"توضیح انرژی" و "نیروی درون"
انسان جزئی از میلیون ها عضو طبیعت جهانه...
جهان بر پایه انرژی شکل گرفته.همه چیز با انرژی مغناطیسی کار میکنه ...مثلا همین سیاره ها منظومه ها همگی درحال چرخش هستند و از میدان مغناطیسی پیروی میکنن اگه یکیشون از میدان مغناطیسی و قوانین انرژی پیروی نکنه در عرض چند ثانیه نابود میشه مثل یک مدار الکترونیکی تمام جهان به هم وصله( مثل یک قطعه برد الکترونیکی کامپیوتر) از سیارات بگیر تا ..کره ها تا ستاره ها تا اشیاء اجسام و حتی جانداران حیوانات و انسانها و.... هرکدوم از این اعضا بخوان از مدار خودشونو جدا بدونن و ناهماهنگ با بقیه باشن دچار مشکل میشن. انرژی های مغناطیسی در تمام جهان همیشه در حال جریان هستند مثل برقی که توی سیم دکل های برق میچرخه...انرژی هم در دنیا میچرخه هر چیزی که در دنیا وجود داره انرژی داره حتی اشیاء ولی در چیزهایی که شعور وجود داره این انرژی به شکل میدان مغناطیسی هست و قابل تولیده.مثل گیاهان-جانداران -حیوانات و انسانها اینها هرکدوم یه میدان مغناطیسی در مقیاس کوچک تر هستند بطور خلاصه مغز انسان میتونه این انرژی ها رو بسازه و با طبیعت خودشو هماهنگ کنه.در حالتی که فرد خوشحال - شاد باشه این هماهنگی کامل انجام میشه چون هم خودش انرژی تولید میکنه هم از محیط دریافت میکنه به این خاطر توی کالبد جسمیش پر از انرژیه و احساس سرحالی و پر انرژی بودن و نشاط میکنه.اما وقتی افکار منفی و فکرهای بد بکنه سردرگم باشه و به هرعلتی نشاط نداشته باشه با مغزش انرژی منفی تولید میکنه برای خودش.این انرژی منفی باعث میشه از طبیعت هم نیروی کمتری بگیره و کم کم ذخیره های جسمی بدنش از انرژی خالی بشه وقتی انرژی جسم به پائینترین درجه میرسه فرد احساس ناراحتی -غمگینی-افسردگی بی رقبتی و کز شدن میکنه.احساس رضایت نداشتن از زندگی بی هدفی و کسل بودن از نشانه های پائین بودن انرژی در بدنه که یا عوامل محیطی و شرایطی داشته( مثلا نقش دیگران در زندگی انسان یا نقش شرایط زندگی) و یا قسمتیش هم با مغز خودش و افکار خودش این امواج منفی رو ساخته این امواج منفی باعث میشن امواج و نیروهای مثبت و حیات بخش نتونن به بدن راه پیدا کنن و اونها دفع میشن.از جهتی وقتی نیروهای خوب وارد بدن میشن به شکل هفتگی و روزانه از بدن خارج و انرژی جدیدی جایگزین میشه( درست مثل رودخانه که همیشه جریان داره) ولی وقتی یه تیکه لجن کثیف تیره وارد این رودخانه بشه اون رو میبنده و اجازه جریان آب رو نمیده ...احساسات منفی وافکار منفی هم مثل یک نیروی پلید و منفی وجود آدمو میبنده و اجازه جوشش انرژی مثبت و نیروی مثبت رو به انسان نمیده و این باعث میشه انرژی ساکن بمونه( آبی که ساکن باشه یا تبدیل به لجن و آب گندیده میشه) این قانون در تمام چیزهایی که در دنیا وجود داره صدق میکنه که هرچیزی که ساکن باشه میگنده ( این قانون همیشه یادت باشه) انرژی وقتی درون بدن مدت زیادی بمونه گندیده میشه و باعث جوش و خروج زندگی واحساس حیات و شادابی رو از انسان میگیره و اونو به سمت انزوا ناراحتی زدگی از دنیا و.... میبره.
عوامل محیطی /شرایط زندگی/نقش افراد در زندگی ( مثل فامیل/خانواده و...) همگی تاثیر دارن که یک نفر انرژی منفی بگیره ... ولی اگه اجازه بدی این انرژی همیشه توی بدنت و ذهنت بمونه غیر مستقیم اجازه دادی که وارد بدترین احساسات بشی و رنگ خوشبختی و نشاط و سرزندگی رو نیبینی و بلعکس همیشه ناراحت و پژمرده و نگران و مضطرب و بی حوصله باشی.. حتما لازم نیست تمام نشانه های قید شده رو کامل داشته باشید فقط کافیه تشخیص بدید که انرژی منفی در بدن شما وجود داره و ذهن شما تحت کنترل شما نیست اون وقت باید منتظر برو تمام علائم در آینده باشید
برای کنترل انرژی در گام اول باید کنترل ذهنتون رو بدست خودتون بگیرید به عبارت بهتر کنترل کننده ذهن " اراده شما " باشه و نه "ذهن "کنترل کننده شما !