سلام.حدودا یک مدت طولانی هستش که پسرخالم به من ابراز علاقه میکنه و ناگفته نمونه که منم بهش علاقه داشتم ولی از یک طرف خانوادهامون مخالف این رابطن و از طرفی هم خود من الان پشیمونم ازین رابطه.نمیدونم واقعا چطور شد که اون همه علاقه یکدفعه نابود شد و الان من واقعا دیگه بهش حسی ندارم.ولی اون هنوز منو دوست داره و کارایی میکنه که دلم به رحم بیاد.نمیدونم خودم اصلا دوست ندارم دلشو بش************م ولی این حقو دارم که در مورد آیندم تصمیم بگیرم.الان یه مدتیه که با آقا پسری آشنا شدم که 9 سال از خودم بزرگتره تو این مدت کم تنها شناختی که ازش پیدا کردم در همین حده که پسر بدی نیست .ولی دوست دارم که باهاش بیشتر آشنا بشم.از طرفی این کار بهم حس خیانت میده یعنی احساس میکنم که دارم به پسرخالم ظلم میکنم.
تو دوراهی موندم.نمیدونم باید با پسرخالم باشم که خیلی دوسم داره و از طرفی مخالفت خانواده ها و داستان های دیگه که مفصله رو تحمل کنم.یا با این آقایی که به نظر خیلی پخته تر ومنطقی تر هست آشنا شم؟