سلام.خسته نباشی.من رضا هستم ۲۷ سالمه.۶سال ازدواج کردم.۱دختر۳ساله داریم.من با خانومم بعضی وقتا خیلی به مشکل میخوریم.فقط همینجا سوال رو میشه پرسید؟
سلام.خسته نباشی.من رضا هستم ۲۷ سالمه.۶سال ازدواج کردم.۱دختر۳ساله داریم.من با خانومم بعضی وقتا خیلی به مشکل میخوریم.فقط همینجا سوال رو میشه پرسید؟
سلام آقا رضا
به سایت مشاور خوش اومدین
بله در همین تاپیک سوالتون رو مطرح کنید و منتظر باشید تا مشاوران و احیانا کاربرایی که تجربه دارن بهتون کمک کنن
تا جایی که میدونید لازم هست مشکلاتتون رو بیان کنید که واضح باشه و نیاز به جزئیاتی نیس که دوست ندارید همه بدونن
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید 021-22354282
تقریبا همه مردان و زنان، قبل از ازدواج تصوری از روابط زناشویی دارند که با آنچه واقعا بعد از ازدواج اتفاق میافتد تفاوت دارد؛ تصوری از روابط عاشقانه و رمانتیک که گاهی فقط در فیلمهای سینمایی میشود پیدایش کرد، خیالپردازیهای آنچنانی که از سنین نوجوانی شروع میشود و گاهی تا سالها بعد هم رسوباتش در ذهن میماند و به همه اینها اضافه کنید شنیدهها از دوستان و آشنایان کماطلاع و بیتجربه که خیلی خوب بلدند در نقش یک کارشناس خبره ظاهر شوند و اطلاعات نادرستشان را در ذهن شنوندگانشان جا بیندازند.
با چنین تصوراتی یک زن یا مرد جوان وارد زندگی زناشویی میشود. گاهی خیلی زود، مثلا در همان چند روز اول، گاهی هم دیرتر، مثلا بعد از چند سال، زن و مرد جوان متوجه میشوند قضیه آنطورها هم که فکر میکردند نیست یا اینکه حداقل آنطورها پیش نمیرود. خیلی از زن و شوهرها، بعد از گذشت چند سال از ازدواجشان، فقط حسرت شور و حرارت روزهای اول را میخورند و روابط زناشوییشان به قهقرا میرود. گاهی فکر میکنند این یک فرآیند طبیعی است، گاهی هم نگران میشوند ولی نمیدانند چه باید بکنند. این مطلب سعی میکند ۲مشکل اساسی که مردان و زنان را پس از گذشت چند سال از زندگی مشترک دچار سردی میکند و راه برخورد درست با آن ۲مشکل را توضیح دهد.
شوهران را چه چیز سرد میکند؟
بگذارید اول از آقایان شروع کنیم. (البته که مخاطب این بحث بیشتر خانمها هستند) از شوهران عزیزی که هرچه زندگی جلوتر میرود، کمتر و کمتر احساسات و عواطف گرمشان را مثل گذشته بروز میدهند و گاهی چنان سرد میشوند که اگر رهايشان کنید، هیچگاه برای رابطه پا پیش نمیگذارند. لازم به توضیح نیست که در چنین موقعیتی چه تصوراتی ممکن است برای خانمها ایجاد شود و چه دردسرها که پیش نیاید اما هیچ اتفاق عجیبی نیفتاده و هیچ خبری از زن دیگری نیست.
این مردان حساس!
روانشناسان میگویند، مردان نسبت به عدمتعادل جنسی خیلی از زنان حساس ترند. آنها چه وقتی به هر دلیل، مثلا استرسهای کاری برای مدت طولانی از رابطه جنسی دور میشوند و چه وقتی بهطور مرتب از سوی همسرشان دعوت میشوند و احساس میکنند آنچه از آنها خواسته شده فراتر از توانشان است، در هر ۲ حالت گرفتار آن احساس ناکامیای میشوند که از آن صحبت شد.
برگرداندن یک زوج که مدتهاست رابطه جنسی را فراموش کردهاند، کار سادهای نیست، مخصوصا برای مردان. آنها نه از نظر فیزیولوژیک بلکه از نظر روانی، باید احساس توانایی کنند تا واقعا توانایی داشته باشند. آنها برای داشتن احساسات، نیاز به فیدبک مثبت دارند، یعنی باید در رابطه با همسرشان آن احساس موفقیت را به دست بیاورند تا نسبت به او بهتر شوند. اگر این اتفاق نیفتد، چرخه معیوب به کار میافتد و روز به روز رابطه سردتر میشود.از سوی دیگر هم، وقتی زن همیشه خواهان رابطه بیشتر باشد و اگر این رابطه برقرار نشود، احساسات ناخوشایندی از خود نشان دهد، همسرش کمکم این احساس را پیدا خواهد کرد که رابطه جنسی برایش به شکل یک تکلیف و وظیفه درآمده و در این صورت باز هم مرد به سمت خاموشی جنسی سوق پیدا میکند. این نکته هم برای مردان و هم برای زنان مصداق دارد که اگر رابطه بهعنوان یک تکلیف اجباری انجام دهند، از آن لذتی نمیبرند و طبیعتا پس از مدت کوتاهی اشتیاق آنها رو به خاموشی میرود.
باید احساس آزادی کنند
درست همانطور که اگر مردان خود را در موقعیت رابطه اجباری ببینند، اتفاق خوبی نمیافتد، اگر مردی بارها و بارها احساس ناکامی را تجربه کند و مثلا احساس کند هربار مجبور است همسرش را برای داشتن رابطه جنسی متقاعد کند، باز هم اتفاق خوبی نمیافتد. چنین مردی دیگر نه تنها پا پیش نمیگذارد بلکه اصولا هم بعد از مدتی نسبت به هرجور رابطه جنسی بدبین میشود و علاقهاش را از دست میدهد.
مردها برای آنکه احساسات زناشوییشان رشد کند، نیاز به احساس آزادی و قدرت دارند مثلا وقتی میخواهند رابط داشته باشند، دلشان نمیخواهد با پاسخ منفی مواجه شوند. پاسخ منفی برای آنها حاوی این پیام است: «تو بیعرضهای و نمیتوانی مرا آنطور که میخواهم راضی کنی. پس بهتر است فکرش را هم نکنی…» شاید واقعا اینطور نباشد اما آنها چنین برداشتی میکنند و این آبی است بر آتش اشتیاق آنها.
زنان را چه چیز سرد میکند؟
در مورد خانمها، مهمترین دلیل عدمتمایل به رابطه جنسی با همسر یک نکته باور نکردنی است: اینکه آنها به قدر کافی عشق و عاطفه از همسرشان دریافت نمیکنند. به همین راحتی! دلیل مهم سردمزاجی مردان که گفته شد را کنار این بگذارید تا متوجه شوید گاهی اوضاع میتواند چقدر خراب شود. چیزی که اصطلاحا به آن چرخه معیوب میگویند: زن احساس بیمیلی کرده و به مرد کم محلی میکند و جواب منفی میدهد. چیزی که زن میخواهد تا در این مرحله آماده شود، عشق و محبت بیشتر مرد است اما مرد که بهخاطر واکنش زن احساس ناکامی کرده، سرد شده و نمیتواند به همسرش آن عشق و محبتی را که لازم دارد نثار کند؛ پس باز هم زن پاسخ سردتری از مرد دریافت میکند و فاصله بیشتر و بیشتر و بیشتر میشود.
دلیل دومی که زنان را سرد میکند، نرسیدن زن به سطحی از احساس رضایت است که انتظار دارد. این مسئله کاملا به تبحر همسر احتیاج دارد و مردی که چنین تبحری ندارد باید هرچه زودتر به مشاور مراجعه کرده و مشکلش را برطرف کند.
پس میشود گفت برای یک زن، یک رابطه راضیکننده و حمایت عاطفی در این رابطه مهمترین مسائل هستند. برعکس مرد که مهمترین مسئله برایش احساس موفقیت است؛ احساس توانایی و اعتماد به نفسی که میتواند او را گرم نگه دارد.
چه باید کرد؟
زوجها باید در زمینه روابط جنسی رابطهشان را باز، مثبت و راحت نگه دارند. به این ترتیب هر۲ اطمینان لازم را پیدا میکنند. بهترین کار این است که ۲طرف در چنین موقعیتهایی خیلی شفاف و البته محترمانه با هم صحبت کنند و به یکدیگر بفهمانند که اگرچه حالا برای ایجاد رابطه آمادگی ندارند اما در کل از زندگی زناشوییشان راضی هستند و آن را دوست دارند.
خـــــدانـگهــــــدار
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)