نوشته اصلی توسط
نیل
باسلام.من یکساله تو عقدهستم.اوایل ازدواج خیلی روی روابط خانواده شوهرم روی شوهرم حساس بودم البته هنوزم هستم .اونا همش کاراشونوبه شوهرم میگن چون پسربزرگتره منم ناراحت میشم وبهش غرمیزنم که تو چراباید همه کارا رو انجام بدی .الان خیلی روی خانواده اش حساس شدم طوری که شوهرم اسمس های خانواده اش که براش میفرستن رو پاک میکنه تامن نبینم .مایهشب مهمونی بودیم خواهرشوهرم زنگ زد به شوهرم که بیاخونه تو آشپزخانه سوسک هست ومیترسم بیا بکششش باورتون میشه شوهرم رفت این نمونه رو گفتم تا ببینین چه کارای یکه نمیکنن با من.من چه کنم؟خسته ام خسته