سلام. من يه خانوم ۳۰ ساله هستم و هشت ساله كه ازدواج كردم. يه پسر هشت ماهه دارم. همسرم تو دوران بارداري مي ترسيد كه نز... داشته باشيم و اگه رابطه اي هم بود به درخواست من و مثل دوران نامزدي بود. بعد از زايمان هم باز ترس از ضرر داشتن يا اذيت شدن من رو بيان ميكرد. تا اينكه بعد از دو ماه بازهم به پيشنهاد من بالاخره رابطه برقرار شد. از اون موقع تا حالا هم عادت كرده كه من برم طرفش. يعني اگه من دوماه هم بهش كاري نداشته باشم طرفم نمياد. ايشون ۳۸ سالشونه و خيلي هم بهم علاقه منديم و وقتي هم كه من ميرم طرفش با آغوش باز استقبال ميكنه و مي تونيم رابطه ي خيلي خوبي داشته باشيم. اما اين موضوع اعتماد به نفس من رو كم ميكنه. من دوست دارم شوهرم نازم رو بكشه و ازم درخواست كنه ولي اگه صبح تا شب باهم تنها باشيم اون حتي يه لمس س..سي هم منو نميكنه!!!! لباس و آرايش و اين ادا اطوارا هم براش فايده اي نداره!!! منو خيلي خيلي دوست داره ولي نميدونم چرا اينجوريه!!!