
نوشته اصلی توسط
خود تنهایی
سلام
من یه دختر 16 ساله ام یه خواهر کوچیک تر دارم 10 سالشه، از همون اول احساس میکردم فرق میزارن اینجوری که بهترین چیزا رو برا اون بخرن نه!
توی موضوع مهر و محبت همیشه این احساس و داشتم
البته اینم بگم خواهرم همیشه تو کارای خونه کمک میکنه من درس دارم نمیتونم، و اینم یه دلیله خیلی مهمه که شده عزیز دل مادرم و در نتیجه پدرم
هر چیزی که میشه مامانم منو با اون مقایسه میکنه
و خیلی وقتا شده مثلا به من گفته تو فلان کار دخالت نکن
اما وقتی خواهرم دخالت میکنه اصلااا چیزی بهش نمیگه
البته اینم بگم من هم خیلی حاضر جوابم نمیتونم ساکت باشم مخصوصا این که بدونم در حقم ظلمی میشه اینم یه دلیله دیگه
پدرمم که از صبح تا شب خونه نیست وقتی که میاد هم مادرم انقد از خوبیای خواهرم میگه که پدرمم باهام سرد شده
خیلی وقتا دیدم بابام خواهرمو بغل میکنه و میبوسه
انقدر این قضیه کش اومده که حتی خواهرمم تو روی من می ایسته و توی هر کارم دخالت میکنه و منم نمیتونم در برابرش ساکت باشم و بدتر باعث دور شدن پدر و مادرم از خودم میشم
خیلی وقتا سعی کردم نکنم این کار خیلیی رو خودم کار کردم ولی نشد