نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: اختلاف فکری

966
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5805
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    اختلاف فکری

    با سلام.چندی پیش سوالی مطرح کردم که یکی از مشاوران زحمت کشیدن و پاسخ دادند.اما در پاسخشان اشاره کرده بودند که من نباید غرور شوهرم را زیر پا بگذارم و اینکه باید بحث استدلالی با او بکنم نه احساسی.می خواستم بدونم مصادیق یه بحث استدلالی چجوریه؟اگه لطف کنید و در خصوص فرق این دو تا برام بنویسید ممنون می شم

  2. کاربران زیر از ghazaaleh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4385
    نوشته ها
    528
    تشکـر
    1,425
    تشکر شده 866 بار در 371 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : اختلاف فکری

    سلام عزيزم...
    احتمالا تو برقراري ارتباط كلامي به مشكل برخوردين...
    بهتره متن زير رو مطالعه كنيد...



    قوانین برخورد با آقایان - وقتى با مرد صحبت می كنيد


    وقتى مرد از شما فاصله مى‏گيرد، وقت خوبى براى گفتگوى با او براى نزديك‏تر شدن به وى نيست.

    بگذاريد كناره بگيرد. بعد از مدتى بر مى‏گردد. او باز هم عاشقانه و دلسوز خواهد بود و به گونه ‏اى عمل خواهد كرد كه گويى هيچ اتفاقى نيفتاده است. آن گاه وقت گفتگو با او خواهد بود.

    وقتى زن مى‏خواهد صحبت كند يا براى نزديك شدن به او احساس نياز مى‏كند، بايد حرف بزند و انتظار نداشته باشد كه مرد گفت و گو را آغاز كند براى آغاز گفتگو ابتدا زن بايد احساساتش را در ميان بگذارد حتى اگر شريكش حرف زيادى براى زدن نداشته باشد.

    وقتى زن از مرد براى گوش دادن به حرفهايش قدردانى مى‏كند به تدريج مرد نيز حرف بيشترى براى زدن خواهد داشت. مرد براى گفتگو با زن مى‏تواند خيلى باز رفتار كند اما در ابتدا حرفى براى گفتن ندارد. چيزى كه زنان درباره مريخى ‏ها نمى ‏دانند، اين است كه آنها بايد دليلى براى صحبت داشته باشند. آنها صرفا براى در ميان گذاشتن احساساتشان صحبت نمى ‏كنند.

    اگر زن كمى حرف بزند، مرد كم كم درباره ارتباطش با او صحبت مى‏كند. مثلا اگر زن درباره بعضى از مشكلاتى كه در طول روز داشته، صحبت كند، مرد نيز ممكن است در اين باره گفتگو كند و بنابراين آنها مى‏توانند يكديگر را درك كنند.

    اگر زن درباره احساسش درباره بچه‏ ها حرف بزند، مرد نيز ممكن است در اين مورد شروع به صحبت كند. اگر مرد هنگام صحبت كردن زن، احساس سرزش يا فشار نكند، به تدريج شروع به صحبت خواهد كرد.

    قوانين ناگفته براى ابراز احساسات

    اگر زن مايل به صحبت‏ كردن با فردى باشد، به طور كلى منتظر مى‏ماند تا طرف مقابل، حرف خود را تمام كند. اين نكته، مؤدب ‏بودن زن را نشان مى‏دهد. او اول «گوش مى‏دهد، سپس صحبت مى‏كند» و يا هنگاميكه از «او سؤال شود آن وقت پاسخ مى‏دهد.»

    اين قوانينى كه هيچ ‏جا سختى از آنها به ميان نيامده است، براى مردان، بيگانه هستند. اگر زن منتظر بماند تا همسرش آغازگر گفتگو باشد ممكن است هرگز شانسى براى حرف ‏زدن بدست نياورد زيرا مردان، خودبه ‏خود حرف زيادى براى گفتن ندارند. قوانين ناگفته مردان مى‏گويد: اگر حرفى براى گفتن دارى آن را بگو. آنها نمى‏دانندكه بايد منتظر بمانند تا از آنها سؤال شود. اگر بخواهد حرف بزند، می زند.

    هنگامي كه مرد از همسر خود سؤالاتى را مى‏پرسد به ندرت انتظار دارد كه همسرش، متقابلاً سؤالاتى را از او بپرسد. هنگاميكه زن سؤالاتى را از همسرش مى‏پرسد و مرد جواب می ‏دهد، مرد گمان مى‏كند كه با پاسخگويى به سؤالات همسرش او را راضى مى‏كند.

    مردان اصلاً نمى‏دانند كه وقتى بعد از مدتى حرف زدند بايد نوبت را رعايت كنند و سؤالاتى را از همسر خود بپرسند تا او شروع به حرف ‏زدن كند. حتى اگر مرد بداند كه همسرش مايل است تا به سؤالاتى در مورد اتفاقات روزانه خود پاسخ دهد، دوست دارد كه اين كار (سؤال‏ پرسيدن از همسر) را فراموش كند.

    وقتى زن از همسر خود سؤالاتى را مى‏پرسد، مرد براى پاسخگويى به آنها آنقدر مشغله فكرى پيدا مى‏كند كه به سختى يادش مى‏ ماند او هم در مورد اتفاقات روزانه، از زن سؤالاتى را بپرسد.

    اگر مرد به سؤالات، پاسخ كوتاهى مى‏دهد در اين حالت زن نبايد نوبت را رعايت كند يعنى زن مى‏تواند سؤالات خود را پشت سر هم بپرسد. اگر زن بدون آنكه ابتدا به حرفهاى همسرش گوش كرده باشد، شروع به صحبت‏ كردن در مورد اتفاقات روزانه خود نمايد، اين كار، بى ‏ادبى نسبت به مرد محسوب نمى‏شود.

    چگونه مرد را به گوش دادن وادار كنيم؟

    وقتى زن مى‏گويد: تو منو درك نمى‏كنى، واقعا منظورش اين است كه (الان حرفم رو درك نمى‏كنى، من به راه حل نياز ندارم.) مرد اين گونه می ‏شنود كه زن به راه ‏حل او احتياجى ندارد و در گير بحث درباره اثبات خويش و ارزش راه حلش مى‏شود. در حالى كه زن فقط نياز به صحبت دارد. زن مى‏تواند به شكل ديگرى رفتار كند.

    نخست صبر مى‏كند و می ‏انديشد كه آيا مرد به بهترين شكل او را درك مى‏كند و بعد مى‏گويدصبر كن اونو به شكل ديگه‏ اى بگم.) وقتى مرد اين مكث را مى‏بيند، تصور مى‏كند كه او را كاملا درك نكرده است و اين البته شكلى انتقادى ندارد. آنگاه براى گوش دادن و توجه به آنچه زن مى‏گويد، تمايل بيشترى پيدا مى‏كند.

    او احساس مورد انتقاد بودن يا سرزنش شدن نمى‏كند در نتيجه، اشتياق بيشترى براى حمايت از او پيدا مى‏كند. زنان بدون دريافت اين مطلب كه چه چيز باعث مى‏شود مردان اينگونه رفتار كنند، تقريبا نمى‏توانند بفهمند كه مرد بنشيند. ترجيح مى‏دهد بشنود (بذار طور ديگه‏ اى بگم) تا اينكه بشنود (تو درك نمى‏كنى.)

    براى مرد تفاوت اين دو جمله آن قدر بديهى است كه فكر نمى‏كند بايد آن را پيشنهاد دهد.

    هنر گوش دادن به سخنان زن

    بيشتر مردان به طور غريزى نمى‏دانند كه صحبت درباره مشكلات، بدون تمركز يافتن بر راه حل آن، تا چه اندازه براى زنان ارزشمند است. به همان اندازه كه صحبت نكردن براى مردان مهم است، صحبت كردن براى زنان اهميت دارد. چيزى كه در اين ميان نياز است، بايد تعريف جديدى از اين وضعيت بشود. راه حل وجود ندارد.

    هدف مرد بايد اين باشد كه تنها با شنيدن وبدون دادن راه حل به همسرش، دربازاريابى تعادل زنانه - مردانه‏اش كمك كند. اين تعريف جديد هدف مرد را برايش شفاف‏تر مى‏سازد و او را در مسير ديدن و شنيدن، همدردى كردن مطابق خواست همسر، و ندادن راه حل راه‌نمايى مى‏كند. مرد براى اينكه بتواند مهارت شنيدن را در خود تقويت كند، بايد بداند زن هنگام ناراحتى و زمانى كه به نظر مى‏رسد براى مشكلاتش به دنبال راه ‏حل است، دليلى جز رفتار بر اساس بعد مردانه ندارد. مرد مى‏تواند با ندادن راه حل، به او در يافتن بعد زنانه‏اش كمك كند.

    اكنون زن مى‏تواند احساسى خوب و قابل قبول داشته باشد. مردان اغلب فريب اين تصور را مى‏خورند كه اگر بتوانند براى مشكلات همسر راه حلى بيابند، موجب به وجود آمدن احساس بهترى در او مى‏شود. يادآورى اين نكات هنگامى مفيد است كه مرد احساس مى‏كند همسرش از او دلخور است.
    توضيح اينكه چرا زن نبايد از او چنين دل خور باشد، نتيجه‏اى جز بدتر شدن اوضاع ندارد. ممكن است مرد به شيوه‏هاى مختلف همسرش را از خود نااميد كرده باشد، اما بايد به ياد داشته باشد كه شكايت واقعى زن از اين است كه به صحبت هايش گوش داده نمى‏شود و يا مورد توجه و حمايت قرار نمى‏گيرد.

    در صورتى كه زن از شنونده خود احساس رضايت داشته باشد، بهتر مى‏تواند قدرشناسى خود را او نشان دهد.

    هنگامي كه مرد براى گوش ‏دادن مقاومت می ‏كند چه بگویيم

    وقتى زن پيشاپيش حس مى‏كند كه مرد قصد گوش‏كردن ندارد، مى‏تواند از روش‏هاى جديدى استفاده كند، آنقدر كه مرد به راحتى مى‏تواند از گوش‏ دادن طفره برود و كناره‏گيرى كند. زنى به من گفت كه فقط به همسرش مى‏گويد، «ممنون كه اينجا به من كمك كردى، واقعا از تلاش تو براى طفره ‏رفتن از گوش‏ كردن به حرفهايم سپاسگزارى مى‏كنم. مى‏دانم كه گوش‏دادن بايد كار سختى باشد.» اين يك روش مهارتى كاملاً پيشرفته مى‏باشد، زيرا اكثر مواقع هنگاميكه از مرد براى انجام‏دادن كار سخت، تشكر مى‏شود او از پذيرفتن آن كار خوشحال مى‏شود.

    يك زن به طور بديهى فرض مى‏كند اگر همسرش او را دوست دارد بايد به حرفهايش گوش دهد اما به طور غريزى نمى‏داند چقدر براى مرد سخت است از طرف فردى كه به او اهميت زيادى مى‏دهد نظرات منفى بشنود. اگر از مرد توقع داشته باشيم كه چون همسرش را دوست دارد پس بايد به راحتى حرفهاى او را گوش دهد و درك نمايد، به طور عملى، كار گوش‏دادن را براى مرد سخت‏تر كرده ‏ايم.

    بنابراين، وقتى زن به روشى متفاوت از مرد تشكر مى‏كند (مثل همان تشكر براى طفره‏رفتن) در نتيجه مرد براى انجام كارهايى كه باعث گوش‏دادن مى‏شود رغبت بيشترى پيدا مى‏كند. يك مرد در محل كار خود از انجام ‏وظيفه سخت و مشكل خوشحال مى‏شود البته اگر طبق همان وظيفه سخت، حقوق دريافت كند.

    با اين حال، اگر از او درخواست شود تا وظيفه دشوارترى را بپذيرد و بخاطر آن از او قدردانى و سپاسگزارى نشود احساس مى‏كند كه به كارگرفته شده است و در نتيجه براى انجام كار بيشتر، مقاومت مى‏كند. در يك رابطه خانوادگى هم به همين منوال است، اگر از مرد درخواست شود كه كار سختى را انجام دهد، او مايل است كه از تلاشش قدردانى شود در غير اينصورت ممكن است فكر كند، «چرا خودم را به زحمت بيندازم؟.» بيائيد يك نمونه معمولى را بررسى كنيم.

    مرد فكر می كند كه در حال گوش‏ دادن مى ‏باشد

    وقتى زن حرف مى‏زند و مرد رويش را برمى‏گرداند فكر مى‏كند كه هنوز در حال گوش ‏دادن مى‏ باشد، زيرا هنوز بخشى از ذهن او حرف هاى همسرش را دنبال مى‏كند. وقتى كه زن در حرف هاى خود به نكته‏اى مى‏رسد آنگاه واكنش مرد را در پى خواهد داشت. يعنى مرد منتظر يك تكان است تا كارى را انجام دهد. بخش كوچكى از وجود مرد به حرف‏ هاى زن توجه مى‏كند و گفته‏ هاى او را براى هر مشكلى بدقت بررسى مى‏نمايدمیگناirزيرا ممكن است به توجه كامل مرد، براى حل‏ كردن مشكل نياز داشته باشد. وقتى زن به همسرش مى‏گويد «تو به حرف هاى من گوش نمى‏كنى» اين جمله براى مرد بى‏ معنا است زيرا مى‏داند كه آنچنان هم بى‏ توجه نبوده است، پس ماداميكه زن اعتراض مى‏كند كه همسرش گوش نمى‏دهد، مرد هرگز اين اعتراض را نخواهد شنيد.

    آنچه كه زن واقعا مى‏گويد اين است: «وقتى تلويزيون تماشا مى‏كنى احساس ميكنم توجه كاملى به من ندارى. اگر تلويزيون را خاموش كنى و به من توجه كنى، اين كار به من كمك خواهد كرد تا زودتر حرف هايم را بزنم و احساس بهترى داشته باشم.» اين پيامى است كه مرد مى‏تواند بشنود و درك نمايد، همچنين اين پيام، براى او «تمركز» و «علتى براى گوش‏دادن» بوجود مى ‏آورد.

    مردان نمى‏دانند كه توجه ‏شان، چقدر براى زن مهم و آرامش‏ بخش است. وقتى كه زن روش فكركردن و صحبت‏ كردن مرد را درك نمى‏كند، به طور اشتباه گمان مى ‏نمايد كه همسرش به او اهميت نمى‏دهد. مارتا آماده بود تا به زندگى مشترك خود پايان دهد زيرا مطمئن شده بود كه تلويزيون براى رابرت بيشتر از او اهميت داشت. وقتى مارتا صحبت مى‏كرد و رابرت روزنامه را بر مى‏داشت مارتا فكر مى‏كرد كه رابرت از او متنفر است.

    ترفندهاى زنان براى صحبت كردن، به گونه‏اى كه مردان گوش دهند

    اگر زن در صحبت‏ كردن با مرد، خودش را محدود كند ممكن است كه مرد بيشتر به حرفهاى او گوش دهد اما اين كار، زن را از ويژگى‏ هاى زنانه‏ اش دور مى‏كند. هنگاميكه زن به خانه مى‏ آيد، ابتدا در پى آن است كه ويژگى‏هاى زنانه و مردانه خود را دوباره به حالت تعادل برساند.

    بنابراين اگر به طور ناگهانى و به طور «زنانه» شروع به صحبت كند و بدون روشن‏ كردن اهداف خود عواطفش را بروز دهد اين كار به طور اجتناب‏ ناپذيرى روابط خانوادگى خوب او را تخريب خواهد كرد. سرانجام، هم توى ذوق مرد خواهد زد هم ويژگى زنانه خود كه همان نياز به صحبت مى‏باشد را از دست مى‏دهد و اين دو مورد براى شادى و رضايتمندى او مصيبت‏ بار است. به منظور آسوده‏ بودن و ارتباط دوباره با شور و شوق، عشق و محبت و ويژگى‏ هاى زنانه، بعد از يك روز كارىِ رقابتى، كارآمد، جنگجويانه و هدفمند، زن به آزادى، رخصت و حمايت در روابط خانوادگى خود نياز دارد تا عواطف خود را به صورت غيرهدفمند، غيرمنطقى، غيردقيق و غيرمعقول منتقل نمايد. زن براى تجديد قُواى روزانه خود به انبساط خاطر و آسودگى نياز دارد كه از طريق ابراز احساسات به صورت آزادانه، حاصل مى‏ آيند. اگر بخواهد هميشه اين عواطف را ويرايش كند تا مطمئن شود كه درست و صحيح و منطقى هستند در همان ويژگى‏ هاى مردانه باقى مى‏مانند.اگر مردان نفهمند كه يك زن براى پرورش ويژگى‏ هاى زنانه خود به چه مواردى نياز دارد، هنگام مواجه‏ شدن با زنى كه نياز دارد به روش زنانه صحبت نمايد، بسيار مأيوس و نااميد می ‏شوند.

    يك مرد به طور غريزى اين مطلب را نمى‏داند زيرا بعد از تفكرات و تأمّلات و توجهاتى كه در سكوت انجام داده است، وقتى به صورت متمركز، مستقيم، واضح، منطقى و هدفمند شروع به صحبت مى‏نمايد ويژگى مردانه او پرورش مى‏يابد. به همين دليل تشخيص نمى‏دهد كه درخواست چنين نگرش متمركزى از همسرش، زيانبار است و به طور اجتناب‏ناپذير، از پرورش ويژگى‏هاى زنانه همسر خود جلوگيرى خواهد كرد.
    امضای ایشان

  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4541
    نوشته ها
    192
    تشکـر
    3
    تشکر شده 28 بار در 23 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : اختلاف فکری

    دوستاخواهش میکنم به منم جواب بدین.... لطفااااا
    اسم تاپیک: "در مورد ازدواجم..."

  5. کاربران زیر از النا 20 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5805
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اختلاف فکری

    با تشکر از توجه شما
    اما اگر مطلب قبلی منو مطالعه کنی و بعد به من بگید چج.ری باید به شوهرم انتقاد کنم که نتیجه بده ممنون می شم.من در مطلب قبلی گفتم که با شوهرم مشکلی ندارم و او به من خیلی توجه و محبت داره.اما مشکل من بر سر روابطش با سایر آدمهاست.او از اغلب آدمها بدش می یاد و یک خشم پنهان نسبت به همه داره.یک بهانه ی کوچک کافیه تا از مردم بدش بیاد و به فکر انتقام بیفته.ما از این نظر در دو خانواده ی متفاوت بزرگ شدیم و این رفتار شوهرم به خاطر همین رفتار پدرشه.همکارتون گفتن که باید جوری از اون انتقاد کنم که به غرورش بر نخوره و یک بحث استدلالی داشته باشم.می خواستم در این خصوص منو بیشتر راهنمایی کنید

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد