سلام بچه ها
من اسلیو بوده ام و اکنون تحت درمانم
خب میسترس ها طبیعیه میخان القا کنن که این مساله طبیعیه تا بتونن به سواستفادشون ادامه بدن. خود خانم آنجل از زنان سادیست یک بار به من گفت که این شارژی ها، فاحشه های میس نما هستند ولی بعدا ایمیلی به من و چند تن دیگر از اسلیوها دادند که در آن معرفی یک میسترس پولی کرده بودند. این تناقضات را چگونه حل می کنند؟ واقعیت این است که امثال ما دچار نوعی هایپرسکشوالیتی هستیم و این باعث میشه روابط نامتعارف یا به شکل آزارخواهانه یا به شکل آزارگرانه بخواهیم و این ناشی از کم فعالی لوب پیش پیشانی مغزمان می باشد و به همین دلیل است که افراد مازوخیست خودارضایی بسیار بالایی دارند و دائم در هر چت رومی چه گی چه میس و برده چه... هستند چرا که بیش فعال جنسی می باشند و دائم وقتشان را تلف می کنند و نمی توانند به کارها و برنامه های اصلی شان برسند و مجبورند حس شان را با تل و شارژ و پول دادن ارضا نمایند و آن هایی هم که می گویند ما میسترس پولی نیستیم، پسرهایی مریض هستند که می خواهند که عکس از مادر و خواهر و ناموس تان بدهید و با این طریق از شما سواستفاده می کنند! این که نمی شود آدم سال ها خودارضایی کند و وقتش را پای پیام دادن و رفتن را چت روم ها تلف کند به این امید که شاید یک روزی یک میسترس واقعی پیدا کرد. حتی کسی را هم نمی توان از روی ظاهر تشخیص داد که آیا متعلق به جامعه ی سادومازوخیسم هست یا خیر. مثلا گی ها آرایش زنانه در بیرون می کنند اما سادومازوخیست ها، آرایش و نماد خاصی ندارند که معرف شان باشد و این می تواند به شدت برای شما آزاردهنده و حاشیه ساز باشد. ضمنا از دلایل مازوخیسم، وسواس فکری است که معمولا عامل آن شامل داشتن تنشی برای تصمیم گیری درباره ی آینده و نیز زمینه ی وسواس عملی یکی از اعضای خانواده می باشد. از دیگر علل آن، سرکوب های جنسی توسط فرهنگ می باشد و هم چنین داشتن خاطرات منفی از تحقیر شدن بی جا در سنین کودکی می باشد که بعدا به شکل بازگشت نیروی تخریب به خویشتن، خود را به شکل مازوخیسم نشان می دهد. همچنین زیادی تستسترون در مرد می توان سبب پارافیلیا(انحراف جنسی) از 3 تا 5 یا بیشتر در فرد بشود که مازوخیسم و حس اسلیوی و فتیشیسم و اوروفیلیا(ادرارخواهی) و... هم از انواع پارافیلیاها می باشند که می توان با آزمایش خون آن را فهمید و نیز می توان در صورت زیادت تستسترون در خون، آن را با داروی تجویزی پزشک کنترل نمود. همچنین از دیگر علل مازوخیسم و کلا هر پارافیلیایی، اختلال در عملکرد بخشی از مغز می تواند باشد که چنین چیزی غالبا زمینه ی ارثی دارد مثل داشتن شب ادراری یا تشنج در یکی از اعضای خانواده. لطفا علمی با این موضوع برخورد کنید نه به شکل مذهبی و آخوندی که بگویید شما دچار هوسرانی شده اید که این حرف مزخرف است چرا که این هوس رانی چرا نباید به شکل خواستن ************ نرمال باشد؟ همچنین به صحبتهای روشنفکرانه هم گوش ندهید که خب این هم نوعی سلیقه است چرا که چنین سلیقه ای درحال نابودی خویشتن و برنامه های این دسته از افراد می باشد. فقط و فقط علمی با موضوع برخورد کنید و نزد روان پزشک و روانکاو خوب بروید و از لیسانسه های مشاوره هم که از فیزیولوژی مغز چیزی نمی دانند هم اجتناب کنید. این را هم بدانید که دامن زدن به این احساسات می تواند به ضرر خیلی ها تمام شود چرا که ممکن است یک مازوخیست بخواهد با رفتارهای سادیستیک وحشتناکی، به طور ناخودآگاه به مثابه یک مکانیزم دفاعی حس آزارخواهی و تحقیرخواهی اش را انکار کند که نمونه ی تاریخی آن هیتلر مازوخیست می باشد که از معشوقه اش می خواست که با پا به صورتش بکوبد ولی دنیا را به جهنم تبدیل ساخت و محدودیت ها و آزارهای فراوانی برای زنان جامعه اش ایجاد کرد. نباید فکر کرد که مازوخیست ها بی عرضه و بدبختند و از همه کاری عاجزند چرا که بسیاری از آنان هوش بسیار بالایی دارند(بسیار دیده ام میسترس های فاقد تحصیلات دانشگاهی و مازوخیست های فوق لیسانس و دکتر) که دامن زدن به عقده های شان می توان به شکلی خطرناک با ایجاد حس انتقام جویی در آن ها تمام شود.
این وب منه برای کمک به شما:
راهنمایی و کمک به مازوخیست ها