نمایش نتایج: از 1 به 35 از 35

موضوع: خیانت

3106
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4112
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    Red face خیانت

    سلام میخوام قصه زندگیمو براتون بگم دختر 30 ساله بودم تحصیل کرده ساکن تهران مهندسی itخوندم وکارمند رسمی دولت بودم ودر بخش خصوصی هم کار میکردم چون وضع مالی خوبی نداشتیم ومستاجر بودیم. ناراضی نبودم .مثل هر دختر خاستگارداشتم میامدن ومن رد میکردم تااینکه 3سال پیش صاحبکار بخش خصوصی که6 سال بود کنارش کارمیکردم به من گفت که خانمش با یکی رفیق شده ورابطه نامشروع دار ه.ایشو ن بچه هم داشتن .راستش دلم واسش سوخت این شدشروع ارتباط تلفنی تا اینکه چند ماه بعد یه شب زنگ زد وگفت حالش بده خانمش در غیاب ایشون دوستشو اورده خونه .گفتم چرا کاری نمکنی گفت بچه هام کوچیکن بزاربزرگب بشن میدونم چکارش کنم از من خواست کنارش باشم تا باهم بعداز جدایی ازدواج کنیم.به خدایی که همه میپرستیم اینقدرادم خوبی بنظر میامد که حاضربودم پشت سرش نمازبخونم چندبارگفتم برای حلال بودن رابطه بریم صیغه محرمیت بخونیم گفتن زبانی کافیه .ایشون برای من مقداری جهاز خریدن گفتن چون خانمش خیلی پولی هستن موقع طلاق همه پولش رو میگیره.حتی یه جفت حلقه خرید گفت به مادرت بگو این نشون باشه ولی به هیچکس نگید گفتم چرا رسما نمایی خونه میگفت بزار بعد طلاق .اینقدر ایشون محترم بنظر میرسیدن وشناخته شده بود که مادرم هم پذیرفت .واینشد شروع ارتباط که متاسفانه دیگه دختر نیستم شغل دولتی را هم با تایید ایشان که باید فقط در شرکت ایشان کارکنم از دست دادمواستعفا دادم اینگذشت تا حدود چند ماه پیش که خانم ایشان اومدن سرکارحلقه منواز دستم بیرون کشید وقتی به اقا گفتم چی شده همه چیو کتمان کرد ومنو مقصر جلوه داد حتی تهمت ایینکه من از قبل دختر نبودم به من زد دنیا رو سرم خراب شد بعد سه سال انتظار همه چیزمو ازدست دادم در واقع من طعمه زندگیشون شدم تارابطه خرابشون خوب بشه به خاطر ابروی خانواده نمیتونم شکایت کنم با یه وکیل صحبت کردم گفت بیفایده است چون ردی از خودش نذاشته فقط ابروی ما میره به خدا واگذارش کن طفلی مادرم فکر میکنه فقط بیکار شدم نمیدونه دیگه دختر نیستم از خودم بدم میاداز سادگی وزود باوری.به خدا بین دوستام به با درایتی مشهور بودم افسوس.خیلی خراب بودم تا اینکه چن وقت پیش رفتم پابوس امام رضا خیلی گریه کردم ازشون خواستم واسطه بشن که خدا منوببخشه وانتقاممو بگیره ازاون وقت تاحالا یه کم بهترم هرچند گاهی حالم دوباره بد میشه تو خونه نمتونم به خاطر مادرم گریه کنم نمیخوام اشکشو ببینم .گاهی میام امام زاده. دونبال کارهم میگردم .برام دعا کنید منو راهنمایی بفرمایید

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    2994
    نوشته ها
    143
    تشکـر
    2
    تشکر شده 51 بار در 30 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید

    سلام من فقط بهتون میتونم بگم که برای اینده و زندگی خودتون تلاش کنید و مثل یک روانشناس خودتون به خودتون دلداری بدهید و روحیه بدین و تمام تلاشتون بکنید از این به بعد موفق باشین و ضربه نخورین و فقط هدفتون این باشه زندگی راحتی داشته باشین و از زندگیتون لذت ببرن و برای این هدف تلاش کنید و در برابر مشکلات و اسیب ها ضعیف نباشین چرا که این مشکلات ممکنه برای هر کسی پیش بیاد ما باید هدفمون زندگی خوب و بهتر وارامش برای خودمون باشه و هیچی نتونه درش خللی وارد بکنه این نظر منه و البته من کاربر معمولیم و روانشناس نیستم

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4112
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید

    ممنوم yarigar عزیز

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : کمکم کنید

    ًًَ
    نقل قول نوشته اصلی توسط اواره نمایش پست ها
    سلام میخوام قصه زندگیمو براتون بگم دختر 30 ساله بودم تحصیل کرده ساکن تهران مهندسی itخوندم وکارمند رسمی دولت بودم ودر بخش خصوصی هم کار میکردم چون وضع مالی خوبی نداشتیم ومستاجر بودیم. ناراضی نبودم .مثل هر دختر خاستگارداشتم میامدن ومن رد میکردم تااینکه 3سال پیش صاحبکار بخش خصوصی که6 سال بود کنارش کارمیکردم به من گفت که خانمش با یکی رفیق شده ورابطه نامشروع دار ه.ایشو ن بچه هم داشتن .راستش دلم واسش سوخت این شدشروع ارتباط تلفنی تا اینکه چند ماه بعد یه شب زنگ زد وگفت حالش بده خانمش در غیاب ایشون دوستشو اورده خونه .گفتم چرا کاری نمکنی گفت بچه هام کوچیکن بزاربزرگب بشن میدونم چکارش کنم از من خواست کنارش باشم تا باهم بعداز جدایی ازدواج کنیم.به خدایی که همه میپرستیم اینقدرادم خوبی بنظر میامد که حاضربودم پشت سرش نمازبخونم چندبارگفتم برای حلال بودن رابطه بریم صیغه محرمیت بخونیم گفتن زبانی کافیه .ایشون برای من مقداری جهاز خریدن گفتن چون خانمش خیلی پولی هستن موقع طلاق همه پولش رو میگیره.حتی یه جفت حلقه خرید گفت به مادرت بگو این نشون باشه ولی به هیچکس نگید گفتم چرا رسما نمایی خونه میگفت بزار بعد طلاق .اینقدر ایشون محترم بنظر میرسیدن وشناخته شده بود که مادرم هم پذیرفت .واینشد شروع ارتباط که متاسفانه دیگه دختر نیستم شغل دولتی را هم با تایید ایشان که باید فقط در شرکت ایشان کارکنم از دست دادمواستعفا دادم اینگذشت تا حدود چند ماه پیش که خانم ایشان اومدن سرکارحلقه منواز دستم بیرون کشید وقتی به اقا گفتم چی شده همه چیو کتمان کرد ومنو مقصر جلوه داد حتی تهمت ایینکه من از قبل دختر نبودم به من زد دنیا رو سرم خراب شد بعد سه سال انتظار همه چیزمو ازدست دادم در واقع من طعمه زندگیشون شدم تارابطه خرابشون خوب بشه به خاطر ابروی خانواده نمیتونم شکایت کنم با یه وکیل صحبت کردم گفت بیفایده است چون ردی از خودش نذاشته فقط ابروی ما میره به خدا واگذارش کن طفلی مادرم فکر میکنه فقط بیکار شدم نمیدونه دیگه دختر نیستم از خودم بدم میاداز سادگی وزود باوری.به خدا بین دوستام به با درایتی مشهور بودم افسوس.خیلی خراب بودم تا اینکه چن وقت پیش رفتم پابوس امام رضا خیلی گریه کردم ازشون خواستم واسطه بشن که خدا منوببخشه وانتقاممو بگیره ازاون وقت تاحالا یه کم بهترم هرچند گاهی حالم دوباره بد میشه تو خونه نمتونم به خاطر مادرم گریه کنم نمیخوام اشکشو ببینم .گاهی میام امام زاده. دونبال کارهم میگردم .برام دعا کنید منو راهنمایی بفرمایید

    سلام
    خب شما شرایط خیلی سختی رو میگذرونید ...

    ولی همونطور که گفتم میگذرونید .... پس در حال گذره و خواهد گذشت ...

    به هرحال این دنیا دار مکافاته ... مخصوصا" خیانت که بدترین نوع رفتاریه که فقط در بین آدما وجود داره...

    در ضمن بیشتر ماها چنین تجربه هایی رو داریم که با خیانت جواب داده شده ... و بعدش چاره ایی جز صبر نداشتیم ...

    تا جای اون خیانت رو نفرت پرکرده و بعد آروم آروم گردزمان روشو پوشونده ...

    در مورد شمام باید بگم که ادمای زیرک از ساده ترین راه گول میخورن ... ولی الان باید بجای ناراحتی به آینده فکر کرد ...

    مطمئن باشید روزی شما شاهد مکافات دیدنش خواهید بود
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  5. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4112
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید

    سلام ممنون از راهنمایتون امیدوارم اینجور بشه تا زخمای روحم التیام پیدا کنه .اره بدجوری زمین خوردم باید بلندشم وبرای ادامه زندگی مبارزه کنم

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4232
    نوشته ها
    24
    تشکـر
    34
    تشکر شده 9 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید

    نقل قول نوشته اصلی توسط اواره نمایش پست ها
    سلام ممنون از راهنمایتون امیدوارم اینجور بشه تا زخمای روحم التیام پیدا کنه .اره بدجوری زمین خوردم باید بلندشم وبرای ادامه زندگی مبارزه کنم
    اگه گوش کنی وعمل کنی ضرر نمیکنی...
    نمیتونم تبلیغ انجمن خاصی رو بکنم. ولی توی یکی از این انجمن های 12 قدمی عضو شو - اونجا خودت رو پیدا میکنی و بخشیدن خودت و دیگران رو یاد میگیری......

  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3761
    نوشته ها
    312
    تشکـر
    197
    تشکر شده 180 بار در 116 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمکم کنید

    نقل قول نوشته اصلی توسط shahin نمایش پست ها
    اگه گوش کنی وعمل کنی ضرر نمیکنی...
    نمیتونم تبلیغ انجمن خاصی رو بکنم. ولی توی یکی از این انجمن های 12 قدمی عضو شو - اونجا خودت رو پیدا میکنی و بخشیدن خودت و دیگران رو یاد میگیری......
    میشه راجع به این انجمنها توضیح بیشتری بدید

  9. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : کمکم کنید

    نقل قول نوشته اصلی توسط اواره نمایش پست ها
    سلام ممنون از راهنمایتون امیدوارم اینجور بشه تا زخمای روحم التیام پیدا کنه .اره بدجوری زمین خوردم باید بلندشم وبرای ادامه زندگی مبارزه کنم

    خب دوست عزیز اولین گام از اینکه خودتو نجات بدی ...

    عوض کردن همین اسم کاربریتونه ...

    یکی از دوستان هم مطلبی رو گفتن که میتونید ازش استفاده کنید ...

    و در جلسات و سمینارهایی که با عنوان موفقیت و امیدبه آینده برگزار میشه شرکت کنید ...

    مطمئنا" برای تجدید دوباره قوای فکریتون خیلی خوبه
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  10. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4232
    نوشته ها
    24
    تشکـر
    34
    تشکر شده 9 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید

    نقل قول نوشته اصلی توسط gOli! نمایش پست ها
    میشه راجع به این انجمنها توضیح بیشتری بدید
    دوست عزیز-انجمن های زیادی هستن که با جستجو در نت وکلید واژه* انجمن های 12 قدمی *میتونی بسته به سلیقه ت اونارو انتخاب کنی و یا کلاس و موردی که فروغ گفت میتونی تحقیق کنی و دریکشون شرکت کنی که همه اونا در سطح همه شهرها جلسات رایگان دارن

  12. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4128
    نوشته ها
    279
    تشکـر
    12
    تشکر شده 175 بار در 127 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمکم کنید

    شما متاسفانه نباید با مردی که میدونستید خانواده داره اصلا راطه بر قرار میکردید چه برسه به رابطه ای گسترده . این اشتباه شما بود که گول ظاهر و شخصیتشون رو خوردید و از روی احساس عمل کردید .
    و حالا اشتباه دوم اینکه بر روی محرمیت خود با ایشون توسط صیغه محرمیت پا فشاری نکردید تا اقلا مدرکی برای اثبات داشته باشید و طلب حقانیت کنید . در هر صورت چون این رابطه هیچ دلیل و مدرکی نداشته پس بهتره فراموشش کنید و دنبالش نرید و رابطتون رو به طور کلی با اون فرد قطع کنید . این یک تجربه برای شما شد تا دیگه بدون سند با کسی معامله و رابطه نداشته باشید
    امضای ایشان
    "اگر امیدی نداری ... امید بساز "
    "あなた
    望を作る希望しない場合は"
    ..........................................
    "


  13. کاربران زیر از aikido بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  14. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4112
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید

    سلام قبول دارم خیلی ساده گی کردم خودمم وقتی به عقب برمیگردم باور نمیکنم که این من بودم وقتی فکرشو میکنم خیلی داغون میشم من اشتباه خودمو قبول دارم

  15. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4128
    نوشته ها
    279
    تشکـر
    12
    تشکر شده 175 بار در 127 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمکم کنید

    نقل قول نوشته اصلی توسط اواره نمایش پست ها
    سلام قبول دارم خیلی ساده گی کردم خودمم وقتی به عقب برمیگردم باور نمیکنم که این من بودم وقتی فکرشو میکنم خیلی داغون میشم من اشتباه خودمو قبول دارم
    حالا که اشتباه کردید و اعتراف هم کردید بهتره این موضوع رو سرمشق زندگی آیندتون قرار بدید تا دوباره دچار چنین مشکلی نشید
    امضای ایشان
    "اگر امیدی نداری ... امید بساز "
    "あなた
    望を作る希望しない場合は"
    ..........................................
    "


  16. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4112
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید

    خیلی با خودم کلنجار میرم که زندگی ادامه داره باید دوباره بسازمش مثل تولد دوباره سخته ولی باید بشه حق باشما ست من اواره نیستم من یه قاصکم که تو دستای یکی پر پر شدم اما بهار دوباره به دنیا میام این دفعه نمیزارم کسی منو پر پر کنه امیدوارم بهار زندگی رو دوباره ببینم

  17. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4112
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید

    ممنونم . دارم تلاشمو میکنم .

  18. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4112
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید

    ممنون دوست عزیزاز راهنمایتون

  19. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    شماره عضویت
    3230
    نوشته ها
    76
    تشکـر
    170
    تشکر شده 72 بار در 41 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : کمکم کنید

    عزیزم چقدر خوبه که هوای مادرتونو داری امیدوارم با گذشت زمان زخمت الیتام پیداکنه، این دردو دور خودت دیوار نکن [replacer_img]زیرپات بچین که پله های ترقی شن.[replacer_img]
    امضای ایشان
    ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ماعدم ماست

  20. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4128
    نوشته ها
    279
    تشکـر
    12
    تشکر شده 175 بار در 127 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمکم کنید

    احساسات و قاصدک و .. رو دور بریزید و با چشمان باز و با فکر و عقلتون به زندگی ادامه بدید تا دچار مشکل نشید .
    طرف مقابلم ببخشید بابت این رفتارش که بخشش باعث بزرگی و تسکین شما خواهد شد و همچنین سعی بر فراموش کردنش داشته باشید .
    ان طرف روزی جواب این اشتباهش را خواهد گرفت . شما به زندگیتان ادامه دهید .
    امضای ایشان
    "اگر امیدی نداری ... امید بساز "
    "あなた
    望を作る希望しない場合は"
    ..........................................
    "


  21. کاربران زیر از aikido بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  22. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4112
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید

    بخشیدن اون سخته دروغه بگم میبخشم میخوام سعی کنم خودمو ببخشم که در حق خودم بدکردم سراب جلوی چشممام بودولی فکرمیکردم دریاست خیلی پس رفت کردم بایدراه طولانی رو برم

  23. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : کمکم کنید

    راستش دوست عزیز درک و قبول این اتفاق خیلی سخته و برای خود تو سختره...3

    ولی باید واقعیت رو پذیرفت و قبول کرد که گاهی ادم کارایی میکنه که زبون آدم از توصیفش می مونه ...

    همینکه میخوای دوباره شروع کنی خیلی خوبه ... و مطمئن باش روزی اون مرد جواب خیانتشو میبینه ...

    چون چیزی در دنیا از خیانت کثیفتر نیست ...

    فقط امیدتو از دست نده تا بتونی این مرحله رو پشت سر بذاری ...

    امام رضا م جوابتو داده و مشکلاتت حل خواهد شد....

    و ازدواج خوبی انجام خواهی داد

  24. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4112
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید

    ممنون مهسا جون واسم دعا کن

  25. کاربران زیر از اواره بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  26. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4112
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید

    راستش مهسا جون به ازدواج دیگه فکر نمیکنم چون احساس گناه میکنم که با یه مرد دیگه روبرو بشم وواقعیت رو بهش نگم چون هیچ وقت نمیتونم به کسی واقعیت رو بگم راستش دیگه فکر کنم احساسی ندارم

  27. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4112
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید

    بعد این اتفاق موهای سرمو ماشین کردم واسه تنبیه خودم بود مثل پسرا شدم

  28. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : کمکم کنید

    خب انشالله که از این اسم " اواره " هم بیرون بیای و بتونی اونو به " شادی" و " خجسته" تبدیلش کنی ...

    مام واست دعا میکنیم که از این مشکل بیرون بیای ... فقط به خاطرات تلخت اجازه ورود به ذهنتو نده ...

    چون ذهن ادم یه جورایی بهشون معتاد میشه و دوست داره با فکر کردن به اونا احساس ترحم رو برای انسان به وجود بیاره ...

    این احساس که " خدایا من چقدر بدبختم" یه اثر بیخیالی بدی داره ...

    و مثل موادمخدر مانع انجام فعالیت و زندگی عادی و شاد میشه ...

    چون فرد با گفتن این جمله یه جورایی خودشو در برابر این اتفاق ناتوان میبینه و قبول میکنه دیگه کاراش بیفایده است ...

    بعدشم که تنبلی و شکایت به خدا میرسه و بقیشم که معلومه ...

    بهرحال شما از این حالت به لطف خدا و توسل به امام رضا خارج شدید ...

    بهتون تبریک میگم ... و ارزوی موفقیت براتون دارم

  29. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4128
    نوشته ها
    279
    تشکـر
    12
    تشکر شده 175 بار در 127 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمکم کنید

    نقل قول نوشته اصلی توسط اواره نمایش پست ها
    بخشیدن اون سخته دروغه بگم میبخشم میخوام سعی کنم خودمو ببخشم که در حق خودم بدکردم سراب جلوی چشممام بودولی فکرمیکردم دریاست خیلی پس رفت کردم بایدراه طولانی رو برم
    از ناراحتی با انجام کار مورد علاقه و تفریحات سالم رهایی یابید که زندگی آیندتون رو هم تباه میکنید .
    شما اول طرف مقابل رو بابت دروغ و سو استفاده اش ببخشید بعد خودتون رو به خاطر اشتباهی که انجام دادید . پس از اون هم ماجرا رو به کل فراموش کنید و هر چیزی که شما رو یاد اون فرد و ماجرا میاندازه رو از خود دور کنید و حدالمکان به فکر ازدواج با فردی سالم و صالح و صادق و پایبند به زندگی باشید البته همراه با علاقه قلبی .
    امضای ایشان
    "اگر امیدی نداری ... امید بساز "
    "あなた
    望を作る希望しない場合は"
    ..........................................
    "


  30. بالا | پست 25

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4112
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید

    مرسی مهسا جون امیدوارم دنیا به کامت باشه

  31. بالا | پست 26

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4112
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید

    درسته باید احساسات رو گذاشت کنار و استوار شد قبول کنید سخته ولی تلاشمو میکنم امیدوارم خدا سر راه همه ادمای خوب بذاره

  32. بالا | پست 27

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4062
    نوشته ها
    167
    تشکـر
    60
    تشکر شده 115 بار در 69 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمکم کنید

    فکر می کنم باید خیلی ناراحت باشی.فراموش کن تا از بین نری و از پا نیفتی.اول از همه یک کار خوب پیدا کن،،و فقط و فقط فراموش کن برای همیشه

  33. کاربران زیر از سوزان بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  34. بالا | پست 28

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4112
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید

    سلام اره دنبال کار میگردم به هر کی میگم مهندس ای تی هستم واز کار دولتی استعفا دادم تعجب میکنه چه میدونن من چه بلایی سر خودم اوردم ولی دارم میگردم بیکاری اذیتم میکنه همش فکر خیا ل میاد سراغم شایدکار کردن ارومم کنه

  35. بالا | پست 29

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4128
    نوشته ها
    279
    تشکـر
    12
    تشکر شده 175 بار در 127 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمکم کنید

    نقل قول نوشته اصلی توسط اواره نمایش پست ها
    سلام اره دنبال کار میگردم به هر کی میگم مهندس ای تی هستم واز کار دولتی استعفا دادم تعجب میکنه چه میدونن من چه بلایی سر خودم اوردم ولی دارم میگردم بیکاری اذیتم میکنه همش فکر خیا ل میاد سراغم شایدکار کردن ارومم کنه
    شاید نه قطعا . مشغول شدن شما ذهن شما رو از امور منفی و گذشته کم کم پاک میکنه و شما مشغول کار میشوید و افکارتون هم حول همین موضوع میچرخه . پس سریعتر بدنبال کار باشید
    امضای ایشان
    "اگر امیدی نداری ... امید بساز "
    "あなた
    望を作る希望しない場合は"
    ..........................................
    "


  36. بالا | پست 30

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : کمکم کنید

    نقل قول نوشته اصلی توسط اواره نمایش پست ها
    سلام اره دنبال کار میگردم به هر کی میگم مهندس ای تی هستم واز کار دولتی استعفا دادم تعجب میکنه چه میدونن من چه بلایی سر خودم اوردم ولی دارم میگردم بیکاری اذیتم میکنه همش فکر خیا ل میاد سراغم شایدکار کردن ارومم کنه
    خیلی سخته که بهشون توضیح بدی که چرا از این کار خارج شدی ...

    بهشون بگو قرار بوده با کسی ازدواج کنی و از ایران بری و به همین خاطر کارتو از دست دادی ...

    راستش هرجوری که بگی مردم فضول در اطراف زیادن ....

    مهم اینه که تونستی از این حالت بیرون بیای ...

    یه فعالیت ورزشی رو هم در کنار همین جستجو برای کارت در نظر بگیر ... بهت انرژی خوبی میده ...

    توکل بخدا انشالله همه چی درست میشه ...

  37. بالا | پست 31

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4112
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید

    اره حق با شماست دنبال کار میگردم نمیدونید وقتی مجبورم از خیابونی که اقا شرکتش اونجاست رد میشم ومیبینم او به کارش داره ادامه میده واصلا انگار نه انگار یکی رو نابود کرده وداره به زندگیش ادامه میده چه حالی میشم .همش میگم خدابزرگه وفقط همین ارومم میکنه

  38. بالا | پست 32

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4128
    نوشته ها
    279
    تشکـر
    12
    تشکر شده 175 بار در 127 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمکم کنید

    شما کاری به ایشون نداشته باشید . از راه دیگه برید که فرد رو مشاهده نکنید . انگار اصلا نمیشناسیش .
    شما به کار خودتون با جدیت و امید ادامه بدید و سعی بر موفقعیت داشته باشید . حتی موفقعیتی بیشتر از اون فرد . پس زیاد به خودتون سخت نگیرید
    موفق باشید
    امضای ایشان
    "اگر امیدی نداری ... امید بساز "
    "あなた
    望を作る希望しない場合は"
    ..........................................
    "


  39. بالا | پست 33

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4062
    نوشته ها
    167
    تشکـر
    60
    تشکر شده 115 بار در 69 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمکم کنید

    بی خیال بابا،،همه اشتباه می کنن و مشکلات وحشتناک دارن تو زندگیشون،،به کسی ربطی نداره،،اعتماد به نفس داشته باش،،کار هم پیدا می کنی،،پیشرفت کن و اعتماد به نفس داشته باش**

  40. بالا | پست 34

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4112
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید

    نقل قول نوشته اصلی توسط aikido نمایش پست ها
    شما کاری به ایشون نداشته باشید . از راه دیگه برید که فرد رو مشاهده نکنید . انگار اصلا نمیشناسیش .
    شما به کار خودتون با جدیت و امید ادامه بدید و سعی بر موفقعیت داشته باشید . حتی موفقعیتی بیشتر از اون فرد . پس زیاد به خودتون سخت نگیرید
    موفق باشید
    ممنونم شماهم موفق باشید ودنیا به کام

  41. بالا | پست 35

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4112
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمکم کنید

    ممنون سوزان عزیز

  42. کاربران زیر از اواره بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد