سلام دوستان عزیز
من شهریور 92 نامزد کردم و بهمن 92 عقد کردم و قبل ازدواجمون هم با هم آشنایی داشتیم و تصمیم گرفتیم که ازدواج کنیم و این رابطه حدود 5سال بود و در طول این مدت هم خانواده ها اطلاع داشتن و با ازدواج ما هر چند که مخالفتی بود ولی بعد حل شد الان که مدتی گذشته و با خانواده شوهرم کاملا آشنا شدم با هم اختلافاتی داریم و این اختلاف باعث بحث های هر روزه منو شوهرم میشه اینو هم بگم که بی نهایت شوهرمو دوست دارم و بعد از همه ی بحثامون شوهرم میگه ما همو دوس داریم نباید بخاطر دیگران شیرینی زندگیمونو خراب کنیم ولی باز که مشکلی پیش میاد دعوا میشه و نکته دیگه اینکه شوهرم طوری بار اومده که شدیدا در قبال خانوادش مسئولیت پذیر و گاهی وقتا وقتی با خانوادش جایی هستیم من احساس میکنم توجه شوهرم به خانوادش بیشتر تا من!و اینکه من بسیار حساس احساساتی و زود رنجم و خانواده شوهرم دایم در حال شوخی کردنهایی هستن که من دوس ندارم و باعث رنجشم میشن و اونا هم با من قهر میکنن و حرفی نمیزنن,خانواده شوهرم مغرور هستن و خودشونو برتر از همه میدونن و اینکه من میگم از فلان رفتار ناراحتم اصرار بر این دارن که من اشتباه میکنم و اونا درست,متاسفانه اهل تیکه پروندن هم هستن و اگه ناراحت بشم میگن خب تو هم تیکه بپرون ناراحتی نداره واقعا نمیدونم باید در برابر رفتارای آزار دهندشون چی بگم,وقتی با خانواده شوهرم به جایی میرم شوهرم میگه چرا میای با من راه میری برو جلو که حواسم به همه باشه وقتی میگم خب دوس دارم کنار تو باشم کنار تو راه برم میگه مگه میخوان منو بخورن اصلا متوجه احساساتم نیستمن شوهرمو دوس دارم نمیخوام از دستش بدم دوس ندارم ازش جدا بشم حتی فکر کردن بهش واسم سخته و اشکمو در میاره دوس دارم باهاش زندگی کنم با همه ی شرایطش کنار اومدم چون دوسش دارم ولی بلد نیستم چطور باید با این رفتاراشون کنار بیام یه راهنمایی چیزی ................
واقعا دیگه موندم که باید چه کنم لطفا کمکم کنید؟؟؟؟؟؟