نمایش نتایج: از 1 به 6 از 6

موضوع: افسردگی

1276
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2021
    شماره عضویت
    46151
    نوشته ها
    121
    تشکـر
    15
    تشکر شده 18 بار در 17 پست
    میزان امتیاز
    4

    افسردگی

    سلام به همه . من بارها از این سایت مشاوره گرفتم و هربار هم نصیحت شدم و راهنماییم کردین اما فایده ای نداشت . چه میشه کرد . زندگی منم اینه و باید باهاش کنار بیام ولی خب واقعا سخته . ظلمه در حق من. واقعا چرا نباید از طرف خانوادم مهر و محبتی ببینم چرا واسه کوچک ترین چیز ها باید التماس کنم اخرش هم گیرم نیاد .مگه من چ گناهی کردم اخه چرا باید این رفتارربشه بهم مگه من خودم تو دنیا اومدنم نقشی داشتم . چرا باید حسرت همه چی بمونه رو دلم حالا باز گور پدر همه چی ولی واقعا ظلمه ک در ماه بیست تومن هم بهم نمیدن!
    اخه تا کی منتظر معجزه باشم . من دوروزه نتم تموم شده ببینین موضوع ب این کوچیکی و کم اهمیتی من بخاطرش چند روزه اعصابم خورده برام اعصاب خوردی درست کردن واقعا چرا نت داشتن باید از نظر خانواده من چیز بدی باشه. وقتی حتی ب من اجازه اینو نمیدن ک تا در خونه برم وقتی اجازه بیرون رفتن ندارم وقتی هیچ امکاناتی ندارم و فقط با اینترنت خودمو سرگرم میکنم الان سه روزه من برا ۳۰ تومن شارژ گریه میکنم و جوابش شده فهش فهشو فهش بخداااااا این رسمش نیست . اخه چکار کنم من تا میگم خودکشی هم همتون میگید راهش نی پس راه نجات من جیهههه! 😭😭😭😭😭

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,480 بار در 1,283 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : افسردگی

    عزیزم من براساس صحبت هات احساس میکنم که به دنبال یه نفری هستی که فرشته ی نجاتت بشه و یه زندگی زیبا و قشنگ رو برات بسازه.

    اما تنها و تنها کسی که میتونه بهت کمک کنه خودت هستی و خدا

    اگه یبارم که شده احساس بی نیازی نسبت به همه پیدا کنی و به خودت تکیه کنی میبینی که دره خوشبختی رو به روی خودت باز کردی اما باید به این باور و ایمان برسی که تو میتونی از هیچ همه چی بسازی و این احساس بی نیازی ارامشی بهت میده که هیچ کس نمیتونه اونو ازت بگیره

    من خودم تا زمانی که میخواسم برم دانشگاه نه گوشی داشتم نه اینترنت ... توخونه هم کسی حواسش به من نبود و من بودم و کتاب هام و یه عالمه تخیلیات شیرین اینکه مثلن بتونم خلبان بشم هلیکوپتر برای خودم بخرم فلان جاها برم و الان خیلی ازون زمان ها میگذره و درسته که به هیچکدوم ازون رویاهام نرسیدم ولی همین حرکتم منو به یه مسیری کشوند که منو خوشحال و راضی کرده.

    انگیزه حرکتم خودم بودم و اونم از طریق نوشتن به دستش اوردم ... من یه عالمه دفتر خاطرات دارم که همیشو با ناراحتی شروع میکردم همیشه با یه چرای بزرگ ... چرا اینو ندارم چرا خوشال نیسم چرا زندگی اینجوریه چرا چرا چرا و بعدش کم کم خودمو اروم میکردم که خب به درک و حالا اینقدر تلاش میکنم که بدستش بیارم و این نوشتنا به من انگیزه میداد

    الان احساس میکنم یه عالمه فکر تو ذهنت تلنبار شده که باید همشو روی کاغذ بنویسی تا ذهنت خالی بشه اونموقع هست که فکرا و ایده های جدید جای این افکار منفیتو پر میکنه
    امضای ایشان
    و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...

  3. کاربران زیر از eli2 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2021
    شماره عضویت
    46151
    نوشته ها
    121
    تشکـر
    15
    تشکر شده 18 بار در 17 پست
    میزان امتیاز
    4

    پاسخ : افسردگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط eli2 نمایش پست ها
    عزیزم من براساس صحبت هات احساس میکنم که به دنبال یه نفری هستی که فرشته ی نجاتت بشه و یه زندگی زیبا و قشنگ رو برات بسازه.

    اما تنها و تنها کسی که میتونه بهت کمک کنه خودت هستی و خدا

    اگه یبارم که شده احساس بی نیازی نسبت به همه پیدا کنی و به خودت تکیه کنی میبینی که دره خوشبختی رو به روی خودت باز کردی اما باید به این باور و ایمان برسی که تو میتونی از هیچ همه چی بسازی و این احساس بی نیازی ارامشی بهت میده که هیچ کس نمیتونه اونو ازت بگیره

    من خودم تا زمانی که میخواسم برم دانشگاه نه گوشی داشتم نه اینترنت ... توخونه هم کسی حواسش به من نبود و من بودم و کتاب هام و یه عالمه تخیلیات شیرین اینکه مثلن بتونم خلبان بشم هلیکوپتر برای خودم بخرم فلان جاها برم و الان خیلی ازون زمان ها میگذره و درسته که به هیچکدوم ازون رویاهام نرسیدم ولی همین حرکتم منو به یه مسیری کشوند که منو خوشحال و راضی کرده.

    انگیزه حرکتم خودم بودم و اونم از طریق نوشتن به دستش اوردم ... من یه عالمه دفتر خاطرات دارم که همیشو با ناراحتی شروع میکردم همیشه با یه چرای بزرگ ... چرا اینو ندارم چرا خوشال نیسم چرا زندگی اینجوریه چرا چرا چرا و بعدش کم کم خودمو اروم میکردم که خب به درک و حالا اینقدر تلاش میکنم که بدستش بیارم و این نوشتنا به من انگیزه میداد

    الان احساس میکنم یه عالمه فکر تو ذهنت تلنبار شده که باید همشو روی کاغذ بنویسی تا ذهنت خالی بشه اونموقع هست که فکرا و ایده های جدید جای این افکار منفیتو پر میکنه
    بله همینجوره . ولی خبرمن درسامم ک میخونم فراموشم میشه . حافظم خیلی ضعیف شده برا حرف نوشتن هم منم مینویسم ولی تو گوشیم

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Nov 2018
    شماره عضویت
    39631
    نوشته ها
    1,440
    تشکـر
    0
    تشکر شده 471 بار در 391 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : افسردگی

    سلام به شما نسترن جان
    ببین عزیزم درک میکنم که در شرایط سختی قرار دارید و این شرایط و سبک رفتاری خانواده برایت با فشار روحی زیادی همراه شده است اما عزیزم در این مسیر اجازه بده باهم بیشتر صحبت کنیم تا نتیجه گیری بهتری داشته باشیم.
    1. شما چند سال دارید؟
    2. چند خواهر و برادر هستید و رفتارهای خانواده با فرزندان دیگرم مثل شماست؟
    3. شما چطوری درخواست ها و احساساتتو به خانواده بیان می کنی؟
    4. واکنش شما نسبت به فحش دادن خانواده چی هست؟
    5. از نظر مالی خانواده شرایط مناسبی دارند که به نیازهای شما پاسخ بدهند؟
    6. فکر میکنی خودکشی چه کمکی به رفع این مشکلات می کند؟
    7. چه دلایل هرچند کوچیکی برای ادامه زندگی داری؟

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2021
    شماره عضویت
    46151
    نوشته ها
    121
    تشکـر
    15
    تشکر شده 18 بار در 17 پست
    میزان امتیاز
    4

    پاسخ : افسردگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط ravanshenas-therapy نمایش پست ها
    سلام به شما نسترن جان
    ببین عزیزم درک میکنم که در شرایط سختی قرار دارید و این شرایط و سبک رفتاری خانواده برایت با فشار روحی زیادی همراه شده است اما عزیزم در این مسیر اجازه بده باهم بیشتر صحبت کنیم تا نتیجه گیری بهتری داشته باشیم.
    1. شما چند سال دارید؟
    2. چند خواهر و برادر هستید و رفتارهای خانواده با فرزندان دیگرم مثل شماست؟
    3. شما چطوری درخواست ها و احساساتتو به خانواده بیان می کنی؟
    4. واکنش شما نسبت به فحش دادن خانواده چی هست؟
    5. از نظر مالی خانواده شرایط مناسبی دارند که به نیازهای شما پاسخ بدهند؟
    6. فکر میکنی خودکشی چه کمکی به رفع این مشکلات می کند؟
    7. چه دلایل هرچند کوچیکی برای ادامه زندگی داری؟
    سلام .
    جواباتون یکی یکی میدم الان
    یک من ۱۹سالو۷ ماهمه
    ۲دوتا داداش دارم ک همه جوره باهاشون خوبن و همه نوع ازادی هم دارن
    ۳ به خوبی و از در شوخی و خنده ک اصلا جواب نمیده
    ۴ناراحت میشم میرم تو اتاق درو محکم میبندم
    ۵ متوسط رو ب باالا یعنی تواندبراورده کردن تموم نیازامو دارن ولی انجام نمیدن
    ۶ حداقلش اینع ک مجبور نیستم این همه فشارو تحمل کنم
    ۷اینکه ازدواج کنم راحت بشم اونم البته احتمالش ده درصده

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2021
    شماره عضویت
    46804
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : افسردگی

    سلام دوست عزیز..درکتون میکنم این مسئله ای که برای خیلیا اتفاق میافته..پیشنهاد میکنم با مطالعه یه سری از راهکارها رو یاد بگیر و امتحان ک.. من خود مطالب سایت دکتر سنایی رو دنبال میکنم واقعا اموزنده هستن و کاربردی شاید به تو هم کمک کنه
    وبسایت تخصصی روانشناسی دکتر کامیار سنایی - روانشناس و مشاور
    ویرایش توسط مریجان : 05-31-2021 در ساعت 02:58 PM دلیل: متنم اشتبهه

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد