نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5

موضوع: خودبیمارانگاری

3826
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7488
    نوشته ها
    381
    تشکـر
    942
    تشکر شده 1,135 بار در 596 پست
    میزان امتیاز
    10

    خودبیمارانگاری

    بیماری هیپوکندریازیس یا خود بیمارانگاری یک بیماری روانی مزمن است که افراد از داشتن یک بیماری جدی نامشخص یا تهدیدکننده زندگی هراس دارند. این بیماری یک اختلال روان‌تنی محسوب می‌شود چرا که در آن افراد به دنبال اختلالات روانی دچار علایم جسمی هم می‌شوند. بعضی از متخصصان عقیده دارند که این نوعی اختلال وسواس اجباری است.





    اگر بخواهیم ساده‌تر منظورمان را از بیماری بیان کنیم، می‌توانیم بگوییم که در این بیماری افراد اگر زمانی جای کلید ماشین خود را فراموش کنند، فکر می‌کنند دچار آلزایمر شده‌اند یا اگر دچار تغییری در نتایج آزمایش خون شوند، فکر می‌کنند به سرطان مبتلا شده‌اند و مدام در جستجوی پزشکی هستند تا بیماری‌شان را درمان کند.

    جرقه‌ها از کجا است؟
    وقتی که افراد درباره یک بیماری اطلاعات دارند، این اطلاعات روی تفسیر آنان از علایم فیزیکی و نشانه‌های بیماری در خودشان اثر می‌گذارد. خلق‌وخوهای شخصیتی و عوامل ارثی نیز ممکن است فرد را آسیب‌پذیر کند. برای نمونه افراد عصبی (خودمنتقد، درون‌گرا و خودشیفته) بیشتر مستعد خودبیمارانگاری هستند. این عقیده و باور که سالم بودن مساوی هیچ درد و ناراحتی نیست، ممکن است فرد را به یک نتیجه‌گیری اشتباه وادار کند که عملکردهای بدن را به عنوان علایم و نشانه‌ بیماری قلمداد کند.
    آزارهای جنسی و جسمی، توانایی ضعیف برای بیان عواطف، تمرکز زیاد روی یک بیماری معمولی کودک مخصوصا از سوی مادر و یا یک هراس و نگرانی جدی می‌تواند به روان یک فرد در تمام طول زندگی لطمه بزند.

    آشنایی با نشانه‌های خودبیمارانگاری
    فرد در مورد آنچه ذهن‌اش را مشغول کرده است، مدام صحبت می‌کند.
    در زندگی اجتماعی کار و سایر فعالیت‌های روزمره اختلال ایجاد می‏شود.
    ترس و اضطراب شدید در مورد ابتلا به بیماری خاص دارد.
    از اینکه مبادا علایم خفیف نشانه یک بیماری جدی است، نگران است.
    همیشه در جستجوی پزشک متخصص و درمان است.
    در کتاب‌ها و مجلات پزشکی به دنبال علایم بیماری می‌گردد.
    استرس‌های روانی عاطفی دارد.
    به طور مداوم بدنش را از نظر وجود زخم‌ها و توده‌ها بررسی می‏کند.
    مدام علایم حیات مثل نبض و فشارخون را چک می‏کند.
    به پزشکان اعتماد ندارد.
    پس از خواندن یا شنیدن موضوعی از یک بیماری تصور می‌کند که به آن مبتلا شده است.
    دچار ناراحتی گوارشی مانند نفخ، آروغ و دل‌پیچه می‏شود.

    کی برویم دکتر؟
    یکی از نشانه‌های خودبیمارانگاری مراجعه مکرر به مطب پزشک است. در این زمان پزشک و پرستار و سایر اعضای تیم مراقبتی بهداشتی ممکن است به فرد پیشنهاد کنند که نزد یک روان‌پزشک برود اما او باز هم به دنبال یک پزشک متخصص دیگر می‌گردد.
    فرد تصور می‌کند که دچار یک مشکل جسمی است بنابراین چه لزومی دارد که نزد روان‌پزشک برود. تشخیص خودبیمارانگاری بسیار مهم است چرا که درمان این بیماری سریع‌تر انجام می‌شود. تاخیر در درمان موجب تشدید بیماری شده و فرد سخت‌تر و دیرتر درمان می‌شود.

    عوارض عدم درمان
    در صورتی که هیپوکندریازیس درمان نشود، ممکن است این مشکلات بیمار را تهدید کند:
    به دلیل مراجعات غیرضروری پزشکی ممکن است برخی خطرات سلامت بیمار را تهدید کنند.
    ایجاد مشکل در مدرسه و محل کار
    بروز برخی مشکلات در روابط فرد با بیمار
    افسردگی مزمن
    اختلالات اضطرابی
    سوء مصرف مواد
    عصبانیت‌های بیهوده
    بی‌اعتمادی به سیستم بهداشتی مخصوصا پزشک
    مشکلات اقتصادی به دلیل هزینه‌های مربوط به پیگیری‌های بهداشتی
    هزینه اضافه برای کارهای پزشکی غیرضروری و گاهی خطرناک
    اصرار بر انجام اعمال جراحی یا مصرف داروهای غیرضروری.

  2. کاربران زیر از رنگو بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11159
    نوشته ها
    2,325
    تشکـر
    4,306
    تشکر شده 2,986 بار در 1,492 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خودبیمارانگاری

    مرسی خیلی مطلب خوبیه

  4. کاربران زیر از ملکه شیشه ای بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : خودبیمارانگاری

    در ایران نیز این بیماری وجود دارد. احتمالا شیوع بیماری در کشور ما بیشتر از کشورهای غربی باشد چرا که بیان مشکلات در قالب بیماری جسمی یا جسمانی کردن در کشور ما بیشتر دیده می شود بخصوص اگر مفهوم اضطراب سلامت را به جای خودبیمارانگاری در نظر بگیریم، شیوع آن قابل توجه خواهد بود.

    این بیماری همراهی زیادی با اختلال های اضطرابی مانند اختلال پانیک و وسواس دارد. همچنین در افراد مبتلا به افسردگی ممکن است اضطراب سلامت و خودبیمارانگاری دیده شود. گاهی اوقات اضطراب سلامت ارتباط تنگاتنگی با ترس بیش از حد از مرگ دارد. گاهی هم خود بیمارانگاری مجموعه ای از علائم است که همزمان با یک مشکل روانپزشکی دیگر مشاهده می شود. مثلا فردی به افسردگی مبتلا است و این افسردگی ممکن است با نگرانی بیش از حد در مورد سلامت همراه باشد.

    ۲ نوع درمان برای اضطراب سلامتی وجود دارد. روش درمانی اصلی، درمان شناختی – رفتاری است. انواع دیگر روان درمانی ها مانند گروه درمانی هم ممکن است موثر باشند. در برخی از موارد، درمان دارویی با داروهای ضدافسردگی هم بسیار کمک کننده است. در صورتی که این بیماری زودتر شناسایی و درمان شود، علاوه بر احساس آرامش و راحتی که برای بیمار ایجاد می کند، از صرف هزینه های زیاد برای بررسی های جسمانی مانند آزمایش ها، سونوگرافی و تصویربرداری و اندوسکوپی نیز پیشگیری می شود.

    اطرافیان این بیماران نقش مهمی در ایجاد یا بهبود این افراد دارند. در برخی موارد، خانواده بیمار بیش از حد نگران هستند و باعث تشدید نگرانی او می شوند و حتی به آزمایش ها و بررسی های بیشتر و مراجعه به پزشکان معروف و صرف هزینه های بیشتر تشویق می کنند که این حالت اوضاع را بدتر می کند. برخی از خانواده ها نیز روش نادیده گرفتن مشکلات بیمار را در پیش می گیرند که این رویکرد نیز مناسب نیست و ممکن است منجر به تشدید مشکلات شود. رویکرد منطقی، همراهی و حمات از بیمار است نه همراهی و تاکید بیش از حد روی علائم بیماری.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  6. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7488
    نوشته ها
    381
    تشکـر
    942
    تشکر شده 1,135 بار در 596 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : خودبیمارانگاری

    نقل قول نوشته اصلی توسط farokh نمایش پست ها
    در ایران نیز این بیماری وجود دارد. احتمالا شیوع بیماری در کشور ما بیشتر از کشورهای غربی باشد چرا که بیان مشکلات در قالب بیماری جسمی یا جسمانی کردن در کشور ما بیشتر دیده می شود بخصوص اگر مفهوم اضطراب سلامت را به جای خودبیمارانگاری در نظر بگیریم، شیوع آن قابل توجه خواهد بود.

    این بیماری همراهی زیادی با اختلال های اضطرابی مانند اختلال پانیک و وسواس دارد. همچنین در افراد مبتلا به افسردگی ممکن است اضطراب سلامت و خودبیمارانگاری دیده شود. گاهی اوقات اضطراب سلامت ارتباط تنگاتنگی با ترس بیش از حد از مرگ دارد. گاهی هم خود بیمارانگاری مجموعه ای از علائم است که همزمان با یک مشکل روانپزشکی دیگر مشاهده می شود. مثلا فردی به افسردگی مبتلا است و این افسردگی ممکن است با نگرانی بیش از حد در مورد سلامت همراه باشد.

    ۲ نوع درمان برای اضطراب سلامتی وجود دارد. روش درمانی اصلی، درمان شناختی – رفتاری است. انواع دیگر روان درمانی ها مانند گروه درمانی هم ممکن است موثر باشند. در برخی از موارد، درمان دارویی با داروهای ضدافسردگی هم بسیار کمک کننده است. در صورتی که این بیماری زودتر شناسایی و درمان شود، علاوه بر احساس آرامش و راحتی که برای بیمار ایجاد می کند، از صرف هزینه های زیاد برای بررسی های جسمانی مانند آزمایش ها، سونوگرافی و تصویربرداری و اندوسکوپی نیز پیشگیری می شود.

    اطرافیان این بیماران نقش مهمی در ایجاد یا بهبود این افراد دارند. در برخی موارد، خانواده بیمار بیش از حد نگران هستند و باعث تشدید نگرانی او می شوند و حتی به آزمایش ها و بررسی های بیشتر و مراجعه به پزشکان معروف و صرف هزینه های بیشتر تشویق می کنند که این حالت اوضاع را بدتر می کند. برخی از خانواده ها نیز روش نادیده گرفتن مشکلات بیمار را در پیش می گیرند که این رویکرد نیز مناسب نیست و ممکن است منجر به تشدید مشکلات شود. رویکرد منطقی، همراهی و حمات از بیمار است نه همراهی و تاکید بیش از حد روی علائم بیماری.

    طبق علم روانپزشکی، اطرافیان فرد نباید راجب علائم بیماری یا تشخیص و درمان بیماری اش بحث کنند. نباید برای بیمار دلیل و توجیه بیاریم که به فلان دلیل تو مبتلا به فلان بیماری نیستی. چون خود بحث کردن راجب بیماری موجب تثبیت افکار بیمار میشه.
    درواقع نباید به سوالاتی که فرد راجب بیماری اش می پرسد جواب داد و دلیل و منطق آورد.

  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34321
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خودبیمارانگاری

    سلام
    من هم گای فکر می کنم دچار این بیماری هستم
    همیشه استرس داشتنه یک بیماری جدی دارم
    هرموقع آرایشگاه میرم از ایدز می ترسم از خون وحشت دارم چون فکر می کنم الوده به ویروس هست
    اگه یکی بهم بگه رنگت پریده فک می کنم مشکل حادی تو بدنم دارم و خدا نکنه که کسی بهم بگه برو دکتر
    دیگ شب و روز ندارم که وای مگه من چ مشکلی دارم
    در همه حال استرس دارم شبا با استرس میخوابم و صبح ها هم با استرس بیدار میشم
    واقعا زندگیه جهنمی و وحشتناکی دارم
    خستم کرده دیگ
    اگر کسی راهی بلده برای مقابله لطفا بهم بگین
    ممنونم

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد