نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5

موضوع: عشق

1514
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    38126
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    عشق

    سلام خسته نباشید
    دختر ۳۹ ساله که حدود یه سالی میشه عاشق همکارم شدم که متولد ۶۱ قبلا ازدواج کرده دو سالی میشه جدا شده اما هنپز طلاق رسمی انجام نشده یه دختر ۷ ساله داره .اول درخواست از طرف خودش بود من محل کارم جایی دیگه بود سر راهم و گرفت تا دو ماهی یه مزاحم برام بود اما تو این مدت عاشقش شدم به طوری که نمیدیدمش سر راهم دلم براش تنگ میشد دیگه قبول کردم و یه هفته بعد گفت باید بیام محل کار خودش کار کنم منم قبول کردم .اولش خیلی خوب و مهربون بود اما مشکلاتش بیشتر شد و یواش یواش ازم دور شد الان طوری شده که گوشی رو حالت پروازه و پیام میدم ج نمیده اگه هم میبینه پاک میکنه .اول بهم گفت که باید منتظر بمونم مشکلش حل کنه بعد میاد خواستگاری منم قبول کردم اما من خواستگار دارم بهش که میگم میگه اگه موقعیت و شرایط خواستگار خوبه قبپل کنم ‌اما چرا اول اومد من و عاشق کرده بعد این حرف و میزنه .من همه زندگیم شده فکر کردن به او .خواستگار برام مهم نیست .نمیدونم چکار کنم اگه دوسم نداشت چرا امد من و عاشق و دلبسته کرد و حالا پس کشیده .وقتی این و بهش میگم میگه دوسم داره بخاطر خودم میگه خواستگار قبول کنم .بخدا سردرگمم کمکم کنید

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31916
    نوشته ها
    1,553
    تشکـر
    2,376
    تشکر شده 1,676 بار در 966 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : عشق

    نقل قول نوشته اصلی توسط zeynab0710 نمایش پست ها
    سلام خسته نباشید
    دختر ۳۹ ساله که حدود یه سالی میشه عاشق همکارم شدم که متولد ۶۱ قبلا ازدواج کرده دو سالی میشه جدا شده اما هنپز طلاق رسمی انجام نشده یه دختر ۷ ساله داره .اول درخواست از طرف خودش بود من محل کارم جایی دیگه بود سر راهم و گرفت تا دو ماهی یه مزاحم برام بود اما تو این مدت عاشقش شدم به طوری که نمیدیدمش سر راهم دلم براش تنگ میشد دیگه قبول کردم و یه هفته بعد گفت باید بیام محل کار خودش کار کنم منم قبول کردم .اولش خیلی خوب و مهربون بود اما مشکلاتش بیشتر شد و یواش یواش ازم دور شد الان طوری شده که گوشی رو حالت پروازه و پیام میدم ج نمیده اگه هم میبینه پاک میکنه .اول بهم گفت که باید منتظر بمونم مشکلش حل کنه بعد میاد خواستگاری منم قبول کردم اما من خواستگار دارم بهش که میگم میگه اگه موقعیت و شرایط خواستگار خوبه قبپل کنم ‌اما چرا اول اومد من و عاشق کرده بعد این حرف و میزنه .من همه زندگیم شده فکر کردن به او .خواستگار برام مهم نیست .نمیدونم چکار کنم اگه دوسم نداشت چرا امد من و عاشق و دلبسته کرد و حالا پس کشیده .وقتی این و بهش میگم میگه دوسم داره بخاطر خودم میگه خواستگار قبول کنم .بخدا سردرگمم کمکم کنید
    سلام
    خوب این آقا اولا برای ناراحتیهایی در جریان طلاق داشته با شما آشنا شده خواسته خلاءهای عاطفی خودش را با شما پر کند به هر حال گزینه مناسبی برای ازدواج نیستند بهتر هر چه زودتر باهاش قطع رابطه کنید از شما به عنوان یک گوش شنوا و شخصی که موقتا ناراحتیهایش را التیام دهد استفاده کرده.

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    38051
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق

    سلام...من هم دقیقا با نظر آقای سعید موافقم این آقا خلا های درونیش و میخواسته برطرف کنه اگه واقعا عاشقتون بود هرگز اجازه نمیداد واستون خواستگار بیاد چه برسه به اینکه ازتون بخواد جواب مثبت هم بدین اگه مناسب باشه ...اگه خودتون منطقی برخورد کنین همه چیز خیلی زود درست میشه و متوجه میشین این فرد شایسته شما نبوده و نیست ...موفق باشین دوست عزیز.

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2018
    شماره عضویت
    38110
    نوشته ها
    52
    تشکـر
    47
    تشکر شده 23 بار در 22 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : عشق

    سلام
    ببخشید رابطه جنسی هم با این اقا داشتید ؟!
    به نظر من ادامه دادن این عشق بی فایده هست و شما بازیچه شدین
    به خواستگار های دیگه فکر کنین

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : عشق

    نقل قول نوشته اصلی توسط zeynab0710 نمایش پست ها
    سلام خسته نباشید
    دختر ۳۹ ساله که حدود یه سالی میشه عاشق همکارم شدم که متولد ۶۱ قبلا ازدواج کرده دو سالی میشه جدا شده اما هنپز طلاق رسمی انجام نشده یه دختر ۷ ساله داره .اول درخواست از طرف خودش بود من محل کارم جایی دیگه بود سر راهم و گرفت تا دو ماهی یه مزاحم برام بود اما تو این مدت عاشقش شدم به طوری که نمیدیدمش سر راهم دلم براش تنگ میشد دیگه قبول کردم و یه هفته بعد گفت باید بیام محل کار خودش کار کنم منم قبول کردم .اولش خیلی خوب و مهربون بود اما مشکلاتش بیشتر شد و یواش یواش ازم دور شد الان طوری شده که گوشی رو حالت پروازه و پیام میدم ج نمیده اگه هم میبینه پاک میکنه .اول بهم گفت که باید منتظر بمونم مشکلش حل کنه بعد میاد خواستگاری منم قبول کردم اما من خواستگار دارم بهش که میگم میگه اگه موقعیت و شرایط خواستگار خوبه قبپل کنم ‌اما چرا اول اومد من و عاشق کرده بعد این حرف و میزنه .من همه زندگیم شده فکر کردن به او .خواستگار برام مهم نیست .نمیدونم چکار کنم اگه دوسم نداشت چرا امد من و عاشق و دلبسته کرد و حالا پس کشیده .وقتی این و بهش میگم میگه دوسم داره بخاطر خودم میگه خواستگار قبول کنم .بخدا سردرگمم کمکم کنید
    سلام

    با عرض تبریک سال نو به سایت مشاور خوش اومدید

    خب من یه سوال ازتون میپرسم

    اگه یه نفر از شما بپرسه که من تو مسیرم یه چاه آب هست که خیلی آب شیرینی داره و دور این چاهو سنگچین خیلی شیکی زدن و باغچه و ... هم دور برش هست ولی همه میگن که آب چاه با وجود شیرین بودن سمی هست و خوراکی نیست

    و باید مسیرتون رو عوض کنین و از اون چاهی که آب شرب داره اما به زیبایی این چاه نیست مصرف کنید

    خب شما چیکار میکنید؟

    جواب سوال شما به واضحی جواب همین سوال هست.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد