رفتار پسرا

[بهار شريف]

سلام دوستان گلم . یه مدتیه یه سوالی فکرمو مشغول کرده
سوالم اینه که چرا پسری که قبل از ازدواجش اصلا بهت محل نمیداد و واسه نگاههای تو که شاید داشتی بهش میفهموندی که بهش احساس داری بعد از ازدواجش میاد به طرفت و میگه کاش معنی اون نگاها رو فهمیده بودم و به راحتی از کنارت نمیگذشتم ؟!

چرا بعد از ازدواجشون به وجود و شخصیت بقیه پی میبرن ؟!

[gOli!]

kolan ye seri pesara bade ezdevaj taze cheshma gusheshun baz mishe va saro gusheshun mijonbe

[بهار شريف]

kolan ye seri pesara bade ezdevaj taze cheshma gusheshun baz mishe va saro gusheshun mijonbe

خوب واسه چی آخه ؟

[خسته دل]

شاید بعد ازازدواج سختی های زیادی رومتحمل میشن وباخودشون این تصور رومیکنن که اگه بااون یکی بودن این اتفاقات براشون نمی افتاد.

[gOli!]

نه خسته دل جان من خیلیا را میشناسم با وجودی که همسرشونا دوست دارن و باهاش خوشبختن ازین کارا میکنند.که این بخاطر حس تنوع طلبیه آقایونه از ازل بوده تا ابد هم هست

[بهار شريف]

شاید بعد ازازدواج سختی های زیادی رومتحمل میشن وباخودشون این تصور رومیکنن که اگه بااون یکی بودن این اتفاقات براشون نمی افتاد.

آخه اینطوری که نمیشه تا واسشون مشکلی پیش بیاد برن تو فکر بقیه

[gOli!]

متاسفانه همینه بهار جان من عشقم خیلی صبوری کرد خدایی اما بعد از یه مدت برید و بخاطر مشکلاتمون رفت با دیگری

[خسته دل]

آخه اینطوری که نمیشه تا واسشون مشکلی پیش بیاد برن تو فکر بقیه

درسته ولی این اتفاق به مرور زمان اتفاق می افته گلی هم درست میگه ممکنه بخاطر تنوع طلبی مردهاهم باشه!

[بهار شريف]

درسته ولی این اتفاق به مرور زمان اتفاق می افته گلی هم درست میگه ممکنه بخاطر تنوع طلبی مردهاهم باشه!

خسته دل توی دل نوشته از دخترای هرزه نگران بودی. اونوقت اینجا از تنوع طلبی آقایون دیگه نگران نیستی !!!

[gOli!]

خب نگرانیشو چطوری بیان کنه؟
داریم میگیم علت این بوده.دیگه حال نداریم فحششون بدیم در دنباله

[خسته دل]

خسته دل توی دل نوشته از دخترای هرزه نگران بودی. اونوقت اینجا از تنوع طلبی آقایون دیگه نگران نیستی !!!

خداخفه ات نکنه دخترعجب تیکه هایی میپرونی خوب هرکدوم ازاینهایی که میگم یه مقوله ی جدا ازهم هستن اون چیزی که توی دل نوشته گفته بودم یه جمله یاتقریبا یه اس ام اس بود که ازش خوشم اومد ونوشتمش این یکی روهم ازروتجربه ام گفتم عرض دیگه ای ندارید سرکارخانم؟!هرکاری باشه انجام میدمااآااا!

[a]

خداخفه ات نکنه دخترعجب تیکه هایی میپرونی خوب هرکدوم ازاینهایی که میگم یه مقوله ی جدا ازهم هستن اون چیزی که توی دل نوشته گفته بودم یه جمله یاتقریبا یه اس ام اس بود که ازش خوشم اومد ونوشتمش این یکی روهم ازروتجربه ام گفتم عرض دیگه ای ندارید سرکارخانم؟!هرکاری باشه انجام میدمااآااا!

خیلی هم دلنوشته قشنگی بود خسته دل جان . واقعا واقعیتو بیان کردی .ازشما متشکرم . همیشه از این دلنوشته ها بذار

[a]

خداخفه ات نکنه دخترعجب تیکه هایی میپرونی خوب هرکدوم ازاینهایی که میگم یه مقوله ی جدا ازهم هستن اون چیزی که توی دل نوشته گفته بودم یه جمله یاتقریبا یه اس ام اس بود که ازش خوشم اومد ونوشتمش این یکی روهم ازروتجربه ام گفتم عرض دیگه ای ندارید سرکارخانم؟!هرکاری باشه انجام میدمااآااا!

به نظرت این الان تیکه خیلی خیلی بزرگی بوووود

[بهار شريف]

خیلی هم دلنوشته قشنگی بود خسته دل جان . واقعا واقعیتو بیان کردی .ازشما متشکرم . همیشه از این دلنوشته ها بذار

اوهوکی . چه همدیگرو هم تحویل میگیرن . خدا زیادتون کنه

[a]

اوهوکی . چه همدیگرو هم تحویل میگیرن . خدا زیادتون کنه

یعنی باید سایه همو با تیر بزنیم ؟؟؟؟/ خسته دل جان یه دلنوشته توپ واسه این دخترای بداخلاق مثل بهار شریف بزار ... از اون مورد دارا

[a]

اوهوکی . چه همدیگرو هم تحویل میگیرن . خدا زیادتون کنه

من که گفتم این بهار افسردنی است

من که گفتم این شریف رفتنی است

دخترک بیچاره دیوانه بود
آخرش هم در این ویرانه بود

[بهار شريف]

دل ديوانه از آن شد که نصيحت شنود کنمQUOTE=amin;25010]

من که گفتم این بهار افسردنی است

من که گفتم این شریف رفتنی است

دخترک بیچاره دیوانه بود
آخرش هم در این ویرانه بود

[/QUOTE]


دل دیوانه از آن شد که نصیحت شنود
مگرش هم ز سر زلف تو زنجیر کنم

[بهار شريف]

دوستان من آخرش قانع نشدم و جواب سوالمو نگرفتم .
ميشه چند تا از آقايوني كه اين تجربه رو دارن واسم پيغام بگذارن تا اين علامت سوال ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ رفع بشه واسم

[سوزان]

چون خرده شیشه دارن عزیزم
بهش فکر نکن اصلا

[farokh]

سلام دوستان گلم . یه مدتیه یه سوالی فکرمو مشغول کرده
سوالم اینه که چرا پسری که قبل از ازدواجش اصلا بهت محل نمیداد و واسه نگاههای تو که شاید داشتی بهش میفهموندی که بهش احساس داری بعد از ازدواجش میاد به طرفت و میگه کاش معنی اون نگاها رو فهمیده بودم و به راحتی از کنارت نمیگذشتم ؟!

چرا بعد از ازدواجشون به وجود و شخصیت بقیه پی میبرن ؟!

خب خیلی ساده است ...چون تا قبلش هیچ تجربه ای از اون احساسات نداشته ...

و الان که تونسته اونو لمس کنه متوجه معنی رفتارهای گذشته میشه ...

خب اگه این ازدواج یه جور انتخاب از بین چند نفر باشه و فرد برای فرار کردن و حتی خسته شدن از این روابط دست به ازدواج بزنه ...

مسلما" خیلی زود از کارش پشیمون میشه ...

کاریکه دخترام انجام میدن ... برای اثبات کردن نظر خودشون به عشق سابق ...

در واقع اونا میدونن که عشق اول دوستشون داره ولی بخاطر مسایلی با فرد دیگه ای ازدواج میکنن که بخوان نوعی انتقام بگیرن ولی غافل از اینکه

خودشون تو دام خودشون میفتن و از اون بدتر شخص دیگه ای رو هم در میان سرد و دلزده میکنن ...

در واقع اون برگشتشون یه جور التیام دادنه با احساسات روزهای قبل ...

مثل عبور از جایکه خاطره ای خوش داریم و با عبورمون فقط یک احساس خوب پیدا میکنیم ...

مثل یک جرقه در دل تاریکی ...

[mahsa42]

بهارجون من واست بطور ساده میگم ...

ببین همه ما تا الان فسنجون خوردیم ... پس میدونیم مزه اش چطوره ؟ درسته ؟

خب پس هر جایکه اونو ببینیم میتونیم قضاوت کنیم که فسنجونش خوبه یا نه ...

اما هیچوقت نمیتونیم در مورد غذایکه واسه اولین بار خوردیم قضاوت کنیم ... مگه اینکه قبلا" جایی طعمشو چشیده باشیم ...

خب اینجام همینه دیگه طرف وقتی طعم اون زندگی رو با اون فرد میچشه میبینه چیزی نیست که قبلا" بوده

واسه همینه که برمیگرده و میخواد با یاداوری و تصدیق فرد اول خودشو اروم کنه ...

البته همونطور که فرخ گفت این شامل هم دختر و هم پسرم میشه ....

حالاچی شده که تو یه هویی همینجوری به یاد این سوال بحث برانگیز افتادی ؟

[بهار شريف]

بهارجون من واست بطور ساده میگم ...

ببین همه ما تا الان فسنجون خوردیم ... پس میدونیم مزه اش چطوره ؟ درسته ؟

خب پس هر جایکه اونو ببینیم میتونیم قضاوت کنیم که فسنجونش خوبه یا نه ...

اما هیچوقت نمیتونیم در مورد غذایکه واسه اولین بار خوردیم قضاوت کنیم ... مگه اینکه قبلا" جایی طعمشو چشیده باشیم ...

خب اینجام همینه دیگه طرف وقتی طعم اون زندگی رو با اون فرد میچشه میبینه چیزی نیست که قبلا" بوده

واسه همینه که برمیگرده و میخواد با یاداوری و تصدیق فرد اول خودشو اروم کنه ...

البته همونطور که فرخ گفت این شامل هم دختر و هم پسرم میشه ....

حالاچی شده که تو یه هویی همینجوری به یاد این سوال بحث برانگیز افتادی ؟

مهسا جون ، آقا فرخ و بقیه دوستان از نظراتتون ممنونم
راستش مهسا جون چند تا از پسرایی که بهم پیشنهاد ازدواج داده بودن و من بهشون جواب منفی دادم یا پسری که تقریبا همکار بودیم ولی توی یه شعبه دیگه بود و هر از گاهی همدیگرو میدیدیم ازدواج کردن و بعد ازازدواجشون سعی کردن با من خیلی صمیمی بشن و یکیشون هم گفت که از ازدواجش پشیمونه .
لجم در میاد که بعد از ازدواج یادشون میاد که دلشون یه جا دیگه گیر بوده

[mahsa42]

مهسا جون ، آقا فرخ و بقیه دوستان از نظراتتون ممنونم
راستش مهسا جون چند تا از پسرایی که بهم پیشنهاد ازدواج داده بودن و من بهشون جواب منفی دادم یا پسری که تقریبا همکار بودیم ولی توی یه شعبه دیگه بود و هر از گاهی همدیگرو میدیدیم ازدواج کردن و بعد ازازدواجشون سعی کردن با من خیلی صمیمی بشن و یکیشون هم گفت که از ازدواجش پشیمونه .
لجم در میاد که بعد از ازدواج یادشون میاد که دلشون یه جا دیگه گیر بوده

خب بهارجان اگه ازشون بهشون علاقه داشتی ، چرا جواب منفی داده بودی ؟ [replacer_img]

از طرفی اگه جواب منفی داده بودی دیگه دلیلی نداشته که بعد ازدواج بیان و اعتراف کنن ...؟

هر چند اونا با ازدواجشون میخواستن یه جوری مثلا" انتقام بگیرن که انجوری تو دام خودشون افتادن ..

هر چند اگه توام ازشون خوشت میومد بدم نبود یه خورده نرمش نشون میدادی ...

[farokh]

وقتی شکلکت خونسرد باشه ([replacer_img]) دیگه معلومه که اون پسرارو چطوری با جواب منفی اواره عشقشون کردی

خب اخه دخترجون اگه بهشون علاقه داشتی چرا کاری نکردی ؟

خدایی الان خودتم باید ناراحت باشی درسته ؟

هرچند تو این کشور رسم نیست که زن پیشنهاد بده ولی خب یه جورایی میشه فهمید که مردی علاقه مند هست یا نه ؟

بهرحال فدای سرت که ازدواج کردن ، اگه واقعا" میخواستن با تو باشن اینطوری جا خالی نمیدادن ...