قرنطینه و احساس تنهایی شدید

[Raftg]

بعضی روزها پیش میاد از صبح تا شب حتی با یک نفر هم صحبت نمیکنم، چون کسی نیست. البته یک دوست دارم و بعضی روزها چت میکنیم اما...

دلم میخواد با مردم ارتباط مستقیم و رو در رو داشته باشم. دیگه حالم از فضای مجازی بهم میخوره و برنامه های اجتماعیم مثل اینستاگرام رو حذف کردم.

توی کارهام ، کم انرژی شدم و بازدهیم پایین اومده. دوست دارم مثل قبل پرانرژی باشم و باانگیزه. اما چطور؟
سعی میکنم زیاد بهش فکر نکنم.

و اینکه حوصله خیلی کارها رو از دست دادم، مثلا نمیتونم تلوزیون ببینم، قبلا پیانو میزدم و نقاشی میکردم اما الان هرکاری میکنم، به خوبی گذشته نمیشه و از این پسرفت ناراحت میشم. ولی میتونم کتاب یا متن مطالعه می کنم.

همینطور به شدت کم غذا شدم، و خوردن و خوابیدن برام آزاردهنده شده. یک مدت، ساعت خوابم به پنج ساعت در روز رسیده بود.

فقط من اینطورم؟ شاید من خیلی حساسم؟
برای مقابله با این حس چه روش هایی پیشنهاد میدید؟

[ravanshenas-therapy]

سلام به شما دوست عزیز
این علایمی که شما بیان می کنید می تواند نشان از افسردگی داشته باشد و در این مسیر شرایط روحی می تواند بر عملکرد فرد تاثیر زیادی داشته باشد به همین دلیل شما ممکن است در مسیر های تعاملی با دوستان و یا خانواده و یا انجام کارهایی که قبلا برایتان لذت بخش بود نیز با مشکل مواجهه شوید .
در این مسیر بهتر است برای بررسی شرایط روحی خود به صورت حضوری و یا نهایتا تلفنی به روانشناس مراجعه داشته باشید چون نیاز است که افکار و احساسات شما به صورت دقیق مورد بررسی قرار گیرد تا بتوانیم به شما کمک کنیم تا مسیر بهتری را تجربه کنید .
افسردگی می تواند با علایم زیر همراه شود البته شدت و میزان آن برای افراد متفاوت می باشد :
1. افراد افسرده دچار هیجانات منفی هستند و دیگران آن‌ها را افرادی ناامید، دلسرد، پریشان، ناراحت و اندوهگین می‌نامند. کسانی که دچار اختلال افسردگی هستند حساسند و زود به گریه می‌افتند. گریه‌های آن‌ها طولانی و دوره‌های آن نزدیک به هم است. کم پیش می‌آید که هیجان‌های مثبت و شادمانی در افراد افسرده پدید آید. آن‌ها بی‌انگیزه و کم‌حوصله هستند. حتی به انجام سرگرمی‌ها و کارهایی که تا پیش از افسردگی برایشان لذت‌بخش و شادی‌آور بوده تمایلی ندارند و شادشان نمی‌کند. آن‌ها به گوشه‌گیری علاقه‌مند هستند و تمایلات جنسی آنان نیز به شدت کاهش می‌یابد.
2.افرادی که دچار افسردگی هستند احساس پوچی، بی‌فایدگی و بی‌ارزشی می‌کنند. آن‌ها اعتماد به نفس پایین دارند و توانایی‌هایشان را دست کم می‌گیرند. افراد افسرده بر این باورند که نمی‌توانند از وضعیتی که در آن هستند بیرون بیایند و هیچ کس نمی‌تواند به آن‌ها برای بهبود کمک کند و عموما با سرزنش خود پیش می روند .
3.کندی در انجام کارها یکی از ویژگی‌های رفتاری برجسته‌ی افراد افسرده است. افراد افسرده در گفت‌و‌گو با دیگران جمله‌های کوتاه و منفی به کار می‌برند. از نظر فعالیت جسمانی سست و غیرفعالند. دوست دارند ساعت‌ها در رختخواب بمانند و همیشه خود را بدون انرژی و خسته می‌دانند. انجام کوچک‌ترین کاری انرژی بالایی از آن‌ها می‌گیرد و در بیش‌تر واکنش‌های جسمانی کند و کم‌تحرک هستند. افراد افسرده معمولا به تمیزی، بهداشت، پوشش و لباس، و وضع ظاهری اهمیت چندانی نمی‌دهند البته این موارد در افسردگی های شدید بیشتر مشاهده می شود .
4.افراد افسرده را می‌توانیم از روی نشانه‌های جسمانی نیز توصیف کنیم. در طول افسردگی، اشتها و وزن فرد افسرده دگرگون می‌شود. برخی از افراد دچار کاهش وزن و برخی دچار افزایش وزن می‌شوند. آن‌ها نسبj به دوران پیش از افسردگی کم‌تر یا بیش‌تر غذا می‌خورند. آن‌هایی که دچار پرخوری هستند حتی در هنگامی که گرسنه نیستند هم دست از خوردن نمی‌کشند. و کسانی که میلی به غذا خوردن ندارند بیش‌تر غذاها را بی‌مزه می‌دانند و احساس بی‌اشتهایی می‌کنند. این تغییر در عادت غذایی می‌تواند زندگی فرد را به خطر بیاندازد. یکی دیگر از نشانه‌های جسمانی افسردگی، یبوست است. افراد افسرده ممکن است چند روز پشت سر هم به دستشویی نروند.
بی‌خوابی و اختلال خواب یکی دیگر از شکایت‌های اصلی کسانی است که دچار افسردگی هستند و شما نیز به آن اشاره کرده اید . آن‌ها به سختی می‌توانند بخوابند و خوابشان کوتاه است به گونه‌ای که بارها در طول شب از خواب می‌پرند. پیاپی کابوس می‌بینند و پس از بیدار شدن از خواب، باز هم احساس خستگی و ناتوانی می‌کنند. همین باعث می‌شود که افراد افسرده ساعت‌های طولانی از روز و شب را به خوابیدن بگذرانند. در خانم‌ها افسردگی می‌تواند سیکل عادت ماهانه را نامنظم کند و حتی برای یک یا چند ماه عادت ماهانه را تجربه نکنند.
میل نداشتن و بیزاری از انجام فعالیت جنسی نیز یکی دیگر از نشانه‌های مهم بروز افسردگی است. در افراد افسرده برانگیختگی جنسی به شدت کاهش می‌یابد و از انجام این کار لذت نمی‌برند این علایم البته نیاز نیست همه آنها در یک شخص وجود داشته باشد اما اگر موارد زیادی از آن برای شما وجود دارد که در متن خودتان نیز به آن اشاره کردید و بیش از دو هفته آن را تجربه کرده اید نیاز به مراجعه حضوری و دریافت درمان می باشد .

[Raftg]

سلام به شما دوست عزیز
این علایمی که شما بیان می کنید می تواند نشان از افسردگی داشته باشد و در این مسیر شرایط روحی می تواند بر عملکرد فرد تاثیر زیادی داشته باشد به همین دلیل شما ممکن است در مسیر های تعاملی با دوستان و یا خانواده و یا انجام کارهایی که قبلا برایتان لذت بخش بود نیز با مشکل مواجهه شوید .
در این مسیر بهتر است برای بررسی شرایط روحی خود به صورت حضوری و یا نهایتا تلفنی به روانشناس مراجعه داشته باشید چون نیاز است که افکار و احساسات شما به صورت دقیق مورد بررسی قرار گیرد تا بتوانیم به شما کمک کنیم تا مسیر بهتری را تجربه کنید .
افسردگی می تواند با علایم زیر همراه شود البته شدت و میزان آن برای افراد متفاوت می باشد :
1. افراد افسرده دچار هیجانات منفی هستند و دیگران آن‌ها را افرادی ناامید، دلسرد، پریشان، ناراحت و اندوهگین می‌نامند. کسانی که دچار اختلال افسردگی هستند حساسند و زود به گریه می‌افتند. گریه‌های آن‌ها طولانی و دوره‌های آن نزدیک به هم است. کم پیش می‌آید که هیجان‌های مثبت و شادمانی در افراد افسرده پدید آید. آن‌ها بی‌انگیزه و کم‌حوصله هستند. حتی به انجام سرگرمی‌ها و کارهایی که تا پیش از افسردگی برایشان لذت‌بخش و شادی‌آور بوده تمایلی ندارند و شادشان نمی‌کند. آن‌ها به گوشه‌گیری علاقه‌مند هستند و تمایلات جنسی آنان نیز به شدت کاهش می‌یابد.
2.افرادی که دچار افسردگی هستند احساس پوچی، بی‌فایدگی و بی‌ارزشی می‌کنند. آن‌ها اعتماد به نفس پایین دارند و توانایی‌هایشان را دست کم می‌گیرند. افراد افسرده بر این باورند که نمی‌توانند از وضعیتی که در آن هستند بیرون بیایند و هیچ کس نمی‌تواند به آن‌ها برای بهبود کمک کند و عموما با سرزنش خود پیش می روند .
3.کندی در انجام کارها یکی از ویژگی‌های رفتاری برجسته‌ی افراد افسرده است. افراد افسرده در گفت‌و‌گو با دیگران جمله‌های کوتاه و منفی به کار می‌برند. از نظر فعالیت جسمانی سست و غیرفعالند. دوست دارند ساعت‌ها در رختخواب بمانند و همیشه خود را بدون انرژی و خسته می‌دانند. انجام کوچک‌ترین کاری انرژی بالایی از آن‌ها می‌گیرد و در بیش‌تر واکنش‌های جسمانی کند و کم‌تحرک هستند. افراد افسرده معمولا به تمیزی، بهداشت، پوشش و لباس، و وضع ظاهری اهمیت چندانی نمی‌دهند البته این موارد در افسردگی های شدید بیشتر مشاهده می شود .
4.افراد افسرده را می‌توانیم از روی نشانه‌های جسمانی نیز توصیف کنیم. در طول افسردگی، اشتها و وزن فرد افسرده دگرگون می‌شود. برخی از افراد دچار کاهش وزن و برخی دچار افزایش وزن می‌شوند. آن‌ها نسبj به دوران پیش از افسردگی کم‌تر یا بیش‌تر غذا می‌خورند. آن‌هایی که دچار پرخوری هستند حتی در هنگامی که گرسنه نیستند هم دست از خوردن نمی‌کشند. و کسانی که میلی به غذا خوردن ندارند بیش‌تر غذاها را بی‌مزه می‌دانند و احساس بی‌اشتهایی می‌کنند. این تغییر در عادت غذایی می‌تواند زندگی فرد را به خطر بیاندازد. یکی دیگر از نشانه‌های جسمانی افسردگی، یبوست است. افراد افسرده ممکن است چند روز پشت سر هم به دستشویی نروند.
بی‌خوابی و اختلال خواب یکی دیگر از شکایت‌های اصلی کسانی است که دچار افسردگی هستند و شما نیز به آن اشاره کرده اید . آن‌ها به سختی می‌توانند بخوابند و خوابشان کوتاه است به گونه‌ای که بارها در طول شب از خواب می‌پرند. پیاپی کابوس می‌بینند و پس از بیدار شدن از خواب، باز هم احساس خستگی و ناتوانی می‌کنند. همین باعث می‌شود که افراد افسرده ساعت‌های طولانی از روز و شب را به خوابیدن بگذرانند. در خانم‌ها افسردگی می‌تواند سیکل عادت ماهانه را نامنظم کند و حتی برای یک یا چند ماه عادت ماهانه را تجربه نکنند.
میل نداشتن و بیزاری از انجام فعالیت جنسی نیز یکی دیگر از نشانه‌های مهم بروز افسردگی است. در افراد افسرده برانگیختگی جنسی به شدت کاهش می‌یابد و از انجام این کار لذت نمی‌برند این علایم البته نیاز نیست همه آنها در یک شخص وجود داشته باشد اما اگر موارد زیادی از آن برای شما وجود دارد که در متن خودتان نیز به آن اشاره کردید و بیش از دو هفته آن را تجربه کرده اید نیاز به مراجعه حضوری و دریافت درمان می باشد .

سلام ممنون از پاسخگویی

به روانشناس مراجعه‌ کردم و همینطور روانپزشک
دارو برام تجویز کردند، حالم رو بدتر کرد و بعد از یک ماه دیگه مصرف نکردم. سه جلسه هم به روانشناس مراجعه کردم و کمی بهتر شدم. منتها اونقدر تاثیرگذار نبود، دیگه پیششون نرفتم.

من حس ناامیدی، غم و ناراحتی ندارم. حتی فکر نمیکنم افسرده باشم. فقط سطح انرژیم به شدت پایین اومده. و خیلی دوست دارم مثل گذشته پرانرژی و پرکار باشم. و نمیدونم چیکار کنم.

[MohsenPSY]

سلام ممنون از پاسخگویی

به روانشناس مراجعه‌ کردم و همینطور روانپزشک
دارو برام تجویز کردند، حالم رو بدتر کرد و بعد از یک ماه دیگه مصرف نکردم. سه جلسه هم به روانشناس مراجعه کردم و کمی بهتر شدم. منتها اونقدر تاثیرگذار نبود، دیگه پیششون نرفتم.

من حس ناامیدی، غم و ناراحتی ندارم. حتی فکر نمیکنم افسرده باشم. فقط سطح انرژیم به شدت پایین اومده. و خیلی دوست دارم مثل گذشته پرانرژی و پرکار باشم. و نمیدونم چیکار کنم.

سلام. خب پیش روانشناس خوبی نرفتی و یا به تکالیفی که داده عمل نکردی. شما یا دوقطبی داری یا افسردگی. بعدم این ها طول میکشه تا خوب بشی اگر مزمن شده باشه
حالا چند راه هست که میتونی تو خونه خودتو در مان کنی. یک تلفنی روزانه دو ساعت به دوستات زنگ بزن و خوش بش کن. از دوستای قدیمت گرفتا تا دوستای الانت

[MohsenPSY]

بعضی روزها پیش میاد از صبح تا شب حتی با یک نفر هم صحبت نمیکنم، چون کسی نیست. البته یک دوست دارم و بعضی روزها چت میکنیم اما...

دلم میخواد با مردم ارتباط مستقیم و رو در رو داشته باشم. دیگه حالم از فضای مجازی بهم میخوره و برنامه های اجتماعیم مثل اینستاگرام رو حذف کردم.

توی کارهام ، کم انرژی شدم و بازدهیم پایین اومده. دوست دارم مثل قبل پرانرژی باشم و باانگیزه. اما چطور؟
سعی میکنم زیاد بهش فکر نکنم.

و اینکه حوصله خیلی کارها رو از دست دادم، مثلا نمیتونم تلوزیون ببینم، قبلا پیانو میزدم و نقاشی میکردم اما الان هرکاری میکنم، به خوبی گذشته نمیشه و از این پسرفت ناراحت میشم. ولی میتونم کتاب یا متن مطالعه می کنم.

همینطور به شدت کم غذا شدم، و خوردن و خوابیدن برام آزاردهنده شده. یک مدت، ساعت خوابم به پنج ساعت در روز رسیده بود.

فقط من اینطورم؟ شاید من خیلی حساسم؟
برای مقابله با این حس چه روش هایی پیشنهاد میدید؟

البته اینو بگم افراد برونگرا اکثرا با قرینطینه همین مشکل دارند. چون ما برونگرا انرژیمون با ارتباط اجتماعی با دیگران شارز میشه و توی قرنطینه بی انرژی و افسروده میشبم. با رعایت پروتکل ایمنی با دوستات برو بیرون یا قرار بذار

[Raftg]

سلام. خب پیش روانشناس خوبی نرفتی و یا به تکالیفی که داده عمل نکردی. شما یا دوقطبی داری یا افسردگی. بعدم این ها طول میکشه تا خوب بشی اگر مزمن شده باشه
حالا چند راه هست که میتونی تو خونه خودتو در مان کنی. یک تلفنی روزانه دو ساعت به دوستات زنگ بزن و خوش بش کن. از دوستای قدیمت گرفتا تا دوستای الانت

سلام
به چیزایی که میگفت عمل میکردم ولی، فک کنم درست متوجه نشده بود مشکل من چیه و تاثیر گذاری خیلی کمی داشت. در کل ازم خواسته بود کار هایی که در طول روز از صبح تا شب، انجام میدم رو یادداشت کنم.
پس باید با دیگران و دوستای قدیمی بیشتر ارتباط بگیرم.
ممنونم از پاسخگویی
اگه حالمو بهتر کنه که حتما انجامش میدم
اما...
من افسرده ام؟ ینی اینا علائم افسردگیه؟
چرا همه فک میکنن افسرده ام
من حس ناراحتی و ناامیدی ندارم
احساسات منفی ندارم

[Mimclin]

بعضی روزها پیش میاد از صبح تا شب حتی با یک نفر هم صحبت نمیکنم، چون کسی نیست. البته یک دوست دارم و بعضی روزها چت میکنیم اما...

دلم میخواد با مردم ارتباط مستقیم و رو در رو داشته باشم. دیگه حالم از فضای مجازی بهم میخوره و برنامه های اجتماعیم مثل اینستاگرام رو حذف کردم.

توی کارهام ، کم انرژی شدم و بازدهیم پایین اومده. دوست دارم مثل قبل پرانرژی باشم و باانگیزه. اما چطور؟
سعی میکنم زیاد بهش فکر نکنم.

و اینکه حوصله خیلی کارها رو از دست دادم، مثلا نمیتونم تلوزیون ببینم، قبلا پیانو میزدم و نقاشی میکردم اما الان هرکاری میکنم، به خوبی گذشته نمیشه و از این پسرفت ناراحت میشم. ولی میتونم کتاب یا متن مطالعه می کنم.

همینطور به شدت کم غذا شدم، و خوردن و خوابیدن برام آزاردهنده شده. یک مدت، ساعت خوابم به پنج ساعت در روز رسیده بود.

فقط من اینطورم؟ شاید من خیلی حساسم؟
برای مقابله با این حس چه روش هایی پیشنهاد میدید؟

سلام دوست عزیز .شما خیلی از ملاک های افسردگی رو دارید مثل کاهش سطح انرژی ، بی علاقگی به فعالیت هایی که شاید قبلا جزو فعالیت های مورد علاقه تون بودن، تغییر در اشتها و وزن .

شما حتما لازمه که تحت درمان توسط یک روانشناس بالینی قرار بگیرید .اما به جز اون توصیه هایی برای شما دوست عزیز دارم .

همونطور که گفتم یکی از ملاک های افسردگی کاهش سطح انرژی و بی علاقگی به فعالیت هست .فرد افسرده از همه ی فعالیت هایی که میتونن به اون پاداش مثبت بده و اون رو از خُلق افسرده ای که داره دور کنه ، کناره گیری می‌کنه .و این کار باعث تقویت کردن حالات ناشی از افسردگی هست . فرد افسرده فرصت های محیطی رو از خودش میگیره و بدون اینکه بخواد به افسردگی خودش دامن میزنند به این بهانه که نمیتونم ، انرژی ندارم ، دوست ندارم،الان حوصله ش رو ندارم .
راهش اینه که هر چقدر سخت و طاقت فرسا ، اما در هر صورت در طول روز خودتون رو به فعالیت های هرچند کوچک مشغول کنید .هر وقت که حس کردید خلق غمگین و بی انرژی بودن شما داره اوج میگیره بلافاصله خودتون رو به یک کار مثبت مشغول کنید .از فعالیت های کوچیک مثل آشپزی ، مطالعه ، ورزش ، کارهای هنری شروع کنید .
اما حتما حتما به روانشناس مراجعه کنید

[MohsenPSY]

لطفا سریع انگ مرضی به اشخاص نزنید.
دوست عزیز نگران نباشید حس شما ناشی از انزوایی است که در دوران کرونا ایجاد شده و با رعایت فاصله اجتماعی میتوانید در یک فضای باز با دوستانتون ارتباط داشته باشید
دوستان دبیرستان و یا حتی دبیرستان.
با دوستان خوب خود در فضای باز قرار بگذارید تا روحیه خود را بازگیرید

[Mimclin]

لطفا سریع انگ مرضی به اشخاص نزنید.
دوست عزیز نگران نباشید حس شما ناشی از انزوایی است که در دوران کرونا ایجاد شده و با رعایت فاصله اجتماعی میتوانید در یک فضای باز با دوستانتون ارتباط داشته باشید
دوستان دبیرستان و یا حتی دبیرستان.
با دوستان خوب خود در فضای باز قرار بگذارید تا روحیه خود را بازگیرید

علایمی که ایشون میگن حتی اگر نشانگر افسردگی اساسی نباشه ،لااقل نشانه ی اختلال افسرده خویی هست .که ظاهراً بیشتر از دو هفته هم طول کشیده .اصلا اشاره ی هم به کرونا و انزوای ناشی از قرنطینه نداشتن چجوری این تشخیص رو دادید نمی‌دونم .امکان داره که قرنطینه همون‌طور که اشاره کردم نقش تقویت کننده داشته باشه برای افسردگی اما تنها عاملش نمیتونه باشه .علایم ایشون به طور واضح و دقیق علایم افسردگیه دوست عزیز انگ چیه ؟ شما اگر تخصیلاتت روانشناسی هست و تشخیص یه اختلال خلقی رو انگ میدونی دیگه وای به حال دیگران