باسلام خانمی سی وچهارساله هستم ازنظر ظاهری زیبادارای دوفرزند پسرهشت ساله ودختر هفت ماهه مدت دهساله که ازدواج کردم سعی براین بوده که شوهرمو ازازدواج راضی نگه دارم چون به دوران مجردیش علاقه زیادی دارد اوایل ازدواجمون دعوا وبحث زیادبودوقتی تصمیم به جدایی گرفتیم فهمیدم باردارم بخاطر این موضوع منصرف شدم همیشه ازلحاظ مالی کمکش کردم خانوادش هیچگونه کمکی نمی کنند وهرگونه مشکل مالی راخودم یاخانوادم رفع می کنندخودم کارمندم وازاول تمامی حقوقم دراختیارهسرم بوده اونم به جاش ماشین به نامم زده ازنظر اخلاقی مهربان اما دست بزن دارد وازمن توقع داره که اهل خوش گذرونی بگو بخند باشم اما من اخلاقم کمی خشکه وزود باکسی دوست نمیشم ازلحاظ جنسی هم دچار مشکل هستیم اوایل به دلیل خستگی وسختی کارش رابطمون قطع شدومن به این خاطر بهش خیانت کردم وبعدمن ازرابطه امتناع می کردم شوهرم ازاوایل ازدواج خیانت می کرد اما به زندگیمون اسیب نمی رسوند منم ندیده می گرفتم اما دریک سال اخیر با زنی رابطه برقرارکرده که قبلا معتاد به شیشه بوده سه فرزند داره وبیخانمان ازوقتی رابطش شروع کرد رابطه ماتلخ شد دست بزنش زیادتر شد درهفته دوشب تنهام میذاشت ومی رفت به بهانه دوستاش با اینکه بارداربودم یکبار بازنه دیدمشون بعددوروز قهر برگشتم گفت دیگه تمومش میکنه اما باز همون مسائل شروع شد روزهای تعطیل می رفت شبها می رفت حتی روز زایمانم خونه نبود من هم بیشتر عصبی میشدم گریه می کردم بارها پیامها یاعکسهاشون دیدم هربارگفت دیگه تمومه یک هفته پیش وقتی باخانوادم رفته بودم گردش اونو بااون زنه دیدم یک هفته قهرکردم بچهامو بردم بعدیک هفته گفت قسم میخورم دیگه تکرارنشه وبخاطر بچهام برگشتم اما الان ناراحتم اعصابم خرابه ومرتب گریه میکنم اخه احساس میکنم که شوهرم اون زنو دوست داره وفقط بخاطر اینکه اگرمنو طلاق بده بیکاروبی خونه میشه بامن زندگی میکنه زنه زنگش می زنه وپیام میده که اگه برنگردی خودمو میکشم شوهرمنم با خانواده زنه صحبت میکرد که مواظبش باشین چندتا فیلم ازشون دیدم که توفیلما شوهرم خیلی قربون صدقه اش میره درصورتی ازروزی که من برگشتم یکبارهم بهم ابراز علاقه نکرده وفقط یکبارگفته که اگه دوستت نداشتم الان اینجا نبودم رابطه جنسی هم که هیچ شاید الان دویاسه ماهه که نداریم میگه کمردرده ونمی تونه الان موندم که کارم درست بوده که باز برگشتم ومسله دیگه اینکه قلبا نمیتونم ببخشمش وهرروز یاد عکسا وفیلما ودعواهای خودمون می افتم چون همیشه بامن سررفتنش پیش اون دعوا می کرد واشکمودرمی اوردشما راهنماییم کنین