﻪ ﻣﺮﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺮﺩ ﺑﺎﺷﻪ
مرد باید ازبیرون که اومد یه نعره بزنه که چهارستون خونه بلرزه وبا ابروهای درهم کشیده یه مشت بکوبه به دیوار وبگه ززززززززززززززززززززززززز زززن مگه نگفتمظرفاروخودم میشورم!!!!!
صفحه ی آخر شناسنامه زیاد مهم نیست
گاهی باید توی آیینه خوب نگاه کنی ببینی هنوز زنده ای یا نه ...
روزگار کودکی یادش بخیر
یادشبهای خوش وشادش بخیرِ
زندگی مثل سلامی ساده بود
زندگانی صبح وشامی ساده بود
سفره نان و پنیری داشتیم
درنداری چشم سیری داشتیم
وقت بخشش مالرزش نداشت
مال دنیا اینقدرارزش نداشت
آدماتاب وتحمل داشتند
برخداخیلی توکل داشتند
واقعا یادش بخیر....
تاریخ تولدت مهم نیست ، تاریخ ” تبلورت ” مـهم است
اهل کجا بودنت مهم نیست ، ” اهل و بجا ” بودنت مـهم است
منطقه زندگیت مهم نیست ، ” منطق زندگیت ” مـهم است
و گذشته زندگیت مـهم نیست ، امروزت مهم است
که چه گذشته ای برای فردایت میسازی …
گاهی سکوت
معنا می کند
تب تمام حرف هایم را
به یاد آرزو هایم
سکوتی میکنم بالا تر از فریاد ...
ولله که بی تو شهدزهر می شودمرا
دیدار رخ زیبای نازنینم آرزوست
مشتاق به وصلم وآرمانم آرزوست
مهرت به جان وتنم دوخته شد سالها پیش
آزادی ازحصاراسارتم آرزوست
آن دم که عشق رابه قربانگاه یارمیبرند
آن لحظه سجده برمسلخ دلربایم آرزوست
یک روزنشدکه بی فکر توشام به سحربرم
هردم که زیاد بردمت اندیشه نسیانم آرزوست
مارا ازچه این چنین میرانی ازخویش
چون که دیدارتودرکنار آستانم آرزوست
هوسبازان کسی راکه زیبا می بینند دوست دارند...
اما عاشقان کسی را که دوست دارند زیبا می بینند...
خـــــدانـگهــــــدار
با شبی که در گذر است
با شبی که در چشمهایت در گذر است
مرا به خوابی دیگر گونه بیداری بخش
چراکه من حقیقت هستی ام را
در حضور تو جسته ام
و در کنار تو صبحی است
که رنج شبان را از یاد میبرم
بگذار صبحم را با یاد تو بیاغازم
تا پریشانی دوشینم
از یاد برده شود...
دختران شهر/ به روستا فکر می کنند/
دختران روستا/ در آرزوی شهر می میرند/
مردان کوچک/ به آسایش مردان بزرگ فکر می کنند/
مردان بزرگ/ در آرزوی آرامش مردان کوچک/ می میرند /
کدام پل در کجای جهان/ شکسته است/که هیچ کس به خانه اش نمی رسد.
خـــــدانـگهــــــدار
چشم به راهی هایم را زیرابرهای
بغض کرده بهاری دیده ای ، نگو نمیدانی
من هنوز برای ادای نذرهایم بی چـتر زیر باران مـیروم
هنوز نیـامده
دستی تکـانم میـدهی و میـروی
بی کـفش می مـانم و بی چـتر زیـر باران
مـیروی و مـن می مـانم
وسنگیـنی انتـظار
وشاخه های سـبز یادت
پـیوند خورده باسیـنه ام
می روی ومی سوزم صـبور
چونان شمـعی برمزاری غـریب
نیمه گمشده من...
هم نفس همزادم ، تکه گمشده ام ،
قطعه بشکسته وجدا گشته زمن
خوب شد یافتمت ، بوی عطر نفس خیس سحرگاهان را
از پس فاصله هایی بس دور
به مشامم دادی ، راه عشق و مستی ، تو نشانم دادی
گل زیبا و ظریف و نازم ،ای طراوت و همه زیبائی ،
هیچ میدانی تو که تورا می خواهم
آه ای میوه ممنوعه من ، طعم شیرین تورا می طلبم
با تو جایی بودم ، با تو راهی رفتم ، با تو ای هم پرواز،
بال در بال به آنجا رفتم
و سپس ذوب شدم با تو در بستر عشق ، روحم آرام آرام در درونت لغزید......
چشمهایت آنگاه پر شد از شیروعسل
ودر آن لحظه نگاهت خیره درنگاهم پیچید
دیده ام خورد گره با نگاه مستت
و شنیدم در بهت زیرلب عشق خطابم کردی
دل من در سینه چه بی تاب و توان میلرزید ،
درحجاب ذهنم تو فقط محرم رازم گشتی
آه ای همنفسم همرازم.....این چنین ذهن من انباشته از روح تو شد
لحظه هارا با توبی امان می بلعم........
من امروز انقد حالم بده که دلم میخواد بمیرم توروخدا دوستا برام دعا کنید
دلم میخواد بمیرم خسته شدم
کاش مردن به همین سادگی که در نوشتنش هست بود روزی هزار بار میمیریمو زنده میشیم وآرزوی مرگ میکنیم اما خدا فقط مارو بیشتر مجازات میکنه تنهامون میکنه عین یه زندان انفرادی
وتوآمدی که بگذری چون باد از خاطراتم
تو به زندگـیم آمدی تا بدانم که می توانم دوست داشته باشم
بعد از سالهایی که نخواستم و دل نبستم
تو می آیی و می مانی ...
وحضورت می پیچد به تمام خاطراتم
تو نبودی
و من به دنبال بهانه ای بودم که این نبودن را اتـفاقی بدانم
که سهـم من بوده و تو آمـده بودی تا در زندگـیم نقـشی داشته باشی
نه کوتاه اما مانـدنی
همین که برای مدتی گمان کردم دلم برای نبودنت تنگ میشود ،
که شک میکنم بین خاطراتم و تو...
که هـنوز حاضرم بشکـنم تا شکـسته شـدنت را نبـینم
که …
من نیستم.
من اینجا نیستم.
من اینجا منتظر نیستم.
من اینجا منتظر دوستی نیستم.
من اینجا منتظر دوستی مهربان نیستم.
من اینجا تنها منتظر دوستی مهربان نیستم.
من اینجا تنها هستم، منتظر دوستی مهربان نیستم.
من اینجا تنها نیستم، منتظر دوستی مهربان هستم.
من اینجا تنها نیستم، منتظر دوستی هستم.
من اینجا تنها نیستم، منتظر هستم.
من اینجا تنها منتظر هستم.
من اینجا منتظر هستم.
من اینجا هستم.
من هستم.
خدا هیچکسو زندانی نمیکنه .... اگرتویی که نشستی خونه و هی میگی تنهام .. و میگی خدا داره مجازات میکنه .. . . . بدون که داری اشتباه میکنی .. . . و تقصیراتتو سر خدای خودت میندازی .......
خدا میگه من به تو بخشیدم ولی تو ندیدی و بازهم مرا مقصر دانستی ....
من تورو از خطری که تهدیدت میکرد نجاتت دادم .. ولی وقتی از خطر رد شدی گفتی خدای تو این را سرم اوردی ... باز هم ندیدی که من نجاتت دادم
میخوام یک روزمو به تو بگم .. بخاطر اینکه خودتو هم حداقل با یکی مقایسه کنی....
من صبح امتحان داشتم ... از خواب بیدار شدم دیدم نیم ساعت دیرکردم .... دانشگاه دولتی مثل ازادنیس که هروقت اومدی بری سرورقه امتحان..
خلاصه اماده شدم ناجور ..تو یه دقیقه ...اومدم باماشین برم دیدم نیست.....
اومدم با موتور برم دیدم روشن نمیشه ... اعصاب خورد اینقد زدم تو اینور اونور موتور تا روشن شد
تو راه بودم که برم دانشگاه ... صبح ساعت 8 .. خلاصه . موتورمو گرفتن راهنمایی رانندگی .... خوب حالا بیا التماس ...... اعصابم خورد بود ... یه فوش درستو حسابی به مامور راهنمایی دادم و رفتم .... خلاصه با رفیقم بعداز امتحان اومدیم دنبال کارای موتور.... هی از این سر شهر برو این سرشهر که کارارو انجام بدی .. ساعت 12 شد ... تاساعت 2 همه کاراشو کردیم ..... اشنا پیدا کردیم .رو زدیم و..... تا اجازه دادن موتورو ببریم .... برگه ترخیصشو گرفتیم... رفتیم که موتورو بیاریم ..
اومد مامور گفت ثبت شده که فوش دادی سرهنگ راهنمایی رو.... حالا اینو چکارش کنم .... د بیا برو ازش رضایت بگیر.... تو راه رفتن ... حالا موتور رفیقمم گرفتن داشت مخم سوت میکشید..........
حالا رفتیم رضایتو گرفتیم ...... و یه دروغی دادم که امضا کرد موتور رفیقم هم ازاد بشه ..... حالا سوار موتور نشی ببینی کارت ملیم نیستش .....
حالا بگرد دنبال کارت ملی ...ساعت 3 شد ... تو هوای شرجی 50 درجه ..... هیچی هم نخورده بودم ..... از صبح هم بدبختی نصیبم شده بود...
دیگه بقیه شو نمیگم ...شد داستان .......
حالا واقعا یه نگاه به مشکل خودت بنداز .... ببین تو خونه نشسته بودی بهتر بود یا جای من بودی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یه خورده مشکل خودتو با دیگران مقایسه کن .... اونوقت میبینی خودت مشکلت رو خیلی بزرگ کردی ....
عزیزم تنهایی... خو بلندشو برو بیرون ... بلندشو دسته بچه ت رو بگیر برید خونه همسایه ایی .. اصلا خونه عمه . خاله ایی و.........
به هزاران نوع مختلف میشه از تنهایی دراومد...........
خواستن توانستن است .......... ایشالا موفق باشید
ویرایش توسط a : 05-28-2014 در ساعت 12:31 PM
راستش همون جور که خدا گفته : انسان را در سختی خلق کردیم ...
به قول معروف که میگن : ( هر چیزی که تورو نکشه ، تورو قویتر میکنه )
و اما در مورد کسایکه در حق آدم بدی میکنن ... راستش این یه چرخه است ... که اون کار بد میتونه باعث تجربه و قویتر شدن شما بشه و برای طرف مقابلتون یه جور ازمایش و بلعکس.
پس هر کدوم جواب رو دریافت خواهید کرد ... ولی صبر انسان خیلی خیلی کمه ... (حقم داریم چون عمرمون کوتاهه خووووووو)
پس هر اتفاقی ، یه نشونه است . ... . /.
یک دختر عاقل می بوسد اما عشق نمی ورزد
گوش می دهد اما باور نمی کند
و ترک می کند پیش از آنکه ترکش کنند
.
مرلین مونرو
تحمل میکنم اما واقعا دیگه سخته که ادم به روی خودش نیاره
خدایااااااااااااااااااااا ااااااااااا میدونی دلم شکسته از حرف
خدایااااااااااااااااااااا اااااااااا میدونی چطور زندگی میکنمو این حرفا حقم نیست
همهء انسانها،
تنها با زایمان مادرشان به دنیا نمی آیند،
بلکه بارها و بارها به دلیل کسب تجربه های تازه،
زاده می شوند....
هر چیزی یه یه زمان مشخص داره وقتی وقتش برسه طلسمش شکسته میشه ...
خـــــدانـگهــــــدار
وقتایی که پیام خوشحال میزاری همه جوابتو میدن ولی وقتی داری از قصه میترکی همه میرن.واقعا روزگاره
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)