عزیز دلم منم دقیقا مشکل شمارو دارم درکت میکنم. چون شوهرمو دوست داشتم وقتی اینو ازم خواست بهش گفتم ازچادر بدم میاد اما چون دوستت دارم بخاطرت سرم میکنم.حالا به اجبار سرم میکنم و باعث شده که تنفرم از چادر به تنفر از همسرم منتقل شه.با اینکه میبینه با چادر در عذابم اما کوتاه نمیادومیگه من چادر دوست دارم بااااییییید سرت کنی... همش میگم چرا اون نمیگه چون خانممو دوست دارم بخاطرش تحمل کنمو اینقد زجرش ندم؟؟؟؟؟؟؟ چرا خدا با من اینکارو کرد؟ تورو خدا ببین1تکه پارچه که زندگیموتباه کرده و واسه حفظ زندگیم مجبورم تحملش کنم... تنها آرزوم توی این دنیا اینه که همسرم این اجبارو واسم برداره.