افشا رازمهم

[mhdsnfri]

با سلام
خانمی 30 ساله هستم 6ساله که ازدواج کردم.با همسر رازی داشتیم در مورد نازایی من وبه دنبال روش های درمان با لقاح ازمایشکاهی هستیم.قرار شد این یک راز بین من و همسرم بمونه و هیچ کس دیگه با خبر نشه حتی پدرمادرامون.به طور اتفاقی متوجه شدم همسرم مادرش رو مطلع کرده و اونو در جریان همه چیز گذاشته.من واقعا ناراحت شدم.چون ابروم جلوی مادرشوهرم رفته چون به خاطر این موضوع خیلی مجبور بودیم بهشون دروغ بگیم.ولی به روی همسرم نیاوردم که اطلاع دارم.چند بارم الکی بهش گفتم به نظرت نیازی نیست به مادرت اطلاع بدیم ؟/!
گفت نه هرموقع حامله بشی بهشون خبر میدیم و لزومی نداره!!!
الان من چه کار کنم...دوست ندارم این وسط خراب بشم حالا که دایم داریم مادر شوهر دروغ میگیم این وسط فکر میکنه چه عروس خبیثی هستم.از طرفی نمیدونم تا چه حد شوهرم بهش خبر داده.شوهرمم پیشنهاد گفتن به مادرش رو قبول نکردو خیلی جبهه گرفت.خیلی دوس دارم بفهمم مادر شوهرم تا چه حد از موضوع اطلاع داره.این وسط من بی ابرو شدم

[ravanshenas-therapy]

با سلام خدمت شما دوست عزیز
بهتره ب همسرتون افکارتونو در میان بگذارید و در مورد اینکه فکر می کنید مادرشون متوجه شده اند نیز با ایشون صحبت کنید شاید دلیلی که باعث آگاهیتان شده است اشباه باشد یا اینکه همسرتان دلیل قانع کننده ای برای این کار داشتنه اند بجای خیال پردازی و مشغول کردن تفکرتان در مورد این موضوع با همسرتان صحبت کنید . بعد از آن می توانید رفتار درست را در پیش بگیرید و حتما مادرشوهرتان نیز این موضوع را درک می کند که حتی در صورت آگاهی با شما حرفی نزده است.
موفق باشید