نمایش نتایج: از 1 به 8 از 8

موضوع: بلاتکلیف

2166
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5717
    نوشته ها
    22
    تشکـر
    49
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    بلاتکلیف

    سلام..من از سال 90 با پسری تو دانشگاه اشنا شدم..خلاصه بخوام بگم تا چند ماه پیش میخواست واسه خواستگاری بیاد که من یبار بهش گفتم تو نه کار داری نه پول داری و نه سربازی رفتی و پول نداشتنشو تو سرش زدم..خودم خیلی پشیمون شدم ولی کنایه ام زمان عصبانیت بود..ازون به بعد اون نظرش عوض شد و گفت میترسه بیاد جلو...قرار شد بریم پیش مشاور که اون نتونست بیاد و من رفتم و گفتیم هرچی بگه باید همون کارو بکنیم و مشاوره هم به من گفت اگه نظرش کامل عوض نشده باشه میاد وگرنه بکش کنار...اونم قبول نکرد بیاد و من خودم کشیدم کنار.. الان یک ماهه حرف نمی زنیم جز چند بار کوتاه با اس ام اس که اونم فلشش پیش من بود میخواست بیاد بگیره..جوری اومد ازم گرفت انگار هفت پشت غریبه ام... سردرگمم..خسته شدم...موندم بخدا

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13756
    نوشته ها
    126
    تشکـر
    369
    تشکر شده 145 بار در 78 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : بلاتکلیف

    سلام عزیزم دیگه سردر گم چی هستی؟
    برا کسی بمیر که برات تب کنه نمیدونم چرا عمرتو به پاش میخوای هدر بدی؟صحبت یکی دو روز که نیست یه عمره الان عاشقشی 2روز دیگه اگه باهاش ازدواج کردی وپشیمون شدی چی؟الان قابل جبرانه چقدر توی خلوتت از خدای خودت تشکر کردی که اونو بهت شناخت
    تاحالابه این فکر کردی که ممکنه عاشق یکی دیگه شده باشه اگه بعد از ازدواج بااین اقا متوجه میشدی چیکار میکردی خدایا شکرت که زود چشمای عزیزمونو به حقیقت باز کردی حرفام تلخه ببخشید اما واقعیته خدا خیلی دوست داره توهم دوستش داشته باش کارشو جبران کن
    من خودم متاهلم ومیدونم زندگی شوخی بردار نیست

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5400
    نوشته ها
    698
    تشکـر
    99
    تشکر شده 657 بار در 378 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : بلاتکلیف

    نقل قول نوشته اصلی توسط نازنازی نمایش پست ها
    سلام..من از سال 90 با پسری تو دانشگاه اشنا شدم..خلاصه بخوام بگم تا چند ماه پیش میخواست واسه خواستگاری بیاد که من یبار بهش گفتم تو نه کار داری نه پول داری و نه سربازی رفتی و پول نداشتنشو تو سرش زدم..خودم خیلی پشیمون شدم ولی کنایه ام زمان عصبانیت بود..ازون به بعد اون نظرش عوض شد و گفت میترسه بیاد جلو...قرار شد بریم پیش مشاور که اون نتونست بیاد و من رفتم و گفتیم هرچی بگه باید همون کارو بکنیم و مشاوره هم به من گفت اگه نظرش کامل عوض نشده باشه میاد وگرنه بکش کنار...اونم قبول نکرد بیاد و من خودم کشیدم کنار.. الان یک ماهه حرف نمی زنیم جز چند بار کوتاه با اس ام اس که اونم فلشش پیش من بود میخواست بیاد بگیره..جوری اومد ازم گرفت انگار هفت پشت غریبه ام... سردرگمم..خسته شدم...موندم بخدا
    دوست عزیز هر طوری که به این موضوع نگاه کنید یک نتیجه داره

    چه اینکه ایشون ترسیده باشه و از حرف شما ناراحت شده باشه و چه در مرحله اول باشه و بدون کار و درامد جلو بیاد در نتیجه هیچ تغیری ایجاد نمیشد

    ولی چیزی که برای امروز شما بسیار مهمه ادامه دادن به این رابطه بی سرانجامه

    شما هنوز با فرستادن پیام وابستگی رو نگه داشتید وابستگی که فقط افسردگی و اضطراب رو برای شما به ارمغان میاره

    بهتره خودتون رو گول نزنید چون این رابطه خیلی وقته تمام شده و شما دلتون رو به سایه اش خوش کردید که شاید معجزه ای رخ بده

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14259
    نوشته ها
    44
    تشکـر
    41
    تشکر شده 37 بار در 22 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بلاتکلیف

    شما از یه پسر دانشجو چه انتظاری داشتی ؟ اصلا هدفت برای آشنایی و دوستی با ایشون چی بود ؟
    ایشونم مثله شما دانشجو بوده . شما خودت پول و کار داری سربازی رفتی ؟ ( میدونم دختری و سربازی وظیفه ت نیست ، اینا رو کلی دارم می گم . اینا رو دارم می گم که خودتو جای اون پسر بزاری تا بتونی درکش کنی ) .
    ایشون می خواسته بعد این چند سال بیاد خواستگاری تا رابطه تون جدی بشه ولی شما منصرفش کردی !
    مقصر خود شما هستی . بنظر من این پسر کاملا نرمال رفتار کرده . وقتی دیده بعد این چند سال شما این چیزا رو ازش انتظار داری و درکش نمی کنی ، کشیده کنار .
    وقتی خودت این حرفا رو بهش زدی مسلما خانواده ت هم بهش می گن و جواب رد می دن .اینجوری هم جلوی شما /هم خانواده شما / و هم خانواده خودش خورد میشد .
    ولی الان حداقلش اینه که دردشو ریخته توی خودش .
    راستش شاید هر کس دیگه ای هم بود همین رفتارو می کرد .

  5. 2 کاربران زیر از tandiss بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : بلاتکلیف

    به نظر من کارت درسته که کشیدی کنار

    پسری که هیچی نداره نباید قول ازدواج بده
    و تورو وابسته کنه

    پسر وقتی همه چیز داره شرایط روحیش خوب بود فکز تشکیل زندگی بده

    حرف اون مشاور گوش کن و خودتو بکش کنار
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : بلاتکلیف

    به نظر من کارت درسته که کشیدی کنار

    پسری که هیچی نداره نباید قول ازدواج بده
    و تورو وابسته کنه

    پسر وقتی همه چیز داره شرایط روحیش خوب بود فکز تشکیل زندگی بده

    حرف اون مشاور گوش کن و خودتو بکش کنار
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    13770
    نوشته ها
    498
    تشکـر
    670
    تشکر شده 645 بار در 302 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : بلاتکلیف

    بعد از 2 سال رابطه چه جوری میخوای بکشی کنار؟؟؟؟؟؟ تو با این حرفات اون پسر رو غرورش رو زیر پاهات له کردی
    امضای ایشان
    گذشتم از گذشته هااااااااااام

  9. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : بلاتکلیف

    نقل قول نوشته اصلی توسط صدف جون نمایش پست ها
    بعد از 2 سال رابطه چه جوری میخوای بکشی کنار؟؟؟؟؟؟ تو با این حرفات اون پسر رو غرورش رو زیر پاهات له کردی
    صدف چرا نمیگی اون اقا نباید قول و قرار ازدواج میذاشت
    حالا که یه دختر پیدا شده از حقش دفاع کرده برا اینکه داغون نشه وابسته نشه. این حرف هارو زده
    میگید مقصر ؟؟؟اگه این دختر وابسته میشد بعدش اون اقا پسر ولش میکرد بازم همه تقصیرا میافتاد گردن این دختر ...
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد