نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5

موضوع: بارداری

1533
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4379
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    بارداری

    باسلام
    من حدود 5 ماهه ک ازدواج کردم و الان متاسفانه باردار شدم. این موضوع هم من و هم همسرمو بسیار ناراحت کرده. چون اصلا با برنامه نبوده و نمیخواستیم. مشکلی که بوجود امده بین من و همسرم فاصله انداخته. دیگه مثل سابق به هم احساس نداریم هرچند ته دل دوست داشتن هست ولی بشدت دوتامون احساس تنهایی میکنیم. خیلی تلاش کردیم ک سقط شه ولی نشده . خواهشا راهنمایی بفرمایید ک ما با این احساسمون چه کنیم؟ خیلی نگران روابطمون هستم

  2. کاربران زیر از مینو177 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3884
    نوشته ها
    583
    تشکـر
    61
    تشکر شده 356 بار در 247 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : بارداری

    سلام عزيزم . بهتر بود كه يه كم از زندگي دو نفره لذت ميبردين بعد درگير بچه ميشدين ولي حالا هم چاره اي نيست بايد اين موضوعو بپذيريد و باهاش كنار بياين . شايد حكمت خدا در اين موضوعه كه شما سريع بچه دار بشين . خيلي ها آرزوي همين بچه رو دارن و تا آخر عمر حسرتشو ميخورن . دعا كنيد كه يه فرزند سالم و صالح به دنيا بيارين.

  4. کاربران زیر از بهار شريف بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : بارداری

    نقل قول نوشته اصلی توسط مینو177 نمایش پست ها
    باسلام
    من حدود 5 ماهه ک ازدواج کردم و الان متاسفانه باردار شدم. این موضوع هم من و هم همسرمو بسیار ناراحت کرده. چون اصلا با برنامه نبوده و نمیخواستیم. مشکلی که بوجود امده بین من و همسرم فاصله انداخته. دیگه مثل سابق به هم احساس نداریم هرچند ته دل دوست داشتن هست ولی بشدت دوتامون احساس تنهایی میکنیم. خیلی تلاش کردیم ک سقط شه ولی نشده . خواهشا راهنمایی بفرمایید ک ما با این احساسمون چه کنیم؟ خیلی نگران روابطمون هستم

    اینکه بدون برنامه بوده رو قبول ندارم چون الان روشهای جلوگیری زیادی وجود داره و الان شما غافلگیر شدید ...

    راستش در مورد سقط حرفی نزنید چون اون یک انسانه که داره به دعوت شما میاد ...

    پس کشتن اون خشم خدارو به دنبال داره ...

    از اطافیان مثل دارم که این کارو انجام دادن ... اونم بخاطر ترس از گرونی و خرجش ولی الان وضعشون خیلی خراب شده ...

    به هرحال هر کسی روزی و قدمی داره و مطمئن باشید با تولدش خیر و برکت رو براتون میاره ...

    با شوهرت حرف بزن و این حرفارو بهش بگو ... تا متوجه بشه که نگرانی و ناراحتیش بی مورده ...

    و خداوند بهتون لطف کرده که فرزندی رو بهتون هدیه داده ...

    پس بجای این سردی و نگرانی شاد باشید ... چون هیچ کار خدا بی حکمت نیست ....و قسمتی در اون برای شما هست
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  6. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : بارداری

    مینوجان هر مرحله ای زندگی لذت خاص خودشو داره ...

    در این مورد که قصد سقط کردن داشتید ..اگر واقعا" مقدر اون بچه بود که سقط بشه این اتفاق میفتاد...

    چون خودت میدونی که هر انسانی نسلی رو ادامه میده ... و سقط اون نسلی رو صاقت میکنه

    پس حالا که این اتفاق افتاده بهتره بجای این همه خودخوری و نگرانی به فکر آینده خودتون و اون فرزند باشید ...

    راستش میدونم بدون برنامه بچه دار شدن سخته ولی ب الان چاره ای نیست و باید باهاش کنار بیایت ...

    در این مورد با شوهرت صحبت کن و ای مورد رو براش تجزیه و تحلیل کن که ممکنه خداوند برای شما چنین مقدر کرده باشه ...

    وگرنه تو این همه وسایل و روشهای جلوگیری چطور ممکنه انسان بطور ناخواسته بچه دار بشه ...

    پس بهتره از این ناراحتی بیهوده دست بردارید و واقعیت رو بپذیرید و مثل این ادمای تعصبی قدیمی فکر نکنید ...

  8. کاربران زیر از mahsa42 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4368
    نوشته ها
    16
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بارداری

    نقل قول نوشته اصلی توسط مینو177 نمایش پست ها
    باسلام
    من حدود 5 ماهه ک ازدواج کردم و الان متاسفانه باردار شدم. این موضوع هم من و هم همسرمو بسیار ناراحت کرده. چون اصلا با برنامه نبوده و نمیخواستیم. مشکلی که بوجود امده بین من و همسرم فاصله انداخته. دیگه مثل سابق به هم احساس نداریم هرچند ته دل دوست داشتن هست ولی بشدت دوتامون احساس تنهایی میکنیم. خیلی تلاش کردیم ک سقط شه ولی نشده . خواهشا راهنمایی بفرمایید ک ما با این احساسمون چه کنیم؟ خیلی نگران روابطمون هستم


    سلام عزیزم اصلا غصه نخور و اصلا به سقط فکر نکن خیلیا هستن که در آرزو و حسرت بچه موندن مثل برادر خودم این واقعا ناراحت کننده س حتی یک لحظه فکر کردن به اینکه آدم بچه دار نشه آزار دهنده س.منم مثل شمام سه ماه بعد عروسیم بچه دار شدم البته خواستم چون شوهرم دوست داشت وضعیت مالیمون افتضاح بود خیلی وقتا حتی هزار تومنم تو جیبمون نبود با وضعیتی که پیش مادر شوهرم زندگی میکنم خیلی افسرده شدم و از این بیشتر نگران بودم که از پس هزینه های بیمارستان برنیایم آخه حقیقتش نه بیمه داریم نه تو شهر ما بیمارستان دولتی هست همه خصوصی ولی وقتی میگفتن بچه با خودش روزی میاره باورم نمیشد ولی شد با چشم خودم دیدم خدا مشکل هزینه بیمارستانو تا 90در صد حل کرد باورت میشه من چیزی که هوس کردم قبل از اینکه به زبون بیارم برام فراهم شده؟چیزی خواستم واسه بچم بخرم قبل از اینکه به زبون بیارم روزیش فرستاده شده؟؟؟؟اصلا و ابدا به این مسائل فکر نکن بخشی از ناراحتیتم به خاطر تغییرات هورمون های بارداریه خدا خیلی خیلی دوستون داشته که این مهمون کوچولو رو خودش با خواست خودش وارد زندگیتون کرده.غصه هیچیو نخور به لحظه ای فکر کن که برای اولین بار بغلش میگیری.خدا برات حفظش کنه ایشالا که سالم و صالح باشه تروخدا برا من دعا کن منم تو ماه های آخرم.مرسی.برا داداشمم دعا کنید خدا بهش یه بچه سالم بده.ممنون.

  10. کاربران زیر از shiva69 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد