نمایش نتایج: از 1 به 21 از 21

موضوع: عشق

3667
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7092
    نوشته ها
    12
    تشکـر
    0
    تشکر شده 9 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    عشق

    سلام .لطفا کمکم کنید بدجور تو مشکلات گیر افتادم.دختری هستم 29 ساله حدود 8ماه پیش با اقایی آشنا شدم .من وایشون از لحاظ فرهنگی با هم خیلی فرق داشتیم .اما نمیدونم چی شد که یک دل نه صد دل عاشقش شدم اونم منو دوست داشت طوری که من حتی حاضر شدم به خاطر او چادر بپوشم وبه هم قول دادیم که شش ماه به هم فرصت بدیم ببینیم برای هم خوب هستیم یا نه در این ضمن ما با هم بدون اطلاع خانواده محرم شدیم که گناه نکنیم ومتاسفانه رابطه جنسی هم داشتیم البته من دوست نداشتم اما چون هم رو دوست داشتیم ومطمئن بودیم ازدواج میکنیم اجازه دادم اما حالا بعد این مدت ایشون میگه ما کنار هم بمونیم اما بدون ازدواج وتا آخر کنار هم باشیم ومیگوید خانواده من موافقت نمیکنند که از شهر دیگر همسر بگیرم وهمچنین به من گیر میدهد که تو باید هد وساق دست بپوشی وحجاب کامل داشته باشی ئ چون شاغل هستم با رابطه من با نامحرم مشکل دارد وایرادگیری میکند الان موندم چیکار کنم خسته شدم از این زندگی دوستش دارم اما نمیتوانم کارم را رها کنم ونمیتوانم تغییراتی را که او میخواهد در من بوجود بیاورد را کاملا قبول کنم بگویید چه کنم

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6585
    نوشته ها
    151
    تشکـر
    6
    تشکر شده 92 بار در 58 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق

    بسم الله الرحمن الرحیم


    1.اولا شما بدون اجازه پدر مادر نمیتوانید با اقایی صیغه محرمیت بخوانید...و عمل شما گناه محسوب میشه مگر اینکه قبلا ازدواج کرده باشید و طلاق گرفته باشید


    2.شما میتونید براش شرط بزاری مثلا اگه اومد خواستگارت تو هم حرفاشو گوش میدی حجاب کامل و از کارم استعفا میدی....فرضا فرضا این فرد به احتمال یک در صد دروغ بگوید بعد از جدا شدنش اثراتش تو شما میمونه

    3.اگر خانواده ای موافق نباشه...اصولا حتی اگه هم راضی نباشن...میرن دختررو نگاه میکنن..ویا تلفنن باهاش صحبت میکنن...تقریبا غیر ممکن میدونم که خانواده ای حتی از حرف زدن با دختر هم امتناع بورزند

    4.به نظر من راه همونه اولا شما به هیچ عنوان نباید دیگه باهاشون رابطه جنسی داشته باشید...چون بدون اجازه پدر ومادر صیغه عقد دائم و حتی موقت هم باطل هست.دوما حتی اگه شده تلفنن با مادرش صحبت کید...شما نباید به دلیل سادگی و خوش بینی بیش از حد به یه فردی اطمینان کنید حتی اگه اون ادم حرف های خوبی زد...خیلی ها ا همین راه دین سواستفاده میکنن به دلیل کمبود اطلاعات مردم از احکام دین به مردم ضربه میزنن


    این راه نمایی های بنده بود بازم ر جور خودتون صلاح بدانید.یا حق

    اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
    امضای ایشان
    حضرت امیر المومنین(ع)

    هيچ ثروتي چون عقل و هيچ فقري چون جهل و هيچ ميراثي چون ادب و هيچ پشتيباني چون مشورت نخواهد بود.

  3. 3 کاربران زیر از delphic بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : عشق

    با نظر delphic موافقم

    به عشق هم اعتقاد ندارم چون هیچ عشق پایداری ندیدم ، پس با احساساتتون برا زندگیتون تصمیم نگیرین ، ارتباطتون رو قطع کنین و بگین بیاد خواستگاری

    انشالاه خوشبخت بشین و به مرادتون برسین

  5. کاربران زیر از reza1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : عشق

    متاسفانه دخترها خیلی دیر وارد یک رابطه میشن ولی وقتی هم وارد شدن بدون هیچ فکری به پیش میرن

    طوریکه دیگه به خطرات اون فکر نمیکنن ... مثل شما که وارد رابطه جنسی شدید و صیغه محرمیتی رو خوندید که اعتبار نداشت

    چون شما دختر هستید قانونی و شرعی بودن عقدتون به رضایت پدرشما داره ...

    از طرفی بدون اینکه با کسی قول و قراری مشخص و قانونی بگذاری وارد یک رابطه جنسی شدی و اونو از خودت سیراب کردی

    مسلمه که الان ساز مخالف میزنه ... چون به چیزی که از شما میخواسته رسیده ...بهتره یه خورده به خودتون بیایت و بهتر و منطقی فکر کنید

    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  7. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7092
    نوشته ها
    12
    تشکـر
    0
    تشکر شده 9 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق

    با سلام دوست عزیز ممنونم از راهنماییهایت .اما در خصوص حرف های شما باید بگویم من حاضر شده ام که کارم را رها کنم وحجابم را هم همانطور که او میخواهد امادو مسئله وجود دارد یکی اینکه ایشون اصرار بر ماندن به همین صورت دارد ومیگوید من می آیم به خاستگاری اما بدون خانواده ام چون آنها راضی نمیشوند واگر اینطوری هم ازدواج کنیم بعد یک ماه مطمئن باش طلاق میگیریم پس بهتر است همینطور تا آخر ادامه بدهیم چون من قصد ازدواج با هیچ کس را ندارم وتا آخر به پای تو میمانم وتو هم بمان ونکته دیگر اینکه من اگر با شرایط حجاب ورها کردن کارم موافقت کنم مثل این است که همه اختیارم را به او داده ام پس بحث آزادی انسان چه می شود من که از اول با کارم خو گرفته ام وحجابم هم آن طوری که ایشان میخواهد نیست آیا به یکدفعه این کار را بکنم مشکل ساز در زندگی آینده ما نمیشود ومن احساس بدی به این مسئله دارم .فقط چیزی که هست من او را دوست دارم چون همیشه احترام من را نگه داشته است واز همه نظر به من یاری رسانده است در همه زمینه ها چه مالی چه معنوی و...یک جورهایی واقعا مایه آرامش من هست ومن این آرامش را فقط در او پیدا کرده ام حالا چه کنم

  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7092
    نوشته ها
    12
    تشکـر
    0
    تشکر شده 9 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق

    نقل قول نوشته اصلی توسط farokh نمایش پست ها
    متاسفانه دخترها خیلی دیر وارد یک رابطه میشن ولی وقتی هم وارد شدن بدون هیچ فکری به پیش میرن

    طوریکه دیگه به خطرات اون فکر نمیکنن ... مثل شما که وارد رابطه جنسی شدید و صیغه محرمیتی رو خوندید که اعتبار نداشت

    چون شما دختر هستید قانونی و شرعی بودن عقدتون به رضایت پدرشما داره ...

    از طرفی بدون اینکه با کسی قول و قراری مشخص و قانونی بگذاری وارد یک رابطه جنسی شدی و اونو از خودت سیراب کردی

    مسلمه که الان ساز مخالف میزنه ... چون به چیزی که از شما میخواسته رسیده ...بهتره یه خورده به خودتون بیایت و بهتر و منطقی فکر کنید

    سلام ممنونم الان به نظرم دیگر وقت منطقی فکر کردنم گذشته چون من همه چیزمو از دست دادم منظور دختر بودنمو دیگه به نظرتون راهی هست

  10. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    7052
    نوشته ها
    1,135
    تشکـر
    6,692
    تشکر شده 1,280 بار در 640 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : عشق

    سلام . اره به نظرم این اقا یه ادم پریشان احوالی چون همه چیز شمارو ازتون گرفته اون وقت میخاد رو هوا باهاتون بمون عایا باید بیا د خواستگاری با خانوادش ادمی که به خودش اجازه میده به حریم خصوصی یه فرد دخالت کن اون وقت نمیتون پاش وایسته پس عزیزم بیشتر از این خودتو الاف نکن منطقی فکر کن و تصمیم بگیر برای دختر بودنتم میتونی بری پیش پزشک راهنماییت بکن نمیشه اینجا توضیح داد . فقط تصمیم معقولانه ای بگیر موفق باشی

  11. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7092
    نوشته ها
    12
    تشکـر
    0
    تشکر شده 9 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق

    نقل قول نوشته اصلی توسط satare نمایش پست ها
    سلام . اره به نظرم این اقا یه ادم پریشان احوالی چون همه چیز شمارو ازتون گرفته اون وقت میخاد رو هوا باهاتون بمون عایا باید بیا د خواستگاری با خانوادش ادمی که به خودش اجازه میده به حریم خصوصی یه فرد دخالت کن اون وقت نمیتون پاش وایسته پس عزیزم بیشتر از این خودتو الاف نکن منطقی فکر کن و تصمیم بگیر برای دختر بودنتم میتونی بری پیش پزشک راهنماییت بکن نمیشه اینجا توضیح داد . فقط تصمیم معقولانه ای بگیر موفق باشی
    ممنونم از راهنماییت .حالا به نظر شما این درسته که انسان سی سال با یک خصوصیات خاص زندگی کرده بعد بخواد که ازدواج بکنه تابع اون چیزی بشه که طرف مقابلش میگوید.اون همیشه به من میگه شوهر خدای دوم زند هست وهر چیزی که میگوید باید اطاعت کند ولی من اینو قبول ندارم سخته قبول کردنش .چرا یک زن نباید برای خودش تصمیم بگیره وآنطور که میخواد باشه

  12. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    7052
    نوشته ها
    1,135
    تشکـر
    6,692
    تشکر شده 1,280 بار در 640 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : عشق

    ببین به نظر من ازدواج یه توافق دو نفره هست قرار نیس تو بردش بشی اگر اینطوره پس اونم هر چی شما میگی باید بگه چشم ادمی که سی سال داره زندگی میکنه دیگه شخصیتش شکل گرفته و خیلی سخت میشه وادارش کرد به اینکار ولی شایدم تغییر کنه اخ ادم برای زندگی ایندش باید یه معیارایی داشته باش درست خوب اگر بخاد رو هوا با شما ادامه بده اون وقت به شخصیت شما توهین میشه چون شما دختری از کجا معلوم که با کس دیگری نباش و نخاد ازدواج کن شاید الان به این میفکره که شما باهاشی بدش میره سراغ یکی دیکه و اون وقت که شما تنها میشی با کلی احساس شکست و ناامیدی اون وقت تاوانشو باید بدی درست

  13. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6585
    نوشته ها
    151
    تشکـر
    6
    تشکر شده 92 بار در 58 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق

    نقل قول نوشته اصلی توسط eshgh نمایش پست ها
    با سلام دوست عزیز ممنونم از راهنماییهایت .اما در خصوص حرف های شما باید بگویم من حاضر شده ام که کارم را رها کنم وحجابم را هم همانطور که او میخواهد امادو مسئله وجود دارد یکی اینکه ایشون اصرار بر ماندن به همین صورت دارد ومیگوید من می آیم به خاستگاری اما بدون خانواده ام چون آنها راضی نمیشوند واگر اینطوری هم ازدواج کنیم بعد یک ماه مطمئن باش طلاق میگیریم پس بهتر است همینطور تا آخر ادامه بدهیم چون من قصد ازدواج با هیچ کس را ندارم وتا آخر به پای تو میمانم وتو هم بمان ونکته دیگر اینکه من اگر با شرایط حجاب ورها کردن کارم موافقت کنم مثل این است که همه اختیارم را به او داده ام پس بحث آزادی انسان چه می شود من که از اول با کارم خو گرفته ام وحجابم هم آن طوری که ایشان میخواهد نیست آیا به یکدفعه این کار را بکنم مشکل ساز در زندگی آینده ما نمیشود ومن احساس بدی به این مسئله دارم .فقط چیزی که هست من او را دوست دارم چون همیشه احترام من را نگه داشته است واز همه نظر به من یاری رسانده است در همه زمینه ها چه مالی چه معنوی و...یک جورهایی واقعا مایه آرامش من هست ومن این آرامش را فقط در او پیدا کرده ام حالا چه کنم


    بسم الله الرحمن الرحیم


    1.اولا شما نباید به حرف طرف گوش کنید....خب شما به هم ازدواج نکنید ولی تا اخر عمر با هم باشید یه جورایی غیر ممکنه...بلاخره خانواده پسره توقعاتی از پسرشون دارن ازش بچه میخوان ...دوما شما هم نمیتونی تا اخر عمر با پدر مادرتون زندگی کنید شما نیاز مسکن نیاز اقتصادی دارید...حالا خدایی نکرده پدر و مادر شما از دنیا رفتند حالا باید کجا زندگی کنید حالا کی باید نیاز های اقتصادی شما رو تامین کنه

    2.دوما شما میتونید بکارت رو دوباره به دست بیارید به طریقه عمل...این نیست که چون شما بکارت ندارید حق زندگی ندارید بلکه برعکس شما هم حق زندگی دارید و من خیلی شنیدم که طرف بکارت شو از دست داده به طریقی ولی ازدواج کرده و به شوهرشم گفته یا نگفته ولی زندگی خوشی دارن و عالی و دارن زندگی میکنن....شما نباید پیش خودتون فک کنید چون بکر نیستم دیگه کسی منو نمیگیره و باید با همین بمونم اصلا همچین چیزی نیست و شما هم حق زندگی دارید ولو با یک فرد دیگه

    3.اگر شما به دادگاه سر بزنید و یا کمی اجتماعی باشید میفهمید چند نفر از همین راه ها گول خوردن و حالا هیچ راه برگشتی ندارن نه خانواده ی دارن که حمایتشون کنه ونه کسی حامی این فرد هست

    خانوم محترم شما خوش بینی و سادگی رو بذارکنار و حقیقتو ببین ...دنیا اون قدر رویایی نیست که ادم هر کاری بخواد بکنه و فک کنه همه ادما خوبه و فقط عشق کافیه و وووو اینا همه حرفه واقعیت اینه که دنیا انسانای ساده رو شکار میکنه

    از نظر من این فرد کسی نیست که اینده شما رو بسازه اگرکمی عشقشون واقعی بود تمام عالم هم نمیتونستن جلوی این فرد و برای ازدواج با شما بگیره

    به خودتون بیاید تا دیر نشده شما حق زندگی خوب دارید فقط و فقط باید به خودتون بیاید
    امضای ایشان
    حضرت امیر المومنین(ع)

    هيچ ثروتي چون عقل و هيچ فقري چون جهل و هيچ ميراثي چون ادب و هيچ پشتيباني چون مشورت نخواهد بود.

  14. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7092
    نوشته ها
    12
    تشکـر
    0
    تشکر شده 9 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق

    بچه ها ممنونم که همتون راهنماییم کردین اما نمیدونم با این دلم چه کنم هر کار میکنم فراموشش کنم نمیتونم .خیلی دوست دارم با خودم فکر کنم وتوجیه کنم خودمو که این یک مقطع از زندگیم بوده وگذشته ها گذشته باید درس گرفت اما نمیشه.این روزها حال وروز خوبی ندارم نمیدونم به نظرتون چیکار کنم آروم بگیرم

  15. کاربران زیر از eshgh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  16. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7092
    نوشته ها
    12
    تشکـر
    0
    تشکر شده 9 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق

    نقل قول نوشته اصلی توسط reza1 نمایش پست ها
    با نظر delphic موافقم

    به عشق هم اعتقاد ندارم چون هیچ عشق پایداری ندیدم ، پس با احساساتتون برا زندگیتون تصمیم نگیرین ، ارتباطتون رو قطع کنین و بگین بیاد خواستگاری

    انشالاه خوشبخت بشین و به مرادتون برسین
    عزیزم اون میگه میام خاستگاری اما باید خودت خانوادمو راضی کنی واز طرفی تضمینی برای جدا نشدنمون نمیدم.

  17. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7249
    نوشته ها
    630
    تشکـر
    163
    تشکر شده 1,316 بار در 478 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عشق

    وقتی یه دختر..........وقتی یه پسر..............


    وقتی یک دختر حرفی نمیزند میلیونها فکر در سرش می گذرد

    وقتی یک دختر بحث نمیکندعمیقا مشغول فکر کردن است

    وقتی یک دختر با چشمانی پر از سوال به تو نگاه میکند

    یعنی نمی داند تو تا چند وقت دیگر با او خواهی بود

    وقتی یک دختر بعد از چند لحظه در جواب احوالپرسی تو می گوید: خوبم

    یعنی اصلا حال خوبی ندارد

    وقتی یک دختر به تو خیره می شود

    شگفت زده شده که به چه دلیل دروغ می گویی

    وقتی یک دختر سرش را روی سینه تو می گذارد

    آرزو می کند برای همیشه مال او باشی

    وقتی یک دختر هر روز به تو زنگ می زند
    توجه تو را طلب می کند

    وقتی یک دختر هر روز برای تو [اس ام اس] می فرستد

    یعنی میخواهد تو اقلا یک بار جوابش را بدهی

    وقتی یک دختر به تو می گوید دوستت دارم

    یعنی واقعا دوستت دارد

    وقتی یک دختر اعتراف می کند که بدون تو نمی تواند زندگی کند

    یعنی تصمیم گرفته که تو تمام آینده اش باشی

    وقتی یک دختر می گوید دلش برایت تنگ شده

    هیچ کسی در دنیا بیشتر از او دلتنگ تو نیست


    وقتی یک پسر حرفی نمی زند

    حرفی برای گفتن ندارد

    وقتی یک پسر بحث نمی کند

    حال وحوصله بحث کردن ندارد

    وقتی یک پسر با چشمانی پر از سوال به تو نگاه می کند

    یعنی واقعا گیج شده است

    وقتی یک پسر پس از چند لحظه در جواب احوالپرسی تومی گوید: خوبم

    یعنی واقعا حالش خوبه

    وقتی یک پسر به تو خیره می شود

    دو حالت داره یا شگفت زده است یا عصبانی

    وقتی یک پسر هر روز به تو زنگ می زند

    او با تو مدت زیادی حرف می زند که توجه ات را جلب کند

    وقتی یک پسر هرروز برای تو [اس ا م اس] می فرستد

    بدون که برای همه "فوروارد" کرده

    وقتی یک پسر به تو میگوید دوستت دارم

    دفعه اولش نیست (آخرش هم نخواهد بود)

    وقتی یک پسر اعتراف می کند که بدون تو نمی تواند زندگی کند

    تصمیم شو گرفته که تورو اقلا واسه یه هفته داشته باشه

  18. 3 کاربران زیر از ابوغفار بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7362
    نوشته ها
    66
    تشکـر
    38
    تشکر شده 89 بار در 41 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عشق

    صیغه محرمیت برای دختر بدون اذن پدر باطله..

  20. کاربران زیر از sarinaR بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  21. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3761
    نوشته ها
    312
    تشکـر
    197
    تشکر شده 180 بار در 116 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عشق

    سلام.اینکه شما احساس عشق دارید کاملا طبیعیه و بخاطر رابطه جنسی بینتونه که تو اکثر دخترا پیش میاد ولی پشت این احساس در واقع هیچی نیست.آقایون مثل شما فکر نمیکنند اونها فقط به س ک س توجه دارند و بعد از اون درگیر مسایل عاطفی نمیشن.
    بعدشم نکته ای که میخوام بهت بگم این آقا میخواد شما را از سر خودش باز کنه برای همین حالا کار و حجابو بهونه کرده وگرنه به قول خودتون شما از اول همین بودید که انتخاب کرده.حتی کارتونم رها کنید و حجاب کنید باز هم یه بهونه جدید میتراشه میگی نه؟امتحان کن.
    مورد آخر برای ترمیمت اقدام کن با هزینه اون بهش بگو ترمیمم کن بعدش جدا میشیم اینو اصلا برای گول زدن شوهر آیندتون نمیگم برای تنبیه اون پسر بخاطر هرزگیش میگم که با شما این کارو کرده و حالا میخواد شونه خالی کنه.اگه واقعا آدم لاشی باشه قبول نمیکنه که دیگه شما کاملا سرت کلاه رفته اگه هم قبول کرد میفهمی که قصدش موندن نیست.اگه هم قبول نکرد و گفت قراره با هم بمونیم تا آخرش اونوقت بفهم که فقط به نیت سو استفاده باهاته تا زمانی که ازدواج کنه.بعدم عذر میخوام مثل یه تیکه آشغال رهات میکنه.
    ساده نباش اینقدر

  22. کاربران زیر از gOli! بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  23. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : عشق

    نقل قول نوشته اصلی توسط eshgh نمایش پست ها
    عزیزم اون میگه میام خاستگاری اما باید خودت خانوادمو راضی کنی واز طرفی تضمینی برای جدا نشدنمون نمیدم.

    بهش بگین بیاد خواستگاری و باهاش ازدواج کنین حتی اگه فکر میکنید که ممکن است این ازدواج به طلاق ختم شود ، یک دختر طلاق گرفته بهتر از یک دختر دست خوردس ، حداقل در آینده دلیلی برا باکره نبودنتون دارین .

    و اونم یک بار ازدواج براش ثبت بشه میفهمه که اگه طلاق بگیره همه میدونن که یک آدم طلاق گرفته اس و امکان طلاق هم خیلی پایین میاد ، پس بهترین کار اینه که بیاد و ازدواج کنین باهاش ، هر دلیلی هم که میخواد بزار بیاره .

    با توجه به صحبت های شما از ایشون میکنین امکان یک زندگی خوب کنار چنین آدمی برا شما من نمیبینم پس بعد ازدواج سعی کنین تا زمان اطمینان از بچه دار شدن پرهیز کنین .

    شرمنده اینقدر رک و بی پرده گفتم این نظر منه .

    امیدوارم موفق باشین


  24. 2 کاربران زیر از reza1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  25. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4062
    نوشته ها
    167
    تشکـر
    60
    تشکر شده 115 بار در 69 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عشق

    نقل قول نوشته اصلی توسط reza1 نمایش پست ها
    بهش بگین بیاد خواستگاری و باهاش ازدواج کنین حتی اگه فکر میکنید که ممکن است این ازدواج به طلاق ختم شود ، یک دختر طلاق گرفته بهتر از یک دختر دست خوردس ، حداقل در آینده دلیلی برا باکره نبودنتون دارین .

    و اونم یک بار ازدواج براش ثبت بشه میفهمه که اگه طلاق بگیره همه میدونن که یک آدم طلاق گرفته اس و امکان طلاق هم خیلی پایین میاد ، پس بهترین کار اینه که بیاد و ازدواج کنین باهاش ، هر دلیلی هم که میخواد بزار بیاره .

    با توجه به صحبت های شما از ایشون میکنین امکان یک زندگی خوب کنار چنین آدمی برا شما من نمیبینم پس بعد ازدواج سعی کنین تا زمان اطمینان از بچه دار شدن پرهیز کنین .

    شرمنده اینقدر رک و بی پرده گفتم این نظر منه .

    امیدوارم موفق باشین

    آفرین چه خیر خواهانه،،عاقلانه و بدون شعار و جهت گیری
    این فرمول برای تمام موارد این چنینی صدق می کند
    البته بعید می دانم تن به ازدواج بدن آقایان در این گونه موارد
    که البته این هم دلیلی نباید باشه برای غصه و شکست خوردن
    این چادر پوشیدن شما و رابطه جنسی و ..اشتباه پشت اشتباه
    عبرت بگیر و اراده کن زندگیت را بساز از نو
    موفق باشی

  26. کاربران زیر از سوزان بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  27. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : عشق

    نقل قول نوشته اصلی توسط سوزان نمایش پست ها
    آفرین چه خیر خواهانه،،عاقلانه و بدون شعار و جهت گیری
    این فرمول برای تمام موارد این چنینی صدق می کند
    البته بعید می دانم تن به ازدواج بدن آقایان در این گونه موارد
    که البته این هم دلیلی نباید باشه برای غصه و شکست خوردن
    این چادر پوشیدن شما و رابطه جنسی و ..اشتباه پشت اشتباه
    عبرت بگیر و اراده کن زندگیت را بساز از نو
    موفق باشی


    اره درسته اشتباه زیاد کردن ، ولی دیگه صلاح نصیحت ندیدم چون نصیحت کاری رو درست نمیکنه .

    تنها نصیحتی هم که میشه کرد اینه که : آدم عاقل اشتباه میکنه اما دوباره تکرارش نمیکنه .

    حتی اگه تن به ازدواج هم ندادن نباید این رابطه رو ادامه بدین ، ادامه دادن این رابطه بدون ازدواج محضری حماقته


  28. 2 کاربران زیر از reza1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  29. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7092
    نوشته ها
    12
    تشکـر
    0
    تشکر شده 9 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق

    بچه ها من مشهد هستم یک مشاور میشناسید که برم پیشش ویک دکتر زنان به من معرفی بکنه که این عمل رو هرچه سریعتر انجام بدم؟ممنونم از همتون تصمیم خودمو گرفتم ارزش واستادن پای چنین کسی نداره .فقط کمکم کنید که یک نفرو پیدا کنم آخه خجالت میکشم پیش هر کسی برم

  30. 2 کاربران زیر از eshgh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  31. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4062
    نوشته ها
    167
    تشکـر
    60
    تشکر شده 115 بار در 69 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عشق

    نقل قول نوشته اصلی توسط eshgh نمایش پست ها
    بچه ها من مشهد هستم یک مشاور میشناسید که برم پیشش ویک دکتر زنان به من معرفی بکنه که این عمل رو هرچه سریعتر انجام بدم؟ممنونم از همتون تصمیم خودمو گرفتم ارزش واستادن پای چنین کسی نداره .فقط کمکم کنید که یک نفرو پیدا کنم آخه خجالت میکشم پیش هر کسی برم
    راهش این نیست
    اول از همه باید روح و روانت را دوباره احیا کنی
    اون مهم تر است
    روزی مادر زادی باکره بودی ولی اشتباه کردی،،حالا هم اگر هوشیاری لازم را هنوز نداشته باشی این کار به دردت نمی خورد
    اعتماد به نفس داشته باش،،خودت را ببخش و زمان بده
    اگر آنی بشوی که باید،،بدون وجود بکارت هم خواهان خواهی داشت چه بسا بسیار

  32. کاربران زیر از سوزان بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  33. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21250
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق

    والا نمیدونم چی بگم...ادم زمانی خواسته های طرفشو برآورده باید بکنه که اطمینان خاطر از پابرجا بودن رابطش داشته باشه....شما زمانی که ایشون همسرت شد باید حجابی که اون میخوادو رعایت کنی و این یه احترامه....نشونه مهم بودن طرف مقابله و این در صورتی است که تقاضا کنه ازت نه اجبار....چون ما ادما با اجبار همیشه کاری بدتر انجام میدیم...نمیدونم چی بگم عزیزم....اینکه وارد رابطه جنسی شدی باهاش خیلی ناراحت کنندستوووولی به اینا سعی کن فک نکنی و عاقلانه ترین تصمیمو بگیر...ببین واقعا مردی هس که خوشبختت کنه...


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد