این قضیه جالب توی مشهد اتفاق افتاده:
راننده تاکسی بدون مسافر داشته میرفته،یهو کنار خیابون یه مسافر مرد با قیافه ی مذهبی میبینه کنار میزنه سوارش میکنه و مسافر صندلی جلو میشینه.
یه دقیقه بعد مسافر از راننده تاکسی میپرسه:آقا منو میشناسی❓
راننده میگه: نه
چند متر جلوتر راننده واسه یه مسافر خانوم که دست ت************ میده نگه میداره و خانومه عقب میشینه.
مرد مسافر دوباره از راننده میپرسه منو میشناسی❓
راننده میگه: نه شما⁉️
مسافر مرد میگه: من عزرائیلم
راننده میگه: برو بابا اُسکول گیر آوردی ‼️
یهو خانومه از عقب به راننده میگه: ببخشید آقا شما دارین با کی حرف میزنین❓
راننده تا اینو میشنوه ترمز میزنه از ترس فرار میکنه‼️‼️
بعد زن و مرده با هم ماشینو میدزدن.
ب افتخار ایرونیا که تو دزدی دست همه دنیا رو از پشت بستین❗️ وطنم پاره تنم