رابطه جنسی عالی یا رابطه عاشقانه عالی؟

[خانوم میثاقی]

از عزیزانی که قراره تو این مسئله من را راهنمایی کنن پیشاپیش تشکر میکنم

سلام دوستان

من دختری هستم 27 ساله چند سال پیش با اقایی نامزد کردم(صیغه محرمیت)که به طرز عجیب و غریب و بقول دوستام هندی منو دوست داشت
هرکاری که میتونست برای من انجام میداد و تمام فکرو ذکرش من بودم من با صحبتی که با ایشون داشتم متوجه شدم که حس جنسیشون
معمولیه و از رابطه جنسی یچیز معمول می خوان که مثلا با معمولترین پوزیشن انجامش بدن و همین.(طولانیش نمیکنم بعد از چندماه نامزدی
ما بخاطر یکسری اختلاف تو خانوادمون بهم خورد)


حالا من با یک شخصی نامزد کردم (صیغه محرمیت) که با زبون میگه عاشقمه ولی خب من رفتارهای عاشقانه زیادی ازش نمیبینم
یعنی اونقدری که باید بهم اهمیت نمیده دوست ندارم با نامزد سابقم مقایسش کنم اما خب می خوام نشونه های کوچکی از عشق
ازش ببینم که نمیبینم!!زیاد بهم اهمیت نمیده خیلی ادم ریلکسیه البته فوق العاده ادم خوبیه از هر نظر خیلی مهربونه شده خیلی وقتا الکی بهونه گرفتم اما ارومم کرده اما ما زیاد حرفی هم باهم نداریم بزنیم
مگر در رابطه با مسائل جنسی!ایشون فوق العاده تنوع طلبه تو رابطه همش دنبال اینه منو راضی کنه خوشحالم کنه و خیللللللللللللللللی
بهم تمایل داره یکجوری که تمام فکرو ذکرش رابطست ایشون 31 ساله است.
همش دنبال تنوع دادن تو رابطه و انجام انواع پوزیشنهاست خب این برای من جذابو شیرینه که دنبال یه رابطه معمولی و خسته کننده نیست
منی که قبلا فکر میکردم خیلی سرد هستم تو رابطه تازه فهمیدم نه !!! منم خیلی گرم هستم!!

خب من از لحاظ جنسی فوق العاده ازش راضی هستم اما اینکه زیاد تو مسائل دیگه اهمیت نمیده بهم فکرمو مشغول کرده
که چرا اینطوریه؟ یعنی واقعا دوست داره منو؟(مثلا همیشه باهم تو چت در ارتباطیم ولی چند روز یبار بهم زنگ میزنه،بیشتر دوست داره
بیاد خونمون تا منو ببره بگردونه البته زبونی خیلی ازم تعریف میکنه و ابراز علاقه میکنه ولی از عشقی اتشین خبری نیست)


اذیتم میکنه فکر میکنم فقط بدنمو دوست داره نه خودمو
اما چیزی که فکرمو مشغول کرده اینه که شما اگر بخواید یکی از این موارد رو انتخاب کنید(چون فکر میکنم جفتش باهم پیدا نمیشه)

کسی که دیوونه وار عاشقتونه گرم و صمیمیه رو انتخاب میکنید ؟
یا کسی که فوق العادست تو رابطه جنسی و رابطه جنسی متنوع پرتنش و فوق العاده گرم و دیوونه وار براتون انجام میده ؟؟؟؟




(شاید الان بهم بخواید بگید ادما نباید زمان نامزدی اونم صیغه محرمیت رابطه داشته باشن اما من بشدت با این تفکر مخالفم چون دوطرف باید ببینن تمایلات
جنسیشون چطوره که بعدا باعث طلاق و جدایی نشه لازم نیست دخول انجام بشه اما بهتره دوطرف بدن هم رو ببینن و رابطه داشته باشن این فرهنگ مسخره
رو کاش تموم کنیم تا انقدر شاهد طلاق نباشیم در ضمن محرم هستیم و هیچ مشکلی نیست)

[ravanshenas-therapy]

با سلام خدمت شما دوست عزیز
دقت کنید که هرکسی بسته به نوع شخصیتش ممکن است فرد متفاوتی را بپسند و دیدگاه دیگران در این که کدام بهتر است به شما کمکی نخواهد کرد بهتر است شما معیارهای خود را شناسایی کنید و دقت کنید که در کنار چه فردی احساس آرامش بیشتری می کنید. بهتر است فعلا که در دوران نامزدی هستید به مسائل دیگر نیز دقت کنید و سعی کنید فرد مقابلتان را بیشتر بشناسید و از زمانهایی که کنار هم هستید و با هم صحبت می کنید برای شناخت بیشتر ایشان استفاده کنید ممکن است در اول رابطه جنسی برای هردوی شما جذاب باشد و بیشتر وقت شما را به خود اختصاص بدهد اما دقت کنید که این موضوع باعث نشود شناخت شما از نیازهای عاطفی، اجتماعی، اقتصادی و ... کاهش پیدا کند سعی کنید رفتار نامزدتان را در محیط های مختلف مورد بررسی قرار بدهید مثلا در اجتماع و در برخورد با دیگران چه نوع رفتاری دارند ، از نظر اقتصادی و مدیریت مالی چگونه هستند و بسیاری از مسائلی که می تواند در آینده نمایان شود و شما و ایشان هرروز با آنها سرکار دارید . سعی کنید زمانی که با ایشان صحبت می کنید یا کنارتان است موضوعی را برای صحبت آمده کرده باشید . ممکن است ایشان عشق آتشین به گفته شما نداشته باشند که خب خیلی از انسانها به این سبک نیستند بسته به سبک شخصیتیشان سبک ابراز احساسشان نیز متفاوت می باشد اما دقت کنید که ایشان بدون مقایسه با فرد دیگری می توانند از عهده برطرف کردن نیازهای عاطفی شما برآیند. بهتر است مشاوره پیش از ازدواج را با حضور ایشان تجربه کنید چون می تواند به هردوی شما کمک زیادی کند.
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
02122354783
شاد باشید

[خانوم میثاقی]

با سلام خدمت شما دوست عزیز
دقت کنید که هرکسی بسته به نوع شخصیتش ممکن است فرد متفاوتی را بپسند و دیدگاه دیگران در این که کدام بهتر است به شما کمکی نخواهد کرد بهتر است شما معیارهای خود را شناسایی کنید و دقت کنید که در کنار چه فردی احساس آرامش بیشتری می کنید. بهتر است فعلا که در دوران نامزدی هستید به مسائل دیگر نیز دقت کنید و سعی کنید فرد مقابلتان را بیشتر بشناسید و از زمانهایی که کنار هم هستید و با هم صحبت می کنید برای شناخت بیشتر ایشان استفاده کنید ممکن است در اول رابطه جنسی برای هردوی شما جذاب باشد و بیشتر وقت شما را به خود اختصاص بدهد اما دقت کنید که این موضوع باعث نشود شناخت شما از نیازهای عاطفی، اجتماعی، اقتصادی و ... کاهش پیدا کند سعی کنید رفتار نامزدتان را در محیط های مختلف مورد بررسی قرار بدهید مثلا در اجتماع و در برخورد با دیگران چه نوع رفتاری دارند ، از نظر اقتصادی و مدیریت مالی چگونه هستند و بسیاری از مسائلی که می تواند در آینده نمایان شود و شما و ایشان هرروز با آنها سرکار دارید . سعی کنید زمانی که با ایشان صحبت می کنید یا کنارتان است موضوعی را برای صحبت آمده کرده باشید . ممکن است ایشان عشق آتشین به گفته شما نداشته باشند که خب خیلی از انسانها به این سبک نیستند بسته به سبک شخصیتیشان سبک ابراز احساسشان نیز متفاوت می باشد اما دقت کنید که ایشان بدون مقایسه با فرد دیگری می توانند از عهده برطرف کردن نیازهای عاطفی شما برآیند. بهتر است مشاوره پیش از ازدواج را با حضور ایشان تجربه کنید چون می تواند به هردوی شما کمک زیادی کند.
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
02122354783
شاد باشید

سلام خیلی ممنون از پاسخ کامل و سریعتون
قبول دارم که وارد فاز جنسی شدن ادمو از شناختن بازمیداره من قبل از شناخت ابدا نزاشتم رابطه جنسی رو شروع کنیم
خداروشکر راجب همه مسائل صحبت کردیم و به توافق رسیدیم از لحاظ اخلاق از لحاظ مذهب خانواده از لحاظ مالی و .....
من مسئله جنسی رو گذاشتم زمانی که ازش همجوره مطمن شدم

راجب این نکته ای که کفتید نباید سوال رو از بقیه بپرسم و ببینم کدوم بخودم ارامش میده خب مسلما همه ما ادمها دوست داریم
هردو رو داشته باشیم هم رابطه جنسی عالی هم رابطه عاشقانه ی عالی،
اما سوال من اینه که (بیشتر از اقایون)اینکه اینطور دیوانه وار تمایل جنسی دارنبه یه خانوم نشانه عشقه یا نه ؟
ایا رابطه جنسی عالی تضمین کننده دوام یک ازدواج هست ؟؟
چون مطمن هستم رابطه جنسی بد عشق و علاقه رو کم میکنه

[ravanshenas-therapy]

با سلام مجدد خدمت شما دوست عزیز
ممکن است رابطه جنسی با کسی که فرد به آن رابطه عاطفی نزدیک تری دارد لذت بیشتری داشته باشد و گرایش بیشتری را به سمت او جلب کند . و در مورد سوال دیگرتان در هرصورت رابطه جنسی یکی از نیازهایی است که در زندگی هر دو فرد بهتر است به آن توجه داشته باشند تا بتوانند به نیازهای یکدیگر به بهترین نحو ممکن پاسخ بدهند و این می تواند دو فرد را به یکدیگر نزدیک تر کند اما در کنار نیاز جنسی نیاز عاطفی و بقیه نیازها نیز وجود دارند که می توانند بر روی یکدیگر تاثیر بگذارند.
شاد باشید

[Experience]

سلام خیلی ممنون از پاسخ کامل و سریعتون
قبول دارم که وارد فاز جنسی شدن ادمو از شناختن بازمیداره من قبل از شناخت ابدا نزاشتم رابطه جنسی رو شروع کنیم
خداروشکر راجب همه مسائل صحبت کردیم و به توافق رسیدیم از لحاظ اخلاق از لحاظ مذهب خانواده از لحاظ مالی و .....
من مسئله جنسی رو گذاشتم زمانی که ازش همجوره مطمن شدم

راجب این نکته ای که کفتید نباید سوال رو از بقیه بپرسم و ببینم کدوم بخودم ارامش میده خب مسلما همه ما ادمها دوست داریم
هردو رو داشته باشیم هم رابطه جنسی عالی هم رابطه عاشقانه ی عالی،
اما سوال من اینه که (بیشتر از اقایون)اینکه اینطور دیوانه وار تمایل جنسی دارنبه یه خانوم نشانه عشقه یا نه ؟
ایا رابطه جنسی عالی تضمین کننده دوام یک ازدواج هست ؟؟
چون مطمن هستم رابطه جنسی بد عشق و علاقه رو کم میکنه

سلام

بعضیا اول عاشق میشن( ملاک دارن و سخت انتخاب میکنن ) بعد به رابطه جنسی فکر میکنن، بنظر من اینجور افراد آدمای با احساستری هستن و در رابطه جنسی اصل خواستشون لذت بردن همسرشونه.

اما بعضیا هستن که فقط ارضای نیاز جنسیشون براشون مهمه و به همه درخواست ازدواج میدن( همین که طرف جنس مخالف هست براشون کافیه ) و هر کی قبول کرد با اون ازدواج میکنن و اینا نظرشون اینجوره که اول ازدواج میکنیم بعد عشق میاد و در رابطه جنسی رفع نیاز خودشون اولویت داره.

[خانوم میثاقی]

سلام

بعضیا اول عاشق میشن( ملاک دارن و سخت انتخاب میکنن ) بعد به رابطه جنسی فکر میکنن، بنظر من اینجور افراد آدمای با احساستری هستن و در رابطه جنسی اصل خواستشون لذت بردن همسرشونه.

اما بعضیا هستن که فقط ارضای نیاز جنسیشون براشون مهمه و به همه درخواست ازدواج میدن( همین که طرف جنس مخالف هست براشون کافیه ) و هر کی قبول کرد با اون ازدواج میکنن و اینا نظرشون اینجوره که اول ازدواج میکنیم بعد عشق میاد و در رابطه جنسی رفع نیاز خودشون اولویت داره.

سلام خیلی ممنون از پاسختون شما مسلما آقا هستید درسته ؟
ایشون به گفته خانوادش خیلی طول کشید تا بلخره من رو پیدا کرد گفتن که خیلی هارو بهش معرفی کردن اما اون خوشش نیومده
یعنی سالهاست که موقعیت ازدواج داشته اما کسی به دلش نبوده تا اینکه منرو دیده
به نکته خوبی اشاره کردید (اینکه اگر مرد زنش رو دوست داشته باشه به نیازهای اون هم توجه میکنه)خودم بهش فکر نکرده بودم
خب نامزد من بیشتر از خودش به اینکه چی منو تو رابطه خوشحال میکنه توجه میکنه و مدام میپرسته این حالت یا اینطوری خوشت میاد؟
بعد انجامش میده و حواسش هست که حتما من اول اغنا بشم و همش ازم سوال میکنه که دوست دارم چیکار کنیم و کجا انجامش بدیم؟
یعنی اینهارو میتونم بزارم پای دوست داشتنش؟ چون همش دنبال اینم که ببینم دوست داره منو واقعا یا نه ؟؟؟

ایشون خودش میگه عاشق من هست و رابطه برقرار کردن بدون عشق هیچ معنایی نداره و اول باید عشق به وجود بیاد
میگه نیمی از علاقش رو بمن دوست داره تو رابطه نشون بده...

اینها میشه نشونه دوست داشتن باشه ؟

[Experience]

سلام خیلی ممنون از پاسختون شما مسلما آقا هستید درسته ؟
ایشون به گفته خانوادش خیلی طول کشید تا بلخره من رو پیدا کرد گفتن که خیلی هارو بهش معرفی کردن اما اون خوشش نیومده
یعنی سالهاست که موقعیت ازدواج داشته اما کسی به دلش نبوده تا اینکه منرو دیده
به نکته خوبی اشاره کردید (اینکه اگر مرد زنش رو دوست داشته باشه به نیازهای اون هم توجه میکنه)خودم بهش فکر نکرده بودم
خب نامزد من بیشتر از خودش به اینکه چی منو تو رابطه خوشحال میکنه توجه میکنه و مدام میپرسته این حالت یا اینطوری خوشت میاد؟
بعد انجامش میده و حواسش هست که حتما من اول اغنا بشم و همش ازم سوال میکنه که دوست دارم چیکار کنیم و کجا انجامش بدیم؟
یعنی اینهارو میتونم بزارم پای دوست داشتنش؟ چون همش دنبال اینم که ببینم دوست داره منو واقعا یا نه ؟؟؟

ایشون خودش میگه عاشق من هست و رابطه برقرار کردن بدون عشق هیچ معنایی نداره و اول باید عشق به وجود بیاد
میگه نیمی از علاقش رو بمن دوست داره تو رابطه نشون بده...

اینها میشه نشونه دوست داشتن باشه ؟

آره اینا نشونه دوس داشتنه.

البته هر کسی اخلاق و خصوصیات و طرز فکر خاص خودشو داره و ممکنه به بعضی موارد فکر نکرده باشه ولی اینو میشه به پای شناخت نداشتنش از شما گذاشت و همونطور که توی رابطه خواستتون رو میگید در مورد سایر مسائل هم بهشون بگید( یا بپرسید ) که دوست دارید چطور رفتار کنن مثلاً بگید دوس دارید شما رو با خودشون به خونشون یا گردش یا هر جا دوس دارید ببرن، ببینید نظرشون چیه و جوابشون چی خواهد بود؟

و همینطور از خواسته های ایشونم بپرسید و سعی کنید خواسته های ایشونم برا شما مهم باشه، اینجوری تعادل حفظ میشه و طوری نمیشه که بعد یه مدت بگن همش من به فکر خواسته هاتم اما تو به من توجه نمیکنی. توجه و درک خواسته ها و نیازهای همدیگه زندگی رو شیرین میکنه.

[شهرام2014]

با سلام خدمت شما دوست عزیز
دقت کنید که هرکسی بسته به نوع شخصیتش ممکن است فرد متفاوتی را بپسند و دیدگاه دیگران در این که کدام بهتر است به شما کمکی نخواهد کرد بهتر است شما معیارهای خود را شناسایی کنید و دقت کنید که در کنار چه فردی احساس آرامش بیشتری می کنید. بهتر است فعلا که در دوران نامزدی هستید به مسائل دیگر نیز دقت کنید و سعی کنید فرد مقابلتان را بیشتر بشناسید و از زمانهایی که کنار هم هستید و با هم صحبت می کنید برای شناخت بیشتر ایشان استفاده کنید ممکن است در اول رابطه جنسی برای هردوی شما جذاب باشد و بیشتر وقت شما را به خود اختصاص بدهد اما دقت کنید که این موضوع باعث نشود شناخت شما از نیازهای عاطفی، اجتماعی، اقتصادی و ... کاهش پیدا کند سعی کنید رفتار نامزدتان را در محیط های مختلف مورد بررسی قرار بدهید مثلا در اجتماع و در برخورد با دیگران چه نوع رفتاری دارند ، از نظر اقتصادی و مدیریت مالی چگونه هستند و بسیاری از مسائلی که می تواند در آینده نمایان شود و شما و ایشان هرروز با آنها سرکار دارید . سعی کنید زمانی که با ایشان صحبت می کنید یا کنارتان است موضوعی را برای صحبت آمده کرده باشید . ممکن است ایشان عشق آتشین به گفته شما نداشته باشند که خب خیلی از انسانها به این سبک نیستند بسته به سبک شخصیتیشان سبک ابراز احساسشان نیز متفاوت می باشد اما دقت کنید که ایشان بدون مقایسه با فرد دیگری می توانند از عهده برطرف کردن نیازهای عاطفی شما برآیند. بهتر است مشاوره پیش از ازدواج را با حضور ایشان تجربه کنید چون می تواند به هردوی شما کمک زیادی کند.
درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
02122354783
شاد باشید

سلام خیلی ممنون از پاسخ کامل و سریعتون
قبول دارم که وارد فاز جنسی شدن ادمو از شناختن بازمیداره من قبل از شناخت ابدا نزاشتم رابطه جنسی رو شروع کنیم
خداروشکر راجب همه مسائل صحبت کردیم و به توافق رسیدیم از لحاظ اخلاق از لحاظ مذهب خانواده از لحاظ مالی و .....
من مسئله جنسی رو گذاشتم زمانی که ازش همجوره مطمن شدم

راجب این نکته ای که کفتید نباید سوال رو از بقیه بپرسم و ببینم کدوم بخودم ارامش میده خب مسلما همه ما ادمها دوست داریم
هردو رو داشته باشیم هم رابطه جنسی عالی هم رابطه عاشقانه ی عالی،
اما سوال من اینه که (بیشتر از اقایون)اینکه اینطور دیوانه وار تمایل جنسی دارنبه یه خانوم نشانه عشقه یا نه ؟
ایا رابطه جنسی عالی تضمین کننده دوام یک ازدواج هست ؟؟
چون مطمن هستم رابطه جنسی بد عشق و علاقه رو کم میکنه

سلام خیلی ممنون از پاسختون شما مسلما آقا هستید درسته ؟
ایشون به گفته خانوادش خیلی طول کشید تا بلخره من رو پیدا کرد گفتن که خیلی هارو بهش معرفی کردن اما اون خوشش نیومده
یعنی سالهاست که موقعیت ازدواج داشته اما کسی به دلش نبوده تا اینکه منرو دیده
به نکته خوبی اشاره کردید (اینکه اگر مرد زنش رو دوست داشته باشه به نیازهای اون هم توجه میکنه)خودم بهش فکر نکرده بودم
خب نامزد من بیشتر از خودش به اینکه چی منو تو رابطه خوشحال میکنه توجه میکنه و مدام میپرسته این حالت یا اینطوری خوشت میاد؟
بعد انجامش میده و حواسش هست که حتما من اول اغنا بشم و همش ازم سوال میکنه که دوست دارم چیکار کنیم و کجا انجامش بدیم؟
یعنی اینهارو میتونم بزارم پای دوست داشتنش؟ چون همش دنبال اینم که ببینم دوست داره منو واقعا یا نه ؟؟؟

ایشون خودش میگه عاشق من هست و رابطه برقرار کردن بدون عشق هیچ معنایی نداره و اول باید عشق به وجود بیاد
میگه نیمی از علاقش رو بمن دوست داره تو رابطه نشون بده...

اینها میشه نشونه دوست داشتن باشه ؟

سلام

ببیتید عزیز با بیش از 40 سال سابقه درمان و ویزیت به جرات میتوانم بگم 80% مراجعه کنندگان خانمی, که بهم مراجعه میکردند برای زندگی مشترکی که نابسامان بود و یا در حال فروپاشی. در جواب این سوال

من که چرا این شخص را برای ازدواج انتخاب کردید میگفتند چون خیلی من رو دوست داشت!!! انگاری همین که این حس از طرف یکطرف باشه هم کافیه و هم لازم!؟

نه عزیز کلا طرح این سوال از طرف خانمها غلطه بلکه باید دید هر دو به چه مقدار همدیگر رو دوست دارند و چرا!؟

پس بیشتر بخوانید و بدانید و از یک مشاور در جهت بالا بردن اطلاعات خود در این زمینه بهره ببرید.

سپاس
دکتر

[خانوم میثاقی]

سلام

ببیتید عزیز با بیش از 40 سال سابقه درمان و ویزیت به جرات میتوانم بگم 80% مراجعه کنندگان خانمی, که بهم مراجعه میکردند برای زندگی مشترکی که نابسامان بود و یا در حال فروپاشی. در جواب این سوال

من که چرا این شخص را برای ازدواج انتخاب کردید میگفتند چون خیلی من رو دوست داشت!!! انگاری همین که این حس از طرف یکطرف باشه هم کافیه و هم لازم!؟

نه عزیز کلا طرح این سوال از طرف خانمها غلطه بلکه باید دید هر دو به چه مقدار همدیگر رو دوست دارند و چرا!؟

پس بیشتر بخوانید و بدانید و از یک مشاور در جهت بالا بردن اطلاعات خود در این زمینه بهره ببرید.

سپاس
دکتر

سلام ممنون از پاسخگوییتون
ولی سوال من و تفکر من اصلا این نبود!!!
من با چشم کاملا باز تمام معیارهامو درمورد نامزدم بررسی کردم که باهاش ازدواج کردم فقط بحث دوست داشتن نبود
سوالم این بود که رابطه جنسی فوق الاعده خوب تضمینگر رابطه عاشقانه طولانی مدت هست ؟
یا اینکه رابطه عاشقانه و رمانتیک خیلی فوق العاده؟
چون با خاستگارها و نامزد سابقی که داشتم هرکودومشون بنظرم یکی ازین مواردرو داشتن

[خانوم میثاقی]

آره اینا نشونه دوس داشتنه.

البته هر کسی اخلاق و خصوصیات و طرز فکر خاص خودشو داره و ممکنه به بعضی موارد فکر نکرده باشه ولی اینو میشه به پای شناخت نداشتنش از شما گذاشت و همونطور که توی رابطه خواستتون رو میگید در مورد سایر مسائل هم بهشون بگید( یا بپرسید ) که دوست دارید چطور رفتار کنن مثلاً بگید دوس دارید شما رو با خودشون به خونشون یا گردش یا هر جا دوس دارید ببرن، ببینید نظرشون چیه و جوابشون چی خواهد بود؟

و همینطور از خواسته های ایشونم بپرسید و سعی کنید خواسته های ایشونم برا شما مهم باشه، اینجوری تعادل حفظ میشه و طوری نمیشه که بعد یه مدت بگن همش من به فکر خواسته هاتم اما تو به من توجه نمیکنی. توجه و درک خواسته ها و نیازهای همدیگه زندگی رو شیرین میکنه.

منم اینکارهارو انجام میدم البته تو رابطه دیگه بغیر از بحث جنسی

ممنون

[شهرام2014]

سلام ممنون از پاسخگوییتون
ولی سوال من و تفکر من اصلا این نبود!!!
من با چشم کاملا باز تمام معیارهامو درمورد نامزدم بررسی کردم که باهاش ازدواج کردم فقط بحث دوست داشتن نبود
سوالم این بود که رابطه جنسی فوق الاعده خوب تضمینگر رابطه عاشقانه طولانی مدت هست ؟
یا اینکه رابطه عاشقانه و رمانتیک خیلی فوق العاده؟
چون با خاستگارها و نامزد سابقی که داشتم هرکودومشون بنظرم یکی ازین مواردرو داشتن

عزیزم این سوال شما انقدر سوال بی ربط و غیر اصولیه ,درست همانند اینکه از پزشکان طب بپرسید اب و یا غذا کدام لازمه یک زندگیه!!!!!!!!؟؟؟

عرض کردم بیشتر بخوانید و بدانید و از یک مشاور حاذق کمک بگیرید

موفق باشید

دکتر

[YAshin.SAhAkiyAn]

از عزیزانی که قراره تو این مسئله من را راهنمایی کنن پیشاپیش تشکر میکنم.حالا من با یک شخصی نامزد کردم (صیغه محرمیت) که با زبون میگه عاشقمه ولی خب من رفتارهای عاشقانه زیادی ازش نمیبینم .یعنی اونقدری که باید بهم اهمیت نمیده دوست ندارم با نامزد سابقم مقایسش کنم اما خب می خوام نشونه های کوچکی از عشق
ازش ببینم که نمیبینم!!زیاد بهم اهمیت نمیده خیلی ادم ریلکسیه البته فوق العاده ادم خوبیه از هر نظر خیلی مهربونه شده خیلی وقتا الکی بهونه گرفتم اما ارومم کرده اما ما زیاد حرفی هم باهم نداریم بزنیم
مگر در رابطه با مسائل جنسی!ایشون فوق العاده تنوع طلبه تو رابطه همش دنبال اینه منو راضی کنه خوشحالم کنه و خیللللللللللللللللی بهم تمایل داره یکجوری که تمام فکرو ذکرش رابطست ایشون 31 ساله است.
همش دنبال تنوع دادن تو رابطه و انجام انواع پوزیشنهاست خب این برای من جذابو شیرینه که دنبال یه رابطه معمولی و خسته کننده نیست.منی که قبلا فکر میکردم خیلی سرد هستم تو رابطه تازه فهمیدم نه !!! منم خیلی گرم هستم!!خب من از لحاظ جنسی فوق العاده ازش راضی هستم اما اینکه زیاد تو مسائل دیگه اهمیت نمیده بهم فکرمو مشغول کرده که چرا اینطوریه؟ یعنی واقعا دوست داره منو؟(مثلا همیشه باهم تو چت در ارتباطیم ولی چند روز یبار بهم زنگ میزنه،بیشتر دوست داره بیاد خونمون تا منو ببره بگردونه البته زبونی خیلی ازم تعریف میکنه و ابراز علاقه میکنه ولی از عشقی اتشین خبری نیست)اذیتم میکنه فکر میکنم فقط بدنمو دوست داره نه خودمو

ایشون به گفته خانوادش خیلی طول کشید تا بلخره من رو پیدا کرد گفتن که خیلی هارو بهش معرفی کردن اما اون خوشش نیومده.یعنی سالهاست که موقعیت ازدواج داشته اما کسی به دلش نبوده تا اینکه منرو دیده
به نکته خوبی اشاره کردید (اینکه اگر مرد زنش رو دوست داشته باشه به نیازهای اون هم توجه میکنه)خودم بهش فکر نکرده بودم.خب نامزد من بیشتر از خودش به اینکه چی منو تو رابطه خوشحال میکنه توجه میکنه و مدام میپرسته این حالت یا اینطوری خوشت میاد؟ بعد انجامش میده و حواسش هست که حتما من اول اغنا بشم و همش ازم سوال میکنه که دوست دارم چیکار کنیم و کجا انجامش بدیم؟
یعنی اینهارو میتونم بزارم پای دوست داشتنش؟ چون همش دنبال اینم که ببینم دوست داره منو واقعا یا نه ؟؟؟ ایشون خودش میگه عاشق من هست و رابطه برقرار کردن بدون عشق هیچ معنایی نداره و اول باید عشق به وجود بیاد...میگه نیمی از علاقش رو بمن دوست داره تو رابطه نشون بده... اینها میشه نشونه دوست داشتن باشه ؟

ضمن عرض سلام و احترام
لطفا اول یه بار قسمتهایی از حرفهای خودتون که بنده با رنگ قرمز مشخص کردم رو دوباره بخونید.با توجه به چیزی که بنده از صحبتهاتون فهمیدم مشخصا شما از رابطه ی شخص قبلی و رفتارهای عجیب و غریبشون خیلی خوشتون اومده و حالا به شدت دنبال این هستید که اونهارو دوباره تو هر شخصی که میبینین پیدا کنید.یه لحظه بشینین با خودتون خلوت کنید و خوب به این مساله فکر کنید.لازم نیست به بنده جوابی بدید.چون در اون حالت فقط یک جوابه سریع و سرسری و بدون فکر خواهد بود.مهم اینه که شما خوب فکر کنید و به دل خودتون پاسخ بدید.آیا واقعا فکر نمیکنید که رفتارهای بسیار عجیب و غریبه شخص قبلی که توی کمتر مردی پیدا میشه و واقعا از نظر همه هم عجیب هست و بقوله شما (هندی) حالا و در این لحظه روی نحوه ی نگاه و توقعاتتون از شخص جدید داره به شدت اثر میگذاره؟ فکر نمیکنید با توجه به این توضیحاتی که راجع به شخص جدید دادید که نشون میده تا همینجاش هم بسیار خوب هستند ایشون و خیلی هم توجه میکنن به شما ( مخصوصا در بحث جنسی) آیا یکم نگرشتون و خواسته هاتون غیر منطقی و زیادی نیست؟؟؟آیا بهانه گیریه الکی نیست ( به زبانی ساده تر ) ؟؟؟!!!
ضمن اینکه از اونجاییکه شما به طرز عجیبی هیچ اشاره ای به اینکه خودتون چه مقدار به ایشون توجه و محبت میکنید نکردید پس بنده حدس میزنم حداقل کمی تا نسبتی از اون دست خانومهایی هستید که همش به دنبال این هستند که مرد به دنبالشون بیوفته یا مرد بهشون توجه و عشق و علاقه نشون بده و در عوض خودشون یا اصلا مایه نمیزارن یا خیلی کمتر توجه میکنن و خودشون رو به عنوان ملکه یا موجودی دست نیافتنی میبینن که همش و در همه حال باید نازشون کشیده بشه.(البته لازم به ذکره که اینها برداشتی بود که بنده بطور حدسی زدم با توجه به اینکه شما هیچ اشاره ای نسبت به احساسات خودتون به ایشون نکردید و ضمن اینکه کاملا مشخصه که به شدت تحت تاثیر رابطه ی قبلی هستید و همش انتظارات بیجا دارید.)انشاالله که حدس بنده اشتباهه و اگر هم اشتباهه پس اینرو به بنده ثابت نکنید.در عمل به خودتون ثابت کنید.
ولی با این توصیفاتی که بالاتر گفتم و اگر فرضا حدس بنده درست باشه تا همینجا هم ایشون خیلی خیلی خوب رفتار کرده و حتی بیش از حد هم برای شما مایه گذاشته.منتها شما دیگه اِشتهاتون زیاد شده.
ضمنا دنیاهای مرد و زن خیلی باهم متفاوته.شما وقتی میگی مثلا خیلی وقتا حرفی برای گفتن به هم ندارید.اول از همه باید بدونید که یک مرد خیلی نگاهش و دیدش به دنیا و مسائل و حرفهای ذهنیش متفاوته با یک زن.مثلا شما نمیتونی مردی که نامزد یا شوهرتونه رو با خواهر یا همکلاسی یا دخترخاله یا دختره همسایه که میشینید ساعتها باهم حرف میزنید مقایسه کنید.دوم اینکه باید بگردید ببینید علایقشون چیه به چه چیزایی انگیزه و شور و شوق زیادی دارن و معمولا راجع به چه چیزایی صحبت میکنن.البته اول و آخر بهتر اینه که مسائل عاشقانه و محبت بین زوجین باشه خاتمه ی هر صحبت و مبحثی.ضمن اینکه دو نفر که عاشقه همن لازم نیست که حتما همیشه باهم در حال حرف زدن باشن.بلکه فقط باید از کنار هم بودن لذت ببرن و همین هم براشون کافی باشه.حتی اگه یک ساعت کنار هم ساکت باشن و فقط همو نگاه کنن.
در مورد عشق هم باید بگم از نظر بنده بزرگترین و خاص ترین و با ارزش ترین پدیده ی دنیا هست.و مسلما باید هر دوی اون ویژگیهایی که پرسیدین توی رابطه باشه.اما اگه واقعا سوالتون اینه که توی ازدواج و برای دوام یک رابطه که میخواد یک عمر طول بکشه به کدوم یکی از اینا باید بیشتر توجه بشه ؟ بنده میگم قسمت رابطه ی جنسی و فیزیکی...میدونید چرا ؟ ساده به مساله نگاه نکنید...نباید انقدر سطحی و زودباورانه به همه چیز نگاه کرد...ما درباره ی رابطه ی جنسیه مثلا حیوانات در فصل جفتگیری یا حتی انسانهایی که میخوان یه رابطه دوستی داشته باشن و بعد همدیگرو ول کنن حرف نمیزنیم.داریم راجع به دو انسانی حرف میزنیم که همین الانم میدونن که حداقل کمی بهم علاقه دارن و حرف از عشق و عاشقی هم برا همدیگه میزنن.پس چرا گفتم رابطه ی جنسیه پر حرارت رو انتخاب میکنم بنده ؟ فلسفه ای پشت این کار هست.اول اینکه هرکسیم در هر مقامی هرکاری کنه نمیتونه اینو انکار کنه که اولین و مهمترین و محویترین بخش توی زندگیه مشترک و دوام اون رابطه قسمت ارضای نیازهای جنسی و مسائل زناشوییه زوجین هست.بالا برید پایین بیاید این مهمترین بخش و پایه و بنیان اون هست.چون فطرت انسان و بطور غریزی هست.هیچ عیبیم نداره.و دوم اینکه یه نکته ی خیلی ریز و عمیقی توی این قضیه وجود داره.اونم اینکه انسانها معمولا صمیمیترین و عمیق ترین و خصوصی ترین و بهترین احساساتشون رو در حین نزدیکیه جنسی و مخصوصا در زمان ارضا شدن و بعد از اون نشون میدن.(مشخصا هرچقدر بهتر ارضا شده باشن هم این قضیه شدتش بیشتر هست).در هیچ قسمت دیگه ای از زندگی زن و مرد به اندازه ای که در اون لحظه ی رابطه ی جنسی به هم نزدیکن و احساسات دارن هیچوقت احساس نزدیکی نکردن و نمیکنن.و مشخصا حتی اگه حرف و راز و احساس نگفته ای داشته باشن هم در اون شرایط نشونش میدن و بروز میدن اون ناگفته هارو.پس اگر شما به دنبال احساس هستید هم باید بدونید که اوج بیان احساسات و بهترین راه رسیدن بهشون هم در آخر همون نزدیکیه جسمی و جنسیه و البته پُر شور و حرارتش.
در آخر اینکه فراموش نکنید ایشون مرد هستند و نحوه ی ابراز احساساتشون بازم با یه خانم خیلی فرق میکنه و البته با توجه به گفته های شما ایشون همین الان هم خیلی دارن مایه میزارن.ضمن اینکه ایشون 31 ساله هم هستند و دیگه یه سری ابراز احساسات نوجوانانه از سن و سال ایشون گذشته و در زمینه ی جنسی هم باید همینطور اشتیاق داشته باشن چون دیگه در این سن افراد در سراشیبیه از دست دادن نیرو و قوای جنسی هستند و همچنین مدتها هم خودشون رو نگه داشته بودن احتمالا(با توجه به گفته های خودتون).پس ناشکری نکنید و تا جاییکه میتونید از وجود همدگیر لذت ببرید.و نه تنها این بهانه گیریها و انتظار برای محبت دیدنه همیشگی از ایشون رو تموم کنید بلکه به شدت پیشنهاد میکنم که خودتون پیشقدم بشین در ابراز علاقه و عشق و محبت تا اونوقت ببینید زندگیتون چقدر تغییر میکنه.در زندگیه روزمره بهترین دوست و رفیق هم باشید و در زندگیه زناشویی فرشته ی نجاته همدیگه.و باور داشته باشید که مسئولیت شما به عنوان زن که مظهر احساسات و عواطف هست توی این قضیه خیلی بیشتر و حساس تره...ضمن اینکه حتما و حتما این تاپیک زیر رو مطالعه کنید که بسیار مفید و مهم هست در راه شناختن احساسات همدیگه و انتخاب صحیح تر...زیاد طولانی نیست و 20تا نکته ی تک جمله ایه فقط...از دستش ندید...روی لینک زیر کلیک کنید :
در آخر امیدوارم صحبتها مفید واقع بشه...سلامت و سربلند باشید.

[eli2]

نظر شخصی من در پاسخ به سوالتون به نظرم هیچکدوم از این دو مورد که اشاره کردید نشون دهنده عشقو دوست داشتن نیست .

و به خصوص قبل از ازدواج حتی اینا ملاک انتخاب نیستن

تضمین کننده ی دوام زندگی و عشق، فقط در تفاهم و درک و احترام متقابله . اینجوری هست که حتی اگر دو نفر فرسنگ ها هم از هم فاصله داشته باشن و زمان زیادی هم از دور بمونن یا دچار نوسانات روحی مختلف بشن بازم بهم خیانت نمیکنن و وفادار میمونن چون میتونن همو درک کنن

[خانوم میثاقی]

ضمن عرض سلام و احترام

سلام خیلی خیلی خیلی ممنونم از شما که انقدر موشکافانه به حرفهای من توجه کردید
بله دقیقا درست برداشت کردید
من قبل از نامزدی که الان دارم
یکبار نامزد دیگری داشتم و یکبار هم بعد از اون خاستگاری جدی که یکسال در ارتباط بودیم و در اخر خانواده ها راضی نشدن و بهم خورد
هر دو این اشخاص فوق العاده اخلاق دخترونه داشتن!!
حالا چرا میگم دخترونه؟چون فوق العاده احساساتی و عاشقانه بود رفتارهاشون جوری که با رفت و امدایی که داشتیم تو اشنا و فامیل
زبانزد بودن خب من با ادم دیگه ای اشنا نبودم و ندیدم و تعبیرم از عشق همینه!!(که البته پای مشکلات که رسید خیلی ضعیف بودن)
خب برای همه دلنشینه که مدام توجه و عشق دریافت کنن مدام یک نفر به فکرشون باشه مدام مراقبش باشه و منتظر باشن لب تر کنه
محیا کنن...

خودمم با شما موافقم میدونم زیاده خواه شدم یعنی خیلی وقتها بی توجهی هاش رو میبینم شاید بنظر شما این رفتار عادی بیاد ولی برای من عادی نیست(مثلا قرار بود بریم بیرون بخاطر ایکه سرش درد میکرد نیومد)
شاید مسخره باشه واسه شما و منو زیاده خواه نشون بده اما خب متاسفانه من اونچیزارو دیدم که برام این عجیبه
نمیدونم چطور میتونم مقایسه رو از سرم بندازم (که صد البته نامزدم تو موارد دیگه اگه بخوام مقایسش کنم با اونا بهتره)
خیلی دارم رو خودم کار میکنم و صفات مثبتش رو پررنگ میکنم اما بازم گاهی بد میشم تا یچیزی میشه میگم تو اصلا نمیدونی عشق چیه
الکی بمن میگی عاشقمی(میدونم حرفم خیلی زشته!!!)
البته اونم با کلی قربون صدقه در جواب گفته حق نداری عشق منرو با این چیزای کوچیک زیرسوال ببری کم لطفی کردم درسته
ولی معنیش این نیست که عاشقت نیستم و منم زود قبول کردم دیدم راست میگه
نمیدونم واقعا چرا اینکارارو میکنم؟شاید چون دوتاشکست تو زندگیم داشتم!!!
همش دنبال اینم یه عیبی روش بزارمو همش فکر میکنم بهم میخوره این نامزدیمم

تابحال اختلاف جدی نداشتیم تابحال نشده من اونو ناراحت کنم،شایدم کردم ولی انقدر بزرگه روحش تابحال بدل نگرفته
همش منم که بهونه میگیرم،نمیدونم چمه نمیدونم چرا نمیره گذشته از ذهنم



و اینکه نه من ازون مدلا نیستم که شما گفتید اتفاقا از مهرو محبت براش کم نمیزارم خیلللللی بهش محبت میکنم
و همش هروز بهم میگه چطوری انقدر بفکر منی و مهربونی؟و مدام تشکر میکنه ازم
تازه چند ماهه نامزد کردیم ولی خب واقعا دوستش دارم و بهش احترام میزارم


ممنون خودمم فکر میکردم رابطه جنسی خوب باعث دوام میشه خوندم لینک رو همه گزینه هاش درمورد ما درست بود
بجز دو موردش

[خانوم میثاقی]

نظر شخصی من در پاسخ به سوالتون به نظرم هیچکدوم از این دو مورد که اشاره کردید نشون دهنده عشقو دوست داشتن نیست .

و به خصوص قبل از ازدواج حتی اینا ملاک انتخاب نیستن

تضمین کننده ی دوام زندگی و عشق، فقط در تفاهم و درک و احترام متقابله . اینجوری هست که حتی اگر دو نفر فرسنگ ها هم از هم فاصله داشته باشن و زمان زیادی هم از دور بمونن یا دچار نوسانات روحی مختلف بشن بازم بهم خیانت نمیکنن و وفادار میمونن چون میتونن همو درک کنن

چرا عزیزم رضایت از رابطه جنسی بین دو طرف مسئله خیلی خیلی خیلی مهمیه،اگر رابطه جنسی رضایت بخش بین زن و شوهر نباشه
هرچقدر که تفاهم و درک مقابل باشه علاقه و عشق از بین میره.(بنظرم چه زن چه مرد باید خجالت رو بزارن کنارو درمورد این موضوع قبل ازدواج دقیق صحبت کنن)
منم مجرد بودم فکر میکردم همینطوره فکر میکردم تفاهم همچیزه
اما دیدم نه رابطه جنسی و علاقه و کشش دو ادم نسبت بهم خیللللللللللللی مهمه
در کنارش تفاهم ، خانواده و فرهنگ و باقی چیزها

[eli2]

چرا عزیزم رضایت از رابطه جنسی بین دو طرف مسئله خیلی خیلی خیلی مهمیه،اگر رابطه جنسی رضایت بخش بین زن و شوهر نباشه
هرچقدر که تفاهم و درک مقابل باشه علاقه و عشق از بین میره.(بنظرم چه زن چه مرد باید خجالت رو بزارن کنارو درمورد این موضوع قبل ازدواج دقیق صحبت کنن)
منم مجرد بودم فکر میکردم همینطوره فکر میکردم تفاهم همچیزه
اما دیدم نه رابطه جنسی و علاقه و کشش دو ادم نسبت بهم خیللللللللللللی مهمه
در کنارش تفاهم ، خانواده و فرهنگ و باقی چیزها

البته افراد ملاکاشون باهم متفاوته و هرکس بسته به توقع و انتظاری که از شریک زندگیش داره یه سری ملاک ها براش اصله یه سری ملاکا فرع . خب من شخصا معتقدم درک و تفاهم و احترام همه ی این ها باعث میشه که بعدن دو طرف برای رضایت و خوشالی هم هر کاری کنند

ولی اینکه بخوایم برطرف شدن نیاز جنسی رو راس هرم بزاریم که همه چیز به بر طرف شدن این نیاز وابسته باشه به نظرم درست نیست . چون در زندگی سختی ها و مشکلاتی و ... هست یه مثال میزنم در دوران حاملگی گاهی زن حتی از همسرش متنفر میشه و دلش نمیخوات ببینتش و بعدشم که افسردگی بعد از زایمان هست حالا تکلیف این رابطه چی میشه؟ به خاطر برطرف نشدن این نیاز ایا باید خیانت یا طلاق صورت بگیره؟

البته این ها نظر شخصی من بود. بازم تاکید میکنم افراد ملاکاشون و انتظاراتشون باهم متفاوته. باید فهمید انتظار هرکسی از شریک زندگیش چیه ؟ اصلن با چه هدفی میخوات ازدواج کنه ؟

[خانوم میثاقی]

البته افراد ملاکاشون باهم متفاوته و هرکس بسته به توقع و انتظاری که از شریک زندگیش داره یه سری ملاک ها براش اصله یه سری ملاکا فرع . خب من شخصا معتقدم درک و تفاهم و احترام همه ی این ها باعث میشه که بعدن دو طرف برای رضایت و خوشالی هم هر کاری کنند

ولی اینکه بخوایم برطرف شدن نیاز جنسی رو راس هرم بزاریم که همه چیز به بر طرف شدن این نیاز وابسته باشه به نظرم درست نیست . چون در زندگی سختی ها و مشکلاتی و ... هست یه مثال میزنم در دوران حاملگی گاهی زن حتی از همسرش متنفر میشه و دلش نمیخوات ببینتش و بعدشم که افسردگی بعد از زایمان هست حالا تکلیف این رابطه چی میشه؟ به خاطر برطرف نشدن این نیاز ایا باید خیانت یا طلاق صورت بگیره؟

البته این ها نظر شخصی من بود. بازم تاکید میکنم افراد ملاکاشون و انتظاراتشون باهم متفاوته. باید فهمید انتظار هرکسی از شریک زندگیش چیه ؟ اصلن با چه هدفی میخوات ازدواج کنه ؟

نگفتم راس!!! شما گفتی این معیارا اصلا ملاک نیست من گفتم هست!و جزو معیارایی نیست که بشه ازش چشم پوشی کرد

آره خب منم قبل اینکه نامزد کنم اول تمام معیارهای دیگم رو بررسی کردم همه که مورد توافق واقع شد
رفتیم سر مسائل جنسی اینکه اخر از همه رفتیم سراغش معنیش این نیست که کم اهمیته معنیش اینه که فرهنگمون ایجاب
میکنه شرم و حیا داشته باشیم مگر وقتی قضیه جدی بشه و خب اگر ما در رابطه جنسی به توافق نمیریسیدیم مطمنم از سمت خودم
که با ایشون ازدواج نمیکردم.

چون هرچقدر معیارای همو داشته باشیم هرچقدر هم رو دوست داشته باشیم وقتی رابطه جنسی رضایت بخشی نداشته باشیم
به مرور رابطه خوبمون از بین میره(چون نمیتونیم از لحاظ روانی همو راضی کنیم)

و بر عکسش هم همینه هرچقدر رابطه جنسی فوق العاده ای داشته باشیم اما تفاهم نداشته باشیم و بیرون از رابطه همش دعوا باشه
باشه اون رابطه جنسی چیزی نیست جز تکرار مکررات

(عزیزم این سوالی که کردی رو خیلی خوبه با خاستگارت درمیون بزاری،و اینکه رابطه جنسی فقط دخول نیست خیلی راهها هست
که میشه دونفر لذت کافی ببرن،خیلی خوبه راجب این مسائل بازه بازه باهم صحبت کنید)



الان بیشتر امارهای طلاق برای روابط نامناسب جنسیه

[eli2]

نگفتم راس!!! شما گفتی این معیارا اصلا ملاک نیست من گفتم هست!و جزو معیارایی نیست که بشه ازش چشم پوشی کرد

آره خب منم قبل اینکه نامزد کنم اول تمام معیارهای دیگم رو بررسی کردم همه که مورد توافق واقع شد
رفتیم سر مسائل جنسی اینکه اخر از همه رفتیم سراغش معنیش این نیست که کم اهمیته معنیش اینه که فرهنگمون ایجاب
میکنه شرم و حیا داشته باشیم مگر وقتی قضیه جدی بشه و خب اگر ما در رابطه جنسی به توافق نمیریسیدیم مطمنم از سمت خودم
که با ایشون ازدواج نمیکردم.

چون هرچقدر معیارای همو داشته باشیم هرچقدر هم رو دوست داشته باشیم وقتی رابطه جنسی رضایت بخشی نداشته باشیم
به مرور رابطه خوبمون از بین میره(چون نمیتونیم از لحاظ روانی همو راضی کنیم)

و بر عکسش هم همینه هرچقدر رابطه جنسی فوق العاده ای داشته باشیم اما تفاهم نداشته باشیم و بیرون از رابطه همش دعوا باشه
باشه اون رابطه جنسی چیزی نیست جز تکرار مکررات

(عزیزم این سوالی که کردی رو خیلی خوبه با خاستگارت درمیون بزاری،و اینکه رابطه جنسی فقط دخول نیست خیلی راهها هست
که میشه دونفر لذت کافی ببرن،خیلی خوبه راجب این مسائل بازه بازه باهم صحبت کنید)



الان بیشتر امارهای طلاق برای روابط نامناسب جنسیه

ملاک انتخاب نیست چون افراد ب قبل از ازدواج میتونن تظاهر و نقش بازی کنن . و پرداختن به این دو موضع قبل از ازدواج جز وابستگی و اسیب روحی چیزی به دنبال نداره .
ولی اگر انتخاب براساس عقلانی و تفاهم باشه میشه بقیه مسایل رو هم بدون اینکه فرد بخات وابسته بشه تا حدودی حدس بزنه
امیدوارم موفق باشید

[Experience]

...
همش دنبال اینم یه عیبی روش بزارمو همش فکر میکنم بهم میخوره این نامزدیمم

تابحال اختلاف جدی نداشتیم تابحال نشده من اونو ناراحت کنم،شایدم کردم ولی انقدر بزرگه روحش تابحال بدل نگرفته
همش منم که بهونه میگیرم،نمیدونم چمه نمیدونم چرا نمیره گذشته از ذهنم



و اینکه نه من ازون مدلا نیستم که شما گفتید اتفاقا از مهرو محبت براش کم نمیزارم خیلللللی بهش محبت میکنم
و همش هروز بهم میگه چطوری انقدر بفکر منی و مهربونی؟و مدام تشکر میکنه ازم
تازه چند ماهه نامزد کردیم ولی خب واقعا دوستش دارم و بهش احترام میزارم


ممنون خودمم فکر میکردم رابطه جنسی خوب باعث دوام میشه خوندم لینک رو همه گزینه هاش درمورد ما درست بود
بجز دو موردش

وقتی آدم با افراد مختلفی آشنا میشه هر کدوم از اینها نقاط مثبتی دارن و ممکنه باعث تغییر سلیقه و ملاکها بشن.

ولی باید یادمون باشه هیچکس کامل نیست و هیچکس نمیتونه همه موارد خوب رو داشته باشه.

برای همین باید برای خودمون ملاک تعیین کنیم و ببینیم چه ملاکهایی اولویت خودمون هستن، اگه اونا رو داشت سعی کنیم راضی بشیم و دنبال پیدا کردن نقص نباشیم.

از معایب دوستیها و آشنا شدنهای مختلف، همین بوجود اومدن سردرگمی و نامطمئن بودن از انتخابه.

[Experience]

ملاک انتخاب نیست چون افراد ب قبل از ازدواج میتونن تظاهر و نقش بازی کنن . و پرداختن به این دو موضع قبل از ازدواج جز وابستگی و اسیب روحی چیزی به دنبال نداره .
ولی اگر انتخاب براساس عقلانی و تفاهم باشه میشه بقیه مسایل رو هم بدون اینکه فرد بخات وابسته بشه تا حدودی حدس بزنه
امیدوارم موفق باشید

وقتی عقد خونده شده چرا نباید به این موضوعات پرداخته بشه؟ اشکالش چیه؟

[eli2]

وقتی عقد خونده شده چرا نباید به این موضوعات پرداخته بشه؟ اشکالش چیه؟

در حد صحبت ایرادی نداره ولی ...

اینکه دو طرف بخان تو دوران نامزادی بعد از اینکه فهمیدن باهم تفاهم دارن و همو درک میکنن ، وارد رابطه جنسی بشن و ببینن ایا واقعا میتونن نیاز همو برطرف کنن فرضا اگر بفهمن تو این موضوع مشکل دارن و رابطه رو به خاطر این مسله کات کنن این خودش یه جور طلاق روحی وحشتناکه و ضربه روحی بدی به هردوطرف وارد میکنه . در ضمن کات کردن رابطه یه خاطر این موضوع یه توهین بزرگ به طرف مقابله .یه سری مسایل رو فقط باید بعد از ازدواج فهمید .

.
در ضمن من فکر میکنم قبل از ازدواج هر کسی میتونه نقش بازی کنه و خودشو خیلی بهتر از اون چیزی که هست نشون بده

[Experience]

در حد صحبت ایرادی نداره ولی ...

اینکه دو طرف بخان تو دوران نامزادی بعد از اینکه فهمیدن باهم تفاهم دارن و همو درک میکنن ، وارد رابطه جنسی بشن و ببینن ایا واقعا میتونن نیاز همو برطرف کنن فرضا اگر بفهمن تو این موضوع مشکل دارن و رابطه رو به خاطر این مسله کات کنن این خودش یه جور طلاق روحی وحشتناکه و ضربه روحی بدی به هردوطرف وارد میکنه . در ضمن کات کردن رابطه یه خاطر این موضوع یه توهین بزرگ به طرف مقابله .یه سری مسایل رو فقط باید بعد از ازدواج فهمید .

.
در ضمن من فکر میکنم قبل از ازدواج هر کسی میتونه نقش بازی کنه و خودشو خیلی بهتر از اون چیزی که هست نشون بده

خب تو این مرحله مشکلو بفهمن کات کنن که خیلی بهتر از طلاق بعد از عروسیه.

نامزدی واسه شناخت و فهمیدن و تصمیمگیری در مورد همین چیزاست.

[eli2]

خب تو این مرحله مشکلو بفهمن کات کنن که خیلی بهتر از طلاق بعد از عروسیه.

نامزدی واسه شناخت و فهمیدن و تصمیمگیری در مورد همین چیزاست.

البته این بحثمون یه موضوع دیگس
مشکل همین جاست که تو مرحله نامزادی نباید مسیرو احساسی کرد چون احساسات چشم و گوش فردو کورو کر میکنه . پروسه شناخت و فهمیدن تفاهم خودش خیلی زمان میبره و تو عمل باید خیلی مسایل رو بررسی کرد و نمیشه با چند تا سوال فهمیدکه باهم به تفاهم رسیدن
و اینکه تو این مسایل احساسی افراد شاید نقش بازی کنن و خوده واقعی خودشون نباشن .
عملا اینکه افراد قبل از ازدواج همه چیزو بخوان تجربه کنن و بعد کات کنن فرقی با طلاق نداره و ضربه روحی هم که وارد میشه هم به همون اندازه شدیده اما اگر افراد بدون تجربه یکسری مسایل به شناخت برسن نه تنها با احساسات هم بازی نمیکنن بلکه ضربه روحی کمتری میخورن.
البته هر کسی تو این مسایل عقیده خاص خودشو داره

[Experience]

البته این بحثمون یه موضوع دیگس
مشکل همین جاست که تو مرحله نامزادی نباید مسیرو احساسی کرد چون احساسات چشم و گوش فردو کورو کر میکنه . پروسه شناخت و فهمیدن تفاهم خودش خیلی زمان میبره و تو عمل باید خیلی مسایل رو بررسی کرد و نمیشه با چند تا سوال فهمیدکه باهم به تفاهم رسیدن
و اینکه تو این مسایل احساسی افراد شاید نقش بازی کنن و خوده واقعی خودشون نباشن .
عملا اینکه افراد قبل از ازدواج همه چیزو بخوان تجربه کنن و بعد کات کنن فرقی با طلاق نداره و ضربه روحی هم که وارد میشه هم به همون اندازه شدیده اما اگر افراد بدون تجربه یکسری مسایل به شناخت برسن نه تنها با احساسات هم بازی نمیکنن بلکه ضربه روحی کمتری میخورن.
البته هر کسی تو این مسایل عقیده خاص خودشو داره

سوال من اینه وقتی عقد خونده شده و با هم محرم شدن، شرعی و قانونی زن و شوهر حساب میشن، چرا نباید با هم صمیمی بشن و بدون صمیمیت چطور میخوان شناخت واقعی پیدا کنن؟

این صمیمی شدن اول ازدواج احساسی نیست منطقیه و احتیاط بیجا باعث میشه طرف مقابل دچار دلزدگی بشه و فکر کنه طرفش سرد هست یا عاشق نیست و از این حرفا.

[خانوم میثاقی]

ملاک انتخاب نیست چون افراد ب قبل از ازدواج میتونن تظاهر و نقش بازی کنن . و پرداختن به این دو موضع قبل از ازدواج جز وابستگی و اسیب روحی چیزی به دنبال نداره .
ولی اگر انتخاب براساس عقلانی و تفاهم باشه میشه بقیه مسایل رو هم بدون اینکه فرد بخات وابسته بشه تا حدودی حدس بزنه
امیدوارم موفق باشید

حرف شما 100% غیرمنطقیه!!!

و اینم بدونید ادمها همه چیز رو میتونن تظاهر کنن نه فقط تو رابطه جنسی ادمها میتونن تظاهر کنن که باشما تفاهم دارن
دید شما خیللللللللللللللللللللللل لللللللللللللی منفیه به زندگی مشترک و یکجوری سر جنگ دارید
ادمها اونقدر که شما فکر میکنید پلید نیستن.

[خانوم میثاقی]

در حد صحبت ایرادی نداره ولی ...

اینکه دو طرف بخان تو دوران نامزادی بعد از اینکه فهمیدن باهم تفاهم دارن و همو درک میکنن ، وارد رابطه جنسی بشن و ببینن ایا واقعا میتونن نیاز همو برطرف کنن فرضا اگر بفهمن تو این موضوع مشکل دارن و رابطه رو به خاطر این مسله کات کنن این خودش یه جور طلاق روحی وحشتناکه و ضربه روحی بدی به هردوطرف وارد میکنه . در ضمن کات کردن رابطه یه خاطر این موضوع یه توهین بزرگ به طرف مقابله .یه سری مسایل رو فقط باید بعد از ازدواج فهمید .

.
در ضمن من فکر میکنم قبل از ازدواج هر کسی میتونه نقش بازی کنه و خودشو خیلی بهتر از اون چیزی که هست نشون بده

کات کردن تو دوران نامزدی بخاطر مسائل جنسی ضربه روحی وارد میکنه به ادم ولی خیلی بهتره که این کات کردن بعد ازدواج انجام بشه.
فکر کنم شما به نوعی میشه گفت خیلی احساسی برخورد میکنید با مسئله ازدواج امیدوارم ازین حرف ناراحت نشی چون فکر میکنی ادم یکنفرو دوست داره
و اونطرف تمام معیارهاشو داره اما بخاطر مسائل جنسی بخواد جدا بشه ادم خبیثیه و داره به طرفش توهین میکنه
شما اعتقاد داری وقتی مشکلی با طرفت داری نباید جدا بشی چون روحی اسیب میبینی!!!!!!!
واقعا همشون اشتباهن.


حالا تو زندگی متوجه میشی

اتفاقا باید وارد رابطه جنسی بشن مثلا خودمو مثال میزنم ما همجوره باهم به توافق رسیدیم و ماهاساست نامزدیم باید باهم به حدی از صمیمیت برسیم خواستگارم نیست که بگم دارم میشناسمش(حالا نه دخول ولی باید به حدی از صمیمیت برسن)یک مثال برات میزنم

( آقای هست رابطه خیلی خشن تندو پر حرارت میپسنده ولی خانوم رابطه اروم
با ارامش و با محبت،خب خیلی وقتا این خواستشون اوقدر شدت نداره و میتونن یکم کوتاه بیان و به خواسته هم نزدیک بشن و گاهی
هیچکدام حاضر نیستند کوتاه بیان ( حرفهام علمیه ها الکی از خودم نمیگم مشاوره رفتم) اقای هست که علاقه شدید داره تو رابطه کارهایی
که تو اسلام مکروه اعلام شده رو انجام بده اما خانوم هیچجوره راضی نیست اونکارهارو انجام بده،خانوم نیاز جنسی خیلی زیادی داره اما اقا
اینطور نیست و هزاران مسئله ی دیگه )



خیلی بد میبینی مسئله ازدواج رو انقدر دید بد نداشته باش همه ی ادمها بد نیستن

[خانوم میثاقی]

وقتی آدم با افراد مختلفی آشنا میشه هر کدوم از اینها نقاط مثبتی دارن و ممکنه باعث تغییر سلیقه و ملاکها بشن.

ولی باید یادمون باشه هیچکس کامل نیست و هیچکس نمیتونه همه موارد خوب رو داشته باشه.

برای همین باید برای خودمون ملاک تعیین کنیم و ببینیم چه ملاکهایی اولویت خودمون هستن، اگه اونا رو داشت سعی کنیم راضی بشیم و دنبال پیدا کردن نقص نباشیم.

از معایب دوستیها و آشنا شدنهای مختلف، همین بوجود اومدن سردرگمی و نامطمئن بودن از انتخابه.

بله درسته من اصلا اهل دوستی و اینجور چیزها نبودم و اون دو مورد قبلی خیلی رسمی بود
موندم اینهایی که مدام دوست دختر یا دوست پسر دارن چه مصیبتی میکشن خیلی سخته واقعا


خیلی ممنون از راهنمایی های شما دوست عزیز

[eli2]

سوال من اینه وقتی عقد خونده شده و با هم محرم شدن، شرعی و قانونی زن و شوهر حساب میشن، چرا نباید با هم صمیمی بشن و بدون صمیمیت چطور میخوان شناخت واقعی پیدا کنن؟

این صمیمی شدن اول ازدواج احساسی نیست منطقیه و احتیاط بیجا باعث میشه طرف مقابل دچار دلزدگی بشه و فکر کنه طرفش سرد هست یا عاشق نیست و از این حرفا.

اگر عقد دایمی نباشه به نظرم افراد نباید برای شناخت دست به هرکاری بزنن.

فرض شما خاستگاری دختری رفتی که خیلی ازش خوشت میاد و از دختره میپرسی قبلا رابطه ای داشتی یا نه و دختره بگه قبلا یه خاستگار داشتمو و عقد موقت کردیم و تا مراحله ی رابطه ی جنسی هم پیش رفتیم ولی باهم تفاهم نداشتیم و بهم خورد تو ایا حاظری با همچین دختری ازدواج کنی؟‎

ازدواج یه ریسکه یه هندونه دربستس‎ کسی که مسئولیت زندگی رو میپذیره و این ریسک رو میپذیره ، لایق اینه که فرد همه وجودشو و زندگیشو فدا همسرش کنه .

هیچکس کامل نیست و عشق یعنی کامل کردن و پرکردن قسمت های خالی پازل یکدیگر‎.پس اگر کسی دنبال ایراد و بهونه برای پیدا کردن عدم تفاهم باشه اون بهونه رو میتونه پیدا کنه .

وقتی دو نفر کامل باشن اصلن برا چی بخان باهم ازدواج کنن.؟ مطمن باشید هیچ دو نفری رو نمیشه پیدا کرد که 100 باهم تفاهم کامل داشته باشن . تا 70 درصد هم خودش خیلیه

به نظرم هر کسی با شبیه خودش ازدواج میکنه واسه همین عقاید هرکسیم متفاوته و ما قرار نیست عقاید کسی رو تغییر بدیم فقط این دیدگاه من بود که من خودم شخصا نمیپسندیم با کسی که بدون پذیرفتن مسئولیت و ریسک وچالش های زندگی ، دست به هرکاری برای شناختنش بزنم . و انتظار هم دارم که همسرم هم قبلا در گذشته خودش سابقه ای از چنین روابطی نداشته باشه

[eli2]

کات کردن تو دوران نامزدی بخاطر مسائل جنسی ضربه روحی وارد میکنه به ادم ولی خیلی بهتره که این کات کردن بعد ازدواج انجام بشه.
فکر کنم شما به نوعی میشه گفت خیلی احساسی برخورد میکنید با مسئله ازدواج امیدوارم ازین حرف ناراحت نشی چون فکر میکنی ادم یکنفرو دوست داره
و اونطرف تمام معیارهاشو داره اما بخاطر مسائل جنسی بخواد جدا بشه ادم خبیثیه و داره به طرفش توهین میکنه
شما اعتقاد داری وقتی مشکلی با طرفت داری نباید جدا بشی چون روحی اسیب میبینی!!!!!!!
واقعا همشون اشتباهن.


حالا تو زندگی متوجه میشی

اتفاقا باید وارد رابطه جنسی بشن مثلا خودمو مثال میزنم ما همجوره باهم به توافق رسیدیم و ماهاساست نامزدیم باید باهم به حدی از صمیمیت برسیم خواستگارم نیست که بگم دارم میشناسمش(حالا نه دخول ولی باید به حدی از صمیمیت برسن)یک مثال برات میزنم

( آقای هست رابطه خیلی خشن تندو پر حرارت میپسنده ولی خانوم رابطه اروم
با ارامش و با محبت،خب خیلی وقتا این خواستشون اوقدر شدت نداره و میتونن یکم کوتاه بیان و به خواسته هم نزدیک بشن و گاهی
هیچکدام حاضر نیستند کوتاه بیان ( حرفهام علمیه ها الکی از خودم نمیگم مشاوره رفتم) اقای هست که علاقه شدید داره تو رابطه کارهایی
که تو اسلام مکروه اعلام شده رو انجام بده اما خانوم هیچجوره راضی نیست اونکارهارو انجام بده،خانوم نیاز جنسی خیلی زیادی داره اما اقا
اینطور نیست و هزاران مسئله ی دیگه )



خیلی بد میبینی مسئله ازدواج رو انقدر دید بد نداشته باش همه ی ادمها بد نیستن

دوست عزیز اینجا ایرانه و فرهنگ ایرانی.پیش رفتن این روابط تا این حد در دوران.نامزادی رو نمیپسنده ، حتی روشنفکر ترین خانواده ها هم اجازه نمیدن دخترو پسرشون تا این حد پیش برن ، مگر اینکه بخان اینکارو پنهانی و.با ترس انجام بدن . دلیلشم اینه که اکثر پسرانی از خداشونه که دختر و خانوادشون اینقدر ازاد بزارتشون ولی پای انتخاب برسه اکثرا دوست ندارن دختره قبلا اینجور روابطی رو تجربه کرده باشه.حتی اگر خودشونم مشکلی نداشته باشن خانوادشون مخالفت میکنن. پس ضربه اصلی رو دختر میخوره . من دیگه همه صحبتام گفته شد و ادامه بحث شاید باعث بشه هدف تاپیک عوض بشه ، انشالله موفق باشی

[سعید62]

سلام خیلی خیلی خیلی ممنونم از شما که انقدر موشکافانه به حرفهای من توجه کردید
بله دقیقا درست برداشت کردید
من قبل از نامزدی که الان دارم
یکبار نامزد دیگری داشتم و یکبار هم بعد از اون خاستگاری جدی که یکسال در ارتباط بودیم و در اخر خانواده ها راضی نشدن و بهم خورد
هر دو این اشخاص فوق العاده اخلاق دخترونه داشتن!!
حالا چرا میگم دخترونه؟چون فوق العاده احساساتی و عاشقانه بود رفتارهاشون جوری که با رفت و امدایی که داشتیم تو اشنا و فامیل
زبانزد بودن خب من با ادم دیگه ای اشنا نبودم و ندیدم و تعبیرم از عشق همینه!!(که البته پای مشکلات که رسید خیلی ضعیف بودن)
خب برای همه دلنشینه که مدام توجه و عشق دریافت کنن مدام یک نفر به فکرشون باشه مدام مراقبش باشه و منتظر باشن لب تر کنه
محیا کنن...

خودمم با شما موافقم میدونم زیاده خواه شدم یعنی خیلی وقتها بی توجهی هاش رو میبینم شاید بنظر شما این رفتار عادی بیاد ولی برای من عادی نیست(مثلا قرار بود بریم بیرون بخاطر ایکه سرش درد میکرد نیومد)
شاید مسخره باشه واسه شما و منو زیاده خواه نشون بده اما خب متاسفانه من اونچیزارو دیدم که برام این عجیبه
نمیدونم چطور میتونم مقایسه رو از سرم بندازم (که صد البته نامزدم تو موارد دیگه اگه بخوام مقایسش کنم با اونا بهتره)
خیلی دارم رو خودم کار میکنم و صفات مثبتش رو پررنگ میکنم اما بازم گاهی بد میشم تا یچیزی میشه میگم تو اصلا نمیدونی عشق چیه
الکی بمن میگی عاشقمی(میدونم حرفم خیلی زشته!!!)
البته اونم با کلی قربون صدقه در جواب گفته حق نداری عشق منرو با این چیزای کوچیک زیرسوال ببری کم لطفی کردم درسته
ولی معنیش این نیست که عاشقت نیستم و منم زود قبول کردم دیدم راست میگه
نمیدونم واقعا چرا اینکارارو میکنم؟شاید چون دوتاشکست تو زندگیم داشتم!!!
همش دنبال اینم یه عیبی روش بزارمو همش فکر میکنم بهم میخوره این نامزدیمم

تابحال اختلاف جدی نداشتیم تابحال نشده من اونو ناراحت کنم،شایدم کردم ولی انقدر بزرگه روحش تابحال بدل نگرفته
همش منم که بهونه میگیرم،نمیدونم چمه نمیدونم چرا نمیره گذشته از ذهنم



و اینکه نه من ازون مدلا نیستم که شما گفتید اتفاقا از مهرو محبت براش کم نمیزارم خیلللللی بهش محبت میکنم
و همش هروز بهم میگه چطوری انقدر بفکر منی و مهربونی؟و مدام تشکر میکنه ازم
تازه چند ماهه نامزد کردیم ولی خب واقعا دوستش دارم و بهش احترام میزارم


ممنون خودمم فکر میکردم رابطه جنسی خوب باعث دوام میشه خوندم لینک رو همه گزینه هاش درمورد ما درست بود
بجز دو موردش

سلام
نامزدتان خیلی مرد هست تا حالا این نگاه وسواسی شما را تحمل کرده اگر عاشقتان نبود یک لحطه هم دوام نمی آورد من اگر جای نامزدتان بود صد بار این رابطه را قطع میکردم بچسبید به همین مرد خوب و خودتان را از وسواس دوست داشته نشدن خلاص کنید بیشتر مردها تو عمل علاقه شان را ابراز می کنند به خدا دارید بهانه های بیخود میگیرد بروید مراجعه کنید به روانشناس. شما وسواس فکری دارید بله بهترین آدم دنیا هم یک نقاط ضعف دارد اگر بخواهیم اینگونه نگاه کنید هیچ فردی را برای همسری مناسب نخواهید دانست از ایده آل گرایی دست بردارید.

[Experience]

اگر عقد دایمی نباشه به نظرم افراد نباید برای شناخت دست به هرکاری بزنن.

فرض شما خاستگاری دختری رفتی که خیلی ازش خوشت میاد و از دختره میپرسی قبلا رابطه ای داشتی یا نه و دختره بگه قبلا یه خاستگار داشتمو و عقد موقت کردیم و تا مراحله ی رابطه ی جنسی هم پیش رفتیم ولی باهم تفاهم نداشتیم و بهم خورد تو ایا حاظری با همچین دختری ازدواج کنی؟‎

ازدواج یه ریسکه یه هندونه دربستس‎ کسی که مسئولیت زندگی رو میپذیره و این ریسک رو میپذیره ، لایق اینه که فرد همه وجودشو و زندگیشو فدا همسرش کنه .

هیچکس کامل نیست و عشق یعنی کامل کردن و پرکردن قسمت های خالی پازل یکدیگر‎.پس اگر کسی دنبال ایراد و بهونه برای پیدا کردن عدم تفاهم باشه اون بهونه رو میتونه پیدا کنه .

وقتی دو نفر کامل باشن اصلن برا چی بخان باهم ازدواج کنن.؟ مطمن باشید هیچ دو نفری رو نمیشه پیدا کرد که 100 باهم تفاهم کامل داشته باشن . تا 70 درصد هم خودش خیلیه

به نظرم هر کسی با شبیه خودش ازدواج میکنه واسه همین عقاید هرکسیم متفاوته و ما قرار نیست عقاید کسی رو تغییر بدیم فقط این دیدگاه من بود که من خودم شخصا نمیپسندیم با کسی که بدون پذیرفتن مسئولیت و ریسک وچالش های زندگی ، دست به هرکاری برای شناختنش بزنم . و انتظار هم دارم که همسرم هم قبلا در گذشته خودش سابقه ای از چنین روابطی نداشته باشه

آره اگه ملاکهای منو داشته که باعث شده برم خواستگاری، پس اگه در گذشته با یه نفر دیگه عقد خونده و رابطه داشته، براش نقص حساب نمیکنم چون هرزگی که نکرده بوده بلکه از راه درست شرعی و قانونی پیش رفته ولی به نتیجه نرسیده و دلیلی نداره چیزیو که خدا حلال کرده من بخوام حرامش کنم.

[eli2]

آره اگه ملاکهای منو داشته که باعث شده برم خواستگاری، پس اگه در گذشته با یه نفر دیگه عقد خونده و رابطه داشته، براش نقص حساب نمیکنم چون هرزگی که نکرده بوده بلکه از راه درست شرعی و قانونی پیش رفته ولی به نتیجه نرسیده و دلیلی نداره چیزیو که خدا حلال کرده من بخوام حرامش کنم.

یه سوالی برام پیش اومد ربطی به این تاپیک نداره . نظرت در مورد دختر پسرایی که توانایی ازدواج ندارن و میرن صیغه میکنند چیه؟ اینجوری که بخوای تفسیر کنی یه جورایی عمل اون پسر دخترایی هم که توانایی ازدواج کردن ندارن و میرن این عملو انجام میدن تایید میکنی. چون اونا هم کار حرام انجام نمیدن نظرت چیه ؟به نظرت اونا هم حق دارن همچین کاری انجام بدن؟ یا نه کار اونا رو متفاوت ازین موضوع میدونی ؟

[Experience]

یه سوالی برام پیش اومد ربطی به این تاپیک نداره . نظرت در مورد دختر پسرایی که توانایی ازدواج ندارن و میرن صیغه میکنند چیه؟ اینجوری که بخوای تفسیر کنی یه جورایی عمل اون پسر دخترایی هم که توانایی ازدواج کردن ندارن و میرن این عملو انجام میدن تایید میکنی. چون اونا هم کار حرام انجام نمیدن نظرت چیه ؟به نظرت اونا هم حق دارن همچین کاری انجام بدن؟ یا نه کار اونا رو متفاوت ازین موضوع میدونی ؟

خب اینی که در این تاپیک گفتم نهایتش یه بار اتفاق میفته یعنی فقط عقد با یه نفر بوده برای به نتیجه رسیدن و ازدواج دائم، فرق چندانی با افرادی که بعد 10 سال از ازدواجشون طلاق میگیرن نداره.

صیغه اگه مدت زمانش طولانی باشه اشکالی نداره چون این سواستفاده از حکم شرع نیست و طرف تنوع طلبی نمیکنه و رابطه ای میشه بین دو نفر خاص، اما اگه صیغه بخاطر تنوع طلبی باشه من که هیچ حتی شرع هم قبولش نداره و چنین افرادی لعن شدن بخاطر سواستفاده از حکم شرع.

[eli2]

خب اینی که در این تاپیک گفتم نهایتش یه بار اتفاق میفته یعنی فقط عقد با یه نفر بوده برای به نتیجه رسیدن و ازدواج دائم، فرق چندانی با افرادی که بعد 10 سال از ازدواجشون طلاق میگیرن نداره.

صیغه اگه مدت زمانش طولانی باشه اشکالی نداره چون این سواستفاده از حکم شرع نیست و طرف تنوع طلبی نمیکنه و رابطه ای میشه بین دو نفر خاص، اما اگه صیغه بخاطر تنوع طلبی باشه من که هیچ حتی شرع هم قبولش نداره و چنین افرادی لعن شدن بخاطر سواستفاده از حکم شرع.

حالا از کجا میفهمی که یک بار اتفاق افتاده و قبلا چندین خاستگار نداشته ؟ حالا فرضا عقد موقت به منظور شناخت و ازدواج صورت گرفته حالا چه یک بار چند صدبار نباید برای شما فرقی داشته باشه وقتی این حکم شرع رو قبول داشته باشی و فرضا با هر موردم هدفش ازدواج بوده. اگر این موضوع رو پذیرفتی نباید براش شرطو شروط بزاری چون متوجه تعداد روابط و هدف ازین جور روابط نمیشی !!!!

[Experience]

حالا از کجا میفهمی که یک بار اتفاق افتاده و قبلا چندین خاستگار نداشته ؟ حالا فرضا عقد موقت به منظور شناخت و ازدواج صورت گرفته حالا چه یک بار چند صدبار نباید برای شما فرقی داشته باشه وقتی این حکم شرع رو قبول داشته باشی و فرضا با هر موردم هدفش ازدواج بوده. اگر این موضوع رو پذیرفتی نباید براش شرطو شروط بزاری چون متوجه تعداد روابط و هدف ازین جور روابط نمیشی !!!!

چند بارشم مشکلی نداره، منتها منظور من این بود چنین چیزی برا هر نفر یه بار ممکنه پیش بیاد نه چند بار، بیشتر از یه بار تخیلی میشه یا بدبینی و یا اینکه معلوم میشه طرف آدم زندگی مشترک نیست که نتونسته با چند نفر مختلف به تفاهم برسه.

[eli2]

چند بارشم مشکلی نداره، منتها منظور من این بود چنین چیزی برا هر نفر یه بار ممکنه پیش بیاد نه چند بار، بیشتر از یه بار تخیلی میشه یا بدبینی و یا اینکه معلوم میشه طرف آدم زندگی مشترک نیست که نتونسته با چند نفر مختلف به تفاهم برسه.

برای من تجسم یکبارشم محاله که طرف مقابلم همچین تجربه ای داشته باشه چه برسه به چند بار ولی خب بازم این موضوع به عقیده و ملاک های خوده فرد بستگی داره

[hamidrm]

از عزیزانی که قراره تو این مسئله من را راهنمایی کنن پیشاپیش تشکر میکنم

سلام دوستان

من دختری هستم 27 ساله چند سال پیش با اقایی نامزد کردم(صیغه محرمیت)که به طرز عجیب و غریب و بقول دوستام هندی منو دوست داشت
هرکاری که میتونست برای من انجام میداد و تمام فکرو ذکرش من بودم من با صحبتی که با ایشون داشتم متوجه شدم که حس جنسیشون
معمولیه و از رابطه جنسی یچیز معمول می خوان که مثلا با معمولترین پوزیشن انجامش بدن و همین.(طولانیش نمیکنم بعد از چندماه نامزدی
ما بخاطر یکسری اختلاف تو خانوادمون بهم خورد)


حالا من با یک شخصی نامزد کردم (صیغه محرمیت) که با زبون میگه عاشقمه ولی خب من رفتارهای عاشقانه زیادی ازش نمیبینم
یعنی اونقدری که باید بهم اهمیت نمیده دوست ندارم با نامزد سابقم مقایسش کنم اما خب می خوام نشونه های کوچکی از عشق
ازش ببینم که نمیبینم!!زیاد بهم اهمیت نمیده خیلی ادم ریلکسیه البته فوق العاده ادم خوبیه از هر نظر خیلی مهربونه شده خیلی وقتا الکی بهونه گرفتم اما ارومم کرده اما ما زیاد حرفی هم باهم نداریم بزنیم
مگر در رابطه با مسائل جنسی!ایشون فوق العاده تنوع طلبه تو رابطه همش دنبال اینه منو راضی کنه خوشحالم کنه و خیللللللللللللللللی
بهم تمایل داره یکجوری که تمام فکرو ذکرش رابطست ایشون 31 ساله است.
همش دنبال تنوع دادن تو رابطه و انجام انواع پوزیشنهاست خب این برای من جذابو شیرینه که دنبال یه رابطه معمولی و خسته کننده نیست
منی که قبلا فکر میکردم خیلی سرد هستم تو رابطه تازه فهمیدم نه !!! منم خیلی گرم هستم!!

خب من از لحاظ جنسی فوق العاده ازش راضی هستم اما اینکه زیاد تو مسائل دیگه اهمیت نمیده بهم فکرمو مشغول کرده
که چرا اینطوریه؟ یعنی واقعا دوست داره منو؟(مثلا همیشه باهم تو چت در ارتباطیم ولی چند روز یبار بهم زنگ میزنه،بیشتر دوست داره
بیاد خونمون تا منو ببره بگردونه البته زبونی خیلی ازم تعریف میکنه و ابراز علاقه میکنه ولی از عشقی اتشین خبری نیست)


اذیتم میکنه فکر میکنم فقط بدنمو دوست داره نه خودمو
اما چیزی که فکرمو مشغول کرده اینه که شما اگر بخواید یکی از این موارد رو انتخاب کنید(چون فکر میکنم جفتش باهم پیدا نمیشه)

کسی که دیوونه وار عاشقتونه گرم و صمیمیه رو انتخاب میکنید ؟
یا کسی که فوق العادست تو رابطه جنسی و رابطه جنسی متنوع پرتنش و فوق العاده گرم و دیوونه وار براتون انجام میده ؟؟؟؟




(شاید الان بهم بخواید بگید ادما نباید زمان نامزدی اونم صیغه محرمیت رابطه داشته باشن اما من بشدت با این تفکر مخالفم چون دوطرف باید ببینن تمایلات
جنسیشون چطوره که بعدا باعث طلاق و جدایی نشه لازم نیست دخول انجام بشه اما بهتره دوطرف بدن هم رو ببینن و رابطه داشته باشن این فرهنگ مسخره
رو کاش تموم کنیم تا انقدر شاهد طلاق نباشیم در ضمن محرم هستیم و هیچ مشکلی نیست)

سلام
منم اجازه میخوام که تجربمو بگم
من توی آشنایی با همسرم که بعد هو به ازدواج انجامید، احساس میکردم که به شدت عاشق ایشون هستم، اما به مرور با گذشت زمان و ارتباط من با ایشون الان بعد از گذشت بیشتر از ۱۰ سال مطمئنم اون حسی که من به ایشون داشتم شهوت بوده و نه عشق. و با توجه به فیدبک هایی که از اطراف گرفتم فکر میکنم حس اکثر آقایون به خانم ها شهوته و نه عشق.
بعد از گذشت چند ماه از آشنایی و بعضی از تجربه های جنسی، رابطه سرد تر میشد و ایشون فکر میکرد که عشق من کمتر شده. در صورتیکه تنها اتفاقی که افتاده بود این بود که چیزهایی که قبلا برای من تازگی داشت، با تجربه کردنشون دیگه اون جذابیت اولیه رو برای من نداشتن و من هم اون ابراز علاقه رو نداشتم.
همه اینا رو گفتم که بگم مسائل جنسی چقدر برای یه آقا مهمه‌ و اگه نباشه تقریبا چیزی به اسم عشق هم براش معنی نداره.

[shahriar]

سلام
منم اجازه میخوام که تجربمو بگم
من توی آشنایی با همسرم که بعد هو به ازدواج انجامید، احساس میکردم که به شدت عاشق ایشون هستم، اما به مرور با گذشت زمان و ارتباط من با ایشون الان بعد از گذشت بیشتر از ۱۰ سال مطمئنم اون حسی که من به ایشون داشتم شهوت بوده و نه عشق. و با توجه به فیدبک هایی که از اطراف گرفتم فکر میکنم حس اکثر آقایون به خانم ها شهوته و نه عشق.
بعد از گذشت چند ماه از آشنایی و بعضی از تجربه های جنسی، رابطه سرد تر میشد و ایشون فکر میکرد که عشق من کمتر شده. در صورتیکه تنها اتفاقی که افتاده بود این بود که چیزهایی که قبلا برای من تازگی داشت، با تجربه کردنشون دیگه اون جذابیت اولیه رو برای من نداشتن و من هم اون ابراز علاقه رو نداشتم.
همه اینا رو گفتم که بگم مسائل جنسی چقدر برای یه آقا مهمه‌ و اگه نباشه تقریبا چیزی به اسم عشق هم براش معنی نداره.

سلام

خب طبیعیه... جسارت نباشه و حرفم با کل جامعه س... وقتی جوانی تا 30 یا 35 سالگی مجال ارضا کردن نیاز جنسی رو نداره و تنها راه بی خطر و بی درد سر برای اینکار رو ازدواج میدونه احتمال اینکه بعد از رفع نیازش تازه هوش و حواسش سر جاش بیاد زیاده

[eli2]

سلام
منم اجازه میخوام که تجربمو بگم
من توی آشنایی با همسرم که بعد هو به ازدواج انجامید، احساس میکردم که به شدت عاشق ایشون هستم، اما به مرور با گذشت زمان و ارتباط من با ایشون الان بعد از گذشت بیشتر از ۱۰ سال مطمئنم اون حسی که من به ایشون داشتم شهوت بوده و نه عشق. و با توجه به فیدبک هایی که از اطراف گرفتم فکر میکنم حس اکثر آقایون به خانم ها شهوته و نه عشق.
بعد از گذشت چند ماه از آشنایی و بعضی از تجربه های جنسی، رابطه سرد تر میشد و ایشون فکر میکرد که عشق من کمتر شده. در صورتیکه تنها اتفاقی که افتاده بود این بود که چیزهایی که قبلا برای من تازگی داشت، با تجربه کردنشون دیگه اون جذابیت اولیه رو برای من نداشتن و من هم اون ابراز علاقه رو نداشتم.
همه اینا رو گفتم که بگم مسائل جنسی چقدر برای یه آقا مهمه‌ و اگه نباشه تقریبا چیزی به اسم عشق هم براش معنی نداره.

خیلی ازین موضوع ناراحت شدم واقعا چقدر دنیا بی رحمه .کاش هیچ وقت به دنیا نیومده بودم

[hamidrm]

سلام

خب طبیعیه... جسارت نباشه و حرفم با کل جامعه س... وقتی جوانی تا 30 یا 35 سالگی مجال ارضا کردن نیاز جنسی رو نداره و تنها راه بی خطر و بی درد سر برای اینکار رو ازدواج میدونه احتمال اینکه بعد از رفع نیازش تازه هوش و حواسش سر جاش بیاد زیاده

من فکر میکنم سوء برداشت شده. عرایض من ربطی به عقلانیت یا عدم عقلانیت نداشت. فکر میکنم منظورم رو واضح گفتم. قسمت زیادی از عشق رو تو آقایون شهوت تشکیل میده.

[hamidrm]

خیلی ازین موضوع ناراحت شدم واقعا چقدر دنیا بی رحمه .کاش هیچ وقت به دنیا نیومده بودم

دقیقا همینطوره که شما می‌فرمائید. اگه عرائض من حقیقت نداشت نه شما به دنیا میومدی و نه من. کلا تا حالا نسل بشر منقرض شده بود

[خانوم میثاقی]

سلام
نامزدتان خیلی مرد هست تا حالا این نگاه وسواسی شما را تحمل کرده اگر عاشقتان نبود یک لحطه هم دوام نمی آورد من اگر جای نامزدتان بود صد بار این رابطه را قطع میکردم بچسبید به همین مرد خوب و خودتان را از وسواس دوست داشته نشدن خلاص کنید بیشتر مردها تو عمل علاقه شان را ابراز می کنند به خدا دارید بهانه های بیخود میگیرد بروید مراجعه کنید به روانشناس. شما وسواس فکری دارید بله بهترین آدم دنیا هم یک نقاط ضعف دارد اگر بخواهیم اینگونه نگاه کنید هیچ فردی را برای همسری مناسب نخواهید دانست از ایده آل گرایی دست بردارید.

خیلی ممنون اقای سعید
حتما سعی خودم رو میکنم

[خانوم میثاقی]

دوست عزیز اینجا ایرانه و فرهنگ ایرانی.پیش رفتن این روابط تا این حد در دوران.نامزادی رو نمیپسنده ، حتی روشنفکر ترین خانواده ها هم اجازه نمیدن دخترو پسرشون تا این حد پیش برن ، مگر اینکه بخان اینکارو پنهانی و.با ترس انجام بدن . دلیلشم اینه که اکثر پسرانی از خداشونه که دختر و خانوادشون اینقدر ازاد بزارتشون ولی پای انتخاب برسه اکثرا دوست ندارن دختره قبلا اینجور روابطی رو تجربه کرده باشه.حتی اگر خودشونم مشکلی نداشته باشن خانوادشون مخالفت میکنن. پس ضربه اصلی رو دختر میخوره . من دیگه همه صحبتام گفته شد و ادامه بحث شاید باعث بشه هدف تاپیک عوض بشه ، انشالله موفق باشی

ما مشکلی باهاش نداریم و خداروشکر نداریم چون این فرهنگ غلط امار طلاقهارو روزبه روز میبره بالاتر.

خدا عقل داده به ادما خوبه بجا توجه به عرف و حرف مردم فکر کنیم ببینیم چی خوبه چی بد

[خانوم میثاقی]

سلام
منم اجازه میخوام که تجربمو بگم
من توی آشنایی با همسرم که بعد هو به ازدواج انجامید، احساس میکردم که به شدت عاشق ایشون هستم، اما به مرور با گذشت زمان و ارتباط من با ایشون الان بعد از گذشت بیشتر از ۱۰ سال مطمئنم اون حسی که من به ایشون داشتم شهوت بوده و نه عشق. و با توجه به فیدبک هایی که از اطراف گرفتم فکر میکنم حس اکثر آقایون به خانم ها شهوته و نه عشق.
بعد از گذشت چند ماه از آشنایی و بعضی از تجربه های جنسی، رابطه سرد تر میشد و ایشون فکر میکرد که عشق من کمتر شده. در صورتیکه تنها اتفاقی که افتاده بود این بود که چیزهایی که قبلا برای من تازگی داشت، با تجربه کردنشون دیگه اون جذابیت اولیه رو برای من نداشتن و من هم اون ابراز علاقه رو نداشتم.
همه اینا رو گفتم که بگم مسائل جنسی چقدر برای یه آقا مهمه‌ و اگه نباشه تقریبا چیزی به اسم عشق هم براش معنی نداره.

سلام خیلی ممنونم که تو تایپیک شرکت کردید.
خب من هم از همین موضوع میترسم دیدم که اقایون چون میل جنسیشون خیلی زیادتراز خانومهاست این مسئله روی
انتخاب همسرشون تاثیر میگذاره و بعدش که به ارامش نسبی رسیدن تو مسائل جنسی مثل شما میفهمن عطششون برای شهوت بوده
نه عشق!
شما که این تجربه رو داشتید میشه منو راهنمایی کنید ببینم ایا احتمالش هست نامزد من هم همینطور باشه؟
ایا نشانه هایی هست که به من بگید تا بتونم این موضوع رو بررسی کنم ؟

[hamidrm]

سلام خیلی ممنونم که تو تایپیک شرکت کردید.
خب من هم از همین موضوع میترسم دیدم که اقایون چون میل جنسیشون خیلی زیادتراز خانومهاست این مسئله روی
انتخاب همسرشون تاثیر میگذاره و بعدش که به ارامش نسبی رسیدن تو مسائل جنسی مثل شما میفهمن عطششون برای شهوت بوده
نه عشق!
شما که این تجربه رو داشتید میشه منو راهنمایی کنید ببینم ایا احتمالش هست نامزد من هم همینطور باشه؟
ایا نشانه هایی هست که به من بگید تا بتونم این موضوع رو بررسی کنم ؟

بر فرض که مثل من باشه. مشکلی نداره. ما الان داریم خیلی عاشقانه زندگی میکنیم

[Experience]

خیلی ازین موضوع ناراحت شدم واقعا چقدر دنیا بی رحمه .کاش هیچ وقت به دنیا نیومده بودم

البته چون میزان میل جنسی کم میشه معنیش این نیست که از علاقه به همسر کم میشه.

[Experience]

سلام خیلی ممنونم که تو تایپیک شرکت کردید.
خب من هم از همین موضوع میترسم دیدم که اقایون چون میل جنسیشون خیلی زیادتراز خانومهاست این مسئله روی
انتخاب همسرشون تاثیر میگذاره و بعدش که به ارامش نسبی رسیدن تو مسائل جنسی مثل شما میفهمن عطششون برای شهوت بوده
نه عشق!
شما که این تجربه رو داشتید میشه منو راهنمایی کنید ببینم ایا احتمالش هست نامزد من هم همینطور باشه؟
ایا نشانه هایی هست که به من بگید تا بتونم این موضوع رو بررسی کنم ؟

ببینید نمیشه توقع داشت یه ادمی که نیازش رفع شده مثل ادمی رفتار کنه که نیازش رفع نشده، کسی که سیراب شده دیگه مثل ادم تشنه نمیره سمت آب، میل جنسی عین تشنگی فقط یه نیازه.

برعکسشم صدق میکنه کسی که نیازش رفع نشده نمیشه گفت مثل کسی که نیازش رفع شده رفتار کنه.

ناراحت بودن از این قضیه مثل اینه که بگیم کسی که تازه اب خورده و سیره، چرا دیگه میل به اب خوردن نداره؟ جواب واضحه میل نداره چون نیاز نداره، میتونه یه روز روزه بگیره تا نیازش برگرده، میتونه یه هفته یا 10 روز یا یه ماه رابطه جنسی نداشته باشه اونوقت نیازش برمیگرده.

[hamidrm]

ببینید نمیشه توقع داشت یه ادمی که نیازش رفع شده مثل ادمی رفتار کنه که نیازش رفع نشده، کسی که سیراب شده دیگه مثل ادم تشنه نمیره سمت آب، میل جنسی عین تشنگی فقط یه نیازه.

برعکسشم صدق میکنه کسی که نیازش رفع نشده نمیشه گفت مثل کسی که نیازش رفع شده رفتار کنه.

ناراحت بودن از این قضیه مثل اینه که بگیم کسی که تازه اب خورده و سیره، چرا دیگه میل به اب خوردن نداره؟ جواب واضحه میل نداره چون نیاز نداره، میتونه یه روز روزه بگیره تا نیازش برگرده، میتونه یه هفته یا 10 روز یا یه ماه رابطه جنسی نداشته باشه اونوقت نیازش برمیگرده.

با این تعاریفی که ایشون از همسرشون داشتن، ایشون اگه یه روز هم رابطه نداشته باشه عطشش بر میگرده

[Tarah2019]

سلام
منم اجازه میخوام که تجربمو بگم
من توی آشنایی با همسرم که بعد هو به ازدواج انجامید، احساس میکردم که به شدت عاشق ایشون هستم، اما به مرور با گذشت زمان و ارتباط من با ایشون الان بعد از گذشت بیشتر از ۱۰ سال مطمئنم اون حسی که من به ایشون داشتم شهوت بوده و نه عشق. و با توجه به فیدبک هایی که از اطراف گرفتم فکر میکنم حس اکثر آقایون به خانم ها شهوته و نه عشق.
بعد از گذشت چند ماه از آشنایی و بعضی از تجربه های جنسی، رابطه سرد تر میشد و ایشون فکر میکرد که عشق من کمتر شده. در صورتیکه تنها اتفاقی که افتاده بود این بود که چیزهایی که قبلا برای من تازگی داشت، با تجربه کردنشون دیگه اون جذابیت اولیه رو برای من نداشتن و من هم اون ابراز علاقه رو نداشتم.
همه اینا رو گفتم که بگم مسائل جنسی چقدر برای یه آقا مهمه‌ و اگه نباشه تقریبا چیزی به اسم عشق هم براش معنی نداره.

دست مریزاد
منم میخاستم همینو بگم
شهری که کاباره نداشته باشه عاشق توش زیاده
من شخصا اگه نیاز جنسیم رفع بشه اصلا دلیلی به ازدواج و عشق نمیبینم
نه فقط من بلکه خیلی از اقایون همینطورن و فقط میخان نیازه جنسیه رو رفع کنن ...

[خانوم میثاقی]

بر فرض که مثل من باشه. مشکلی نداره. ما الان داریم خیلی عاشقانه زندگی میکنیم

اما شما گفتید فکر میکردم عاشقش هستم اما بعد از رفع نیاز جنسی سرد شدم و فهمیدم عشق نبوده شهوت بوده
ضدونقیص هست تو حرفهاتون
الان دوباره میگید که عاشقانه دارید زندگی میکنید ؟
من گیج شدم

ببینید نمیشه توقع داشت یه ادمی که نیازش رفع شده مثل ادمی رفتار کنه که نیازش رفع نشده، کسی که سیراب شده دیگه مثل ادم تشنه نمیره سمت آب، میل جنسی عین تشنگی فقط یه نیازه.

برعکسشم صدق میکنه کسی که نیازش رفع نشده نمیشه گفت مثل کسی که نیازش رفع شده رفتار کنه.

ناراحت بودن از این قضیه مثل اینه که بگیم کسی که تازه اب خورده و سیره، چرا دیگه میل به اب خوردن نداره؟ جواب واضحه میل نداره چون نیاز نداره، میتونه یه روز روزه بگیره تا نیازش برگرده، میتونه یه هفته یا 10 روز یا یه ماه رابطه جنسی نداشته باشه اونوقت نیازش برمیگرده.

متوجه هستم که وقتی نیاز جنسی برطرف بشه و مداوم انجام بشه دیگه اون حالت عطش و اشتیاق قبل رو نداره
این بنظرم کاملا منطقیه

حرف من اون دسته از کسانی هستند ( که تو انجمنهای مختلف خوندم دربارشون و حتی از نزدیک هم دیدم)
که فکر میکردن عاشق همسرشون هستند ولی درواقع عاشق رابطه جنسی باهاش بودند و بعد از انجام رابطه
متوجه شدند که عشقی نسبت بهش ندارند.