سلام ب همه. دوباره من اومدم با مشکلات همیشگیم . تنهایی . افسردگی. دوماه دیگه تا کنکور مونده . با امسال سال دوم هست ک میخوام کنکور بدم . ولی هیچ انگیزه ای ندارم هیچ امیدی ب اینده ندارم . هر روز ب صورت خودکار بیهوده بدون دلیل میترسم دستو پاهام سست میشه . خودب خود عصبی میشم . درسارو میخونم ولی یادم میره . رفتار بد خانوادم . و کلی مشکلات دیگه ای ک اسیرش شدم . نمیدونم چکار کنم شدم یه ادم پوچ .احساس میکنم افتادم تو گرداب ک هرچی دست و پا میزنم واسه نجاتم هی بیشتر میرم ته .
هییییچ کسو ندارم . هیشکی نیست ک درکم کنه ک کمکم کنه ارومم کنه . راه درست و بهم بگه . این ترس و لرز های بیهوده و ازم دور کنه . دوست های دخترم که تا زمانی کخودشون کارنداشته باشن صدسال یبار هم سراغمو نمیگیرن . با هر پسری هم ک بخوای حرف بزنی بعداز مدتی روش ب روت باز میشه چیزای خلاف شرع ازت میخواد مث عکس و این چیزا . خستم از اینکه واس فرار از تنهاییم هرکاری کردم ولی بی نتیجه موند . ازاینکه تو مغزم انگار جنگه . از اینکه ن روز ن شب ارامش ندارم . میترسم از اینکه باقی عمرمم همینجور بگذره . مگه من چنسالمه همش ۲۰ سال تا الان این همه سختی کشیدم این همه ناراحتی کشیدم یعنی حق من یه زندگی اروم و خوب نیست؟
خستم از خانواده ای کباید پشتم باشن ولی ولم کردن . ن کاری ب اینکه چی لازم دارم چی ندارم . ن اینکه بهم خرجی بدن هیچییی . فقط از اونا محدودیتای بیهوده ب من رسیده اینکه بیرون نرم . اینکه اونجور کدوست دارم نپوشم نگردم . اینکه دختر نباید تو جمع بیاد . اینکه جرات نداشته باشی اگ گوشیت زنگ خورد جواب بدی . خستم از همه چی . دلگیرم از این دنیا . از خدا که باهام قهر کرده . قسم میخورم اگ خدا یبار ب حرف دلم گوش بده سمتم بیاد هزار برابر نوکریشو میکنم . ولی نیست . فراموشم کرده . احساس میکنم تو سرم پر ابه ک هر انامکان داره بترکه . من به یه پشتوانه نیاز دارم یکی ک منو از این زندگی نجات بده . من چکار کنم با این شرایطم . کاش میمردم😔