ازار همسر
من و همسرم دانشجو و استاد بودیم نزدیک به یک سال اشنا شدیم بعد تصمیم به ازدواج گرفتیم حقوق شوهرم من در حدود 1.500.000 تومان است ودر شهر اراک کار میکند. در هر مناسبت تا مقدار 600.000 تومان هدیه برایم میخرد باعث سرشکستگیم جلوی خانواده ام شده 6 ماه است که عقد کرده ایم ولی هنوز مسافرت نرفته ایم شبیه عقده ای ها شدم اخلاقش بد نیست ولی به خانواده اش بیشتر از من اهمیت میدهد ولی انکار میکند. وضع مالی خانواده اش متوسط است میگوید ترجیح میدهم مستقل باشم و هر چیزی را که برای من اوردند خودش برایم خریده است پدر و مادرش هیچی برای من نخریده اند ولی برای خواهرش سیسمونی میخواهند بخرند میگویم انها برایم ارزش قایل نیستد حتی عید فطر پدر و مادر که در شهر دیگر زندگی میکنند برایم عیدی نیاوردند چون برادرش از تهران رفته بود انجا به همراه زنو بچه اش و فقط خودش عیدی اورد.
به مادرش بیش از من توجه میکند. اصلا نمیشود ازش اتقاد کرد. میگوید خانواده ام تورا مثل دخترشان دوست دارند اما دریغ از یک جفت جوراب که برای من بخرند. هر هفته سر مسایل اینگونه دعوا داریم. خواهرم با فردی که ارثیه ای زیاد به او رسیده ازدواج کرده به او میگویم از مسعود یاد بگیر که برای شادی خواهرم همه کار میکند. باید چه کاری انجام دهم میخواهم با پدر و مادرش صحبت کنم واقعا به ستوه امده ام.
پاسخ
شما با پدر مادرشان زندگی نمیکنید که که نارحت از این باشین که اونها به تو اهمیت نمیدهند همین که شوهرت به شما توجه میکنه و شما رو دوست داره کافیه شما نیازی به اهمیت دادن پدر و مادر شوهرتون ندارین . چطور فردی که در هر مناسبت 600 هزارتومن برای شما هدیه میخره باعث سرشکستگی جلوی خانوادتون شده کمتر کسی پیدا میشه که اینجور بتونه خرج کنه این که شش ماه نشده مسافرتی نرفتین مسئله خیلی مهمی نیست که بخواد نارحتتون کنه بهتره یکم توقعتون رو بیارین پایین