برخي معتقدند که قدیمیترین حیوان ثبت شده در ادبیات فارسی روباه است، داستانی که "مانی" آن را از پشینیانش نقل میکند و در آن روباه یک حکیم است. داستان درخت آسوریک نیز یکی از کهنترین نمونهها است که حکایت نبرد کلامی میان یک بز و درخت نخل است. این داستان حداقل دو هزار سال قدمت دارد.
در زير به معرفي كتاب "كردارشناسي" پرداخته ميشود كه به كوشش دو تن از دوستان مدير وبلاگ، يعني، آقاي امير عسكري و خانم دكتر پگاه فرخزاد، به رشتة تحرير درآمده است. توضيح اينكه اين كتاب در نوع خود اولين كتابي است كه در ايران به موضوع كردارشناسي يا رفتارشناسي جانوري ميپردازد. براي آشنايي با كتاب، قسمت پيشگفتار آن آورده شده است.
*** *** *** *** ***
نام كتاب: كردارشناسي (رفتارشناسي جانوري) - Ethology
مؤلفان: امير عسكري، پگاه فرخزاد.
مشخصات نشر: تهران: انتشارات روانشناسي و هنر، ۱۳۸۷.
نوبت چاپ: اوّل
مشخصات ظاهري: ۱۹۱ صفحه: مصور.
قيمت: ۳۰۰۰۰ ريال
پيشگفتار اين كتاب:
كردارشناسی علمی است که به مطالعة رفتار حیوانات در طبیعت میپردازد و یکی از گستردهترین مباحث در روانشناسی، جانورشناسی، زیستشناسی، فیزیولوژی و دامپزشکی است. کردارشناسی بهعنوان یک نظام علمی مستقل و رسمی توسط کنراد لورنتس و همکارانش در دهة ۱۹۳۰ بنیان نهاده شد و تاکنون این رشتة علمی، جایگاه خود را بهطور حرفهای در کشورهای مختلف خصوصاً آمریکا، استرالیا، آلمان و هندوستان پيدا کرده است.
متأسفانه علیرغم اهمیت و تأثیر کردارشناسی روی رشتههای روانشناسی، جانورشناسی، دامپزشکی و غیره، این رشته در کشور ما شناخته شده نیست و با وجود این که بيش از هفتاد سال از عمر کردارشناسی میگذرد، اما چنین رشتهای در هیچ یک از دانشگاههای ایران وجود ندارد و در حقیقت کردارشناسی هنوز در ايران متولد نشده است.
این برای کشور ما که مردمانش از هزاران سال پیش، از رفتار حیوانات اهلی و وحشي آگاه بودهاند و آنها را در جنگهای نظامی، ورزشهای بومی و از حدود دو هزار سال پیش (دورة اشکانیان) در ادبیات خود وارد نمودهاند، جای بسی تأسف است که امروزه پژوهشکده، آزمایشگاه، انجمن یا مؤسسهای در زمینة رفتار حیوانی نداشته باشيم. بهمنظور یادآوری جایگاه از دست رفتهمان، با سيمرغ زمان به صفحههای گذشتة تاریخ برمیگردیم.
برخي معتقدند که قدیمیترین حیوان ثبت شده در ادبیات فارسی روباه است، داستانی که "مانی" آن را از پشینیانش نقل میکند و در آن روباه یک حکیم است. داستان درخت آسوریک نیز یکی از کهنترین نمونهها است که حکایت نبرد کلامی میان یک بز و درخت نخل است. این داستان حداقل دو هزار سال قدمت دارد. هنگامی که به تختجمشید میرویم از تماشای تصاویر مبارزة میان شیر و انسان متوجه میشویم که همواره شیر در ذهن هخامنشیان جزء دستة حیوانات قدرتمند بوده است. در نقشهای برجستة پرسپولیس، شیر سوار بر گاو سمبل سال نو و در سرستونهای بلند بخش شرقی کاخ آپادانا، شیر نشانة ابهت و فرمانروایی بر قلمرو بوده است.
با ورود اسلام به ایران و تفکر اعراب که شیر (اسد) را سمبل شجاعت میدانستند، رفتهرفته شیر سمبل ایران میشود؟ تا بدانجا که سلطان محمود غزنوی در سال ۱۰۳۱ به دلیل دلبستگی به شکار شیر، دستور داد نقشونگار یک شیر بر روی پرچم و نقشة ایران قرار گیرد. البته طراحی پرچم شیر و خورشید قدیم، در زمان نادر شاه افشار و به دستور او انجام گرفته است.
در شاهنامه، فردوسی از شیر به شکل مثبت یعنی شجاعت و نیز در نقش منفی درندهخویی بهره میبرد:
دريغ است ایوان که ويران شود كنام پلنگان و شيران شود
فردوسي در ابیات دیگری بهخصوص آنجايی که از پهلوانان بهعنوان نرهشیران نام میبرد، بهصورت مثبت از شیر بهره میبرد. القاب مختلفي نظیر شیردل، شیرمرد و شیرزن همچنان مورد استفاده قرار میگیرند.
در ادبیات پارسی نمونههایی از جانوران مثبت نیز وجود داشتند که در دورههای بعدی از وجه منفی از آنها استفاده شد. خوک حیوانی است که در ایران باستان محبوب بوده است، اما تحت تأثیر فرهنگ سامی و عربی ارزش خود را از دست میدهد؟ یا جغد که حیوانی مقدس و مثبت بوده است، ولی کمکم تبدیل به حیوان ویرانهنشین و شوم و نحس میشود.
در سایر کتابها مانند "کلیله و دمنه" که کتابی پندآمیز است، حکایتهای گوناگونی از زبان حیوانات نقل شده است. این کتاب از نام دو شغال با نامهای کلیله و دمنه گرفته شده و دارای ده باب است: باب شیر و گاو، باب کبوتر و طوقدار، باب بوزینه و سنگپشت، باب موش و گربه، باب بوم و زاغ و غیره. اگرچه کلیله و دمنه اثری هندی است، اما تأثیر زیادی بر فرهنگ و ادب پارسی گذاشته است. از تأثیرات این اثر میتوان به "مرزباننامه"، نوشتة سعدالدین وراوینی اشاره کرد.
از دیگر آثار ادب و کهن فارسی دربارة حیوانات میتوان "سندبادنامه" اثر ظهیرالدین سمرقندی و "جوامعالحکایات" اثر محمد عوفی را نام برد. منظومة "موش و گربه" اثر عبید زاکانی نیز که کتابی سیاسی در زمان خود بوده است، از جنگ قدرت سخن گفته است.
فرشها و گلیمهای بافته شده در قدیم نشان میدهد که ایرانیان از روزگار بسیار دور علاقة زیادی به حیوانات داشتند و خصوصاً تصاویر رفتار مادری، رفتار شکارگری و مبارزه بین دو جانور بر روی قالیهایشان به وفور بافته شده است.
در برخی ورزشها نیز ایرانیان از حیوانات استفاده میکردند. آغاز و پيدایش بازی چوگان به ۲۵۰۰ سال پيش برمیگردد. تحقیقات اثبات کردهاند که مهد این ورزش ایران باستان بوده و کلمة چوگان از آن دوران به یادگار مانده است. در این بازی اسب از جایگاه ویژهای برخوردار است. اسب باید توسط صاحبش طوری تعلیم ببیند که در طیّ بازی به دنبال توپ بدود، ناگهان بایستد و اجازة ضربه زدن به توپ را به صاحبش دهد. بجز اسبسواری، چوگان از معدود ورزشهایی است که حیوان در آن نقش دارد، و این نشان از شناخت کامل ایرانیان باستان از رفتار اسب و توانایی تربیت اسبها دارد.
با خواندن این اطلاعات مختصر متوجه میگردیم که حیوانات از گذشتههای دور در ادبیات، هنر، ورزش، معماری، مذهب و زندگي روزمرة ایرانیان قدیم نقش داشتند و این به علّت تنوع بسیار بالای حیات وحش ایران و شناخت نسبتاً خوب ایرانیان از حیوانات در دوران گذشته بوده است. امروزه این شناخت سنّتی همچنان وجود دارد، اما در عصر علم، شناخت سنتی معنی ندارد.
به جرأت میتوان گفت که کدام هيچكدام از کشورهای صاحب نام در کردارشناسی، حتّی آمریکا و استرالیا که از تنوع جانوری بالایی برخوردارند، از این تاریخچه غنی فرهنگی برخوردار نیستند. تنها کشور هندوستان است که به واسطة دین هندویسم و دستورات مذهبی آشکار، هندوها را دربارة محافظت از جانوران و گیاهان آگاه نموده است. هر کس که به هندوستان سفر کرده، از آزادی مطلق حیوانات شگفتزده شده است. در واقع، هندوستان بهشت جانوران است. اعتقادات مذهبی، اسطورهشناسی و آداب و رسوم اجدادی، مردم هندوستان را طرفدار حفظ منابع طبیعی کرده است. تعداد بسیاری از حیوانات به علّت ارتباط نزدیکی که با خدایان هندو دارند، از شکار و آسیب در امان ماندهاند؟ برای مثال، مار با شیوا (خدای خدایان، فیل و موش با گانش، قو با ساراسواتی، شیر با دورگا و گاو با کریشنا از جمله حیوانات مقدس میباشند. ویشنو در تجسد ماهي (ماتسیا) به اولین پيامبر هندویسم مشهور است. هانومان نیز خدای افسانهای هندوها است که در تجسد میمون میباشد. گانیشا فرزند شیوا در تجسد فیل است و حیوانات تقریباً هر کدام به نوعی با خدایان و پيامبران هندو در ارتباط میباشند.
از زمانی که "چاناکیا" راهنما، مشاور و سیاستمدار هندی، رسالة معروف خود را به نام آرتاشاسترا در زمینة کشورداری، اقتصاد و استراتژی نظامی در ۳۰۰ سال قبل از میلاد مسيح نوشت و در قسمتهایی از آن بریدن درختان و کشتن حیوانات را ممنوع اعلام کرد، تا به امروز که سازمانهای فراوانی از جمله انستیتو حیات وحش هندوستان (WII). بنیاد حیاتوحش جهانی در هندوستان (WWF)،جامعة حفاظت از حیاتوحش هندوستان (WPSI) و غیره بهطور حرفهای از محیط زيست حفاظت مینمایند و پروژههای عظیم و طولانیمدّت را اجرا مینمایند، این کشور در زمینة جلوگیری از انقراض گونهها شهرت بسیاری را در جوامع بینالمللی بهدست آورده است.
ما هم میتوانیم و تنها در قالب علم است که میتوان به این مهم دست یافت. فعالیتهای سازمان حفاظت محیط زیست ایران علیرغم تلاش قدرشناسانهشان، تنها به محیطبانان و محافظت گونهها از شکار غیرقانونی محدود شده است؟ در صورتی که در کشورهای دیگر، کردارشناسان در کنار محیطبانان و سایر متخصصین نقش بهسزایی را در پژوهش، حمایت و جلوگیری از انقراض گونههای در معرض خطر بازی میکنند.
هرگز فراموش نکنیم که شیر ایرانی و ببر مازندران را تنها به خاطر فقدان اطلاعات در پراکنش این دو گونه، ضعف دانش زیستی - رفتاری دربارة آنها و بیتوجهی و شکار غیرقانونی از دست دادهایم و امروز گونههای ارزشمند دیگری مانند یوزپلنگ ایرانی را میبینیم که در معرض خطر انقراض قرار دارند.
نگارندة این پيشگفتار به همراه اساتید و دانشجویان کردارشناسی دانشگاه میسور، در طیّ سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۷ میلادی این توفیق را یافته است تا از برخی حیاتوحشهای جنوب هندوستان، از جمله منطقة حفاظت شده و پارک ملّی بندیپور و باغ طبیعی پرندگان رنگاناتیتو در ایالت کارناتاکا دیدن نماید. همچنین، پارک ملّی پرییار در ایالت کرالا، حیاتوحش ناگار جونا سوگر در ایالت آندرا پرادش و باغهای وحش مختلف، از اماکنی بود که در طیّ این دو سال مورد بازدید قرار گرفتند.
یکی از موارد جالب و تجربهبخش برای نگارنده، بررسی بر روی پروژة ببر انجام گرفته در هندوستان بود. تعداد ببرهای بنگال (هندی) که روزگاری در معرض انقراض بودند و توسط شکارچیان برای مقاصد پزشکی و غیره کشته میشدند، بهواسطة توجه نخستوزیر هندوستان، خانم ایندیرا گاندی در سال ۱۹۷۳ از خطر انقراض نجات پيدا کردند. از جمعیت آنها در آن زمان، تنها ۲۸۸ قلاده ببر آن هم بهصورت پراکنده باقی مانده بود که در سال ۱۹۸۱ بهواسطة توجه دولت هند، به ۷۵۷ قلاده و هفت سال بعد در سال ۱۹۸۸ به بیش از ۴۰۰۰ قلاده رسید. در حال حاضر، از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب هند، ۱۹ پارک ملّی و حیاتوحش طبیعی ویژة ببر وجود دارد که نزدیک به ۴۷۰۰ قلاده ببر در آنها زندگی میکنند.
فراموش نکنیم که ببر مازندران که در جهان به نام ببر کاسپین شهرت داشت، در همان دهة ۱۹۷۰ (آغاز پروژة ببر بنگال) به علّت عدم اطلاعات صحيح علمی (زیستی – رفتاری – بومشناختی) برای همیشه به سرنوشت شیر ایرانی دچار شد و نسلش منقرض گردید. نکتة تأسفبرانگیزتر اینکه ببر مازندران بسیار زیبا بوده است. موهای بدن ببر مازندران بلندتر و پرپشتتر از ببر بنگال و جثة آن بزرگتر و قویتر از ببر بنگال بوده است. به غیر از پروژة ببر، پروژههای دیگری مانند پروژة شیر، تمساح، آهوی ختن، فیل، گوزن مانيپور و ماکاک (میمون) دم شیری نیز در هندوستان با موفقیت اجرا شدهاند.
با وجود این که شیر، جانور بومی هندوستان نیست و سالیان دور قبل از انقراض چند قلاده از ایران به آنجا برده شده است، اما سازمان محیط زیست هند با وجود مشکلات بسیار، حمایت ویژهای از این جانور غیربومی مینماید. اکنون بيش از ۴۰۰ قلاده شیر ایرانی در جنگل "گير" واقع در کاتیوار، گجرات وجود دارند، که البته پس از گذشت پنجاه سال از مهاجرت آنها، توسط جانورشناسان هندی به شیر هندی مشهور شدهاند. اگرچه تغییر نام شیر ایرانی به شیر هندی نگرانکننده است و برخی متخصصین بینالمللی برای جلوگیری از بروز اختلاف، شیر ایرانی را شیر آسیایی مینامند، اما لازم است که در ابتدا توسط متخصصین محیط زیست، منطقهای ویژه برای این جانور در نظر گرفته شود، سپس این جانور از هندوستان یا پاکستان (چند قلاده شیر ایرانی در باغ وحش لاهور وجود دارد) خریداری شده یا با جانور دیگری مبادله گردد و قبل از تغییرنام و ثبت آن در IUCN و دیگر سازمانها توسط هندیها، شیر ایرانی مجدداً به زیستگاه و قلمرو باستانی خود بازگردد. در غیر این صورت در آیندهای نهچندان دور، باید شاهد اعتراض ایرانیان طبیعت دوست به کمیسیون تغییرنام جانوران در ژنو باشيم.
بسیاری از هموطنانمان که از دوستداران و حامیان حیوانات هستند، با تشکیل انجمنها و مراکز حمایت از حیوانات گام مهمی را در کسب اطلاعات، حفاظت، آموزش و پژوهش برداشتهاند. این انجمنها با حمایت دولت و مسئولین میتوانند گامی مؤثر در نگهداری از میراث طبیعی کشورمان بردارند.
نگارندة این پيشگفتار مانند دیگر علاقمندان به رفتار حیوانی، متوجه اهمیت کردارشناسی و سایر گرایشهای وابسته به آن شد و بهعنوان گام کوچکی در جهت رفع فقدان کتاب و آشنایی هرچه بیشتر دانشجویان با این رشته، درصدد برآمد تا از فرصت پژوهش دو ساله در جنوب هندوستان استفاده نماید و اولین کتاب کردارشناسی را به همراه همکار خود، خانم دکتر پگاه فرخزاد (دانشگاه پنجاب) تألیف نماید.
هدف اصلی از نگارش این کتاب، مقدمهای برای ایجاد رشتهای جدید بهعنوان "كردارشناسی" در کنار رشتههای مرتبط دیگر است تا خلاء میان رشتههای روانشناسی، جانورشناسی و دامپزشکی هرچه سریعتر پوشش داده شود.
کتاب حاضر در ۶ فصل تنظیم یافته است. فصل اوّل، مقدمهای از کردارشناسی، شاخههای مختلف و تاریخچة زندگی بزرگان آن را بیان میکند. در فصل دوّم، بحث مفصلي دربارة تاریخچة روانشناسی حیوانی (تطبیقی) خواهیم داشت که علّت آن نقش پر اهمیت حیوانات خصوصاً موش، کبوتر، سگ، گربه و میمون در بهوجود آمدن برخی مکاتب روانشناسی مانند رفتارگرایی و به شهرت رسیدن دانشمندانی مانند پاولف، ثرندایک، کهلر و اسکینر که با آزمایشهای مهم خود بر روی حیوانات، اطلاعات عمیقی را از رفتار انسانها بهدست آوردهاند، میباشد. فصل سوّم، براي آشناسازي علاقمندان به این رشته با مفاهیم مختلف کردارشناسی میباشد. این مفاهیم که نقش کلیدی را در این علم دارند، نتیجة سالها تحقیق و پژوهش میباشند که اهمیت برخی از این مفاهیم آنقدر ارزشمند است که نظریهپردازان آن به دریافت جایزة نوبل مفتخر شدهاند. فصل چهارم، روشهای تحقیق در کردارشناسی را مورد بررسی قرار میدهد؟ مطالعة رفتار میتواند دو رویکرد متفاوت را دربرگیرد. این فصل، بهطور کلّی، مطالعات حرفهای در جنگل و پژوهشهای آزمایشگاهی با حیوانات را تشريح مینماید. فصل پنجم، سازمانهای اجتماعی حیوانات را مطرح مینماید. سازمان اجتماعی بهطور قابلتوجهی از یک گونه به گونهای دیگر متفاوت است و بنابراین نمیتوان در یک کتاب دربارة هر گونه بهصورت مجزا بحث نمود. از اینرو، در فصل شثم به بررسی رفتارهای اجتماعی و سازمانهای اجتماعی تعدادی از نخستیها میپردازیم که سفری است به عالم شگفتانگیر نخستیها (شمپانزه، اوران گوتان، بابون و غیره)، و امیدواریم که این فصل زیربنای ایجاد رشتة نخستیشناسی (پریماتولوژی) در ایران را فراهم نماید.
مؤلفان از استاد ارجمند جناب آقای دکتر ملک محمد فرخزاد که با رهنمودها و دلگرمیهایشان نقش بهسزایی در نگارش این کتاب داشتهاند، تشکر وافر دارند.
وجود آزمایشگاه بیوپسیکولوژی، ارتباط با دانشجویان رفتار حیوانی و حضور استاد گرانقدر، پروفسور مِواسینگ از بخش کردارشناسی دانشگاه میسور و همسر محترمشان، خانم دکتر مریدولا سینگ از گروه روانشناسی کالج مهاراجه، انگیزة فراوانی را برای تألیف این کتاب ایجاد نمود. در اینجا از این دو استاد عزیز که با خلوص نیت مقالات، کتابها و آخرین دستنوشتههای پژوهشي خود را در اختیارمان قرار دادند و با اشارات و اصلاحات به جا، موارد سودمندی برای رفع نقائص کتاب پيشنهاد نمودند، صمیمانه تشکر مینماییم.
در پایان لازم است از مدیریت محترم انتشارات روانشناسی و هنر جناب آقای هومن نامور برای فراهم ساختن امکانات چاپ این اثر و نیز از تمامی همکارانشان که در مراحل مختلف چاپ و نشر کتاب مجدّانه تلاش کردند، صمیمانه سپاسگزاری نماییم.
با توجه به امکان دسترسی به منابع انگلیسی فراوان، حضور اساتید متخصص در کردارشناسی و وجود حیاتوحشهای بسیار در هندوستان، امید است تا به یاری خدا و با استفاده از نظرات و پيشنهادات ارزشمند شما خوانندگان ارجمند بتوانیم در آیندهای نزدیک دوّمین کتاب کردارشناسی را به رشتة تحریر درآوریم.
امير عسكريدانشگاه ميسور، هندوستان، ۲۰۰۸