ما ز یاران چشم یاری داشتیم / خود غلط بود آنچه می پنداشتیم
ما ز یاران چشم یاری داشتیم / خود غلط بود آنچه می پنداشتیم
آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!
آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!
منم که شهره شهرم به عشق ورزيدن
منم که ديده نيالوده ام به بد ديدن
من ریشه های تو را دریافته ام
با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام
و دستهایت با دستان من آشناست
در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان
و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را
زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند
نمي توان به تو شرح بلاي هجران کرد / فتاده ام به بلايي که شرح نتوان کرد
آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!
آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!
دل گر چه در این بادیه بسیار شتافت
یک موی ندانست ولی موی شکافت
من ریشه های تو را دریافته ام
با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام
و دستهایت با دستان من آشناست
در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان
و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را
زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند
ترسم اي مرگ نيايي تو و من پير شوم
آنقدر زنده بمانم كه ز جان سير شوم
من ریشه های تو را دریافته ام
با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام
و دستهایت با دستان من آشناست
در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان
و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را
زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند
تو همچو صبحی من شمع خلوت سحرم
تبسمی کن و جان بین که همی سپرم
آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!
آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!
منم چون شاخ تشنه در بهاران
تویی همچون هوای ابر و باران
من ریشه های تو را دریافته ام
با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام
و دستهایت با دستان من آشناست
در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان
و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را
زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند
نیست در عالم ز هجران تلخ تر / هر چه خواهی کن و لیک آن نکن
آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!
آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!
:| از کدوم سایت کپی میکنید وای وای/بگید تا ما هم کپی کنیم های های
(شعر بود :| )
همش گپی نیست بعضیاشو از برم چون شعر بیان احساس درونیه خخخ .شعر نی پ چیه ها ها ها
آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!
آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!
این اولین عیدیه که نیستی کنارم/تحویل سال اول تو رو ندارم/وقتی صدای تو نمیرسه به گوشم/دیگه چه فرقی می کنه که چی بپوشم...
میازار موری ک دانه کش است، ک جان دارد و جان شیرین خوش است
من ریشه های تو را دریافته ام
با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام
و دستهایت با دستان من آشناست
در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان
و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را
زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند
...
من ریشه های تو را دریافته ام
با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام
و دستهایت با دستان من آشناست
در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان
و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را
زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند
تا توانی دلی به دست اور دل شکستن هنر نمیباشد
دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند گل ادم بسرشتند و به پیمانه زدند
دل میرود ز دستم صاحب دلان خدارا
دردا ک راز پنهان خواهد شد آشکارا
الا یا ایها ساقی ادرکسا و ناولها که دل اسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها
عشق آسان نمود اول
آمده ام که سر نهم عشق تو را به سر برم ور تو بگوييم که ني، ني شکنم شکر برم آمده ام چو عقل و جان از همه ديده ها نهان تا سوي جان و ديدگان مشعله نظر برم
مه من نقاب بگشا ز جمال کبريايي که بتان فرو گذارند اساس خودنمايي
يوسف گمگشته باز آيد به كنعان غم مخور كليه احزان شود روزي گلستان غم مخور
تو اگر بودی این مرد تنها نبود. تو اگر بودی جهانم اینگونه مرده و سرد نبود.تو اگر بودی.تو اگر بودی این من خسته و گریان نبود..!
( متنی از خودم )
در کوی نیکنامی ما را گذر ندادند
گر تو نمی پسندی تغییر کن قضا را...
,,Stars can't shine whiteout darkness,,
آسايش دو گيتی تفسير اين دو حرف است با دوستان مروت با دشمنان مدارا
آسمان راز به من گفت و به کس بازنگفت شهریار این همه زان راز مگو می بینم
از من تو که دور شدی تلخ شد چای هروز من . شیرین تو بودی نه فقط چای. برای تمام دنیای من..
نبايد بستن اندر چيز و کس دل که دل برداشتن کاريست مشکل
من ریشه های تو را دریافته ام
با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام
و دستهایت با دستان من آشناست
در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان
و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را
زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند
لازمه عاشقیست رفتن و دیدن ز دور / ور نه ز نزدیک هم رخصت دیدار هست
آموخته ام که:خدا عشقست و عشق تنهاخداست!
آموخته ام: وقتی ناامید میشوم خدا،با تمام عظمتش،عاشقانه انتظار میکشد،دوباره به رحمتش امیدوارشوم!
آموخته ام: اگر تاکنون به آنچه خواستم نرسیدم،خدا برایم بهترش را درنظر گرفته!
تهمتنا، مرد نکو.نام نمیرد هرگز/ مرده آن است که نامش به نکویی نبرند. د بده
ویرایش توسط ashkan1 : 02-09-2016 در ساعت 08:24 PM
دلا غافل ز سبحانی چه حاصل ....مطیع نفس شیطانی چه حاصل
بود قدر تو افزون از ملایک ....تو قدر خود نمیدانی چه حاصل .
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
لیلی بنشین خاطره ها را رو کن
لب وا کن و با واژه بزن جادو کن
لیلی تو بگو،حرف بزن،نوبت توست
بعد از من و جان کندن من نوبت توست
من دِس بوی هستم، نه دیس بوی!
1
تا تو مرا مراد دهی کشته مرا فراق تو
تا تو به داد من رسی من به خدا رسیده ام
تو کز محنت دیگران بی غمی ,نشاید که نامت نهند ادمی
یاس بوی مهربانی میدهد ....عطر دوران جوانی میدهد .
یاس ها یاد اور پروانه اند ....یاس ها پیغمبران خانه اند .
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
.....
ویرایش توسط ستیلا : 02-09-2016 در ساعت 10:13 PM
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند, گل ادم بسرشتند و به پیمانه زدند
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین ....به علی شناختم من به خدا قسم خدارا
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
ایینه سکندر جام می است بنگر,تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا
ازکیمیای آدمی قطمیر مردم میشود
ماخولیای مهتری سگ میکندبلعام را
سعدی
من دِس بوی هستم، نه دیس بوی!
1
آخر ان نور تجلی دود شد ...آن یتیم بی گنه نمرود شد .
لطف حق از پروین اعتصامی
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
در دلم بود كه بي دوست نباشم هرگز چه توان كرد كه سعي من و دل باطل بود
حافظ
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد
مولانا
من دِس بوی هستم، نه دیس بوی!
1
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
یارا بهشت، صحبت یاران همدم است دیدار یار نامناسب، جهنم است
سعدی
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
تا چند بسته ماندن در دام خود فريبی
با غير آشنايی ، با آشنا غريبی ...؟
ساعد باقری
من دِس بوی هستم، نه دیس بوی!
1
یک نفر هست صمیمانه تو را می خواهد
مثل یک عاشق دیوانه تو را می خواهد
گاه با یاد تو زانو به بغل می گیرد
خاطراتش شده افسانه ، تو را می خواهد
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
دلا خو کن به تنهایی که از تنها بلا خیزد ...سعادت آن کسی یابد که از تن ها بپرهیزد .
حافظ شیرازی
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
درد عشقی کشیدم ک مپرس
زهر هجری چشیده ام ک مپرس
گشته ام در همه عالم و درآخرکار
دلبری برگزیدم ک مپرس
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)