سلام وقتتون بخیر
من به پیشنهاد روانشناسم اینجا اومدم که موضوعی رو بیان کنم چون نظر ایشون این بود که باید درباره مشکلاتم یکبار بنویسم و بزارم چندنفر بخونن و از اونجایی که این مشکل رو شخصی میبینم نمیخاستم اطرافیانم به مشکلاتم اگاه بشن.
من حدود چند ماهی بود که دچار حملات پانیک میشدم و خب اضطراب و داشتن وسواس فکری هم مزید بر علت میشد.
وسواس ها و مشکلات فکری زیادی داشتم که رفع و رجوع شد اما مشکل فعلی من جوری هستش که حتی با روانشناسم هم نمیتونم صادقانه در میون بگذارمش.
من از زمانی که دچار حملات پنیک میشدم و برای رهایی از ترس به افراد زیادی پناه میبردم که عمدتا از خانواده بودن و باهاشون حرف میزدم.
خب وابستگی زیادی بین من و اونها پیش نیومد به جز ارتباطی که با فرزند خودم داشتم.
و این وابستگی روز به روز شدیدتر میشه و باعث نگرانی ها و افکار ناراحت کننده ای در ذهن من میشه.
یجورایی شریک عاطفی فرزند خودم شدم و در طول روز حتی اگه خونه خودش باشه حداقل ۲,۳ ساعت تلفنی صحبت میکنیم و من از این موضوع نگرانم.نگرانی من از ایجاد یه وابستگی شدید و حالتی مثل علاقه شدید هستش و بعد از اون افکار ناراحت کننده دیگه.
روانشناس من ازین موضوع اطلاع نداره و من بیشتر دوست دارم بپرسم که چجور میتونم این موضوع رو بهش اطلاع بدم؟شما اگه تجربه ای در مورد وابستگی های وسواسی دارین یا کتاب خاصی میشناسین ممنون میشم بهم اطلاع بدین