سلام من دختری 30 ساله مجرد و شاغلم.اما بیشتر اوقات احساس تنهایی میکنم پیش روانشناس رفتم گفتن افسردگی خفیف داری.خیلی نیازم دارم که با کسی صحبت کنم مخصوصا شبا در کل دوست دارم ازدواج کنم .چندساله خواستگار ندارم نمیدونم چکار کنم؟
سلام من دختری 30 ساله مجرد و شاغلم.اما بیشتر اوقات احساس تنهایی میکنم پیش روانشناس رفتم گفتن افسردگی خفیف داری.خیلی نیازم دارم که با کسی صحبت کنم مخصوصا شبا در کل دوست دارم ازدواج کنم .چندساله خواستگار ندارم نمیدونم چکار کنم؟
سلام
در جمع همکاران شخص مناسبی برای ازدواج نیست؟؟ و اینکه فکر میکنید دلیل اصلی مجرد بودنتون چی هست؟؟ آیا سخت گیر بودید؟؟ آیا زیاد به فکر ازدواج نبودید؟؟ آیا فرد مناسبی اصلا نبود تا الان؟؟
همکارام خانم هستند با اینکه قبلا گفتم اگه موردی باشه که شرایطش خوب باشه ازدواج میکنم.قبلا به فکرش هم بودم نه به این صورت .دلیلیش اینه که من دخترزیبایی نیستم قافه ام معمولیه من یشترین دلیلش این میدونم .البته برام مهمه طرف بدلم بشینه و ادم خوبو موم باشه.همین
همکارام خانم هستند با اینکه قبلا گفتم اگه موردی باشه که شرایطش خوب باشه ازدواج میکنم.اما خبری نشد قبلا به فکرش هم بودم نه به این صورت .دلیلیش اینه که من دخترزیبایی نیستم قافیه ام معمولیه من یشترین دلیلش این میدونم .البته برام مهمه طرف بدلم بشینه و ادم خوب و مومنی باشه.همین
البته قیافه یه ملاک نسبی هست منظورم اینه که زیبای مطلق یا زشت مطلق نداریم و هر قیافه ای طرفدار خودشو داره....در دوران دانشگاه هم از پسری پیشنهادی نگرفتید؟؟ ی کلا اهل دوستی اینا نبودید؟ آیا مادرتون و یا خانم های فامیل اقدامی نکردن تا الان؟؟
بخاطر این میگم قیافه چون هروقت کسی امده واسه دیدن همین که منو دید دیگه نیامدن جلو.پیشنهاد دوستی بوده اما من اهلش نبودم.هروقتم از کسی خوشم میامده یا طرف واسه کارش منو میخواست یا یک طرفه بوده.نه اونا هم تا حالا اقدامی نکردن
بالاخره این حالت کاملا طبیعی هست در شما...برادر یا خواهری دارید؟؟ وضعیت تاهل آنها چطور هست؟؟
5تا خواهریم و 2 برادر دارم.2 خواهر و یک برادر بزرگتر من متاهل هستند اما خواهر اخریم جندساله ازذواج کرده و یک دختر داره
خیلی عصبی میشم بستر اوقات .جواب پدر ومادرم میدم و حوصله معمولا ندارم پرخاشگر شدمه.خیلی روی خودم کارم میکنم اماخیلی فایده نداره
الان دیگه دختر و پسرا از طریق شبکه های اجتماعی یا مراودات روزانه در ارتباط هستند با هم...شاید برای مرحله آشنایی روش خوبی باشه براتون؟؟
خیلی خانوادم این جیزا نمیپذیرن .عدم بشتر گروهای مذهبی هستم.اگر هم پسری باشه خیلی کوچتر ازمنه .یبار توی گروهای بودمایندر پسرا پیشنهادهای دوستی جنسی دادن که زدم بیرون
ذوستام همه ازدواج کردنه.بیشتر تنها میرم یا با خواهرام اونم نمایشگاهی یا بازار
خب بالاخره با توجه به سنی که دارید و اینکه شاغل هم هستید بهتره که خانواده بیشتر به عنوان حامی شما باشن نه جلودار شما که...سعی کنید بیشتر تو اجتماع باشید...البته تو شبکه های اجتماعی هم هرجور فردی هست و همه بد یا خوب نیستن...
در ضمن کارشناسان میگن که نباید صرفا به خاطر احساس تنهایی ازدواج کرد چون ممکنه بعد از ازدواج هم مسایلی پیش بیاد که آدم تنهاتر بشه!
خب الان چکار کنم؟راه حل؟؟؟
سلام
خوب به برادرانتان بگویید اگر دوستی یا رفیقی مجرد دارند یک جور واسطه آشنایی آنها با شما بشوند از مادرتان هم بخواهید که وقتی در جمعهای زنانه هستند از شما تعریف کند تا اگر خانمها پسر مجردی داشته باشند به خواستگاری شما بیاید
یک کارم این هست که بیشتر در اجتماع بروید مثلا هیات یا مسجد بروید یا هر جلسه ای که مطابق با روحیه تان باشد هم دامنه دوستانتان زیاد میشود هم افراد بیشتری شما را می شناسند هر دوستی شاید برادر ازدواج نکرده داشته باشد یا فامیل یا آشنایی که میخواهد ازدواج کند و شما را پیشنهاد کند ضمنا با پیدا کردن هم صحبت کمی از تنهایی در می آیید و روحیه تان بهتر میشود
سلام من بیشتر اوقات مسجد میروم الته بخاطر خودم نه ازدواج.بردارنم خیلی بدشون میاد اینکار بکنن میگن هرکی میخواد خودش میاد جلو یا ازمن میپرسه که خواهر مجرد داری یانه .خودشون به کسی نمیگن
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)