24 سالمه ارشد می خونم و فعلا بیکار، 5 سال با یه خانوم دوستم یه سال ازم کوچکتره اوایل رابطه بهش علاقه داشتم ولی نمی دونم چرا هر چقدر میگذره کمتر میشه به شدت بهش وابستم، فکر نداشتنش منو به وحشت می ندازه ، نمیدونم چیکار کنم از یه طرف پشیمونم که تا اینجا ادامه دادم ولی بینهایت باهاش خاطره دارم. اون یه آدم نرماله یه خوبی هایی داره یه بدی هایی اصلا دوست ندارم از دستش بدم از یه طرف بدون عشق و با وابستگی صرف می ترسم تو زندگی مشترک برای هردومون گرون تموم شه لطفا راهنماییم کنین واقعا باید چیکار کنم جداً هر روز دارم عذاب می کشم خودش هم فهمیده ولی من به چیزای دیگه زندگی نسبت میدم مشکلمو. چطوری می تونم یه رابطه 5 ساله رو تموم کنم همه این فکرا برای خوشبختی هردومونه واقعا دوست دارم اونم خوشبخت بشه، نمی خوام با آیندش بازی کنم