نداشتن تفاهم

[zahra ganji]

با سلام من احساس میکنم اصلا نمیتونم با شرایط همسرم و خانوادش زندگی کنم مدت 2 سال نامزد بودم چون درس میخوندم و سنم پایین بود نزدیک 2 سال هم هست عروسی کردم به خاطر مشکلات جنسی شوهرم ازش خواستم باهام به کلینیک مشاوره بیاد ولی حتی اجازه رفتن خودمم نداد و با اسرار من اون بیشتر اذیتم میکرد و منو توی خونه زندانی کرده بود.وقتی خونه پدرم اومدم اون در یک جمله گفت که مشاوره نمیاد و سرار به برگشتن من نداره و به اسرار خانوادم مجبور شد بیاد ولی مدام پیش مشاور دروغ میگفت و مشکلش انکار میکرد من واقعا نمیدونم برای این زندگی باید چیکار کنم چون حس میکنم شوهرم واقعا احتیاج به درمان داره ممنون میشم راهنماییم کنید.

[Experience]

سلام

میشه در مورد مشکلات شوهرتون بیشتر توضیح بدین؟

[zahra ganji]

سلام

میشه در مورد مشکلات شوهرتون بیشتر توضیح بدین؟

ایشون توی رابطه اصلا طرف مقابل براش مهم نیست من هر بار با گریه و درد شبا صبح میکردم حس میکنم متوجه نیست که زن هم نیاز به این روابط داره بار ها براش کتاب خریدم ولی کتاب پرت کرد دکتر هم نمیاد یه سری رفتار دیگه هم داره مثلا خودش یه لباس برام میخره ولی وقتی میپوشمش مدام میکه من این لباس نخریدم اون این رنگی نبود یا این مدلی نبود و از کجا این لباس اوردی مخصوصا جلو خانوادش و اونا رو نسبت بهم بد بین کرده

[Experience]

ایشون توی رابطه اصلا طرف مقابل براش مهم نیست من هر بار با گریه و درد شبا صبح میکردم حس میکنم متوجه نیست که زن هم نیاز به این روابط داره بار ها براش کتاب خریدم ولی کتاب پرت کرد دکتر هم نمیاد یه سری رفتار دیگه هم داره مثلا خودش یه لباس برام میخره ولی وقتی میپوشمش مدام میکه من این لباس نخریدم اون این رنگی نبود یا این مدلی نبود و از کجا این لباس اوردی مخصوصا جلو خانوادش و اونا رو نسبت بهم بد بین کرده

افرادی مثل ایشون اهل مطالعه و یادگیری نیستن.

شما خودتون باید رابطه رو مدیریت کنید و هرچی رو دوس دارین بهشون یاد بدین.

منتظر نباشید شوهرتون شروع کننده رابطه باشه چون اگه شروع کننده هم باشه میره سر اصل قضیه، بجاش خودتون رابطه رو شروع کنید و براش نوازش و ماساژ انجام بدید و هر چیزی که خودتون دوس دارید رو براش انجام بدید. بعد از یه مدت وقتی لذت این چیزا رو درک کنه اونوقت برای شما هم انجامشون میده.

هر وقت براتون لباس نو گرفت همون موقع چنتا عکس یا یه فیلم با گوشی از لباس و خودتون و شوهرتون بگیرید و توی فیلم از شوهرتون بپرسید این لباسو کی گرفته و ایشون بگن من گرفتم.

[zahra ganji]

من این راه امتحان کردم وقتی سمتش میرم اصلا اجازه نمیده بهش دست بزنم فاصله میگیره یا خستگیش بهونه میکنه و دورم میکنه گاهی اقات میگه خوشش نمیاد من بهش دست بزنم

[Experience]

من این راه امتحان کردم وقتی سمتش میرم اصلا اجازه نمیده بهش دست بزنم فاصله میگیره یا خستگیش بهونه میکنه و دورم میکنه گاهی اقات میگه خوشش نمیاد من بهش دست بزنم

ولش کن طلاق بگیر خودتو راحت کن از دست این لجباز وگرنه تا آخر عمرت باید بسوزی.

[zahra ganji]

حرف زدن که اصلا فایده نداره تو این 4 سال من اصلا راجب زندگی و اینده نتونستم ازش حرفی بشنوم حرف زدن من براش ینی غرغر کردن
شبا صدای تلوزیون به حرف زدن با من ترجیح میداد
خودم احتمال میدم یکم هم از تفاوت سنیمون باشه اخه اون متولد 65 و من 76 هستم یه دوست بهم گفت که اون از سن ازدواجش رد شده واسه همین مفهوم زندگی یاد نگرفته !!!

[shahriar]

حرف زدن که اصلا فایده نداره تو این 4 سال من اصلا راجب زندگی و اینده نتونستم ازش حرفی بشنوم حرف زدن من براش ینی غرغر کردن
شبا صدای تلوزیون به حرف زدن با من ترجیح میداد
خودم احتمال میدم یکم هم از تفاوت سنیمون باشه اخه اون متولد 65 و من 76 هستم یه دوست بهم گفت که اون از سن ازدواجش رد شده واسه همین مفهوم زندگی یاد نگرفته !!!

سلام

شما چرا در سن کم ازدواج کردید؟

[Experience]

حرف زدن که اصلا فایده نداره تو این 4 سال من اصلا راجب زندگی و اینده نتونستم ازش حرفی بشنوم حرف زدن من براش ینی غرغر کردن
شبا صدای تلوزیون به حرف زدن با من ترجیح میداد
خودم احتمال میدم یکم هم از تفاوت سنیمون باشه اخه اون متولد 65 و من 76 هستم یه دوست بهم گفت که اون از سن ازدواجش رد شده واسه همین مفهوم زندگی یاد نگرفته !!!

وقتی آدم یه قضیه ای رو تا اوایل جوونی یاد نگیره بعداً تغییر کردن سخت میشه حالا هر چی که میخواد باشه.

البته بعضیها این ضعف خودشون رو میدونن و درک میکنن که باید هرجور شده تغییر کنن اما بعضیها نمیدونن و نمیخوان بدونن، میخوان همون شکلی که هستن راحت باشن.

[Experience]

سلام

شما چرا در سن کم ازدواج کردید؟

البته سن خودشون برا ازدواج کم نبوده فقط پسری که انتخاب کردن فاصله سنیش باهاشون زیاده و رفتار شوهرشون به فاصله سنی که با هم دارن ربط خاصی نداره.

[shahriar]

البته سن خودشون برا ازدواج کم نبوده فقط پسری که انتخاب کردن فاصله سنیش باهاشون زیاده و رفتار شوهرشون به فاصله سنی که با هم دارن ربط خاصی نداره.

چرا خب کم بوده دیگه...نوشته متولد 76 هستم 2 ساله که ازدواج کردم...یعنی حدود 19 سالگی!

[یلدا 25]

سلام
متاسفم از این بابت
ولی آقایی به سن همسر شما که بالای سی سالشون هست
اگه آدم نرمالی باشن خب قاعدتا باید به همسرشون و نیازهاش توجه کنن
و اگه لازم باشه برن مشاوره یا دکتر

به نظرم سعی کن باهاش دوست بشی
بالاخره هر آدمی یه راه نفوذ داره و خب همسر هم به ادم خیلی نزدیکه
تو وقت هایی که همه جوره حوصله داره و شرایط محیاست باهاش حرف بزن و بگو این مسائل تورو اذیت میکنن و نیاز به توجه داری
کم کم شاید متقاعد بشه که مشاور یا دکتر بیاد
اگه هم واقعا نیاد و ادم لجبازی باشه که دلیل این لجبازی یا شخصیتی باشه یا بیماری یا اختلال یا هر چی
به نظرم باید یه فکر اساسی به حال زندگیتون بکنید.
و بهتره فعلا بچه دار نشید.

[zahra ganji]

سلام ممنون از راهنمایتون ولی من بار ها با هر روشی شما بگید سعی کردم باهاش صحبت کنم اواخر دیگه التماسش میکردم که عذابم نده چون رفتارش شده بود جوری شکنجه جسمی و روحی واسم

[zahra ganji]

خانوادم

[یلدا 25]

سلام ممنون از راهنمایتون ولی من بار ها با هر روشی شما بگید سعی کردم باهاش صحبت کنم اواخر دیگه التماسش میکردم که عذابم نده چون رفتارش شده بود جوری شکنجه جسمی و روحی واسم

سلام
خواهش می کنم، متاسفم
حس می کنم مشکلات همسر شما با شما بی ارتباط به تفاوت سنی شما نباشه
ایشون دهه ی شصت و شما دهه ی هفتاد
خیلی وقت ها هست افراد این دو دهه با هم نمیسازن و عقاید و افکارشون متفاوت هستش

یه مدت بی تفاوت باشید ببینید عمس العملشون چیه
یعنی حتی عصبانی شدن یا بد اخلاقی کردن شما صبوری و سکوت کنید!
می دونم خیلی سخته ولی شاید بد نباشه امتحان کردنش!
چون شنیدم این روش این جور جاها جواب داده برای بعضی ها!

شاید با سکوت شما ایشون دست از لجبازی ها و اخلاق های تندشون بردارن.

[zahra ganji]

حق با شماست ولی اون بدتر میکنه وقتی چیزی نمیگم و عکس العمل نشون نمیدم مثل حیون باهام برخورد میکنه من واقعا روحیه واسه ادامه روابطم ندارم فقط التماسش میکنم که کاریم نداشته باشه چون ازش متنفر میشم و دلم نمیخواد این طور بشه
بی تفاوت که میشم راضی تره و مشکلی نداره که من اعتراض نمیکنم

[یلدا 25]

حق با شماست ولی اون بدتر میکنه وقتی چیزی نمیگم و عکس العمل نشون نمیدم مثل حیون باهام برخورد میکنه من واقعا روحیه واسه ادامه روابطم ندارم فقط التماسش میکنم که کاریم نداشته باشه چون ازش متنفر میشم و دلم نمیخواد این طور بشه
بی تفاوت که میشم راضی تره و مشکلی نداره که من اعتراض نمیکنم

ای بابا
مثلا چه مدت سکوت میکنی اینجوری واکنش نشون میده؟؟
کسی پشت قضیه نیست؟
منظورم خونواده یا کسی که دامن بزنه با این برخوردهای ایشون

یه سوال
همسرتون چقدر اهل فضای مجازیه؟
روابطشون بیرون با بقیه چطوره؟ با خانوما چطور؟
و با خونواده ی شما و خودشون؟

یه نکته ی دیگم هست
شاید فکر میکنن مشکلشون حل شدنی نباشه و اینجوری پرخاشگر شدن
اگه بتونید راضیشون کنید برای مشاوره و یه دکتر اورولوژی فکر میکنم خیلی بهتره بشه اوضاع

[zahra ganji]

حدود چند ماه هم تحمل کردم ولی گفتم که اون بیشتر اذیت میکرد
استفاده زیادی نداره از اینترنت
بیرون یه ادم خیلی اروم و ساده به نظر میرسه که من چند بار از اشنا ها کمک خواستم گفتن که باور ندارن تو روابط این طور باشه
قبلا گفته بودم که تو خونه اصلا باهام حرف نمیزنه ولی بیرون با خانومای دیکه خیلی حرف میزنه جوری که من حوصله ام سر میره
خانواده خودش که حرف اول تو زندگیش میزنن ولی فکر نمیکنم راجب این مشکل به اونا چیزی گفته باشه

[Experience]

شما امیدی به تغییر رفتار شوهرتون دارید؟

[ss75]

با سلام من مشاورای سایت رو تگ کردم تا بهتون کمک کنن

ولی قبل اینکه مشاورا به شما کمک کنن میخواستم یه چیزی رو رو راست به شما بگم.

اول اینکه با مطالبی که شما بیان کردین میشه فهمید هیچ کدوم از شما اصلا درک درستی از همدیگه و رفتار های متقابل و نیاز های متقابل ندارید.

دوم اینکه باید این رو بدونید که چاره که بهتر کردن شرایط صرفا سکوت و زیر حرف زور رفتن و .... با امید بهتر شدن شرایط نیست. این سکوت و زیر بار حرف زور رفتن صرفا این بحث رو به اثبات میرسونه که درک درستی از همدیگه ندارین.



نظر شخصی بنده این هست که کلاس های اموزشی که برای زوچ ها هست شرکت کنید و دوم اینکه مطالعه بیشتری داشته باشید در مورد نیاز

های متقابل و رفتار ها. هر چند میگم این بحث باید قبل از ازدواج صورت میگرفت نه الان و حتما به یک روانشناس بالینی مراجعه کنین