هر آنکس که دارد هش و رای و دین / پس از مرگ بر من کند آفرین
عاشق این ترانه ام
میون یه دشت لخت ... زیر خورشید كویر
مونده یك مرداب پیر ... توی دست خاك اسیر
منم اون مرداب پیر ... از همه دنیا جدام
داغ خورشید به تنم ... زنجیر زمین به پام
○•○•○•○•○•○•○•○• •○•○•○•○•○•○•○•○ ○•○•○•○•○•○•○
اولش چشمه بودم ... زیر آسمون پیر
اما از بخت سیام ... راهم افتاد به كویر
چشم من به اونجا بود ... پشت اون كوه بلند
اما دست سرنوشت ... سر رام یه چاله كند
○•○•○•○•○•○•○•○• •○•○•○•○•○•○•○•○ ○•○•○•○•○•○•○
توی چاله افتادم ... خاك منو زندونی كرد
آسمونم نبارید ... اونم سرگرونی كرد
حالا یه مرداب شدم ... یه اسیر نیمه جون
یه طرف میرم تو خاك ... یه طرف به آسمون
○•○•○•○•○•○•○•○• •○•○•○•○•○•○•○•○ ○•○•○•○•○•○•○
خورشید از اون بالاها ... زمینم از این پایین
هی بخارم می كنن ... زندگیم شده همین
با چشام مردنمو ... دارم اینجا می بینم
سرنوشتم همینه ... من اسیر زمینم
○•○•○•○•○•○•○•○• •○•○•○•○•○•○•○•○ ○•○•○•○•○•○•○
هیچی باقی نیست ازم ... لحظه های آخره
خاك تشنه همینم ... داره همراش می بره
خشك میشم تموم میشم ... فردا كه خورشید میاد
شن جامو پر می كنه ... كه میاره دست باد
خدا اینجاست ، در همین حوالی
خدا در رنگ آمیزی نقاشیت پیداست !!!
خدا در متن توست ...
♥¸.◦°˚ К∂мЯ∂η ˚°◦.¸♥
ز کار هر که يک مشکل گشايي به خود صد مشکل آسان کرده باشي
آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!
آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!
یار رب به که شاید گفت این نکته که در عالم //رخساره به کس ننمود آن شاهد هر جایی
یک نعره مستانه ز جایی نشنیدیم
ویران شود این شهر که میخوانه ندارد
آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!
آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!
دلا دردت بجان خویش برگیر و به دست غصه ها سر کن
که یاری نیست در دنیا بجز قلبی که داری و به ایمانش تو باور کن
نمی دانم چه می خواهم بگویم / زبانم در دهان باز بسته ست
آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!
آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!
تاکسی گر از کسی بالا نشیند عیب نیست //روی دریا خس نشیند قعر دریا گوهر است
تو طاعت حق کنی به امید بهشت نه نه تو نه عاشقی که مزدوری تو
آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!
آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!
ور تو سالم بوده ای این کار نا سالم چه بود / توده یی محکوم امر و امری حاکم چه بود
دلم تنهاست ماتم دارم امشب دلي سرشار از غم دارم امشب
آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!
آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!
باز باران با ترانه با گوهرهای فراوان
میخورد بر بام خانه
هر سر موي تو را با زندگي پيوندهاست / با چنين دلبستگي از خود بريدن مشکل است
آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!
آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!
توکه سود و زیان خود ندانی //به یاران کی رسی هیهات هیهات
تو درياي من بودي آغوش وا كن/كه مي خواهد اين قوي زيبا بميرد
آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!
آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!
دلا اصلا نترسی از ره دور دلا اصلا نترسی از ته گور دلا اصلا نمیترسی که روزی شوی بنگاه مار و لانهٔ مور
رسم دو رنگی آیین ما نیست / یکرنگ باشد شب و روز من
آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!
آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!
نگفتی بی وفا یارا که دلداری کنی از ما / الا گر دست می گیری بیا کز سر گذشت آبم
ما چو ناییم و نوا در ما ز توست / ما چو کوهیم و صدا در ما ز توست
آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!
آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!
تا توانی دلی به دست اور/دل شکستن هنر نمیباشد
دلي كز معرفت نور و صفا ديد / به هر چيزي كه ديد اول خدا ديد
آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!
آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین/به علی شناختم من به خدا قسم خدا را
روزها فکر من اینست و همه شب سخنم /که چرا غافل از احوال خویشتنم
آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!
آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!
من مَلِک بودم و فردوس بَرین جایم بود / آدم آورد در این دِیرِ خراب آبادم
ویرایش توسط YAshin.SAhAkiyAn : 03-29-2015 در ساعت 09:44 PM
***
If You Always Put Limits On Everything You Do
Physical Or Anything Else
It Will Spread Into Yor Work And Into Yor Life
There Are No Limits
There Are Only Plateaus , And You Must Not Stay There
You Must Go Beyond Them
***
ما زاده عشقيم و فزاينده درديم
با مدّعيِ عاکفِ مسجد، به نبرديم
با مدّعيان، در طلبش عهد نبستيم
با بيخبران، سازش بيهوده نکرديم
در آتش عشق تو، خليلانه خزيديم
در مسلخ عشّاق تو، فرزانه و فرديم
میتراود مهتاب ... میدرخشد شبتاب
نیست یک دَم شِکند خواب به چَشمِ کس و لیک / غمِ این خُفته ی چَند , خواب در چَشمِ تَرَم میشِکند ...
***
If You Always Put Limits On Everything You Do
Physical Or Anything Else
It Will Spread Into Yor Work And Into Yor Life
There Are No Limits
There Are Only Plateaus , And You Must Not Stay There
You Must Go Beyond Them
***
در بند غمت بنده صفت حلقه به گوشيم
وز دام تو چون آهوى وحشى نرميديمتشريف غمت بر دل و با درد فراقتجفتيم، ولى جامه طاقت ندريديم
ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم,
جامهی کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم.
منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن / منم که دیده نیالوده به بد دیدن
نقش پیری را ز آب و رنگ ها نتوان زدود
در زمستان برف رسوا بر سر هر بام بود
داد معشوقه به عاشق پیغام
که کند مادر تو با من جنگ
هر کجا بیندم از دور کند
چهره پر چین و جبین پر آژنگ
گویند ذکرخیرش در خیل عشقبازان
هرجاکه نام حافظ در انجمن برآید
درخت تو گر بار دانش بگیرد / به زیر آوری چرخ نیلوفری را
***
If You Always Put Limits On Everything You Do
Physical Or Anything Else
It Will Spread Into Yor Work And Into Yor Life
There Are No Limits
There Are Only Plateaus , And You Must Not Stay There
You Must Go Beyond Them
***
ای نسیم آرامگه یار کجاست / منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست
تو ای تنها تر از تنها به دنبال تو می گردم
توای پیدا و ناپیدا به دنبال تو می گردم
من آنم که در پای خوکان نریزم / مَر این قیمتی دُرّ لفظ دَری را
***
If You Always Put Limits On Everything You Do
Physical Or Anything Else
It Will Spread Into Yor Work And Into Yor Life
There Are No Limits
There Are Only Plateaus , And You Must Not Stay There
You Must Go Beyond Them
***
آب زنید راه را هین که نگار میرسد
مژه دهید باغ را بوی بهار میرسد
دل به دلداران سپردن کار هر دلدار نیست
من به تو جان میسپارم دل که قابل دار نیست
تو با هوش و رای از نکو محضران چون / همی برنگیری نکو محضری را ؟
***
If You Always Put Limits On Everything You Do
Physical Or Anything Else
It Will Spread Into Yor Work And Into Yor Life
There Are No Limits
There Are Only Plateaus , And You Must Not Stay There
You Must Go Beyond Them
***
ای غایب از نظر به خدا می سپارمت / جانم بسوختی و به دل دوست دارمت
تني آلوده درد و لبريز غم دارمز اسباب پريشاني تو را اي عشق كم دارم
مرا میبینی هر دم زیادت میکنی دردم
ترا میبینم و میلم زیادت میشود هردم
ماییم به صد هزار غم رفته به خاک
پیدا شده در جهان و بنهفته به خاک
کار با جذبه ی عشق است عزیزان ور نه / بوی پیراهن یوسف گرهی بر باد است
تا تو نگاه می کنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است
تو رفتی بعد تو حالم یه حالی مثل مردن بود
تو هم تنها شدی اما کجا حالت مثل من بود
دستها میسایم ,
تا دری بگشایم
بر عبث میپایم ,
که به در کَس آید ...
در و دیوارِ بهم ریختشان , بر سَرَم میشِکند .
ویرایش توسط YAshin.SAhAkiyAn : 03-29-2015 در ساعت 11:42 PM
***
If You Always Put Limits On Everything You Do
Physical Or Anything Else
It Will Spread Into Yor Work And Into Yor Life
There Are No Limits
There Are Only Plateaus , And You Must Not Stay There
You Must Go Beyond Them
***
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
در حال حاضر 5 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 5 مهمان ها)