با سلام و خسته نباشید ارمان هستم متولد 1373/04/18من حدودا هشت ماهه با ی دختر که متولد 1367هست اشنا شدم بهش گفته بودم متولد 69چون تنها بودم اما الان واقعا عاشقش شدم و بدون اون نمیتونم زندگی کنم باید چیکار کنم اگه به اون حقیقت رو بگم نابود میشم و الان بهش قول ازدواج دادم اما نمیدانم چیکار کنم ممنون میشم راهنماییم کنین
خب ارمان عزیز به هرحال چیزی برای شما نباید عوض بشه ...
چون در این روابط شما باید قدرت داشته باشید که با شنیدن کلمه " نه" آرامش خودتون رو به هم نریزید
ولی با این اختلاف سنی بعید میدونم خانواده ها کنار بیان حتی اگه دختر هم در این مورد مشکلی نداشته باشه
ولی بالا بودن سن دختر درآینده برای شما مشکل ساز خواهد بود ...
چون زودتر افتاده میشه و گاها" مردا نمیتونن در این مورد کنار بیان ....
چون یکی از رکن های ازدواج روابط جنسی در اونه
خـــــدانـگهــــــدار
سلام
دوست عزیز پیشنهاد میکنم خیلی راحت اون چیزی که تو قلبتون هست رو بهش بگید .. و در همون حال بهش بگین یه سوال فرضی ازش بپرس مثلا بهش بگو اگر هم بودیم تو چیکار میکردی ؟
ببین عکس العملش چیه .. یعد حالا طی زمان تو مثلا اگر این سوال رو با کمی نوسان بپرس مثلا اگر من سنم از تو کوچیکتر بود یا خیلی بزرگتر بدم چیکار میکردی .. این سوال رو بپرس و عکس العمل شما ببین ..
خب دیگه حرفی رو که بایستی نمیگفتی رو زدی و الان دیگه ناراحتی فایده ای ندارهنوشته اصلی توسط ارمان
پس بهر حال خودش روزی متوجه میشد که بهش دورغ گفتی پس همون بهتر که در اول راه متوجه بشه
اگه دوستتون داشته باشه میتونه گذشت کنه و شمارو ببخشه ...
پس بهتره در این مورد زیاد دلیل و برهان نیاری و خیلی راحت حرف راستو بهش بگی
و ازش بخوای که در این مورد فکر کنه و بهتون فرصتی بده ، تا بتونید جبران کنید
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
نظرت چیه؟