سلام
من 30 سالمه سه ساله پیش با آقایی آشنا شدم که هیچ علاقه ای بهش نداشتم حتی نمیتونستم بهش نگاه کنم ولی اون دست بردار نبود و با صبوری تمام با بد اخلاقی ها و بی محلی های من کنار میومد و هیچ اعتراضی نمیکرد تا اینکه بعد از چند ماه تونست نظر منو به خودش جلب کنه حالا بعد از سه سال با همه سختیها تونستیم به هم برسیم و تقریبا سه هفته پیش عقد کردیم ... نامزدیمون یک ماه بیشتر نبود که تو همون یکماه با
خانواده همسرم به مشکل برخوردم اونم سر مسائل پیش پا افتاده .... الان فقط سه هفته از عقدمون میگذره ولی همسرم زمین تا آسمون تغییر کرده اول که از زمان عقدمون تا الان نتونسیم حتی یکبارم کنار هم تو یه اتاق تنها باشیم چون همسرم از خونوادش خجالت میکشه و خوانوادشم هیچ تلاشی واسه با هم بودنمون نمی کنن ... الان همسرم خیلی بد اخلاق شده و داره میره سمت دوستای دوره مجردیش و وقتشو با اونا میگذرونه ... نمیدونم چیکار کنم خیلی پشیمونم از اینکه عقد کردم هیچ راه برگشتیم ندارم ... توروخدا کمکم کنین ... دارم دچار افسردگی میشم