سلام
نميدونم چمه! از دانشگاه انصراف دادم بخاطر ساعتاش كه با كارم تداخل داشت و وقت كافي درس خوندن نداشتم 1.5 سال پيش ... كلاس تدوين و شبكه ثبت نام كردم كه تنوعي بشه و حالم بهتر شه آخراي كلاس تدوين كم آوردم و امتحاناتش رو رها كردم و نيمه كامل موند!! كلاس شبكه هم يك ماه از كلاس گذشته بود سر كلاس كلافه مي شدم.. هم اينكه استاد يه مطلبو زيادي توضيح مي داد.. هم اينكه من تنها تو اون كلاس خانم بودم و احساس خوبي نداشتم.. الانم دوست دارم كارهاي نيمه تمامم رو تمام كنم دوست ندارم اطرافيانم فكر كند نمي تون از پس درس خوندن يا چميدونم همزمان هم كار و هم يه فعاليت بر بيام[replacer_img] ... يه مدت هر اتفاقي برام مي افتاد به صورت طنز يا با نام يه شخصيت ديگه مي نوشتم ... كه اينم جواب نداد و همه نوشته هام ريختم دور.... البته بعضي از نوشته هام ر و اتفاقي با يكي از هنرمنداي شهرمون كه به محل كارم اومده بود دادم... ولي نتيجه اينكه نوشته هام به درد ميخوره يا نه؟! نداشت . آخه دوست داشتم بنويسم تا اينكه كم آوردم و اونم بيخيال شدم... الان 27 سالمه و كارداني ام رو سال 86 گرفتم و بعدش ديگه سر كار رفتم( تو يه شركت خصوصي هنوز كه هنوزه همونيم كه سال 87 رفته سركار پيشرفت خاصي ندارم) ... يه جوري تو بحرانم يعني نميدونم چي خوبه انجام بدم چي بد؟ ميشه كمكم كنيد... نميدونم مشاوره حضوري برم چي بايد بگم آخه تمام مسائلي كه باهاشون مشكل داشتم تمام شده يا يه مدته كه ميگذره ازش .. (مسائلي كه شايد فقط ذهن خودم باهاش درگيره ..شايد اصلا وجود خارجي نداشته نمي دونم به مشاوره حضوري حل ميشه يا فقط يادآوري مشكلاته؟؟!!)