نمایش نتایج: از 1 به 10 از 10

موضوع: فکرهایی در مورد تجاوز دارم

1703
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5419
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    3
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    فکرهایی در مورد تجاوز دارم

    از شما تقاظای کمک دارم
    پسری 17 ساله هستم
    چند سال پیش در سونا بودم که دیدم یک نفر به قصد تجاوز به من چسپید و من در عرض 3 ثانیه او را زدم و او دور شد
    حال افکار شومی به ذهنم میآید که به تو تجاوز شده
    میشه کمکم کنید
    واقعا دارم افسردگی میگیرم
    ممنون از شما
    میدونم تفکراتم احمقانه است ولی واقعا آرامش ندارم

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5419
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    3
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمک

    بگم که این قضیه 3 سال پیش اتفاق افتاده و من الآن افسردگی دارم میگیرم
    و البته طرف اصلن کاری نکرد یه ثانیه به من چسپید و من اورا زدم و او رفت بین جمعیت
    ولی این افکار شوم که میگه بهت تجاوز شده ولم نمیکنه
    خواهش میکنم کمکم کنید

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5421
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمک

    چون توی دوران بلوغ شما اتفاق افتاده انقدر براتون مهم شده و چون زیاد بهش فکر میکنی وسواس پیدا کردی نسبت به این قضیه. چون دوران حساسی هستش ولی خب خدارو شکر کن که چیزی نشده. همین چیزی که میگید برای همسر من هم اتفاق افتاده بود اما خب همسر من مثله شما دچار وسواس نشده. نباید بذاری فکرت سمتش بره و خودت هم میدونی که هیچ اتفاقی نیفتاده.. خودت هم میدونی فکرات الکیه.. پس برای خودت بزرگش نکن و نذار توی زندگیت تاثیر بذاره چون الان کارای مهمتری مثله درس خوندن داری. باید سعی کنی فکرت رو متوقف کنی. مثلا همین که به این موضوع فکر میکنی به خودت یه استاپ بگو و بجاش به چیزای خوشایند فکر کن و به خودت بگو من چیزای خیلی مهمتری تو زندگی دارم و زندگیمو به یک چیز بی معنی خراب نمیکنم. برای خودت این تمرین رو بذار.. شاید اولش سخت باشه اما کم کم میبینی که براحتی میتونی فکرت رو تغییر بدی یا مثلا برای خودت یکسری کارهایی که دوست داری و از انجام دادنش لذت میبری قرار بده. مثلا همین این فکرا تومد تو ذهنت اون کار روانجام بده

  4. کاربران زیر از maryy بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5400
    نوشته ها
    698
    تشکـر
    99
    تشکر شده 657 بار در 378 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمک

    نقل قول نوشته اصلی توسط یکی نمایش پست ها
    از شما تقاظای کمک دارم
    پسری 17 ساله هستم
    چند سال پیش در سونا بودم که دیدم یک نفر به قصد تجاوز به من چسپید و من در عرض 3 ثانیه او را زدم و او دور شد
    حال افکار شومی به ذهنم میآید که به تو تجاوز شده
    میشه کمکم کنید
    واقعا دارم افسردگی میگیرم
    ممنون از شما
    میدونم تفکراتم احمقانه است ولی واقعا آرامش ندارم
    در زندگی اتفاقات عجیبی میفته و شما نباید تمام اون افکار رو با خودتون حمل کنید ...

    اینکه تونستی واکنش نشون بدی خیلی نکته خوبیه و دیگه نباید به گذشته نگاه کنی چون چنان ذهنت رو تسخیر میکنه

    که نمیتونی حتی به زندگی عادی خودت برسی ... همیشه نگاهت به جلو باشه و از این همه نگرانی رها باش

    در این مورد اگه میدونی بازم مشکلی داری باید مشاوره مراجعه کنی و اگر سختت هست مشاوره تلفنی رو انجام بدی

  6. کاربران زیر از Bita moein بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5419
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    3
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمک

    نقل قول نوشته اصلی توسط Bita moein-Moshaver نمایش پست ها
    در زندگی اتفاقات عجیبی میفته و شما نباید تمام اون افکار رو با خودتون حمل کنید ...

    اینکه تونستی واکنش نشون بدی خیلی نکته خوبیه و دیگه نباید به گذشته نگاه کنی چون چنان ذهنت رو تسخیر میکنه

    که نمیتونی حتی به زندگی عادی خودت برسی ... همیشه نگاهت به جلو باشه و از این همه نگرانی رها باش

    در این مورد اگه میدونی بازم مشکلی داری باید مشاوره مراجعه کنی و اگر سختت هست مشاوره تلفنی رو انجام بدی
    دمت گرم
    ببین خودم جلوشو گرفتم و اونم سه سوت رفت بین جمعیت ولی فکرای الکی دارم که میگه بهم تجاوز شده
    یکم دیگه راهنماییم میکنی دوست عزیز
    چیز جالب دیگه اینه که این اتفاق 3 سال پیش رخ داد ولی من الآن به فکرش افتادم

  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5419
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    3
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمک

    میشه یکم کمکم کنید به این نتیجه رسیدم که تنها راه درمان اینه که اصن بهش فکر نکنم ولی نمیدونم چطوری میشه کمک کنید ممنونم

  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5419
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    3
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمک

    از تیم مشاوره خواهش میکنم کمک کنید

  10. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : کمک

    نقل قول نوشته اصلی توسط یکی نمایش پست ها
    میشه یکم کمکم کنید به این نتیجه رسیدم که تنها راه درمان اینه که اصن بهش فکر نکنم ولی نمیدونم چطوری میشه کمک کنید ممنونم

    خب دیگه خوده شما میگید بهترین راه حل فراموشیه ....

    پس باید با ورزش و یا مطالعه و یا هر چیزی که بتونه ذهن شمارو از این اتفاق منحرف کنه خودت رو سرگرم کنی ...

    وگرنه اینکه شما بعد از سه سال باز بخوای به این مورد فکر کنی ... مسلم بدون تا سن بالا هم این مشکلو خواهی داشت

    پس بهتره هروقت خواست به سراغت بیاد اصلا" اجازه ورود بهش ندی ....

    بقول معرف پیشگیری بهتر از درمانه
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  11. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5419
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    3
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمک

    نقل قول نوشته اصلی توسط farokh نمایش پست ها
    خب دیگه خوده شما میگید بهترین راه حل فراموشیه ....

    پس باید با ورزش و یا مطالعه و یا هر چیزی که بتونه ذهن شمارو از این اتفاق منحرف کنه خودت رو سرگرم کنی ...

    وگرنه اینکه شما بعد از سه سال باز بخوای به این مورد فکر کنی ... مسلم بدون تا سن بالا هم این مشکلو خواهی داشت

    پس بهتره هروقت خواست به سراغت بیاد اصلا" اجازه ورود بهش ندی ....

    بقول معرف پیشگیری بهتر از درمانه
    ممنون از راهنمایی شما
    کار های دیگه هم میشه کرد یا فقط همین راهه
    ممنون از سایت خوب تون

  13. کاربران زیر از یکی بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  14. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5419
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    3
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمک

    نقل قول نوشته اصلی توسط farokh نمایش پست ها
    خب دیگه خوده شما میگید بهترین راه حل فراموشیه ....

    پس باید با ورزش و یا مطالعه و یا هر چیزی که بتونه ذهن شمارو از این اتفاق منحرف کنه خودت رو سرگرم کنی ...

    وگرنه اینکه شما بعد از سه سال باز بخوای به این مورد فکر کنی ... مسلم بدون تا سن بالا هم این مشکلو خواهی داشت

    پس بهتره هروقت خواست به سراغت بیاد اصلا" اجازه ورود بهش ندی ....

    بقول معرف پیشگیری بهتر از درمانه
    آقای فرخ آیا راه های دیگه برا درمان هم هست
    دستتون درد نکنه

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 08-14-2018, 07:18 PM
  2. اولین روز آشنایی
    توسط سمیرا خانم در انجمن روانشناسی فردی
    پاسخ: 8
    آخرين نوشته: 07-22-2015, 01:50 PM
  3. مشکل حس تنهایی و روز مرگی
    توسط ندا8 در انجمن افسردگی
    پاسخ: 5
    آخرين نوشته: 07-01-2015, 02:24 PM
  4. راهکارهایی برای داشتن روزهایی بهتر از دیروز
    توسط Artin در انجمن روانشناسی فردی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 03-04-2014, 11:30 PM
  5. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 12-10-2013, 12:27 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد