نمایش نتایج: از 1 به 21 از 21

موضوع: به خواهرزنم نظر دارم

3111
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2020
    شماره عضویت
    44191
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    10
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    به خواهرزنم نظر دارم

    حذف شود
    با سلام
    خدمت دوستان عزیز مشاورین محترم
    من مدتیه به خواهرزنم نظر دارم و فکر و ذهنمو درگیر کرده که چجوری بهش نزدیک بشم و رابطه ای باهاش داشته باشم.نظر و راهنمایی تون رو میخام
    خواهرزنم هم سن منه. روحیاتش با من یکیه توخیلی چیزا. متاهله و بچه هم داره
    من 7 ساله ازدواج کردم و زنمم دوست دارم و از هرنظر کم نذاشته برام.از اونجایی که من دوزان مجردی یکم شیطنت هایی داشته ام ولی بعد ازدواج زندگی متعهدی داشتم ولی در تمام این سالها نگاه خواهرزنم رو روی خودم حس کردم. چون من حتی نگاهم بجای دیگه ای هم باشه سنگینی نگاه رو تشخیص میدم ولی هیچوقت چشم توچشم نشدم باهاش و سعی کردم بیخیال باشم.چون مقید وکمرو هستم سعی نکردم نگاهشو تعقیب کنم و حس و حالشو تشخیص بدم.همیشه متوجه میشدم که داره نگام میکنه و الان چندماهیه شدیدتر شده.سعی میکنه منو بحرف بگیره.وقتی با بقیه حرف میزنم بهم توجه داره و هفته پیش درموقعیتی که من نشسته بودم و بقیه متوجه نبودند ایستاده بود و پشتش بمن بود دیدم بلوزشو ت************ میده بالا و سعی میکنه عذر میخام سعی میکنه باسن نمایی کنه که من ببینم .هیچ علت دیگه ای بفکرم نرسید جزاین. بعد از این مساله من بیشتر حساس شدم و خاستم سر از کارش دربیارم وقتی نشسته بودیم و تیوی میدیدیم خاستم جدی تر تحقیق کنم از نگاهش. یواشکی چندمرحله هربار نگاش کردم دیدم داره نگام میکنه و سریع نگامو میدزدیدم. عرضم به حضورتون که الان درگیرشم و ..تو فکر رابطه
    روانشناسی کنید لطفا
    ویرایش توسط alireza68 : 06-01-2020 در ساعت 02:21 AM

  2. بالا | پست 2


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,518 بار در 3,264 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : به خواهرزنم نظر دارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط alireza68 نمایش پست ها
    با سلام
    خدمت دوستان عزیز مشاورین محترم
    من مدتیه به خواهرزنم نظر دارم و فکر و ذهنمو درگیر کرده که چجوری بهش نزدیک بشم و رابطه ای باهاش داشته باشم.نظر و راهنمایی تون رو میخام
    خواهرزنم هم سن منه. روحیاتش با من یکیه توخیلی چیزا. متاهله و بچه هم داره
    من 7 ساله ازدواج کردم و زنمم دوست دارم و از هرنظر کم نذاشته برام.از اونجایی که من دوزان مجردی یکم شیطنت هایی داشته ام ولی بعد ازدواج زندگی متعهدی داشتم ولی در تمام این سالها نگاه خواهرزنم رو روی خودم حس کردم. چون من حتی نگاهم بجای دیگه ای هم باشه سنگینی نگاه رو تشخیص میدم ولی هیچوقت چشم توچشم نشدم باهاش و سعی کردم بیخیال باشم.چون مقید وکمرو هستم سعی نکردم نگاهشو تعقیب کنم و حس و حالشو تشخیص بدم.همیشه متوجه میشدم که داره نگام میکنه و الان چندماهیه شدیدتر شده.سعی میکنه منو بحرف بگیره.وقتی با بقیه حرف میزنم بهم توجه داره و هفته پیش درموقعیتی که من نشسته بودم و بقیه متوجه نبودند ایستاده بود و پشتش بمن بود دیدم بلوزشو ت************ میده بالا و سعی میکنه عذر میخام سعی میکنه باسن نمایی کنه که من ببینم .هیچ علت دیگه ای بفکرم نرسید جزاین. بعد از این مساله من بیشتر حساس شدم و خاستم سر از کارش دربیارم وقتی نشسته بودیم و تیوی میدیدیم خاستم جدی تر تحقیق کنم از نگاهش. یواشکی چندمرحله هربار نگاش کردم دیدم داره نگام میکنه و سریع نگامو میدزدیدم. عرضم به حضورتون که الان درگیرشم و ..تو فکر رابطه
    روانشناسی کنید لطفا
    ممنون

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام
    در زمان فعلی ایجاد هرگونه ارتباط شما با خواهر زنتون خیانت محسوب میشه و بهترین کار پرهیز از رابطه با ایشدن هست که در این باره خواهر زنتون هم نیاز هست که موقعیت شما رو از هر لحاظ و مزدوج بودنتون با خواهرش رو درک کنند و بتونند حقیقت موجود رو مد نظر قرار بدن تا بتونند برای زندگی و احساسات خودشون تصمیم گیری کنند تمایل به ایجاد رابطه با خواهر زن تون برای هردوی شما می تونه آسیب های زیادی رو به همراه داشته باشه که البته جبران ناپذیر هم هستند
    بهتره شما و هم خواهر خانم تون سعی کنید همه شرایط رو مد نظر قرار بدین و در این مورد تصمیم گیری کنین واز تصمیم هیجانی و ناشی از احساسات زود گذر پرهیز کنید

    شما باید نیاز ها و احساسات جنسیتون رو مدیریت کنید تا از آسیب های موجود جلو گیری بشه

  3. 3 کاربران زیر از Saltanat بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Nov 2018
    شماره عضویت
    39631
    نوشته ها
    1,440
    تشکـر
    0
    تشکر شده 473 بار در 393 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : به خواهرزنم نظر دارم

    سلام به شما دوست عزیز
    قابل درک هست که این رفتارها می تواند برای شما ردگیری زیادی ایجاد کند اما دقت کنید که وارد شدن به رابطه با یاشان زندگی مشترک شما و یان خانم را دچار مشکلات زیادی می کند و این رفتارها اگر به گونه ای باشد که شما متوجه ان می شوید دیر یا زود همسر شما و دیگر افراد نیز متوجه ان خواهند شد و برای هردوی شما مشکلات زیادی را ایجاد می کند .
    دقت داشته باشید ما نمی توانیم در مورد این خانم و دلیل این سبکر فتاری صحبتی کنیم اما دقت کنی که اگر انسان ها بخواهند به هر فانتزی و احساس و نیازی که تجربه می شود پاسخ بدهند می تواند برای انها آسیب های زیادی را به همراه داشته باشند و در این مسیر بهتر است سعی کنید که حدود خود را حفظ کنید و از وارد شدن به بازی روانی ایشان خوداری کنید و مسیر زندگی مشترک خود را طی کنید و در جمع سعی کنید که روابط خود را با همسرتان حفظ کنید تا بتوانید مسیر بهتری را تجربه کنید .
    از دیدن هرگونه فیلم پورن خوداری کنید اگر خیالپردازی زیادی دراید بهتر است به صورت حضوری به شناخت درمانگر مراجعه داشته باشید چون ممکن است این توضیحات شما در مورد سبک رفتاری ایشان نیز تنها یک خطای شناختی باشد که به دلیل فانتزی های خودتان و یا درگیری و احساساتی که ایجاد شده است معنا دهی می شود در هردو حالت این مسیر آسیب زا می باشد .
    درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-88472864

  5. کاربران زیر از ravanshenas-therapy بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2020
    شماره عضویت
    44191
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    10
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : به خواهرزنم نظر دارم

    سلام ممنون از پاسخگویی دوست عزیز
    از اونجایی که من شیطنت درونی دارم داره داستان برام شیرین میشه درحال کلنجارم که بهش نزدیک بشم و اگه طلبه بودن رابطه رو تجربه کنم
    خواسته من اینه که چجوری کنار بیام با این مساله
    دقیقا همین مسئله که ایشون خواهرزن من هستن و خودشون متاهلین 2 تا سد محکمه که تا بحال منو مجاب کرده که دست به هیچ اقدامی نزدم
    من تو این سال ها واقعا بی تفاوت بودم / من اصلا تو این باغا نبودم ولی واقعا الان درگیرشم
    راستشو بخواید از روحیاتی که ازخودم سراغ دارم نمیتونم از فکر رابطه باهاش خلاص شم و فکر و ذکرمو عادی کنم مثل قبل شم.
    چون دیگه درگیر شدم و این حالت من هیچ علاجی نداره که برگرده و نورمال بشه
    در طول این سال ها این بهم ثابت شده که تمایل داره و میدونم که منتظر اقدامی از سوی منه من هم تا حالا هیچی سیگنالی ندادم بهش
    با اینکه حالم داره هر روز خراب تر میشه ولی اصلا نمیتونم به ************ کامل فکر کنم. تنم میلرزه از این فکر. صحبت یک عمر چشم تو چشم شدن خیانت و گناه میتونه مارو نابود کنه و باعث کلی مشکلات روحی روانی و تاوان داشته باشه برامون
    ولی فکر میکنم اگه بتونم درحد یک لب و بغل تجربه اش کنم این عطش برطرف بشه و هیجانات تموم شه. فکرم آزاد بشه و رابطه برگرده مثل سال های عادی شه.
    و دیگه تموم شه افکارشوم. نه وجدان درد داشته باشم و نه هر روز بهش فکر کنم
    میدونم که تا وقتی این اتفاق نیفته چشمم دنبالش خواهد بود و منو به قهقرا خواهد کشوند

  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2020
    شماره عضویت
    44191
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    10
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : به خواهرزنم نظر دارم

    سلام خانم دهقان ممنوم از پاسخ شما
    در جواب شما خاستم عرض کنم که من سالهاست کارهای جوانی رو گذاشتم کنار و یه زندگی معمولی داشتم
    نه فانتزی و نه خیالپردازی لحظه ای است و ایشون بعد از بدنیا اومدن بچشون توجهشون بمن بیشتر شده
    منم نمیخام دیگه طول بکشه وبقیه هم متوجه بشن توضیحات رو در پست قبلیم دادم

  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Nov 2018
    شماره عضویت
    39631
    نوشته ها
    1,440
    تشکـر
    0
    تشکر شده 473 بار در 393 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : به خواهرزنم نظر دارم

    ببینید آقا علیرضا اینکه شما فکر کنید با تجربه یک رابطه جنسی ناقص مانند در آغوش گرفتن و یا بوسیدن و... این افکار از ذهن شما برود یک دلیل تراشی می باشد برای اینکه شما به سمت تمایلات ایجاد شده در ذهنتان بروید و آن را توجیه کنید در صورتی که هرچقد تمرکز شما بر این مسائل افزایش یابد و رابطه شما نزدیدک تر شود آسیب های ان بیشتر می شود و وابستگی شما نیز افزایش می یابد .
    بهتر است در این مسیر به صورت حضوری اگر فکر می کنید کنترل بر افکار خود ندارید به صورت حضوری یک دروه شناخت درمانی را تجربه کنید تا بتوانیم با بررسی شرایط شما و افکار و احساساتی که با آن مواجهه هستید به شما کمک کنیم.
    دقت کنید که افرادی که نمی توانند مدیرت لازم را بر افکار خود داشته باشند و فکر می کنند که هرچیزی که به دهن آنها آید باید اجرایی شود تا از ان خلاص شوند ممکن است بعد شخصیتی در آنها رشد کرده و تسلط پیدا کرده باشد که آسیب زا می باشد و بهتر است در جلسات درمانی این مشکلات برطرف شود .
    درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-22354790

  9. کاربران زیر از ravanshenas-therapy بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2020
    شماره عضویت
    44191
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    10
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : به خواهرزنم نظر دارم

    ممنون از شما
    این شناخت من از خودمه. از اونجایی که دوران مجردی وقتی تلاش میکردم دل دختری رو بدست بیارم تا زمانی که طرف قبول نکرده بود اصرار و تلاش زیادی میکردم تا جواب مثبت رو بگیرم بعد اینکه طرف قبولم میکرد من نسبت بهش بی میل میشدم یعنی عطشم رفع میشد ، بارها این حالت رو تجربه کردم و یقین دارم اگه رابطه ناقصی پیش بیاد کاملا از فکرم بیفته. در غیر اینحالت تا آخر درگیر خواهم بود و ممکنه تلف بشیم

  11. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Nov 2018
    شماره عضویت
    39631
    نوشته ها
    1,440
    تشکـر
    0
    تشکر شده 473 بار در 393 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : به خواهرزنم نظر دارم

    بینید برای شما در زمان فعلی بهتر است سوالی شکل بگیرد که چه چیزی در شخصیا شما باعث می شود که شما این سبک رفتاری را داشته باشید ؟(وقتی تلاش میکردم دل دختری رو بدست بیارم تا زمانی که طرف قبول نکرده بود اصرار و تلاش زیادی میکردم تا جواب مثبت رو بگیرم بعد اینکه طرف قبولم میکرد من نسبت بهش بی میل میشدم یعنی عطشم رفع میشد) این می تواند نشان وجود مشکلاتی در شما باشد و در این مسیر به دلیل همین مشکلات بیان می کنم که بهتر است قبل از هر تصمیم گیری به صورت حضوری دوره روان درمانی را تجربه کنید .

  12. کاربران زیر از ravanshenas-therapy بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2018
    شماره عضویت
    38144
    نوشته ها
    37
    تشکـر
    2
    تشکر شده 8 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : به خواهرزنم نظر دارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط alireza68 نمایش پست ها
    ممنون از شما
    این شناخت من از خودمه. از اونجایی که دوران مجردی وقتی تلاش میکردم دل دختری رو بدست بیارم تا زمانی که طرف قبول نکرده بود اصرار و تلاش زیادی میکردم تا جواب مثبت رو بگیرم بعد اینکه طرف قبولم میکرد من نسبت بهش بی میل میشدم یعنی عطشم رفع میشد ، بارها این حالت رو تجربه کردم و یقین دارم اگه رابطه ناقصی پیش بیاد کاملا از فکرم بیفته. در غیر اینحالت تا آخر درگیر خواهم بود و ممکنه تلف بشیم
    اقای محترم کسی تا حالا به خاطر لب نگرفتن از خوهر زنش تلف نشده : /

  14. 3 کاربران زیر از saba saberi بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 10


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    31215
    نوشته ها
    1,462
    تشکـر
    1,960
    تشکر شده 1,915 بار در 982 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : به خواهرزنم نظر دارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط alireza68 نمایش پست ها
    سلام ممنون از پاسخگویی دوست عزیز
    از اونجایی که من شیطنت درونی دارم داره داستان برام شیرین میشه درحال کلنجارم که بهش نزدیک بشم و اگه طلبه بودن رابطه رو تجربه کنم
    خواسته من اینه که چجوری کنار بیام با این مساله
    دقیقا همین مسئله که ایشون خواهرزن من هستن و خودشون متاهلین 2 تا سد محکمه که تا بحال منو مجاب کرده که دست به هیچ اقدامی نزدم
    من تو این سال ها واقعا بی تفاوت بودم / من اصلا تو این باغا نبودم ولی واقعا الان درگیرشم
    راستشو بخواید از روحیاتی که ازخودم سراغ دارم نمیتونم از فکر رابطه باهاش خلاص شم و فکر و ذکرمو عادی کنم مثل قبل شم.
    چون دیگه درگیر شدم و این حالت من هیچ علاجی نداره که برگرده و نورمال بشه
    در طول این سال ها این بهم ثابت شده که تمایل داره و میدونم که منتظر اقدامی از سوی منه من هم تا حالا هیچی سیگنالی ندادم بهش
    با اینکه حالم داره هر روز خراب تر میشه ولی اصلا نمیتونم به ************ کامل فکر کنم. تنم میلرزه از این فکر. صحبت یک عمر چشم تو چشم شدن خیانت و گناه میتونه مارو نابود کنه و باعث کلی مشکلات روحی روانی و تاوان داشته باشه برامون
    ولی فکر میکنم اگه بتونم درحد یک لب و بغل تجربه اش کنم این عطش برطرف بشه و هیجانات تموم شه. فکرم آزاد بشه و رابطه برگرده مثل سال های عادی شه.
    و دیگه تموم شه افکارشوم. نه وجدان درد داشته باشم و نه هر روز بهش فکر کنم
    میدونم که تا وقتی این اتفاق نیفته چشمم دنبالش خواهد بود و منو به قهقرا خواهد کشوند
    سلام.
    موضوعی که شما مطرح کردین از پایه و اساس غلطه.

    اینجا برای ورود به یک رابطه غیراخلاقی و گناه آلود مشورت داده نمیشه.

    و این که تصور میکنید اگر تجربه سطحی و کوتاهی داشته باشید از عطشتون کاسته میشه، کاملا اشتباهه!

    وقتی توی این مسیر پر از وسوسه و هوس بیفتین دیگه ازش خلاصی ندارین .
    و سرانجامش غمی پایان ناپذیر و تجربیاتی تلخ برای همه خانواده س... از کوچیک گرفته تا بزرگ!

    به جای تلاش برای شکل گیری این رابطه، به درونتون رجوع کنید .
    تلاشتون رو برای تفکر در گوهر وجودتون بزارین...از خودتون بپرسین آیا چنین رفتاری با ذات حقیقیتون تناسب داره؟!...آخرش شما رو به کجا میبره؟...اونجا چه چیزی در انتظارتونه؟!...

  16. 3 کاربران زیر از رامونا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 11


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : به خواهرزنم نظر دارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط alireza68 نمایش پست ها
    ممنون از شما
    این شناخت من از خودمه. از اونجایی که دوران مجردی وقتی تلاش میکردم دل دختری رو بدست بیارم تا زمانی که طرف قبول نکرده بود اصرار و تلاش زیادی میکردم تا جواب مثبت رو بگیرم بعد اینکه طرف قبولم میکرد من نسبت بهش بی میل میشدم یعنی عطشم رفع میشد ، بارها این حالت رو تجربه کردم و یقین دارم اگه رابطه ناقصی پیش بیاد کاملا از فکرم بیفته. در غیر اینحالت تا آخر درگیر خواهم بود و ممکنه تلف بشیم
    سلام

    هر وقت تونستی راضی بشی زن خودت با باجناقت هر کار که توی ذهنته انجام بده، اونوقت به ادامه تخیلاتت مشغول باش.

  18. کاربران زیر از Experience بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2020
    شماره عضویت
    44191
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    10
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : به خواهرزنم نظر دارم

    ممنون از دوستان عزیز
    من هنوز نتیجه ای نگرفتم. عزیزان این حالت میتونه راحت برای 80 درصد از مردا پیش بیاد خواهشا هیجانزده نشید و خودتونو کنترل کنید
    اون 20 درصد هم یا سردمزاجن یا خیلی با ایمان و با اراده هستن
    بجای اینکه بگید خودتو بذار جای اونو ببین چه حسی داری و به مکافات عمل و تاوان و کارما و .. اینارو میدونیم
    یه صحبتی راهنمایی کنید افکار ما دگرگون شه
    رابطه ناقص هم یک مثاله که ببینیم این وضعیتو چجوری باید پیش برد که مشکلی پیش نیادلطفا با اخلاص و تمدن کامل نظرتونو بفرمایید
    دوستان امیدوارم که بتونیم دوستای خوبی باشیم و بتونیم کمک و راهنمایی هم برای من و بقیه کسانی که چنین دغدغه ای دارند باشیم.

    لطف میکنید متشکرم

  20. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2020
    شماره عضویت
    44191
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    10
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : به خواهرزنم نظر دارم

    مدیر عزیز لطفا این تاپیک رو حذف کن
    مشکل من حل شد

  21. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2019
    شماره عضویت
    40068
    نوشته ها
    189
    تشکـر
    14
    تشکر شده 58 بار در 50 پست
    میزان امتیاز
    6

    پاسخ : به خواهرزنم نظر دارم

    چجوری حل شد؟ لطفاً تجربه تون رو در اختیار دیگران بذارید شاید برای کسی مفید بود.
    ممنون

  22. کاربران زیر از ماجراجو بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  23. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : به خواهرزنم نظر دارم

    بیشتر به نظر میاد دنبال تایید هستید تا دوستان بگن اره خوبه برو انجامش بده با خیال راحت انجامش بدی راهنمایی دوستان و دیدم برای هرکدوم فقط یک توجیه داشتید.. دوست خوبم متاسفانه یا خوشبختانه هیچ کسی خیانت رو تایید نمیکنه و تشویقتون نمیکنه که انجامش بدید... و باز هم خوشبختانه انگار در وجود خودتون یکذره وجدان وجود داره که باعث میشه احتیاط کنید... هرجور عقلانی بهش فکر کنید عاقبت درستی به هیچ وجه نداره و به احتمال زیاد خودت بیشتر عذابش بکشی!!!!

    کارتون وقتی جذابه ارادئه قوی وقتی دارید که دقیقا شرایطش رو داشته باشید ولی انجامش ندید و پایبند باشید.. ازدواج شوخی بردار نیست دختر مردم دلش به شما خوش کنه و شما به راحتی با دلش و روحش بازی کنید حرمت هارو نابود کنید فقط برای 20 دقیقه لذت...
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  24. کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  25. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Nov 2018
    شماره عضویت
    39631
    نوشته ها
    1,440
    تشکـر
    0
    تشکر شده 473 بار در 393 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : به خواهرزنم نظر دارم

    سلام به شما دوست عزیز
    چون با اسم مستعار و مشخصات مستعار است امکان پاک کردن نداریم و اطلاعات شخصی شما برای هیچ فردی نمایش داده نمی شود تا دیگران ک مشکل مشابه دارن. مشکلشون حل بشه.
    موفق باشید

  26. کاربران زیر از ravanshenas-therapy بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  27. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2020
    شماره عضویت
    44191
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    10
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : به خواهرزنم نظر دارم

    با تشکر از نظرات دوستان
    متاسفانه من به توصیه های هیشکی توجه نکردم و اقدام کردم برای این مساله
    و کارا پیش رفت و همه چی جور شد هم از طرف اون هم از من درست در لحظه آخر منصرف شدم از اینکار و الان خیلی آرامش دارم
    اینکه تو این چندروز چی گذشت ماجراییه برا خودش
    ممنونم حرفاتون مفید بود

  28. کاربران زیر از alireza68 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  29. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2020
    شماره عضویت
    44088
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : به خواهرزنم نظر دارم

    ...
    ویرایش توسط cina : 06-03-2020 در ساعت 02:36 AM

  30. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2020
    شماره عضویت
    44191
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    10
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : به خواهرزنم نظر دارم

    میخام ماجرامو بویسم شاید کمکی بشه برای بقیه
    من از سن 17 تا 23 سالگیم نزدیک ده تا دوست دختر در مقاطع مختلف زمانی داشتم که هم رابطه کامل هم ناقص تجربه کردم. تو 23 سالگیم یه شکست عشقی خوردم و دیگه بیخیال دختر شدم. تو 25 سالگی ازد کردم و عوض شدم یه زندگی خوب و روبه روال. این ماجرا که شرحشو گفتم و شما مخالفت کردین رو من انجام دادم یعنی تو فکر انجامش نبودم ولی جمعه که همه خونه مادرزنم مهمان بودیم خانومم همیشه زودتر میره از ظهر. من شب مغازه رو میبندم بعد میرم. من این دفعه نیم ساعت زودتر رفتم خونشون.که باجناقم اون تایمی که مغازشو میبنده میاد نیومده بود وقتی خواهرزنم لب تابو آورد که یچیزی بپرسه وقتی مشکلشو حل کردم بعدش تو یک محیط متنی من ناخواسته تایپ کردم عاشقتم و اون دید و بعد سریع پاک کردم 10 ثانیه هم طول نکشید. این بهترین حالتی بود بدون اینکه مدرکی باشه چراغ بدم بهش. که اونم گرفت. یعنی انگار منتظر چراغ من بود. شب وقتی برگشتیم خونه ساعت 3 نصفه شب دیدم پیام داد با متن احوالپرسی . میدونست که من نصف شبا بیدارم دقیقا همون تایم داد که زنم که خواهرش باشه خواب باشه. خلاصه بعد چندتا اس چرت و پرت. پرسید اون عاشقتم که نوشتی فکرمو مشغول کرده منظورت چی بود. خلاصه بقیه اش دیگه اتوماتیک پیش رفت دو شبانه روز در تلگرام حرف زدیم و قضیه رابطه رو قطعی کردیم. برنامه طبق دلخواه ما پیش رفت یعنی روز موعود که پدرزن و مادرزنش که طبقه پایین اینا زندگی میکنن هم خونه نبودن. خلاصه رفتم دم خونشون و موقع پیاده شدن از ماشین حس و حالم عوض شد نشستم تو ماشین و فکر کردم که آخرش چی میشه خب که چی. چرا روحو اسیر جسمم کردم گلوم خشک شده بود موهای سرمو چنگ میزدم و به آخر عاقبتش فکر میکردم. خلاصه باز تسلیم خواسته های شیطانی شدم و رفتم سوار آسانسور شدم دکمه رو زدم و سریع بی اختیار پامو گذاشتم لای در. نذاشتم در بسته شه.تمام تنم از این گناه کبیره شروع کرد به لرزیدن گلوم خشک خشک بود. فلش دستم بود فلش ی که کارتون پر کرده بودم تا بچه با اونا سرگرم شه چون کارتون خیلی دوس داره و راحت سرش گرم میشد تا ما کارمونو بکنیم. همینجوری مونده بودم و به اون بچه معصوم فکر میکردم.به این فک میکردم که من خودم یروزی همون اندازه نبودم. از باجناقم خوشم نمیاد ولی چهره معصوم اون بچه جلو چشمم بود. به این فکر میکردم که بالاخره این ماجرا رو میشه و ممکنه زندگیم بخاطر 20 دقیق لذت ازهم بپاشه. میدونستم که دوتا خواهر هیچ حرفی بینشون نمیمونه و عاقبتی نامعلوم در انتظار خانواده هاست برگشتم به پارکینگ و تند تند راه رفتم سوار ماشین شدم تا درو بستم شروع کردم به گریه کردن. منی که یادم نمیمود اخرین بار کی گریه کردم داشتم زار زار گریه میکردم سریع ماشینو روشن کردم رفتم یه کوچه بالاتر وایسادم و به گریه هام ادامه دادم تا دیدم زنگ میزنه ردش کردم و اس دادم من نمیتونم بیام من رفتم اونم شروع کرد منو بست به زنگ و اس میداد چیشده جواب ندادم. بعد اس دادم که منصرف شدم و اونم نصیحت کردم اونم فک کنم قبول کرد. مهم خودم بودم که کنسل کردم و تن به یه خواسته لحظه ای ندادم .دیگه برام مهم نبود.میدونستم برای رعایت امنیت اس هارو پاک میکنه چت تلگرامم خودم پاک کردم.یه آب معدنی گرفتمو سرکشیدم که یذره تهش موند انقدر تشنه شده بودم با اونم صورتمو شستم و گلومو صاف کردم آرامش دادم به صدام و زنگ زدم به خانومم و احوالپرسی کردم ازش دلم آروم شد. پشیمونم از اون صحبتا پشیمونم از اون حرفایی که رد وبدل شد خجالت میکشم. دیگه نگاهش نمیکنم تا شاید اونم پشیمون شه
    اون لحطات که تو ساختمون بودم چند دقیقه بودن ولی چند سال طول کشید برام. خوشحالم که سربلندم پیش خدای خودم. ممنون از نگاهاتون.
    خوشحالم که اینجا هیچکسی این اقدام رو تایید نکرد.بقول یکی از دوستان فقط به هدف تایید گرفتن زده بودم.
    ویرایش توسط alireza68 : 06-03-2020 در ساعت 05:18 PM

  31. کاربران زیر از alireza68 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  32. بالا | پست 20


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    31215
    نوشته ها
    1,462
    تشکـر
    1,960
    تشکر شده 1,915 بار در 982 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : به خواهرزنم نظر دارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط alireza68 نمایش پست ها
    میخام ماجرامو بویسم شاید کمکی بشه برای بقیه
    من از سن 17 تا 23 سالگیم نزدیک ده تا دوست دختر در مقاطع مختلف زمانی داشتم که هم رابطه کامل هم ناقص تجربه کردم. تو 23 سالگیم یه شکست عشقی خوردم و دیگه بیخیال دختر شدم. تو 25 سالگی ازد کردم و عوض شدم یه زندگی خوب و روبه روال. این ماجرا که شرحشو گفتم و شما مخالفت کردین رو من انجام دادم یعنی تو فکر انجامش نبودم ولی جمعه که همه خونه مادرزنم مهمان بودیم خانومم همیشه زودتر میره از ظهر. من شب مغازه رو میبندم بعد میرم. من این دفعه نیم ساعت زودتر رفتم خونشون.که باجناقم اون تایمی که مغازشو میبنده میاد نیومده بود وقتی خواهرزنم لب تابو آورد که یچیزی بپرسه وقتی مشکلشو حل کردم بعدش تو یک محیط متنی من ناخواسته تایپ کردم عاشقتم و اون دید و بعد سریع پاک کردم 10 ثانیه هم طول نکشید. این بهترین حالتی بود بدون اینکه مدرکی باشه چراغ بدم بهش. که اونم گرفت. یعنی انگار منتظر چراغ من بود. شب وقتی برگشتیم خونه ساعت 3 نصفه شب دیدم پیام داد با متن احوالپرسی . میدونست که من نصف شبا بیدارم دقیقا همون تایم داد که زنم که خواهرش باشه خواب باشه. خلاصه بعد چندتا اس چرت و پرت. پرسید اون عاشقتم که نوشتی فکرمو مشغول کرده منظورت چی بود. خلاصه بقیه اش دیگه اتوماتیک پیش رفت دو شبانه روز در تلگرام حرف زدیم و قضیه رابطه رو قطعی کردیم. برنامه طبق دلخواه ما پیش رفت یعنی روز موعود که پدرزن و مادرزنش که طبقه پایین اینا زندگی میکنن هم خونه نبودن. خلاصه رفتم دم خونشون و موقع پیاده شدن از ماشین حس و حالم عوض شد نشستم تو ماشین و فکر کردم که آخرش چی میشه خب که چی. چرا روحو اسیر جسمم کردم گلوم خشک شده بود موهای سرمو چنگ میزدم و به آخر عاقبتش فکر میکردم. خلاصه باز تسلیم خواسته های شیطانی شدم و رفتم سوار آسانسور شدم دکمه رو زدم و سریع بی اختیار پامو گذاشتم لای در. نذاشتم در بسته شه.تمام تنم از این گناه کبیره شروع کرد به لرزیدن گلوم خشک خشک بود. فلش دستم بود فلش ی که کارتون پر کرده بودم تا بچه با اونا سرگرم شه چون کارتون خیلی دوس داره و راحت سرش گرم میشد تا ما کارمونو بکنیم. همینجوری مونده بودم و به اون بچه معصوم فکر میکردم.به این فک میکردم که من خودم یروزی همون اندازه نبودم. از باجناقم خوشم نمیاد ولی چهره معصوم اون بچه جلو چشمم بود. به این فکر میکردم که بالاخره این ماجرا رو میشه و ممکنه زندگیم بخاطر 20 دقیق لذت ازهم بپاشه. میدونستم که دوتا خواهر هیچ حرفی بینشون نمیمونه و عاقبتی نامعلوم در انتظار خانواده هاست برگشتم به پارکینگ و تند تند راه رفتم سوار ماشین شدم تا درو بستم شروع کردم به گریه کردن. منی که یادم نمیمود اخرین بار کی گریه کردم داشتم زار زار گریه میکردم سریع ماشینو روشن کردم رفتم یه کوچه بالاتر وایسادم و به گریه هام ادامه دادم تا دیدم زنگ میزنه ردش کردم و اس دادم من نمیتونم بیام من رفتم اونم شروع کرد منو بست به زنگ و اس میداد چیشده جواب ندادم. بعد اس دادم که منصرف شدم و اونم نصیحت کردم اونم فک کنم قبول کرد. مهم خودم بودم که کنسل کردم و تن به یه خواسته لحظه ای ندادم .دیگه برام مهم نبود.میدونستم برای رعایت امنیت اس هارو پاک میکنه چت تلگرامم خودم پاک کردم.یه آب معدنی گرفتمو سرکشیدم که یذره تهش موند انقدر تشنه شده بودم با اونم صورتمو شستم و گلومو صاف کردم آرامش دادم به صدام و زنگ زدم به خانومم و احوالپرسی کردم ازش دلم آروم شد. پشیمونم از اون صحبتا پشیمونم از اون حرفایی که رد وبدل شد خجالت میکشم. دیگه نگاهش نمیکنم تا شاید اونم پشیمون شه
    اون لحطات که تو ساختمون بودم چند دقیقه بودن ولی چند سال طول کشید برام. خوشحالم که سربلندم پیش خدای خودم. ممنون از نگاهاتون.
    خوشحالم که اینجا هیچکسی این اقدام رو تایید نکرد.بقول یکی از دوستان فقط به هدف تایید گرفتن زده بودم.
    خدا رو شکر .
    نمیدونید چقد خوشحال شدم از تصمیم خوبتون.
    لطف و رحمت خدا شامل حالتون شده، راحت از کنارش رد نشین...


    باز آی، هر آنچه هستي باز آی

    گر كافر و گبر و بت پرستی بازآی...

  33. کاربران زیر از رامونا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  34. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2020
    شماره عضویت
    44191
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    10
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : به خواهرزنم نظر دارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط رامونا نمایش پست ها
    خدا رو شکر .
    نمیدونید چقد خوشحال شدم از تصمیم خوبتون.
    لطف و رحمت خدا شامل حالتون شده، راحت از کنارش رد نشین...


    باز آی، هر آنچه هستي باز آی

    گر كافر و گبر و بت پرستی بازآی...
    متشکرم
    بخاطر اون متنایی که نوشتم براش همچنان دارم خودمو نهیب میزنم اونم هیچوقت نه میتونه حرفی بزنه به خواهرش نه چیزی چون ضایعش کردم و گفتنش ضایعترش میکنه
    عمرا بخاد بگه. بخاد هم بگه هیج مشکلی ندارم چون مناعت طبع من در این ماجرا ثابت میشه و اما مطمئنم دیگه گزندی بهم نمیرسه چون به خیر و خوشی تمومش کردم.

  35. کاربران زیر از alireza68 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد