بیکاری مرد / افسردگی ....

[Saltanat]

متاسفانه مردان بیکار نسبت به مردان شاغل از افسردگی بیشتری رنج می برند و سلامت روان این افراد بیشتر در معرض خطر هست به گونه ای که با بیکار بودن دچار اختلالات روانی خواهند شد . علائم افسردگی بیکاری مردان :
اولین اختلال یا علامتی که به واسطه بیکار شدن یک فرد در وی رخ میده افسردگی هست . چون فرد نسبت به آینده احساس خوبی نداره و حس عدم امنیت داره .بخصوص اگر این فرد بیکار٬همسر و فرزندانی هم داشته باشه . این امر سبب ایجاد دلخوری٬ خودخوری ٬احساس غم و اندوه و در بعضی افراد سبب ایجاد عصبانیت و پرخاشگری میشه .

از علائم دیگه که افراد بیکار دارند باید به اضطراب اشاره کرد. این اضطراب ناشی از احساس امنیت نداشتن نسبت به آینده هستش و فرد مستعد دایم نگران این هست که زندگی شون دستخوش چه تغییراتی میشه و درآینده باید چیکار کنن ! .

حتی اگر نتونه از پس مشکل های زندگی و نیازهای خانوادش بربیاد ممکنه راه از بین بردن خودش رو در پیش بگیره و اقدام به خودکشی کنه .

افسردگی و اضطراب باعث مشکلات دیکه هم در زندگی فرد بیکار میشه .این علائم معمولا عبارت هستند از بی خوابی و افکار نگران کننده ٬ چون در حال فکر کردن مدام به مسایل ناراحت کننده در مورد بیکاری هست نمیتونه بخوابه .

این افراد معمولا شب خواب ندارن و درعوض روزها میخوابن و همین امر سیستم خواب و بیداری شون رو بهم میزنه .دچار بی اشتهایی شدید و یا عدم تمایل به غذا خوردن هستند !

نکته : محبت کردن توجه کردن و سرکوفت نزدن و تحقیر نکردن فرد بیکار باعث بهتر شدن شرایط روحی وی میشه

بیکاری برای مردان بیش از زنان افسردگی به بار میاره .


درمان افسردگی ناشی از بیکاری

با دیگران صحبت کنید
هنگامی که غمگین هستید با دیگران در موردحال خود صحبت کنید و اجازه ندهید که غمها روی هم انباشته شوند. اگر نمی توانید احساسات خود را بیان کنید آنها را بنویسید

فعال بمانید
از خانه بیرون رفته و ورزش کنید. حتی قدم زدن مختصر نیز به شما کمک می کند که سلامت جسمانی خود را حفظ کنید٬ بهتر بخوابید و کمتر به چیزهای ناخوشایند فکر کنید

خوب بخورید
حتی وقتی که گرسنه نیستید غذای متعادل با مقدار زیادی میوه و سبزیجات مصرف کنید . در حالت افسردگی افراد٬ سریع وزن از دست می دهند وبدن با کاهش ویتا مین مواجه می شود و یا با خوردن غذاهای نامناسب چاقی ناخواسته ایجاد میشه


اگر نمی توانید بخوابید نگران نباشید
کاری لذت بخش مانند گوش دادن به رادیو و یا تماشا کردن تلویزیون انجام دهید. اگردائمأ عصبی هستید٬ ورزش٬ یوگا٬ ماساژ٬ رایجه درمانی و غیره مفید هستند

کاری لذت بخش انجام دهید
مرتبأ کارهایی که از آنها لذت می برید انجام دهید مثل ورزش کردن٬ کتاب خواندن٬ و دیگر سر گرمی ها



تجدید روحیه کنید
اجتناب از کارهای روزمره برای چند روز و یا حتی برای چند ساعت بسیار مفید است


زن چطور می تواند با بیکاری شوهرش کنار بیاید
- باید به او در برنامه ریزی کردن برای پیدا کردن یک کار جدید کمک کند.
- استرس های ناشی از بیکاری او را کنترل کند.
- باید به شوهرش اطمینان دوباره بدهد. و این دوران را یک دوران موقتی تلقی کند.
- مسئله بیکاری را یک مشکل خانوادگی بداند. به بچه ها آرامش و اطمینان بدهد و درمورد این موقعیت به آنها توضیح دهد.
- زمانی را با دوستانش و برای خودش بگذراند تا روحیه اش عوض شود.
- اگر درآمد بالایی دارد، سرکوفت آنرا به شوهرش نزند.
- طوری رفتار نکند که انگار تنها نان آور خانه است چون شوهرش هم به زودی کار جدیدی پیدا خواهد کرد.
- رفتاری کاملاً مثبت داشته باشد.
- روابط و کفتگوهای بین زن و شوهر باید نرم و توام با احترام باشد.
- خستگی خود را سر شوهر و فرزندانش خالی نکند.
- از جامعه عقب نکشد. عزلت اجتماعی شما را از جهان دور می کند و موقعیتتان را بدتر هم می کند.
- ریلکس باشد. با بچه ها درکنار شوهرش تفریح بروند و از شوهرش هم بخواهد که خود را با این وضعیت وفق دهد.
- یک شوهر بیکار دوست ندارد سربار خانواده باشد. زن باید به او اطمینان دهد که هنوز به اندازه قبل مهم است. او باید دوباره نان آور خانواده شود.

[من تارا هستم.]

سلام
من نه مرد هستم و نه شاغل ولی بنظرم خیلی کار ها هستن که افراد میتونن انجام بدن تا بهشون کمک کنه که به موفقیت و شغل برسن.
افراد باید سعی کنن تا روحیه و انگیزه خودشون رو با گوش دادن به آهنگ، خوش بینی، انجام کار های مورد علاقه و.. حفظ کنن.
افراد باید صبور باشن چون چیزهای خوب سریع بدست نمیان.
افراد باید بشینن و به دور از موبایل مغزشون رو از چیزهای اضافی خالی کنن تا ایده ها و افکارشون بیشتر مشخص باشه و میتونن بنویسنشون و بهشون فکر کنن.
این ایده و افکار میتونه شامل هرچیزی باشه. مثلا یکی میبینه که توی زبان انگلیسی نسبتا خوبه. این یک نکته مثبته که باعث میشه اون بتونه نسبتا توی تدریس، نوشتن کتاب، تشکیل کلاس های رفع اشکال و مکالمه، ترجمه کتاب های زبان خارجی، ساخت زیرنویس فیلم و سریال و....... زبان خوب واقع بشه. اگر کسی تصمیم به همچین مواردی داشته باشه میتونه زبانش رو پیشرفت بده و ادامه بده و بعد از مدتی دست و پا زدن و شکست و .. بالاخره به موفقیت و درآمد برسه.
این فقط یک مثال کوچک بود. یا افراد میتونن کتاب های بورس مطالعه کنن و در این زمینه فعالیت کنن و یا اگر در حساب و کتاب خوب هستن سعی کنن پیشرفتش بدن و توی کارهای حسابداری و.. مشغول بشن.
همونطور که اول نوشته گفتم من شاغل نیستم و هنوز در محیط اجتماعی قرار نگرفتم ولی بنظرم شغل ها و فعالیت های خیلی درآمدزای زیادی هستن که افراد میتونن انجامشون بدن و فقط لازمه صبور باشن و براش تلاش کنن. از ساخت وبلاگ و برنامه نویسی گرفته تا مشاغلی مثل پزشکی و مدیریت.
افراد نباید از همین ابتدای کارشون دنبال چیزهای بالا و خیلی عالی باشن و انتظار داشته باشن که بتونن یک ماهه ۵ تا ۱۰ میلیون پول در بیارن. برای به موفقیت رسیدن و ایجاد زندگی کارآمد و خوب لازمه صبر داشته باشن و زود جا نزنن.
۱ سال بیکار موندن و بعد به موفقیت و درآمد رسیدن خیی بهتر از چندین سال بیکاری و افسردگی کشیدن و از این شاخه به اون شاخه پریدنه.
امیدوارم حرفام کمک کننده باشه.

[ASDBa]

سلام
من نه مرد هستم و نه شاغل ولی بنظرم خیلی کار ها هستن که افراد میتونن انجام بدن تا بهشون کمک کنه که به موفقیت و شغل برسن.
افراد باید سعی کنن تا روحیه و انگیزه خودشون رو با گوش دادن به آهنگ، خوش بینی، انجام کار های مورد علاقه و.. حفظ کنن.
افراد باید صبور باشن چون چیزهای خوب سریع بدست نمیان.
افراد باید بشینن و به دور از موبایل مغزشون رو از چیزهای اضافی خالی کنن تا ایده ها و افکارشون بیشتر مشخص باشه و میتونن بنویسنشون و بهشون فکر کنن.
این ایده و افکار میتونه شامل هرچیزی باشه. مثلا یکی میبینه که توی زبان انگلیسی نسبتا خوبه. این یک نکته مثبته که باعث میشه اون بتونه نسبتا توی تدریس، نوشتن کتاب، تشکیل کلاس های رفع اشکال و مکالمه، ترجمه کتاب های زبان خارجی، ساخت زیرنویس فیلم و سریال و....... زبان خوب واقع بشه. اگر کسی تصمیم به همچین مواردی داشته باشه میتونه زبانش رو پیشرفت بده و ادامه بده و بعد از مدتی دست و پا زدن و شکست و .. بالاخره به موفقیت و درآمد برسه.
این فقط یک مثال کوچک بود. یا افراد میتونن کتاب های بورس مطالعه کنن و در این زمینه فعالیت کنن و یا اگر در حساب و کتاب خوب هستن سعی کنن پیشرفتش بدن و توی کارهای حسابداری و.. مشغول بشن.
همونطور که اول نوشته گفتم من شاغل نیستم و هنوز در محیط اجتماعی قرار نگرفتم ولی بنظرم شغل ها و فعالیت های خیلی درآمدزای زیادی هستن که افراد میتونن انجامشون بدن و فقط لازمه صبور باشن و براش تلاش کنن. از ساخت وبلاگ و برنامه نویسی گرفته تا مشاغلی مثل پزشکی و مدیریت.
افراد نباید از همین ابتدای کارشون دنبال چیزهای بالا و خیلی عالی باشن و انتظار داشته باشن که بتونن یک ماهه ۵ تا ۱۰ میلیون پول در بیارن. برای به موفقیت رسیدن و ایجاد زندگی کارآمد و خوب لازمه صبر داشته باشن و زود جا نزنن.
۱ سال بیکار موندن و بعد به موفقیت و درآمد رسیدن خیی بهتر از چندین سال بیکاری و افسردگی کشیدن و از این شاخه به اون شاخه پریدنه.
امیدوارم حرفام کمک کننده باشه.

صحبت های خوبیه
من فکری که دارم یکم متفاوته.
من سعی میکنم به جای اینکه به کار اموزش زبان و کار های خرد خرد متکی باشم، سعی میکنم روی چیزی عمیقا تحقیق کنم و اونو تبدیل کنم به منبع درامد. خیلی هم سخت نیست اونطور که فکرش رو میکردم. اینارو بیشتر تو دانشگاه اموزش میدن ولی یاد گرفتن کار افرینی و مدیریت کار افرینی خودش یه قدم بزرگه.
همین الانش زبانم به جز یه سری اشتباهات گرامری که میتونم زود درستش کنم در حدی هست که بتونم کار ترجمه انجام بدم(در دانشگاه دردسر هست هم دوره ای هات میریزن سرت و یا استاد زبان تخصصی میترسه ازت و تو حتی اگه اشتباه کنه نگی تا نمره کم نشه) و یا اصلا زبان اموزش بدم یا مثلا حرفه ای رو اموزش ببینم و وارد بازارکار بشم.

ولی به نظرم بهترین انتخاب برای "خودم" این هست که استارتاپ خودم رو راه بیندازم در کنار دوستای خودم و بعد گسترش بدم به زمینه های دیگه حتی مثلا کشاورزی صنعت پزشکی و ... فقط باید دونست نیاز کجا هست و کجا ما فقدان یه چیزی رو داریم بقیه اش اسونه مردم برای پر کردن اون خلا پول میدن. نمیدونم شاید بد نباشه بگم ولی با حداقل ها زندگی کردن شاید روش خوبی باشه اون مینیمالیسم بودن هست.
حتی تو غذا هم میشه اینطوری بود. مثلا چیزای خیلی ارزون به جای چیزای هزینه بر.
من یه میز کامبیوتر دارم و با خود کامبیوتر و وسایلش و صندلی و یه کمد با کتابا و عینک مطالعه ام و چند تا محدود لباس که همیشه اونارو میشورم و دوباره میپوشم(هیچکدوم به درد مدل و اینا نمیخوره) و پتوم و بالش و یه موبایل و خانواده و دوستام. سرم هم همیشه کچله هه هه و همیشه خودمون میزنیم. دیگه هیچی ندارم. البته مودم اینترنت و خود اینترنت هست. دیگه هیچی نیست. سرگرمی ام پیاده روی نصف شبه که اونم یکم خطری هست مثلا دیشب صدای گرگ میومد (تو شهر ما یه جایی هست چند تا گرگ حمله کرده بودن به چند نفر. حالا من نمیدونستم میخواستم برم دقیقا اونجا! اواسط راه دیدم صدای زوزه گرگ میاد دقت کردم دیدم دقیقا گرگه فلنگ رو بستم مرکز شهر یا مثلا یه بار هندزفری گوشم بود اهنگ گوش میدادم دیدم صدای ویبره میاد. نگاه کردم گوشیم دیدم هیچی نیست برگشتم دیدم یه گله سگ پشتمه ! )

من اینستاگرام و اینا ندارم و تلگرام واتس اب در حد لزومه و موبایل خیلی کم دستمه شاید نهایت 15 هر روز. اونم یه موبایل با سیستم خیلی پایین (عمدا اینو خریدم که حواسم پرت نشه و تصمیم خوبی بود)

مدرسه هم غیر حضوری رفتم زبان کلاس نرفتم (در حد 2 یا 3 ترم که پول هدر دادم) و خودم یاد گرفتم. الان دارم میفهمم خیلی چیزا که میگن اجباریه هیچ اجباری نیست فقط به شلوغ کاری عادت کردن : )

اخبار رو هم دنبال نمیکنم. به من چه برزیل چه اتفاقی افتاده. با چیزایی که دارم خوشم.