خداوند به سه طریق به دعاها جواب می دهد: او می گوید آری و آنچه می خواهی به تو می دهد. او میگوید نه و چیز بهتری به تو می دهد. او می گوید صبر کن و بهترین را به تو می دهد
اول دکتر چند تا سوزن میزنه تو لثه تون ، بعد اون مته رو میگیره دستش...
بعضی وقتا از شدت درد دسته های صندلی رو محکم فشار میدیم و اشک تو چشمامون جمع میشه ..
چرا نمیزنین تو گوشش ؟ چرا داد و هوار نمی کنید ؟ این همه درد رو تحمل کردید ، این همه سوزن و آمپول و مته و انبر و ... خب اعتراض کنید بهش ! چرا اعتراض نمی کنید ؟
تازه میخوایم بیایم بیرون میگیم : آقای دکتر ببخشید وقت بعدی کی هستش ؟!
نمی خوای خدا رو اندازه " دندانپزشک " قبول داشته باشی..؟؟
به دکتر اعتراض نمی کنیم چون می دونیم این درد فلسفه داره و منجر به بهبود میشه ، میدونیم یه حکمتی داره ، خب خدا هم حکیمه، اصلا قبلا هم به دکتر می گفتند حکیم. یعنی کارهای او از روی حکمت است.
وقتی درد و رنجی رو تو زندگی ما فرستاد ، ازش تشکر کنیم ، بگیم نوبت بعدی کی هستش ؟ رنج بعدی ؟
مدرک خدا رو قبول نداری... ؟!
اون خیــلی وقته خداست...
خدایا دلم که برایت تنگ می شود با آنکه می دانم همه جا هستی اما به آسمان نگاه می کنم چرا که آسمان سه نشانه از تو دارد :
بی انتهاست ، بی دریغ است و چون یک دست مهربان همیشه بالای سرماست !
.
ﺣﮑﺎﻳﺖِ ﻣﺎ ﻭ ﺧﺪﺍ، ﺣﮑﺎﻳﺖِ ﻋﺠﻴﺒﻰ ﺳﺖ. ﻣﺜِﻞ ﻗﺼﻪ ﯼ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻧﻘﺮﻩ ﮐﺎﺭ..
ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ ﻭﻗﺘﻰ ﺍﺳﺘﺎﺩِ ﻧﻘﺮﻩ ﮐﺎﺭ، ﻧﻘﺮﻩ ﺭﺍ ﺻﻴﻘﻞ ﻣﻴﺪﻫﺪ،ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺧﻞ ﺁﺗﺶ ﻧﮕﻪ ﻣﻴﺪﺍﺭﺩ،ﺍﻣﺎ ﭼﺸﻢ ﺍﺯ ﻧﻘﺮﻩ ﺑﺮﻧﻤﻴﺪﺍﺭﺩ،ﺗﺎ ﺯﻣﺎﻧﻰ ﻧﻘﺮﻩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﻧﮕﻪ ﻣﻴﺪﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﻋﮑﺲ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﻘﺮﻩ ﯼ ﺻﻴﻘﻞ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺑﺒﻴﻨﺪ!
ﺩﺭﺳﺖ ﻣﺜﻞِ ﺧﺪﺍﺍﺍﺍ…
ﻭﻗﺘﻰ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﺪ ﺻﻴﻘﻞ ﭘﻴﺪﺍ ﮐﻨﻴﻢ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﺗﺶِ ﺳﺨﺘﻰ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﻴﮑﻨﺪ، ﺍﻣﺎ ﭼﺸﻢ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺑﺮﻧﻤﻴﺪﺍﺭﺩ… ﺗﺎ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻋﮑﺲِ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺎ ﺑﺒﻴﻨﺪ.
مرد همیشه دلواپسی داشت.
دوستش به او گفت:
آیا حقیقت دارد که خداوند پیش از بدنیا آمدنت جهان را اداره میکرده ؟
او پاسخ داد: بله...
پرسید:
آیا درست است که خداوند وقتی ازدنیا بروی هم ،آنرا همچنان اداره میکند؟
-: بله...
گفت:
پس چطور است به خدا اجازه دهی ،وقتی هم که در این دنیا هستی؛ او آن را اداره کند...!