سلام لطفا کمکم کنین همسرم راجع به هر چیز کوچیک و یا بزرگی به من دورغ میگه جوری که دیگه اعتمادمو از دست دادم بهش نمیدونم باید چیکار کنم کم کم دارم به طلاق فکر میکنم
سلام لطفا کمکم کنین همسرم راجع به هر چیز کوچیک و یا بزرگی به من دورغ میگه جوری که دیگه اعتمادمو از دست دادم بهش نمیدونم باید چیکار کنم کم کم دارم به طلاق فکر میکنم
با همسرتون در این باره صحبت کردین؟ چی جواب میدن؟
میگن که از من میترسن که شاید با حرف راست دعواش کنم ولی من اصن چنین آدمی نیستم ینی سعی میکنم که چنین ادمی نباشم!!!!بیشتر به نظر میرسه نوعی عادت بد شده براشون
سلام
من دکتر عباس جامی دکترای روانشناسی از دانشگاه تهران دارم و فکر کنم بتوانم بهتون کمک کنم
کلا دروغ مسئله ای هست که امروزه دامن گیر خیلی از آدمای این دوره شده ....خوب چیکار میشه کرد ....... خودم دارم میگم وارد شده ........ اما میشه کنترلش کرد اما چطوری؟؟؟؟؟
دو مسئله داره
1 - اگر خودت آدم دروغ گویی هستی و می خوای خودتتو درمان کنی.
2 - کسی دروغ گو هست و می خوای درمانش کنی.
که مشکل شما مورد 2 هست درسته ؟؟؟؟؟
حالا یه سوال ازت دارم چقدر این موضوع رو زندگیت تاثییر داشته
1 - کم 2- زیاد 3 - خیلی زیاد 4 - کلافه شدم
سلام
ممنون از dr.abbas jami براي پيگيري مشكلات اعضاء اين سايت واقعا اينجا به فرد علمي مثل شما نياز داشت...
من فكر ميكنم ايشون به مرحله كلافه شدن رسيدن كه به فكر طلاق افتادن...
ممنون
اما منظور از سوال جواب دادن همین گزینه 4 بود و به کلام آوردن همین موضوع که من دیگه کلافه شدم و می خوام هر چه زود تر زندگیم درمان شه
اول کمی درباره دروغ گویی می گم که با مطالعه راه حل هایی بدست بیاد.
برخی دیگر از راه های درمان
هیچ انسانی فطرتاً دروغگو نیست، بلکه دروغگویی را از محیط خود، یعنی خانواده، مدرسه، دوستان و به طورکلّی اجتماعی که در آن زندگی میکند یاد میگیرد. این خوی ناپسند به مرور زمان تبدیل به عادت شده و گاه کل شخصیّت فرد را پوشش میدهد، بنابراین دروغگویی افراد، هم از نظر علّت و زمینه پیدایش، و هم از نظر میزان و شدّت و ضعف با یکدیگر متفاوت است. 1. الگوهای نامناسب:
یکی از عواملی که باعث میشود افراد به خصوص کودکان و نوجوانان به دروغگویی عادت کنند، وجود الگوهای نامناسب است. اگر در خانوادهای والدین یا دیگر کسانی که با کودک و نوجوان زندگی میکنند دروغ بگویند، ناخودآگاه و به طور غیرمستقیم زمینه دروغگویی را برای آنان فراهم ساختهاند. در واقع اولین درس دروغگویی را فرزندان از والدین و اطرافیان خواهند آموخت، زیرا خانواده اولین محیط تربیتی محسوب میشود و گفتار، رفتار و به طورکلی طرز زندگی والدین در تربیت و شکلدهی رفتار فرزندان مؤثر است.وقتی کودکان دروغگویی را از والدین یاد گرفتند، به مرور زمان جزء شخصیّت آنها شده و در بزرگسالی نیز رفتار دروغگویی در آنها ظاهر میشود. حضرت علی ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «قلب کودک همانند زمین بکر و آمادهای است که هر چه در آن کاشته شود پرورش مییابد» و دروغ بذری است که توسط اطرافیان در این زمین حاصل خیز کاشته میشود و با آبیاری و پرورش مناسب رشد میکند تا حدّی که گاهی به صورت یک درخت تنومند در میآید و در بزرگسالی نیز مشاهده میشود.
2. احساس حقارت و ضعف شخصیّت:
یکی دیگر از عواملی که باعث میشود افراد همیشه دروغ بگویند، ضعف شخصیّت و احساس حقارتی است که در آنها وجود دارد. افرادی که احیاناً در جهات مختلف توانایی لازم را نداشته و خود را حقیر میببینند، تلاش میکنند به هر نحوی که ممکن است توجه دیگران را به خود جلب و ناتوانایی خود را به این طریق جبران نمایند. از اینرو به رفتارهای مختلفی از جمله درغگویی دست میزنند. اغلب درباره خود، دیگران و حوادث و رویدادها دروغهای باور نکردنی میگویند. رسول گرامی اسلام ـ صلی اللّه علیه و آله و سلّم ـ در اینباره میفرماید: درغگو، دروغ نمیگوید مگر به سبب حقارتی که در خود احساس میکند .
3. نیازهای ارضاء نشده:
عدّهای از روانشناسان معتقدند که دروغ نشان دهنده نیازها و تمایلات ارضاء نشده افراد است. به هر میزان نیازهای ارضاء نشده در افراد بیشتر باشد، احساس کمبود در آنان بیشتر است و چون ارضای آن نیازها به صورت طبیعی و واقعی نتوانسته است برای آنها محقق، سعی میکنند به صورت تخیّلی و گفتن مطالب دروغ خود را قانع سازند. این امر در خصوص افرادی که در زندگیشان کمتر مورد توجّه و محبّت والدین قرار گرفتهاند، بیشتر صادق است. حتی دروغگویی در دوران بزرگسالی امکان دارد به خاطر کمبود محبّت در دوران کودکی باشد.
4. ترس از مجازات:
یکی از مهمترین علل دروغگویی در کودکان و بزرگسالان ترس از مجازات، خدشهدار شدن آبرو و جایگاه اجتماعی افراد است. افراد بزرگسال از ترس اینکه اگر همیشه راست بگویند ممکن است موقعیت اجتماعیشان را از دست بدهند، لذا برای حفظ آن به دروغ متوسّل میشوند، امّا کودکان و نوجوانان از ترس مجازات و تنبیه والدین به دروغ پناه میبرند. مُچگیری و بازجوییهای والدین و مربیان گاه باعث میشود که فرزندان و دانشآموزان واقعیتها را کتمان نموده و به تحریف واقعیتها روی آورند. تحقیقی که روی کودکان شش تا چهارده ساله انجام شده نیز این مطلب را تأیید میکند. این پژوهش نشان میدهد که 71 درصد علّت دروغگویی افراد را ترس تشکیل میدهد.
5. کمعقلی:
یکی دیگر از عواملی که باعث میشود افراد دروغگویی کنند، کمعقلی آنان است. به این معنا که اگر تعقّل داشته باشند و پیامدهای دروغ را درنظر بگیرند، هیچگاه دروغ نخواهند گفت. امّا وقتی میبینیم مرتب دروغ میگویند و هیچ توجّهی به پیامدهای منفی دروغ و حکم اسلام درباره آن ندارند، میدانیم که این افراد از نیروی تعقّل و اندیشه سالم برخوردار نیستند، امیرالمومنین علی ـ علیه السّلام ـ در اینباره میفرماید: «مَا کَذَبَ عاقلٌ ؛ انسان عاقل دروغ نمیگوید»
برخی ازراههای درمان دروغگویی
1. اصلیترین راه درمان دروغگویی این است که فرد دروغگو نخست در آیات و اخباری که در مذمّت دروغ وارد شده، بیندیشد تا بداند که اگر آن را ترک نکند، هلاکت گریبانگیرش خواهد شد و به یاد بیاورد که شخص دروغگو به تدریج ارزشمندی و آبرویش از بین رفته، پیش مردم رسوا خواهد شد.
2. توجّه داشته باشد که اگر دروغگویی را ترک نکند، فرد دروغگو بر اثر فراموشی، در بعضی موارد، گفته خود را تکذیب نموده، خلاف آن را بیان میکند و در نتیجه بین مردم رسوا میگردد.
در پایان لازم است به این نکته توجّه شود که! درمان دروغگویی احتیاج به گذشت زمان دارد، زیرا از بین بردن یک رفتار زشت و جایگزین کردن خُلقنیک و شایسته، با یک بار و چندبار امکانپذیر نیست، باید افراد را تشویق نمود تا مدّتی به اعمال نیک و شایسته بپردازند و از کار زشت مانند دروغ دست بردارند.
1- اصلاح الگوي مورد علاقه فرد.
2 – جبران وعدههاي داده شده.
3- آمادگي شنيدن حقايق تلخ و شيرين او.
4- توجه به حالات و احساسات مثبت و منفي.
4- جلوگيري از ايجاد ترس در فرد دروغگو.
5- سوال پيج نکردن و پرهيز از طرح سوالاتي که جنبه دام و تله دارند.
6- تعـــــــديل انتظارات از فرد (به عبارتي نبايد بيش از توانايي از فرد انتظار داشت).
7- نشــــــان دادن ارزش راســـــت گويي.
لازم به ذکر است که شما نباید سریعا حرف طلاق را بگویید و این بزرگ ترین اشتباه است چون گره ای که با دست باز میشه با دندان چرا؟؟؟
البته حرف های من بدون درک شرایط زندگی شماست آقای احمدی اما برای نتایج بهتر می توانید با یک مشاور موضوع خود را مطرح کنید تا ایشان با دانایی ار شرایط زندگی شما نظر بدهند و حداکثر طی 5 الی 10 جلسه مشکل شما ریشه کن بشه
خیلی ممنون از پاسخگوییتون
شوهر منم خیلی دروغ میگه من بعد از ازدواج تازه با درمیون گذاشتن با مادرش خیلی از واقعیتها رو فهمیدم من با دروغاش ازدواج کردم فکر میکردم کار و سرمایه داره در صورتی که همش مال پدرش بود و اون تو همه سالهای زندگیش هر کاری که راه انداخته سرمایش صفر شده حتی خانوادشم از نظر مالی قبولش ندارن و من بعد از یه هفته بعد عروسی متوجه شدم حسمو بهش از دست دادم و جالب اینه که هر بار بهش میگم قبول نمیکنه که دروغه و همش میگه همه اینا مال منه حتی اگه بگم مامانت به من گفته میگه عمدا بهت اینجور گفته نمیدونم چیکار کنم .هیچوقت دروغاشو قبول نمیکنه هیچوقت.حتی تحصیلاتشم بمن دروغ گفته بودو من فهمیدم.عصبی میشه میگه من دروغگو نیستم
بعضی ها هستن که تو بچگی وقتی حقیقت و میگفتن پدر و مادرشون به بدترین نحو تنبیهشون میکردن (مث من و برادرم) اونها از بچگی با دروغ خو میگیرن و فکر میکنن اگه راستش و بگن کتک میخورن یا تنبیه میشن...من خودم به دروغای کوچیک و بزرگ عادت دارم ولی تا حالا دامنم و نگرفته که مثلا بگم آآآآدروغم فاش شد!!
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)