به شدت احساس ضعف در ارتباط گرفتن میکنم با همه
همسر خانواده خودم خانواده همسر دوست و فامیل و همه!
اکثر آدما به نظرم بی ادب و پررو میان و رفتار هاشئن رو درک نمیکنم حس میکنم عجیب غریبم و همه توی ارتباط های اول اینو متوجه میشن
وقتی توی یه جمعی هستم احساس وصله ناجور بودن میکنم و انگار هیچ جا جای من نیس هیچکس جور نیس با خوده من
شخصیت واقعی خودمو نمیشناسم و نمیدونم واقعا هویتم چیه. خجالت میکشم میترسم دوری میکنم و در عین حال یه آدم ترسو و خجالتی و منزوی نیستم!
احساس میکنم اشتباه تربیت شدم و پر از تناقض و سردرگمی هستم
نمیدونم این چیزا ذاتیه یا باید یاد میگرفتم؟ اینجوری نمیتونم ادامه بدم نیاز به دوستی و ارتباط دارم
ولی نمیتونم جلو برم از همه چیز میترسم و ترجیح میدم توی دایره امن خودم بمونم
حس میکنم زیادی مودبم و رعایت حال دیگران رو میکنم در حالی ک اونا دایم ناراحتم میکنن و براشون مهم هم نیس
من با یه بحث شب رو نمیتونم بخوابم آیا بقیه هم همینن؟
چرا پس کسی مثل خودم نمیبینم اطرافم؟ همه دو رو و با قصد و منظور و بی رحم در دل شکستن
احساس احمق و ناشی بودن میکنم و انگار اون بیرون برام امن نیس