سلام
امروز تصمیم گرفتم که مشکلمو بنویسم شاید راهکارها به من کمک کرد
نامزدی دارم که در مقطع دکترابا من همکلاس است از زمانی که موضوع ما جدی شده اجازه انجام هیچ کاری رو به من نمیدن
من دانشجویی بسیار فعال و زرنگ بودم که متاسفانه ایشان در هیچ زمینه ای بنا غیرت به من اجازه نمیدن اجازه سلام به همکلاس های
اقا حتی کمک درسی به خانم ها میگن فقط برای من
اجازه در تماس بودن با اساتید جهت درس ها و انجام تز میگن تمام حضورهای پیش اساتید باید خودشونم باشن
حتی از طریق ایمیل میگن خودم باید باشم تماس تلفنی که اصلا !!!! همیشه دنبال منن که آقای سلام نده چون ما فعلا بنا به توافق خانواده ها و هردوطرف موضوع
رو در دانشکده مطرح نکردیم چون من مرددم با وجود این اخلاق بنظر من ایشان از مردها وجنس مرد میترسن بارها توضیح دادم که هیچکس جای تورو نمیگیره اما
قبول نمیکنن و رفتارشونو ادامه میدن تمام لحظاتی که من تنهام وجایی میرم خرید یا کاری تو دانشکده که میگم نباش از طریق تماس تلفنی مدام گوش میدن
به نظر شما این بیماری نیست؟؟؟؟؟
تحمل شرایط برای من سخته ؟؟؟
نمیتونم میگن کنار بیا فداکاری کن خودشم میدونه ایراده اما کمک نمیکنه درمان شه!!!!