نمایش نتایج: از 1 به 19 از 19

موضوع: شاد نیستم

1968
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5719
    نوشته ها
    93
    تشکـر
    71
    تشکر شده 105 بار در 44 پست
    میزان امتیاز
    10

    شاد نیستم

    سلام
    ببخشید من یک مشکلی دارم
    من یه پسر هجده ساله هستم.راستشو بخواهید خودم هم دقیق نمی دونم مشکلم چیه اما اکثر اوقات گرفته ام . بخاطر هر چیز کوچکی حالم گرفته میشه . بقیه هم تقریبا ازم دور شدند . من خودم خواهر ندارم . اما به دختر داییم و یکی از اقوام میگم آبجی . اونا هم داداشی صدام می کنند. اما از بس من با هر رفتار اونا نارحت می شدم و گرفته ، ازم دور شدند . خیلیای دیگه هم همینطور . من قبلا خیلی آدم شادی بودم و با همه شوخی می کردم و می خندیدم . اما چند وقته که حالم خیلی گرفته است و بیشتر مواقع ناراحتم. من آدم با خدایی هستم . خدا رو خیلی دوست دارم . اما سال های گذشته خیلی گناه می کردم که بلافاصله هم توبه می کردم و خیلی گریه می کردم. اما اون موقع تو جمع خیلی شاد بودم و شوخی می کردم و می خندیدم . اما الآن که حدود یک ساله توبه کردم و اون گناه ها رو ترک کردم . اما به جای اینکه تو جمع مثل قبل شاد باشم و شوخی کنم بخاطر هر مسِله ی کوچکی حالم گرفته میشه و ناراحت میشم. همه هم بهم میگند چته
    ممنون

  2. 2 کاربران زیر از Hadi75 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5719
    نوشته ها
    93
    تشکـر
    71
    تشکر شده 105 بار در 44 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمک.....

    تو رو خدا جواب منو بدید

  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5713
    نوشته ها
    150
    تشکـر
    118
    تشکر شده 193 بار در 71 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمک.....

    عزیزم این مسئله خیلی جدی نیست که بابتش شب و روز نداشته باشی میتونه یک افسردگی و تغییر هورمون باشه که به دلیل سنی که دارید طبیعی اما کاری که باید بکنی اینه که در مرحله اول خودت مهم باشی نه به منزله خودخواهی منظورم اهمیت دادنه یعنی خیلی خودتو ناراحت نکنی بگو ادم های اطرافم همه انسانن و متفاوت حتی ادم های دوقلو هم باهم فرق میکنن پس نباید از هر رفتار دیگران سو برداشت داشته باشی و ناراحت شی اینو همیشه به خودت بگو اونا هم ادم هستن و مختارن هر رفتاری که بخوان داشته باشن پس این یه موضوع سادست و نباید به خاطرش ناراحت شد همینطور که خود شما ممکنه اونا و ناراحت کرده باشی به همین راحتی

  5. 3 کاربران زیر از erfaneh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5719
    نوشته ها
    93
    تشکـر
    71
    تشکر شده 105 بار در 44 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمک.....

    نقل قول نوشته اصلی توسط erfaneh نمایش پست ها
    عزیزم این مسئله خیلی جدی نیست که بابتش شب و روز نداشته باشی میتونه یک افسردگی و تغییر هورمون باشه که به دلیل سنی که دارید طبیعی اما کاری که باید بکنی اینه که در مرحله اول خودت مهم باشی نه به منزله خودخواهی منظورم اهمیت دادنه یعنی خیلی خودتو ناراحت نکنی بگو ادم های اطرافم همه انسانن و متفاوت حتی ادم های دوقلو هم باهم فرق میکنن پس نباید از هر رفتار دیگران سو برداشت داشته باشی و ناراحت شی اینو همیشه به خودت بگو اونا هم ادم هستن و مختارن هر رفتاری که بخوان داشته باشن پس این یه موضوع سادست و نباید به خاطرش ناراحت شد همینطور که خود شما ممکنه اونا و ناراحت کرده باشی به همین راحتی
    ممنون از جوابتون که وقت گذاشتید
    آره درسته من این روزها خیلی حساس شدم
    دلم هم می خواد حساس نباشم اما خیلی سخته

  7. کاربران زیر از Hadi75 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5713
    نوشته ها
    150
    تشکـر
    118
    تشکر شده 193 بار در 71 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمک.....

    میتونی یکبار که خواستی از برخورد دیگران ناراحت شی به خودت حرف هایی که بالا گفتمو گوش زد کنی و یک لبخند به طرف مقابل بزنی و نتیجشو ببینی میدونم سخته اما محال نیست مشتاقم نتیجه این کارتو ببینم

    آرامش هدیه خداوندی است...

  9. کاربران زیر از erfaneh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5726
    نوشته ها
    64
    تشکـر
    54
    تشکر شده 45 بار در 30 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمک.....

    خیلی طبیعیه به خاطر شرایط سنی ات می تونه باشه امکان داره یه سری تغییرات هورمونی تو بدنت شکل گرفته باشه که باعث تغییرات احساسی و رفتاریت شده ناراحت نباش بر طرف میشه

  11. 2 کاربران زیر از باران بهار بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5719
    نوشته ها
    93
    تشکـر
    71
    تشکر شده 105 بار در 44 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمک.....

    نقل قول نوشته اصلی توسط erfaneh نمایش پست ها
    میتونی یکبار که خواستی از برخورد دیگران ناراحت شی به خودت حرف هایی که بالا گفتمو گوش زد کنی و یک لبخند به طرف مقابل بزنی و نتیجشو ببینی میدونم سخته اما محال نیست مشتاقم نتیجه این کارتو ببینم

    آرامش هدیه خداوندی است...
    ممنون عرفانه خانم
    برام دعا کنید

  13. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5719
    نوشته ها
    93
    تشکـر
    71
    تشکر شده 105 بار در 44 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمک.....

    نقل قول نوشته اصلی توسط باران بهار نمایش پست ها
    خیلی طبیعیه به خاطر شرایط سنی ات می تونه باشه امکان داره یه سری تغییرات هورمونی تو بدنت شکل گرفته باشه که باعث تغییرات احساسی و رفتاریت شده ناراحت نباش بر طرف میشه
    چشم
    برام دعا کنید

  14. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5400
    نوشته ها
    698
    تشکـر
    99
    تشکر شده 657 بار در 378 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمک.....

    خب جانم در این مورد خیلی مسایل و دلایل میتونه تاثیر داشته باشه ...

    ولی در این مورد به شرایط سنی توام برمیگرده ولی در این سن باید شادتر باشی ...

    میتونی ورزشی رو شروع کنی و یا اینکه در حد خیلی ساده پیاده روی کنی ...

    چون پیاده روی میتونه هورمونی که در تو احساس شادی رو به وجود میاده رو ایجاد کنه

    در مورد گناهانت دیگه فراموش کن و وقتی توبه کردی یعنی اینکه اونارو با آب توبه شستی ...



  15. کاربران زیر از Bita moein بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  16. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5719
    نوشته ها
    93
    تشکـر
    71
    تشکر شده 105 بار در 44 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمک.....

    نقل قول نوشته اصلی توسط Bita moein-Moshaver نمایش پست ها
    خب جانم در این مورد خیلی مسایل و دلایل میتونه تاثیر داشته باشه ...

    ولی در این مورد به شرایط سنی توام برمیگرده ولی در این سن باید شادتر باشی ...

    میتونی ورزشی رو شروع کنی و یا اینکه در حد خیلی ساده پیاده روی کنی ...

    چون پیاده روی میتونه هورمونی که در تو احساس شادی رو به وجود میاده رو ایجاد کنه

    در مورد گناهانت دیگه فراموش کن و وقتی توبه کردی یعنی اینکه اونارو با آب توبه شستی ...


    ممنون خانم معین
    راستش من هر شب پیاده روی می کنم
    اون تا حدودی حالمو بهتر می کنه
    اما بازم در کل حالم گرفته است

  17. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5713
    نوشته ها
    150
    تشکـر
    118
    تشکر شده 193 بار در 71 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمک.....

    سلام عزیزم چند چندی با زندگیت الان؟

    آرامش هدیه خداوندی است...

  18. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5704
    نوشته ها
    645
    تشکـر
    75
    تشکر شده 416 بار در 244 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمک.....

    نقل قول نوشته اصلی توسط Hadi75 نمایش پست ها
    سلام
    ببخشید من یک مشکلی دارم
    من یه پسر هجده ساله هستم.راستشو بخواهید خودم هم دقیق نمی دونم مشکلم چیه اما اکثر اوقات گرفته ام . بخاطر هر چیز کوچکی حالم گرفته میشه . بقیه هم تقریبا ازم دور شدند . من خودم خواهر ندارم . اما به دختر داییم و یکی از اقوام میگم آبجی . اونا هم داداشی صدام می کنند. اما از بس من با هر رفتار اونا نارحت می شدم و گرفته ، ازم دور شدند . خیلیای دیگه هم همینطور . من قبلا خیلی آدم شادی بودم و با همه شوخی می کردم و می خندیدم . اما چند وقته که حالم خیلی گرفته است و بیشتر مواقع ناراحتم. من آدم با خدایی هستم . خدا رو خیلی دوست دارم . اما سال های گذشته خیلی گناه می کردم که بلافاصله هم توبه می کردم و خیلی گریه می کردم. اما اون موقع تو جمع خیلی شاد بودم و شوخی می کردم و می خندیدم . اما الآن که حدود یک ساله توبه کردم و اون گناه ها رو ترک کردم . اما به جای اینکه تو جمع مثل قبل شاد باشم و شوخی کنم بخاطر هر مسِله ی کوچکی حالم گرفته میشه و ناراحت میشم. همه هم بهم میگند چته
    ممنون
    سلام

    پسر خوب علائمی که میگی علائم افسردگی و نداشتن حرمت نفسه. در یک کلمه اگه بخوام بهت بگم

    مشاوره میخوای, حتما به یک مشاور آقای خوب رجوع کن. موفق باشی

  19. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5719
    نوشته ها
    93
    تشکـر
    71
    تشکر شده 105 بار در 44 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمک.....

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشاد1020 نمایش پست ها
    سلام

    پسر خوب علائمی که میگی علائم افسردگی و نداشتن حرمت نفسه. در یک کلمه اگه بخوام بهت بگم

    مشاوره میخوای, حتما به یک مشاور آقای خوب رجوع کن. موفق باشی
    مشکلم حل شد داداش
    به خاطر شرایط سنی بود که به مرور زمان حل شد

  20. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5704
    نوشته ها
    645
    تشکـر
    75
    تشکر شده 416 بار در 244 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمک.....

    نقل قول نوشته اصلی توسط Hadi75 نمایش پست ها
    مشکلم حل شد داداش
    به خاطر شرایط سنی بود که به مرور زمان حل شد
    سلامد

    البته من داداش شما نیستم!!!!!!!

    خوشحالم که حالتون خوب شده. موفق باشی

  21. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6071
    نوشته ها
    153
    تشکـر
    41
    تشکر شده 156 بار در 84 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمک.....

    خوبه ک خودت فهمیدی بعدشم داداش گلم زندگیو سخت نگیر این افسردگی ها باید باشه وگرنه خوشی ها ک بچشم نمیاد......نه؟؟؟؟؟؟

  22. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5719
    نوشته ها
    93
    تشکـر
    71
    تشکر شده 105 بار در 44 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمک.....

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشاد1020 نمایش پست ها
    سلامد

    البته من داداش شما نیستم!!!!!!!

    خوشحالم که حالتون خوب شده. موفق باشی
    بله ببخشید

    ممنون لطف داری

  23. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5719
    نوشته ها
    93
    تشکـر
    71
    تشکر شده 105 بار در 44 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمک.....

    نقل قول نوشته اصلی توسط نهال 2 نمایش پست ها
    خوبه ک خودت فهمیدی بعدشم داداش گلم زندگیو سخت نگیر این افسردگی ها باید باشه وگرنه خوشی ها ک بچشم نمیاد......نه؟؟؟؟؟؟

    ممنون
    بله من یه خورده زیادی سخت می گیرم
    ممنون

  24. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6872
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمک.....

    سلام
    علت بیشتر افسردگی های وارده به انسان بخاطر چند علت زیر می باشد.
    1- ترس از وقوع آن اتفاق بد ووحشتناک که برای هر انسان متفاوت می باشد.
    2- ترس از اینکه درجواب شخص متلک گو چه باید گفت
    3-ترس از اینکه در جواب زور گویی شخص زور گو چگونه مقاومت جسمانی کرد.
    4-نداشتن بنیه مالی
    5-نداشتن تحصیلات خوب
    6- نداشتن شغل معقول
    7- از دست دادن عزیزان
    8- تغییرات جغرافیایی
    9- تغییرات اب وهوایی
    10- ترس ازروابط زناشویی
    11- جهش های ژنیتیکی
    لذا موارد مشروحه در افراد، مختلف می باشد ونیاز است که با توجه به اینکه مشکل تو با ورزش حل نشد به روانشناس مراجعه کن

  25. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5719
    نوشته ها
    93
    تشکـر
    71
    تشکر شده 105 بار در 44 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمک.....

    نقل قول نوشته اصلی توسط hamid khan نمایش پست ها
    سلام
    علت بیشتر افسردگی های وارده به انسان بخاطر چند علت زیر می باشد.
    1- ترس از وقوع آن اتفاق بد ووحشتناک که برای هر انسان متفاوت می باشد.
    2- ترس از اینکه درجواب شخص متلک گو چه باید گفت
    3-ترس از اینکه در جواب زور گویی شخص زور گو چگونه مقاومت جسمانی کرد.
    4-نداشتن بنیه مالی
    5-نداشتن تحصیلات خوب
    6- نداشتن شغل معقول
    7- از دست دادن عزیزان
    8- تغییرات جغرافیایی
    9- تغییرات اب وهوایی
    10- ترس ازروابط زناشویی
    11- جهش های ژنیتیکی
    لذا موارد مشروحه در افراد، مختلف می باشد ونیاز است که با توجه به اینکه مشکل تو با ورزش حل نشد به روانشناس مراجعه کن
    راستش خدا رو شکر من هیچکدوم از موارد بالا رو ندارم
    این هم فقط بخاطر شرایط سنیم بود که یه خورده حساس شده بودم و خیلی زود مشکلم حل شد
    به هرحال ممنون بابت راهنماییت دوست گلم

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد