نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5

موضوع: تنهام

1079
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2020
    شماره عضویت
    44501
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    تنهام

    سلام من ميرام و ١٧ سالمه
    من حس خيلي تنهايي دارم و حس ميكنم انقد با خودم حرف زدم كه انگار دنيايه ديگ اي جز دنيايه تو ذهنم وجود نداره تا همين پارسال كلي رفيق داشتم و تو همون سال هم فك ميكردم دوستاي واقعي باشن اما .... هيچكدومشون دوستاى واقعي نبودن
    شبا انقدر فكر هس تو ذهنم كه خوابم نميبره و كم خوابي دارم ...شبا كم تر از ساعت ٦ صب خوابم نميبره و يا اگرم زود خوابم ببره دوساعت بعدش بيدار ميشم و نميتونم بخوابم
    چون ب فكر مهاجرت هم هستم و قراره تنهايي مهاجرت كنم و همشم تنهايي انجام بدم براى همين ذهنم درباره اين موضوع هم درگير ميشه ادم افسرده اي نيستم ... اما دلم خيلي يه زندگي ميخاد كه بادوستاى واقعي كلي خوشبگذرونم...اما همش تو خونه پيش مادر بزرگ و پدر بزرگم نشستم و وقتي ميبينم تو فيلما يا تو واقعيت كه يه جمع از دوستا نشستن خوشن حسرتش ب دلم ميمونه
    نميدونم ... ولي به كمي تنوع تو زندگيم نيازمندم كه نميدونم چطورى ايجادش كنم
    ممنون ميشم كمكم كنيد💙💙

  2. کاربران زیر از mira_ بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Nov 2018
    شماره عضویت
    39631
    نوشته ها
    1,440
    تشکـر
    0
    تشکر شده 471 بار در 391 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : تنهام

    سلام به شما میرام جان
    اینکه تو این نیاز بودن در جمع همسالان را در کنار داشتن برنامه برای زندگیت و آینده تجربه کنی خب یک مسیر کاملا طبیعی می باشد مخصوصا اینکه شما در سنی قرار داری که روابط دوستی از اهمیت زیادی برخودار می شود و به همین دلیل شما این نیاز را بیشتر تجربه می کنی.
    به این سوالا پاسخ بده تا باهم بیشتر صحبت کنیم.
    1. چند مدت هست که در خوابیدن با مشکل مواجهه شدی؟
    2. در زمان بیداری چه کاری انجام می دهی؟
    3. تغییراتی در تغذیه و یا عملکرد درسی و یا کاریت ایجاد شده ؟
    4. چه دلیلی باعث بهم خوردن روابط دوستیت شده است و برای بازسازی اون تلاش کردی؟
    5. احساس غم و اندوه را تجربه می کنی؟
    6. برنامه روازنت چطوری هست؟

  4. بالا | پست 3


    عنوان کاربر
    مدیر کل
    تاریخ عضویت
    Nov 2019
    شماره عضویت
    42303
    نوشته ها
    220
    تشکـر
    0
    تشکر شده 70 بار در 61 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : تنهام

    با سلام خدمت شما دوست عزیز
    احساس ناکامی و ناراحتی شما کاملا قابل درک است.
    اساسا داشتن رابطه های سالم و با کیفیتی که درون آن ها احساس ارزشمندی و امنیت دریافت کنیم یکی از نیازهای اصلی هر فردی محسوب می شود که در صورت عدم تحقق آن به شدت احساس ناکامی و نداشتن کیفیت زندگی را تجربه می کنیم.
    همچنین نیاز به داشتن تفریح و انجام قعالیت های لذت بخش از دیگر نیازهای اساسی هر فردی است که باید حتما به آن پرداخته شود.
    درباره مشکلاتی که اکنون با آن ها درگیر هستید و موانعی که در راستای تجربه کردن یک زندگی که لذبخش و دلخواهتان است خیلی وضح و دقیق صحبت نکردید.
    اما ظاهرا دوستانی داشته اید که رابطه تان با آن ها تمام شده و تجربه خوشایندی هم نداشته اید و به نوعی احساس کردید که آن ها آن طور که شما فکر می کردید قابل اعتماد نبوده اند و ظاهرا بعد از آن دیگر قید دوستی را زده اید و اکنون این احساس کمبود را به شدت احساس می کنید.
    خواسته ای هم که دارید به نظر می رسد بیشتر همین باشد که بتوانید در دنیای واقعی رابطه های خوب و با یفیتی بسازید و بتوانید با دوستانتان وقت بگذرانید و تفریح کنید.
    قصد مهاجرت هم دارید و این موضوع هم تا حدود زیادی ذهن شما را به خودش مشغول کرده است و دوست دارید در این موارد و درباره پیگیری کارهایتان هم یک همراه و یا کسانی باشند که بتوانید با آن ها مشورت کنید.
    خب بهتر است از خودتان بپرسید تا به حال برای این خواسته و هدف خودتان چه اقداماتی انجام داده اید؟
    مسلما ماندن در خانه و نشستن و به قول خودتان صحبت کردن با خود شما را به این خواسته هایی که دارید نزدیک نخواهد کرد.
    از سوی دیگر فکر کردن و افسوس خوردن درباره گذشته و مشکلاتی که در زمینه دوستی و در ارتباط با دوستانتان برای شما پیش آمده و فکر کردن مداوم درباره مشکلاتتان و یا نگرانی درباره آینده، شما را به سمت این خواسته هایتان و در مسیر درستی هدایت نخواهد کرد بلکه بیشتر در چرخه معیوب افکار و احساسات منفی گرفتار خواهید شد.
    چرا که یک رویکرد در مقابله با مشکلات زندگی و یا چالش های موجود همین است که به آن فکر کنیم و بر خود مشکلات تمرکز کنیم یعنی احتمالا همین کاری که شما تا کنون بیشتر در این راستا انجام داده اید.
    راه دیگر این این که به جای تمرکز بر خود این مشکلات و فکر کردن به ابعاد مختلف ان ها، تمرکز خودتان را بر چگونگی حل کردن و یا مدیریت آن ها و چگونگی بر آورده کردن و تحقق نیازهای اساسی تان و خواسته هایی که در این زمینه دارید قرار دهید.
    که یک گزینه همین دریافت مشاوره از متخصصان این حوزه و به دنبال راه کار بودن است.
    بنابراین باید تمرکز خودتان را در همین مسیر قرار دهید و ببینید چگونه می توانید رابطه های دوستانه ای که اکنون دارید را تقویت کنید؟
    و یا چگونه می توانید رابطه های جدیدی را تشکیل دهید و دوستان جدیدی بیابید و در این مسیر چه کارها و اقداماتی می توانید انجام دهید؟
    به عنوان مثال چگونه می توانید خودتان را در معرض دید افراد جدید و در جمع ها و موقعیت های جدید قرار دهید؟
    اگر مشکلات گذشته شما در نگهداری رابطه بوده است، سهم و نقش شما در به وجود آمدن آن مشکلات و تعارضات چه بوده است و چگونه می توانید از طریق خود ارزیابی و بررسی خودتان آن ها را بیابید و خودتان را توانمند تر سازید یا آن موارد را برطرف کنید تا از شکل گیری مجدد آن ها در رابطه های جدیدتان پیش گیری کنید و سهم و نقش خودتان را به صورت موثر تری انجام داده و پیگیری کنید؟
    چه فعالیت هایی در گذشته به شما احساس لذت می داده است و چگونه می توانید برای انجام دادن مجدد آن ها برنامه ریزی داشته باشید و انجام آن ها را در برنامه های روتین هفتگی یا ماهیانه خودتان بگنجانید؟
    در مسیر رسیدن به اهدافتان و انجام کارهای مهاجرت از کجا باید شروع کنید و انجام چه کارها و مراحلی از نظر ضرورت و اهمین اولویت دارند؟
    این ها سوالاتی هستند که پاسخ آن ها شما را به سمت مسیر درست و مناسب و حل مساله و انجام اقدامات موثر در این زمینه هدایت می کند.
    با توجه به این مطالب از آنجا که ممکن است در خیلی از این مراحل و یا پاسخ دادن به این سوالات نیازمند دریافت راهنمایی ها و راه کارهای تکمیلی و کاربردی باشید که دقیق تر ارائه شوند، به شما توصیه می شود از طریق مراجعه به یک روانشناس یا مشاور و دریافت جلسات مشاوره فردی در این زمینه کمک حرفه ای و تخصصی کسب کنید.

  5. بالا | پست 4


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,517 بار در 3,263 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : تنهام

    نقل قول نوشته اصلی توسط mira_ نمایش پست ها
    سلام من ميرام و ١٧ سالمه
    من حس خيلي تنهايي دارم و حس ميكنم انقد با خودم حرف زدم كه انگار دنيايه ديگ اي جز دنيايه تو ذهنم وجود نداره تا همين پارسال كلي رفيق داشتم و تو همون سال هم فك ميكردم دوستاي واقعي باشن اما .... هيچكدومشون دوستاى واقعي نبودن
    شبا انقدر فكر هس تو ذهنم كه خوابم نميبره و كم خوابي دارم ...شبا كم تر از ساعت ٦ صب خوابم نميبره و يا اگرم زود خوابم ببره دوساعت بعدش بيدار ميشم و نميتونم بخوابم
    چون ب فكر مهاجرت هم هستم و قراره تنهايي مهاجرت كنم و همشم تنهايي انجام بدم براى همين ذهنم درباره اين موضوع هم درگير ميشه ادم افسرده اي نيستم ... اما دلم خيلي يه زندگي ميخاد كه بادوستاى واقعي كلي خوشبگذرونم...اما همش تو خونه پيش مادر بزرگ و پدر بزرگم نشستم و وقتي ميبينم تو فيلما يا تو واقعيت كه يه جمع از دوستا نشستن خوشن حسرتش ب دلم ميمونه
    نميدونم ... ولي به كمي تنوع تو زندگيم نيازمندم كه نميدونم چطورى ايجادش كنم
    ممنون ميشم كمكم كنيد������������

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام . اینکه در سنی هستی که نیاز به تعامل اجتماعی با همسالان و پذیرش توسط اجتماع و دوستی با دیگران هستی کاملا قابل درک هست‌ درواقع خیالپردازی و حرف زدن با خودت و دنیای خیالی داشتن بخشی از مشخصه ها و خصوصیات سن شماست اما اگر این تفکرات و دروانگرایی شما تا حدی باشه که بیشتر وقت و موقعیت شما صرف اون دنیای ذهنی شما بشه و قدرت عملکرد و توجه تو رو نسبت به دنیای واقعی کاهش بده باید به روانشناس مراجعه کنی تا کمک های لازم صورت بشه
    آیا روزانه برنامه ای برای تفریح و سرگرمی داری ؟
    احساس یاس و پوچی و یا بیگانگی با زندگی و دوستان میکنی ؟
    وقتی از خواب بیدار میشی به چه کاری مشغول میشی یا چه فکر و ذهنیتی تو رو درگیر خودش میکنه وقتی بیدار میشی؟

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2019
    شماره عضویت
    41621
    نوشته ها
    127
    تشکـر
    110
    تشکر شده 44 بار در 37 پست
    میزان امتیاز
    5

    پاسخ : تنهام

    اول اینکه بهت تبریک میگم که تو این سن روی پای خودت وایسادی و مثل یه مرد در حال انجام کارهای مهاجرت هستی
    حست رو به خوبی درک میکنم چون خودم چنین روزهایی رو داشتم
    دوست هایی داشتم که از رگ گردن بهم نزدیک بودن اما گذر زمان همه چیز رو برام ثابت کرد که خیلی نامردن
    کسایی که میرا خودمون بزرگشون کردیم الان واسه خودمون بزرگی میکنن ههه
    تو رفاقت اصلا نباید انتظار داشت چون انتظارات واقعا ادم رو میشکنن و نابود میکنن
    خدا بنده زیاد داره ، به جمع ها برو و دنبال ادم های جدید بگرد و باهاشون رابطه ایجاد کن
    به خصوص تو هم دختر هستی به راحتی میتونی رابطه ایجاد کنی نسبت به پسرا

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد